الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

خبر رهبر انقلاب از تدارك رسانه‌ای دشمن برای انتخابات ۹۲

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌

خوشامد عرض ميكنم به همه‌ى برادران و خواهران عزيز؛ امانتداران امانت بزرگ و ارزشمند ملى و اسلامى. هر كدام كه در هر بخشى از اين مجموعه‌ى بزرگ قرار داريد، به نوبه‌ى خود، كار مهم، اساسى، مؤثر، باارزش و ان‌شاءاللّه ماندگارى را بر عهده خواهيد داشت و عمل خواهيد كرد؛ چه شوراى محترم نگهبان و مجموعه‌ى نظارتىِ مرتبط با اين شورا، چه وزارت محترم كشور و مجموعه‌هاى مردمى و دولتىِ عظيمى كه وابسته‌ى به اين تشكيلات هستند، چه مسئولان حفظ فضاى امن و سالم انتخاباتى؛ مثل نيروى انتظامى و ديگران.

قبل از شروع عرايضِ كوتاهى كه در اين زمينه خواهم داشت، لازم است اشاره‌اى بكنم به يك حادثه‌ى تلخى كه اين روزها اتفاق افتاد؛ كه هم خود حادثه تلخ بود، هم حاكى از دستهاى پشت پرده‌ى زيادى بود؛ و آن، حادثه‌ى تخريب قبر صحابى جليل‌القدر، حجربن‌عدى (رضوان اللّه تعالى عليه و سلام اللّه عليه) و اهانت به پيكر اين بزرگوار بود. از جهاتى اين قضيه تلخ است: خود اهانت به يك صحابى كه از بزرگان اصحاب پيغمبر است و از حواريين اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) است و شهيد در راه خدا است، قبر او را بعد از هزار و چهار صد سال بشكافند، جسد مطهر او را بيرون بياورند و مورد اهانت قرار دهند، يك حادثه‌ى بسيار تلخ و غم‌انگيزى است. در كنار اين، تلخى ديگرى كه وجود دارد، اين است كه در ميان مجموعه‌ى مسلمانان و امت اسلامى كسانى پيدا شوند كه با افكار پليد و متحجر و عقب‌مانده و خرافى خود، تجليل از بزرگان و برجستگان و چهره‌هاى نورانى صدر اسلام را شرك بدانند، كفر بدانند؛ واقعاً اين مصيبتى است. اينها همان كسانى هستند كه گذشتگانشان قبور ائمه (عليهم‌السّلام) را در بقيع ويران كردند. آن روز كه در دنياى اسلام، از شبه‌قاره‌ى هند گرفته تا آفريقا، عليه اينها قيام كردند، اگر اينها جرأت ميكردند، قبر مطهر پيغمبر را هم ويران ميكردند، با خاك يكسان ميكردند. ببينيد چه فكر باطلى، چه روحيه‌ى پليدى، چه انسانهاى بدانديشى، احترام به بزرگان را اينجورى بخواهند نقض كنند و هتك كنند و اين را جزو وظائف دينى بشمرند! در آن وقتى كه اينها بقيع را ويران كردند، اين را بدانيد؛ سرتاسر دنياى اسلام عليه اينها اعتراض كرد. عرض كردم؛ از شرق جغرافياى اسلام – از هند – تا غرب جغرافياى اسلام، عليه اينها بسيج شدند.

اينها به عنوان اينكه اين كارها پرستش است، اين اقدامهاى خبيث را ميكنند! رفتن سر قبر يك انسانى و طلب رحمت كردن براى او از خداى متعال، و طلب رحمت كردن براى خود در آن فضاى معنوى و روحانى، شرك است؟ شرك اين است كه انسان بشود ابزار دست سياستهاى اينتليجنس انگليس و سى.آى.اى آمريكا و با اين اعمال، دل مسلمانان را غمدار كند، آزرده كند. اينها اطاعت و عبوديت و خاكسارى در مقابل طواغيت زنده را شرك نميدانند، احترام به بزرگان را شرك ميدانند! خود اين، يك مصيبتى است. جريان تكفيرىِ خبيث كه امروز در دنياى اسلام به بركت برخى از منابع مادى، متأسفانه پول و امكانات هم در اختيار دارند، يكى از مصائب اسلام است.

