ای چهار چوب ذوق که حاشا نمی شوی
ای چهار چوب ذوق که حاشا نمی شوی
ای فیلسوف عشق که معنا نمی شوی
ای حجم آتش عطش شوق و آشتی
که در دهان سینه من جا نمی شوی
یک عمر پای پرچمتان سینه می زنیم
جان تمام سینه زنان پا نمی شوی ؟
ناقابل است سفره دل تعارفت کنم
همسفره گدای شکیبا نمی شوی ؟
من هیچ شب بدون تو روشن نمی شوم
آیا چراغ روشن شبها نمی شوی
اینجا من و تو منتظر یک اشاره اند
آقا ضمیر متصل ما نمی شوی ؟
حامد اهور