تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش چهاردهم

0

بسم الله الرحمن الرحیم

تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش چهاردهم

در بخش های قبلی سلسله مقالات مربوط به وضعیت خاورمیانه و فلسطین در آخرالزمان، به مولفه های مهم در نبرد بین سپاه اسلام و سپاه مستکبرین پرداختیم و سعی نمودیم ضمن اتخاذ واقع بینی در خصوص پیشرفت های تکنولوژیک دشمن، به مواردی که منجر به تاب آوری و مقابله قدرتمند مسلمانان در مقابل سپاه کفار می شود، بپردازیم.

در ادامه بیان کردیم که تحولات اخیر در فلسطین، در نقشه آخرالزمانی ایلومیناتی و صهیونیسم در جهت تضعیف تدریجی آمریکا و انتقال قدرت از آمریکا به اسراییل، خلل جدی وارد نموده و اسراییل و برنامه های چند هزارساله ایلومیناتی را در آستانه نابودی قرار داده است.

در این راستا، گزینه های مختلفی پیش روی اسراییل و متحدینش قرار گرفته است تا با کمک آن ها، فشار را از روی اسراییل کاهش داده و فرصت تنفس و ریکاوری را برای رژیم صهیونیستی، فراهم آورند.

همانگونه که اشاره شد، فعال نمودن یک یا چند مزدور منطقه ای، برای مشغول نمودن محور مقاومت به خود، می تواند چنین فرصتی را برای اسراییل فراهم آورد. یقیناً قوی ترین و قدرتمندترین و تعیین کننده ترین مزدور باید در ناحیه شامات فعالیت نماید، تا ضمن قطع پیوستگی « هلال شیعی » و دریدن شکم این هلال، اسراییل را در پشت مرزهای خود، ایمن از هرگونه حمله و تهاجمی قرار دهد!

چنین وضعیتی در روایات آخرالزمان و بالاخص روایات مربوط به سفیانی، به وفور به چشم می خورد و مطالعه این روایات می تواند به درک شرایط حاضر و گزینه های دشمن در مقابله با محور مقاومت و نیز اقدامات متقابل محور مقاومت در این خصوص، یاری رساند.

فلذا در این بخش از سلسله مقالات، به بررسی روایات صحیحه مربوط به این مساله و بالاخص روایت معتبر » موثقه جابر » می پردازیم.

روایت موثقه جابر، روایتی طولانی، معتبر و صحیح السند از کتاب « الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14 » می باشد که از چند ماه قبل از خروج سفیانی تا آغاز قیام امام مهدی (عج) در مکه مکرمه را به صورت اجمالی بیان می نماید. مشابه این روایت در کتاب های ارشاد و اختصاص شیخ مفید که آن ها نیز کتاب های ارزشمند و معتبری هستند، بیان شده اند.

اعتبار روایت « موثقه جابر »، علاوه بر آن که از نام آن هویدا می باشد، توسط سخت گیرترین علمای علم « رجال » نیز، عمدتاً تصدیق شده است.

بسیار جالب است که بجز جنبه های سندی و رجالی این روایت، محتوای آن به قدری دقیق و اعجازگونه می باشد که اعتبار سندی آن را نیز تصدیق می نماید و ما در بررسی متن این روایت، به موارد اعجاز گونه محتوایی آن نیز اشاره خواهیم کرد.

روایت موثقه جابر که از « جابر جعفی » از اصحاب « امام باقر (ع) » نقل شده است، بدین شکل آغاز می گردد:

« … عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ ع يَا جَابِرُ الْزَمِ الْأَرْضَ وَ لَا تُحَرِّكْ يَداً وَ لَا رِجْلًا حَتَّى تَرَى عَلَامَاتٍ أَذْكُرُهَا لَكَ إِنْ أَدْرَكْتَهَا أَوَّلُهَا اخْتِلَافُ بَنِي الْعَبَّاسِ وَ مَا أَرَاكَ تُدْرِكُ ذَلِكَ وَ لَكِنْ حَدِّثْ بِهِ مَنْ بَعْدِي عَنِّي … »