بحمداللّه شيعيان در هر نقطه‌اى كه بودند –  چه در اينجا، چه در عراق، چه در پاكستان، چه در هر نقطه از نقاطى كه شيعيان با قضيه‌ى اين چند روز مواجه شدند – نشان دادند كه داراى رشد فكرى‌اند. دشمن ميخواهد با اين كار، آتش نزاعهاى شيعه و سنى را تقويت كند؛ ليكن جامعه‌ى بزرگ شيعى، خانواده‌ى بزرگ پيروان اهل‌بيت نشان دادند كه فريب اين بازى را نميخورند. برادران اهل سنت هم در بسيارى از نقاط اين كار را محكوم كردند؛ آنها هم آگاهى و بينش خود را نشان دادند. اين بايد ادامه پيدا كند. اين از آن قضايائى نيست كه دو روز، سه روز، پنج روز، يك هفته، يك سر و صدائى در دنيا درست كند، بعد رها شود. اينها اگر چنانچه به وسيله‌ى مسلمانها به طور كامل محكوم نشوند و بزرگان علمى و بزرگان روشنفكرى و بزرگان سياسى وظيفه‌ى خودشان را در مقابل اينها انجام ندهند، اين فتنه‌ها به اينجاها منحصر نميماند؛ بلائى به جان جامعه‌ى اسلامى مى‌افتد و روزبه‌روز اين آتش توسعه پيدا ميكند. بايد جلوى اين فتنه‌ها را بگيرند؛ چه از طرق سياسى، چه از طرق فتواهاى دينى، چه از طرق مقاله‌هاى روشنگرِ نويسندگان و روشنفكران و نخبگان فكرى و سياسى در دنيا. توجه شود به اين كه در اين كارها دستهاى پنهان دشمن نشانه‌هاى خودش را دارد نمايان ميكند؛ اين چيزى نيست كه انسان بتواند اين را نديده بگيرد. آنهائى كه براى تخريب يك اثر باستانى در دنيا عزا ميگيرند و هياهو ميكنند، در مقابل اين پديده سكوت كرده‌اند؛ چه سازمانهاى بين‌المللى، چه شخصيتهاى بين‌المللى، چه سياسيونى كه از اين كوردلها دارند حمايت ميكنند؛ اين نشان دهنده‌ى اين است كه در قضيه داخلند؛ اين قضيه، دستها را نشان ميدهد.
اين را بدانيد: «انّ ربّك لبالمرصاد».(1) خداى متعال ميفرمايد: «انّهم يكيدون كيدا. و اكيد كيدا»؛(2) آنها مكر ميورزند، اما مكر الهى بر مكر آنها قطعاً غالب خواهد شد و اين جريانى را كه ميخواهد در راه اتحاد امت اسلامى و پيشرفت امت اسلامى سنگ‌اندازى كند، متوقف خواهد كرد.

مسئله‌ى انتخابات در طول اين سى و چهار سال براى كشور يك مسئله‌ى تعيين كننده و تجديد حيات دهنده براى مجموعه‌ى حركت كشور ما بوده است. در طول اين سالها، اين سى و چند انتخاباتى كه برگزار شده و مردم در پاى صندوقهاى رأى حاضر شده‌اند، هر بارى يك مجموعه‌ى بلائى را از كشور دفع كرده است و هر بارى توانسته است يك قوّت جديدى، روح جديدى، در كالبد كشور و ملت و انقلاب بدمد؛ اين دفعه هم از جهاتى، از پاره‌اى از انتخابات گذشته مهمتر است؛ كه حالا يك جهت – همان طور كه اشاره كردند – اين است كه انتخابات رياست جمهورى و انتخابات شوراها، و در بعضى جاها انتخابات مياندوره‌اىِ بعضى از انتخاباتهاى ديگر، با هم مجتمع شده است.

انتخابات رياست جمهورى بسيار مهم است، انتخابات شوراها بسيار مهم است. توجه شود كه توجه به انتخابات رياست جمهورى نتواند اهميت انتخابات شوراها را از چشم مسئولين، از چشم مردم، از چشم نخبگان، دور بدارد. اين كه ما از سطح روستا و شهر تا سطح كشور، كارها را، تصميمها را، در نهايت به دست مردم ميسپريم، خيلى حادثه‌ى مهمى است. شوراها مظهر يك چنين چيزى است. دستگاه رياست جمهورى هم كه اهميتش معلوم است. قانون اساسى و قوانين جارى كشور، اين همه فعاليت و تلاش و امكانات و بودجه و راه‌هاى پيمودن به سمت آرمانها را در مقابل دستگاه دولتى و رئيس جمهور قرار داده است؛ بنابراين فوق‌العاده مهم است.

برگزارى انتخابات در كشور، از افتخارات جمهورى اسلامى است. آن روزى كه در اين كشور صحبت انتخابات شد، از اول مشروطه تا زمان جمهورى اسلامى – قبل از آن كه اين حرفها معنا نداشت – حقيقتاً به معناى واقعى كلمه، يك انتخابات سراسرىِ عمومىِ پرشورِ واقعى اتفاق نيفتاده بود. حتّى در دوران نهضت ملى هم اگرچه يك انتخابات واقعى بود، اما در حد شأن ملت ايران نبود، كه مردم از ابعاد و اعماق روستاها بيايند پاى صندوقهاى رأى، خودشان بشناسند، خودشان بدانند، خودشان رأى بدهند؛ اين اتفاق فقط در جمهورى اسلامى افتاد و امام بزرگوار ما مبتكر و طراح و مهندس اين بنا بود. ايشان از همان اول كار اصرار كرد كه بايد همه‌پرسى براى تعيين نظام حكومتى در جمهورى اسلامى هرچه سريع‌تر انجام بگيرد.

در انقلابهاى دنيا اين كارها بعد از سه سال، چهار سال، پنج سال، گاهى هم بيشتر، اتفاق مى‌افتد؛ اما در جمهورى اسلامى، كمتر از پنجاه روز بعد از پيروزى انقلاب، همه‌پرسى سراسرى انجام گرفت و آن جمعيت كثير و عظيم و آن نسبت بالا، آمدند پاى صندوقهاى رأى و رأى دادند. اين كه به چه رأى دادند، مسئله‌ى دوم است؛ مسئله‌ى اول اين است كه مردم با همه‌ى وجود خود نشان دادند كه در صحنه حاضرند و براى اقدام و براى تصميم‌گيرى و براى تعيين خطمشىِ آينده آماده‌اند. اين از آنجا خشت اوّلش گذاشته شد، پايه‌گذارى شد و بعد هم ادامه پيدا كرد.

اوائل انقلاب كه هنوز قانون اساسى فراهم نشده بود، آماده نشده بود و لازم بود مجلس خبرگان تشكيل شود، چند ماه بيشتر نگذشته بود كه امام شوراى انقلاب را احضار كردند قم. ما رفتيم. امام آنچنان تند و تلخ برخورد كردند: چرا اقدام نميكنيد براى تشكيل مجلسى كه بتواند قانون اساسى را تنظيم كند؟ ديرش ميشد امام. اين، طبيعت جمهورى اسلامى است؛ اين طبيعت در جمهورى اسلامى بحمداللّه باقى مانده است. خيلى‌ها خواستند انتخابات را كمرنگ كنند، از وقت مقرر عقب بيندازند، حضور مردم را در آن كمرنگ و بى‌رونق كنند – براى اين كار، انگيزه داشتند – اما نتوانستند؛ تا امروز نتوانستند، بعد از اين هم به توفيق الهى نخواهند توانست. آنها چرا انگيزه دارند انتخابات را كمرنگ كنند؟ چون دشمن ميداند كه قوام جمهورى اسلامى، متكى به رأى و حضور مردم است. در جمهورى اسلامى اگر مردم در صحنه نباشند، جمهورى اسلامى چيزى نيست. جمهورى اسلامى كه چهارتا مسئول از قبيل بنده نيستند؛ جمهورى اسلامى يعنى حضور همگانى ملت ايران و حركت عمومى به سمت آرمانها و آرزوهاى بزرگ و عملى؛ اين معناى جمهورى اسلامى است.