جابر بن يزيد جعفى گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: «اى جابر، بر زمين بنشين فرمود: «اى جابر، بر زمين بنشين (خانه‏ نشين باش) و دست و پائى نجنبان (فعّاليتى نكن) تا نشانه‏ هائى را كه برايت ياد مى‏كنم ببينى چنانچه بدان برسى: نخستين آنها اختلاف بني عبّاس است و من در تو نمی بينم كه آن را دريابى ولى پس از من آن را از من روايت كن … »

نکات ارزشمند و شگفت انگیز این روایت، از همان ابتدا شروع می شود! جابر بن یزید جعفی یار امام باقر (ع) در حوالی سال 128 الی 130 هجری قمری وفات یافت و امام باقر (ع) نیز در سال 114 هجری قمری به شهادت رسیدند، اما روایت نقل شده، پیشاپیش و قبل از این که امویان اضمحلال یافته و بنی عباس، خلافت بزرگ خود را تشکیل دهند، سخن از « اختلافات بنی عباس » و اضمحلال آن ها به میان آورده است که این مساله چند قرن بعد به وقوع پیوست و دولت بزرگ عباسیان معاصر با حمله مغولان در زمانی بیش از 500 سال بعد، فروپاشید! در واقع شهادت امام باقر (ع) و وفات یار وفادار ایشان جابر جعفی، قبل از استقرار بنی عباس رقم خورد، لیکن امام باقر (ع)، در همان زمان استقرار امویان نیز، تلویحاً خبر از دولت بزرگ بنی عباس دادند و فراتر از آن، « اختلافات و نابودی تدریجی » بنی عباس را 5 قرن قبل از وقوع آن ها، پیش بینی نمودند و با لطافت و ظرافت تمام، خبر از این دادند که در آن زمان، خود این امام بزرگوار و شاگرد وفادار ایشان، جابر جعفی، در این دنیا نخواهند بود! ضمن این که این اختلاف و نابودی بنی عباس را یکی از نشانه های ظهور برشمردند!

ضمن این که در همین روایت، « جابر » و به صورت ضمنی، کلیه مسلمین را از درگیر شدن در هر قیامی که ادعای « زمینه سازی ظهور » دارد، تا قبل از آشکار شدن اختلافات بنی عباس، نهی کردند! این توصیه اعجاب آور امام باقر (ع)، از آن جا حائز اهمیت است که در همان زمان و پس از آن، انواع جنبش های مدعی مهدویت، ظهور و بروز یافتند و با سوء استفاده از احادیث نبوی در خصوص ظهور مهدی (عج)، در صدد مصادره این روایات به نفع خود، و بسیج مردم در جهت حمایت از جنبش های خود نمودند و برخی از این قیام ها، همچون قیام برخی از سادات حسنی، ناموفق، و برخی دیگر همچون قیام عباسیان، با توفیقاتی همراه بوده و با شبیه سازی پرچم های سیاه روایات آخرالزمانی، جنبش پرچم های سیاه ابومسلم خراسانی را در حمایت از بنی عباس به راه انداختند! و با این فریبکاری، نظام حکومتی مطلوب خود را مستقر ساختند!

بدین ترتیب با این رهنمودهای امام باقر (ع)، ضمن این که برخی پیشگویی ها به شیعیان عرضه گردید، به صورت ضمنی، جلوی پیوستن شیعیان به قیام های فریبنده ریاکاران و دروغگویان آن زمان، همچون عباسیان، گرفته شد و آن ها از مهلکه هایی که برای هیچ، جان مسلمانان را می گرفتند، نجات یافتند. بنی عباس به قدری موذیانه عمل نمودند که نام سومین خلیفه آن ها « مهدی » بوده است! و جالب تر از همه این که سوء استفاده از مهدویت حتی در زمانی رواج داشت که حضرت « حجت بن الحسن العسگری » امام مهدی (عج) متولد نشده بودند! اما مهدیان دروغین دیگری، در جوامع اسلامی، به تاخت و تاز و فریبکاری می پرداختند!

بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه می گردد، مطلع روایت « موثقه جابر » نیز با « اعجاز » و « پیشگویی » و « رهنمون های شگفت » همراهی دارد. ان شا الله در قسمت های آتی، به بیان جنبه های خیره کننده و اعجاب آور دیگر این « روایت » همراستا با وقایع خاورمیانه آخرالزمان، می پردازیم.

پایان بخش چهاردهم

تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)

ادامه دارد …

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!