اتكاء جمهورى اسلامى و اقتدار جمهورى اسلامى به دلهاى مردم است، به عواطف و احساسات مردم است، به خرد و انديشه و بصيرت مردم است. اگر در طول سى و چند سال، با اين همه تلاش نتوانستند جمهورى اسلامى را متزلزل كنند، به خاطر اين است؛ والّا اين دنياى مادى، اين دنياى مستكبر، اين قدرتهاى ظالم و بى‌رحم و خبيث، مگر ممكن بود بگذارد يك نظامى با اين داعيه‌هائى كه نظام جمهورى اسلامى دارد، زنده بماند؟ مى‌بينيد با كشورهائى كه نهضتى در آنها به نام اسلام راه افتاده، چه ميكنند؛ زير فشار ميگذارند، خواسته‌هاى خودشان را به‌زور بر آنها تحميل ميكنند، آنها را وادار ميكنند. در جمهورى اسلامى اين كارها نشد؛ نتوانستند. دشمن ميخواهد خواسته‌هاى خود را بر جمهورى اسلامى تحميل كند، جمهورى اسلامى را سربه‌فرمان خود قرار دهد؛ و اين در صورتى ميتواند اتفاق بيفتد كه جمهورى اسلامى ضعيف باشد. با حضور مردم، جمهورى اسلامى قوّت ميگيرد؛ نميخواهند اين اقتدار باشد؛ لذا در همه‌ى انتخاباتهاى ما، در طول اين سالها، قبل از هنگام انتخابات، تبليغات دشمن عليه انتخابات شروع شده؛ يعنى قبل از آنكه مسئولين ما و رسانه‌هاى ما و مطبوعات ما شروع كنند براى انتخابات كار كردن، دشمن طراحى كرده است و شروع كرده است؛ اين دفعه هم همين جور است.

ما اطلاع داريم كه اين دفعه هم رسانه‌هاى رسمى و شناخته شده‌ى دشمن – كه هر وقت توانستند، عليه جمهورى اسلامى كار كردند – از مدتى پيش دارند طراحى ميكنند، برنامه‌ريزى ميكنند، برنامه‌سازى ميكنند، براى اينكه دل مردم را نسبت به انتخابات سرد كنند؛ شروع هم كرده‌اند، منتها برنامه‌ريزى‌شان خيلى وسيع‌تر از اين حرفها است؛ ميخواهند مردم پاى صندوق نيايند؛ ميخواهند مردم در اداره‌ى كشور و مديريت كشور سهيم نشوند؛ ميخواهند مردم در صحنه نباشند؛ لذا تلاش ميكنند. اگر حضور مردم نباشد، آنها براحتى ميتوانند تهاجم خودشان را چندين برابر كنند. حضور مردم است كه به نظام اسلامى و به كشور عزيز ما مصونيت ميبخشد. حضور مردم است كه عوامل قدرت و قوّت را در درون ما تقويت ميكند: علم ما پيشرفت ميكند، بصيرت ما پيشرفت ميكند، سازوكارهاى مديريت ما پيشرفت ميكند – همچنان كه در طول اين سالها پيشرفت كرده است – اين به خاطر حضور مردم است، به خاطر انگيزه‌هاى مردم است؛ ميخواهند اين انگيزه‌ها نباشد، لذا سعى ميكنند انتخابات را بى‌رونق كنند.

من عرض بكنم؛ آنچه كه انسان از فضل الهى سراغ دارد، از همت اين مردم عزيز سراغ دارد، ان‌شاءاللّه به توفيق الهى، باذن اللّه، اين انتخاباتى كه در پيش است، يكى از بهترين و پرشورترين انتخاباتهاى ما خواهد بود. البته دشمن تلاش ميكند زحمت مردم را باطل كند – همچنان كه در سال 88 كردند – اين هم يكى از كارهاى دشمنان بود؛ كسانى را وادار كردند كه برخلاف قانون، توقعاتى بكنند و بر اساس آن توقعات، سعى كنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند؛ كه البته به توفيق الهى موفق نشدند.

راه اساسى براى اينكه مشكلات انتخاباتى پيش نيايد، التزام به قانون است؛ اين را من عرض بكنم. آحاد مردم در هر جاى كشور كه هستند؛ در شهر، در روستا، در مركز، در كلانشهرها و در همه جا، بايد به دنبال اين باشند كه هر كسى حرفى ميزند، بر اساس قانون باشد؛ هر كسى توقعى دارد، بر اساس قانون باشد. آنهائى كه آن سال آن خسارت را به كشور و به ملت وارد كردند و براى كشور هزينه درست كردند، اگر تسليم قانون بودند، اينجورى نميشد. قانون معيّن كرده است كه اگر كسى اعتراضى دارد، بيايد. آن سال گفته شد؛ حتّى ما از شوراى محترم نگهبان خواهش كرديم، آن زمان را تمديد هم كردند كه آراء بازشمارى شود؛ گفتيم هر تعداد معقولى و هر صندوقى كه بخواهند بازشمارى شود، بازشمارى شود؛ خب، زير بار نرفتند! كارشان منطقى نبود، معقول نبود؛ براى كشور هزينه درست كردند. خب، كشور بر اين مسائل فائق مى‌آيد. نظام جمهورى اسلامى قوى است. اين خرابكارى‌ها و انگشت توى چشم كردنها و اين مزاحمتها و آزارها، جمهورى اسلامى را كه از پا نمى‌اندازد. جمهورى اسلامى در طول اين سالها با انواع سياستها و سياستمدارانِ مختلف روبه‌رو بوده است؛ اما با وجود همه‌ى معارضه‌ها، همه‌ى زاويه‌ها – كه احياناً وجود داشته است – جمهورى اسلامى پيش رفته؛ بعد از اين هم همين جور خواهد بود. جمهورى اسلامى كه با اين حرفها از پا در نمى‌آيد، منتها براى كشور هزينه درست ميشود. راه هزينه درست نشدن، التزام به قانون است. اين توصيه‌ى من به شما مسئولان محترم انتخابات هم هست: قانون را معيار قرار دهيد. در آيه‌ى كريمه‌ى قرآن كه تلاوت كردند، به اداى امانت اشاره شد – «انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها»(3) – اداى امانت به همين است كه طبق مرّ قانون عمل شود؛ هم در مرحله‌ى تشخيص صلاحيتها – چه در مورد رياست جمهورى، چه در مورد شوراها، و در موارد ديگرى كه در پيش است – هم در مرحله‌ى قرائت آراء، هم در مرحله‌ى حفظ آراء و صندوقها. بايد مرّ قانون رعايت شود و نهايت امانتدارى انجام بگيرد؛ كه بحمداللّه تا حالا هم همين جور بوده است.

بديهى است در هر انتخاباتى، يك عده‌اى به نتيجه‌ى مطلوبِ خودشان نميرسند – من نميخواهم اسمش را بگذارم بازنده‌ى انتخابات؛ نبايد تعبير برنده و بازنده و اين واژه‌ها و اصطلاحات غربىِ مادى را به كار برد؛ اگر براى خدا و براى انجام تكليف وارد ميشويم، برد و باخت وجود ندارد – خب، اينها اعتراض دارند. انسان پيش قاضى هم كه ميرود، همين جور است. قضاوتى در يك دادگاهى وجود دارد؛ آن طرفى كه در اين قضاوت به مقصود خود رسيده، خوشحال است، آن طرف ديگر ناراحت است؛ آن طرف ديگر نبايد دادگاه را متهم كند كه برخلاف حق عمل كرده؛ نه، دادگاه است و بر طبق قانون عمل ميكند؛ منتها او ناراحت ميشود، ناراضى ميشود. بايد همه‌ى آنچه را كه پيش مى‌آيد – كه مبتنى بر قانون است – تحمل كنيم؛ اين را بايد همه‌مان ياد بگيريم؛ اين صبرِ انقلابى است، اين تحملِ انقلابى است. اميدواريم خداى متعال هم دلها را هدايت كند به آنچه كه براى كشور بهتر است.

مديريت عالى اجرائى در كشور، كار بزرگى است، كار مهمى است. يك كلمه حرف اثر ميگذارد؛ يك اقدام كوچك يا بزرگ از سوى مجريان درجه‌ى يك كشور – رئيس جمهور، وزرا – اثر ميگذارد؛ دستگاه اجرائى اينجور است. خدمت آنها، براى كشور تأثيرات عميق دارد؛ خداى نكرده كوتاهى و تقصير آنها، تأثيرات منفىِ زيادى دارد. اينها موجب ميشود كه من و شما كه ميخواهيم انتخاب كنيم، دقت كنيم.

تعهد را، تدين را، آمادگى را، توانائى‌ها را بسنجيم؛ طبق تشخيص عمل كنيم. اگر من و شما كه ميخواهيم رأى بدهيم، با نيت صادق و خالص و براى انجام وظيفه و براى آينده‌ى كشور وارد ميدان شويم و بخواهيم تصميم بگيريم، ان‌شاءاللّه خداى متعال هم در اين صورت دلهاى ما را هدايت خواهد كرد. خداى متعال دلها را ان‌شاءاللّه هدايت ميكند، به شرط اين كه آحاد مردم حقيقتاً درصدد اين باشند كه وظيفه‌شان را انجام دهند. بارها گفته شده است كه انتخابات، هم حق مردم است، هم وظيفه‌ى مردم است؛ هم بايد حق را استنقاذ كنيم، هم بايد وظيفه را بخوبى انجام دهيم. اين انتخابات، يك چنين حالتى دارد.

كسانى هم كه ميخواهند صلاحيتها را ملاحظه كنند و بر اساس آن تصميم‌گيرى كنند، همه چيز را در كنار هم بايد ببينند. رئيس جمهور، هم بايد كارى باشد، هم بايد مردمى باشد، هم بايد مقاوم باشد، هم بايد ارزشى باشد، هم بايد باتدبير باشد، هم بايد پابند به قوانين و مقررات باشد – مجرى قانون است – هم بايد درد مردم را احساس كند، هم بايد طبقات مختلف مردم را ببيند؛ اينها خصوصياتى است كه در انتخاب آن كسى كه ما ميخواهيم كليد اجرائى كشور را به او بسپريم، نقش دارد. ما مردم در اين زمينه تصميم‌گيريم. هيچ كس هم نگويد كه رأى من يك نفر چه اثرى دارد. ميليونها از همين يك نفرها تشكيل ميشود. همه احساس وظيفه كنند و ان‌شاءاللّه وارد ميدان شوند. به توفيق پروردگار، همين جور هم خواهد شد. مسلّماً امنيت كشور، مصونيت كشور، پيشرفت كشور، با حضور همگانى و حداكثرى مردم افزايش پيدا خواهد كرد و اين كشور به توفيق الهى خواهد توانست يك گام ديگر به سمت اهداف والاى انقلاب اسلامى پيش برود.

از خداوند متعال مسئلت ميكنيم كه انشاءاللّه دلهاى همه‌ى ما را، هم مجريان را، هم مسئولان را، هم ناظران را، هم آحاد مردم را هدايت كند كه آنچه را مورد رضاى او است و به نفع اين كشور است، انجام دهيم.

والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته‌

1) فجر: 14
2) طارق: 15 و 16
3) نساء: 58

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *