همة كساني كه طيّ سال جاري توفيق سفر به مكّه و مدينه و انجام اعمال عبادي و زيارت را يافتند، شاهد بودند كه گرداگرد حرمين را مبلّغان جوان، اعمّ از دختر و پسر و مسلّط به زبانهاي فارسي، عربي، انگليسي و اردو گرفته بودند. آنها با شيوههايي نو و منظّم، به طور شبانه روزي، برنامههاي ديكته شده را كه بر محور انذار شيعيان و نشر آموزههاي سلفي و وهّابي استوار بود به اجرا ميگذارند.
آيا آماري از كميّت و كيفيت اين مبلّغان در جهان حاضر در اختيار داريد؟
از نيمة دوم قرن بيستم، بروز سلسلهاي از وقايع و رخدادها، موج بزرگي از فعّاليتهاي تبليغي و تبشيري را در غرب و جهان مسيحي به راه انداخت. كاتوليكها و پروتستانهاي مسيحي از سويي و فرق مختلف مذهبي مسلمان از ديگر سو، پاي در ميدان گذاشته و در ابعادي بزرگ و با استفاده از جديدترين وسايل، شروع به تبليغ و تبشير و جذب مخاطبان در سراسر جهان كردند.
موج بنيادگرايي مبلّغان اوانجليك وابسته به كليساي پروتستاني «ايالات متّحدة آمريكا» و «انگلستان» نه تنها تمامي پهنة «آمريكاي شمالي»، «آمريكاي لاتين» و بخشهايي از «اروپا» را درنورديدند، بلكه با مدد جستن از رسانههاي نو پديد مانند: تلويزيون، ماهواره و شبكههاي اينترنتي از مرزهاي غرب گذشتند و پاي در «آسيا» و «شبه قارّة هند» گذاشتند و در جستوجوي مخاطب و جذب آنها از هيچ اقدام فرهنگي و مادّي دريغ نورزيدند. به جرئت ميتوان گفت كه : كميّت و كيفيّت فعّاليتهاي تبليغي و تبشيري اين عصر به هيچ روي قابل مقايسه با قرون ماضي نبوده است.
ورود به شرايط تاريخي جديد و آشكار شدن زمينههاي اقبال عمومي براي استماع گفتوگوهاي مذهبي و معنوي، حرص و ولع ويژهاي را براي گسترده ساختن دامنة فعّاليتهاي تبليغي و تبشيري مذهبي را فراهم آورد.
ظهور نشانههاي بحران در ديوارهاي فرهنگ و تمدّن غربي و بنبستهاي حاصل از ايدئولوژيهاي دستساز انسانِ بريده از آسمان و بالأخره نزديك شدن هزارة سوم ميلادي در بروز رويكردي عمومي به معنا و مذهب در جهان غرب بيتأثير نبوده است. چنانكه؛ واقعة شريف انقلاب اسلامي ايران در سال 57، نقطه عطفي را باعث شد كه طيّ سي سال اخير نه تنها تمامي حوزة فرهنگي و تمدّني غربي را به چالش كشيده بلكه، بروز انتظار جديدي را در ميان آسيا و شرق اسلامي براي تجربة «حكومت مبتني بر آموزههاي ديني» و نفي سكولاريزم (جدايي دين از سياست) باعث بوده است.
اجازه دهيد دفتر آمار و اطّلاعاتي را بگشايم كه حسب همة آنچه عرض كردم طوفاني از فعّاليتهاي تبليغي و تبشيري را در ميان مسيحيان، مسلمانان و ساير فرق به راه انداخته است.
از احياي اوانجليسم كليساهاي پروتستاني ايالات متّحده شروع ميكنم. شايان ذكر است كه جمعيّت حدّاكثري ساكن در ايالات متّحدة آمريكا و انگلستان پروتستانند و ملكة انگلستان خود رئيس كليساي پروتستاني نيز هست.
فعّاليتهاي تبليغي و تبشيري مبلّغان ابتدا موجي از حملات را در آخرين دهه از قرن، (بين سالهاي 1993 ـ 1994) عليه مراكز سقط جنين و همجنسبازان به راه انداخت. آنها حتّي با تأسيس سازماني به نام «عمليات نجات» با رهبري مرداني چون راندل نزي، عمليات فراواني را براي هدف قرار دادن پزشكان طرّاحي كردند.
نبايد فراموش كرد كه اوانجليكها، موضوع ظهور مجدّد حضرت مسيح و آماده شدن براي ظهور ايشان را به عنوان يكي از محورهاي اصلي تبليغ و تبشير فراگير ميشناسند. طبق نظرسنجي «مؤسسة گالوپ»، در دهة آخر از قرن بيستم، 70 ميليون نفر در ايالات متّحدة آمريكا بينندة شبكههاي تلويزيوني يا همان كليساهاي ديداري مذهبي بودند. راهاندازي قريب به 1700 شبكه و ايستگاه راديويي و تلويزيوني، 1300 دفتر انتشاراتي، 7000 كتابفروشي در سراسر آمريكا با فروش ساليانه سه ميليارد دلار و بالأخره تأسيس 20000 مدرسة ابتدايي، راهنمايي و متوسّطه و بالأخره 257 كالج و دانشگاه تنها بخشي از فعّاليتها و سرمايهگزاريهاي مبلّغان اوانجليك در ايالات متّحدة آمريكا بوده است.
فروش و هدية ساليانه انجيل در آمريكا 425 تا 650 ميليون دلار است. آمريكاييها سالانه 20 ميليون انجيل جديد خريداري ميكنند تا به چهار انجيلي كه در خانه دارند، بيفزايند. اوانجليكها، در فضاي بيرون از آمريكا، توجّه خود را بر جايي متمركز كردهاند كه آن را پنجرة 10/40 ميخوانند و منظورشان نواري از جهان اسلام در آفريقا و آسياست كه بين خطهاي استوايي 10 و 40 قرار دارد.
برخي از اوانجليكها قرآنهاي ساختگي درست كردهاند تا در فكر مسلمانان ترديد ايجاد كنند. در حال حاضر، از انجيل 900 ترجمة انگليسي در دست است و جز آن، انجيل به 2426 زبان ترجمه شده است و 95% جمعيّت جهان را زير پوشش خود ميآورد.
به گزارش «اكونوميست»، اكنون پر بركتترين توليد كنندة مسيونرهاي مسيحي به نسبت هر نفر يك مسيونر، «كرة جنوبي» است. «برزيل» و كرة جنوبي، بزرگترين توليد كنندة انجيل هستند. يك شبكة به هم پيوسته، مركّب از 40 مجموعة ملّي و محلّي به نام جوامع انجيلي bible societies براي اين هدف مشترك كه «در دست هر مرد، زن و كودك روي سيارة زمين يك انجيل» بگذارند، منبع فراهم ميكنند.
اين همه، تنها سهم اوانجليكهاي وابسته به كليساهاي پروتستاني ايالات متّحده را براي شكار مستضعفان غرب و شرق جهان بود. سهم كليساي كاتوليك با محوريّت «واتيكان» را جدا محاسبه ميكنيم.
سخنگوي واتيكان، آقاي جوسكين نفارد والز، در گزارش خود در سال 1995م. دربارة فعّاليتهاي تبشيري در آفريقا مينويسد: «به درستي كه شأن آفريقا، شأن آمريكاي جنوبي است و اين قارّه، در آينده محلّ تجمّع و خزانة كاتوليكها خواهد بود.»
او با ذكر پارهاي از آمار و اطّلاعات مينويسد: «در سال 1901م.، آغاز قرن بيستم، در كلّ آفريقا 1/1 ميليون كاتوليك وجود داشت. يعني يك درصد جمعيّت آفريقا، امّا، امروزه ما در هر سال دو ميليون كاتوليك به عدد قبلي اضافه ميكنيم. در حال حاضر 65 ميليون نفر يا به عبارتي 16% از جمعيّت كلّ آفريقا كاتوليك هستند و ما انتظار داريم كه تعداد آنها تا پايان قرن حاضر به يكصد ميليون نفر برسد.»
نبايد فراموش كنيد كه جمعيّت حدّاكثري آفريقاي سياه را، مسلمانان تشكيل ميدادند. كليساي كاتوليك 32 ميليارد دلار در طرحهاي تبليغي مسيحي هزينه كرده است. همچنين آنها، انجيل را به 625 زبان و لهجة آفريقايي ترجمه كردهاند و حتّي براي بيسوادان نيز از طريق سيستمهاي صوتي، انجيل تدارك ديدهاند.
در گزارش اكونوميست آمده بود كه، افزايش جمعيّت مسيحيان از طريق مسيحي كردن كشورهاي در حال توسعه صورت ميگيرد. در سال 1900م.، حدود 80% مسيحيان در كشورهاي اروپايي و آمريكايي زندگي ميكردند ولي، در حال حاضر، 60% مسيحيان در كشورهاي در حال توسعه زندگي ميكنند.
سخنان پاپ قبلي، يعني آقاي ژان پل دوم، كه به مناسبت سالگرد ميلاد حضرت مسيح(ع) در رم و در سال 1993م. ايراد شد هر وجدان خفتهاي را برميانگيزد ، او اعلام كرد: «اي اسقفها! بر دوش شما مسئوليت بزرگي قرار دارد و آن مسيحي كردن كلّ آفريقا در سال 2000م. است.»
مطابق گزارش سخنگوي واتيكان، تعداد 2340 ايستگاه راديويي و تلويزيوني به طور شبانهروزي تعاليم انجيل را در مناطق مسلمان نشين آفريقا، منتشر ميكنند؛ اگر مطّلع شويد كه كليسا در اين نقطه از جهان بر فعّاليتهاي 11000 مهد كودك اشراف كامل داشته و به جان كودكان سياه، مسيحيت را القا مينمايد، ميتوانيد حديث مفصّلي از اين مجمل بخوانيد.
اينك اگر در ازدحام روزان و شبان خيابانها كمي آهسته و با تأمّل به اطراف خود بنگريد درمييابيد كه بيش از يكصد راديو به صورت بيست و چهار ساعته برنامههاي مسيحيت را به زبان فارسي و حتّي با لهجههاي ايراني همچون لري، اصفهاني و يزدي تبليغ مينمايند. چنانكه بيش از 2000 سايت اينترنتي هماره در كار شبهه افكني اعتقادي ميان جوانان ايرانياند.
اين همه كه برشمردم تنها بخشهايي از فعّاليتهاي تبليغي و تبشيري عصر ما هستند. استراتژي كليسا در هزارة سوم كه اينك در آن دست و پا ميزنيم مسيحي كردن ساكنان آسياست. آيا هيچ ميدانيد كه ديگر «فليپين» به عنوان كشوري كه حدّاكثر جمعيّت آن را مسلمانان تشكيل ميدادند، قابل شناسايي نيست؟
متأسّفانه، پيرامون ما، بيش از يكصد راديو، به صورت بيست و چهار ساعته برنامة مسيحيت را به زبان فارسي و حتّي با لهجههاي ايراني همچون لري، اصفهاني و يزدي تبليغ ميكنند.
به اين مجموعه، توزيع ميليونها لوح فشرده به زبان فارسي و انجيل را كه در ميادين اصلي شهر توزيع ميشود، اضافه كنيد و مجموعهاي از كتب مذهبي مسيحي كه شبانه در خانهها ريخته ميشود.
در ميان خيابانهاي شهر ما، مسافربرهايي را ميتوان يافت كه همچون يك كليساي سيّار به تبليغ و تبشير و دعوت مشغولند و در كمين بيماران، معتادان، زنان و گروههاي اجتماعي ضعيف و درمانده مينشينند تا آنان را شكار و جذب نمايند.
اين از سنّتهاي ثابت و لايتغيّر خداوندي است كه هر فرد و گروهي ميوة همّت، تلاش و برنامهريزي دقيق خود را خواهد چيد.
واقعة انقلاب اسلامي در سال 1357، به ناگهان جهان اسلام و ساكنان آسيا را به خود آورد. موج بيداري مستضعفان فراگير شد و نوعي طلب و تشنگي ويژه را براي مقابله با استعمار، پس زدن مظاهر غربزدگي و احياي سنّتهاي اسلامي در ميان معاملات و مناسبات فرهنگي و مادّي باعث شد. شتاب اين نهضت و قيام خونبار مردان اين ديار به زودي ايران و ايرانيان را مبدّل به اسوة مقاومت و اسلامخواهي ساخت، امّا، …
هيهات كه احساس امنيّت، كسب قدرت و راندن بازماندههاي طاغوت، ما را از مأموريت اصلي و جدّي غافل ساخت. از همة آنچه براي حفاظت از حقوق مستضعفان، نشر معارف اسلامي، شكار فرصتها و انجام امر تبليغ در عهده گرفته بوديم، در همين فرصتها كه جملگي حاصل مجاهدتهاي ساكنان اين مرز و بوم بودند با چراغ سبز غرب، سلفيها و وهابيون وابسته به دستگاه قدرت مملكت عربي سعودي به بهرهبرداري مشغول آمدند و با باز كردن چتر تبليغي در ميادين فراهم آمده و ميان مردمان تشنة اسلام و آزادي، بخش بزرگي از ميوههاي درخت انقلاب اسلامي را از دست ما، از دست شيعيان و از دست حجّت حيّ خداوند ربوده و مصادره به مطلوب كردند.
آنان، براي مقابله با ايران اسلامي و مبارزه با شيعيان از همة فرصتها بهره جستند و در ميان صفوف مسلمانان تفرقه افكندند.
بد نيست به سرفصلهاي فعّاليت يك سالة آنها نگاهي بيندازيم تا بدانيم در كجاي زمين سير ميكنيم:
. اعزام 2000 مبلّغ در يك سال و انجام 290000 فعّاليت تبليغي؛
. انجام 5200000 فعّاليت تبليغي در سال 1418ق. در عربستان؛
. برگزاري 1418 جلسه سخنراني در «قطر»، 6000 برنامة تبليغي در «فجيرة امارات»، 165296 مورد برنامه و فعّاليت تبليغي در «پاكستان» در سال 1417ق.؛
. انجام 13290 فعّاليت تبليغي و از جمله برگزاري 10800 درس علمي در مدارس، زندانها و بيمارستانهاي بريتانيا؛
. ساخت صدها مسجد در«بوسني»، فليپين، «بلژيك»، «چچن» و از جمله سهيم شدن در ساخت 1359 مسجد در ساير نقاط جهان؛
بد نيست بدانيد كه تنها تعداد 3891 دانشآموخته، از دانشسراي علوم اسلامي و عربي «اندونزي» فارغالتحصيل شدهاند.
اجازه ميخواهم از ذكر ساير نمونهها خودداري كنم. اطّلاع از وجود قريب به 40000 سايت ضدّ شيعه پشت هر انساني را ميلرزاند.
به گزارش «شيعه نيوز»، در پي اجراي طرح هجرت، قريب به 4000 مبلّغ وهابي كه در مراكز آموزشي چچن آموزش ديني و چريكي ديده بودند، وارد ايران شدند. آنها براي بيست هزار پايگاه تبليغاتي روستايي برنامهريزي كردهاند.
جز اينها، به گزارش «آتي نيوز»، در حال حاضر سه ميليون طلبه آموزش ديده در پاكستان، حضور دارند.
وهابيون در سال 1383، يازده هزار مدرسه در افغانستان تأسيس كرده و به آموزش كودكان و نوجوانان مشغول شدهاند.
تنوّع و تكثّر شبكههاي تلويزيوني و سايتهاي اينترنتي كه رقم آنها به بيش از چهل هزار ميرسد، پرده از گسترة كمّي و كيفي فعّاليتهاي تبليغي سلفيها برميدارد.
وجود هزاران نسخه كتاب شبهه افكن و ضدّ شيعي اين شبكههاي اينترنتي بلافاصله ما را به همان جوانان دختر و پسري پيوند ميدهد كه به زبانهاي فارسي، انگليسي و اردو پيرامون حرمين شريفين در تردد و در حال تبليغ و انذارند.
شبكة ماهوارهاي mbc، براي مخاطبان ايراني و ضدّيت با شيعه و تبليغ مفاهيم طالباني به طور مرتّب فيلم پخش ميكند. اين شبكه را سرمايهداري سعودي و وابسته به خاندان سلطنتي سعودي تأسيس كرده است.
سخن خود را با طرح چند سئوال پايان ميدهم، سازمانهاي فرهنگي رسمي، حوزههاي علميّة «قم»، «مشهد»، «شيراز» و ساير بلاد را مخاطب خود ميسازم و همگان را به تأمّل دربارة اين سؤالات فرا ميخوانم.
. فعّاليتهاي تبليغي و آموزشهاي مذهبي ما بر اركان كدام استراتژي استوار است؟
. به شرط وجود استراتژي، چه تعريفي از جغرافياي فرهنگي، ارضي، تحصيلي، مخاطبان محلّي، منطقهاي و فرا منطقهاي ارائه كردهايم؟
. چه ارزيابي مشّخصي از تاكتيكها و روشهاي تبليغي تجربه شده به صورت رسمي در داخل و خارج كشور وجود دارد؟
. چه آماري از فعّاليتهاي تبليغي و تبشيري ارائه شده به صورت رسمي و غيررسمي سازمانها و نهادهاي حقوقي و شخصيتهاي حقيقي ميتوان ارائه كرد؟
. مبلّغان مبتني بر كدام ديدگاه و برداشت از شرق و غرب و كدامين خاستگاه مخاطبان و مطالبات و نيازهاي مردم آموزش ديدهاند؟
. چه ارزيابي مشخّصي از فعّاليتهاي مبلّغان اعزامي و كميّت و كيفيت آنان صورت پذيرفته است؟
. خارج از نظام آموزش طولاني حوزوي كه به تربيت مجتهدان عالي مقام ميانجامد، چه تعدادي مركز تربيت مبلّغ براي رويارويي با شرايط حاضر و پاسخگويي به شبهات و سؤالات جاري و روز تأسيس شده است؟
. چه نوع شناختي از ميزان، كيفيت، پراكندگي شبهات مذهبي جاري در ميان مردم داريم؟ و چه تعداد از مبلّغان ما قادر به پاسخگويي به اين شبهات هستند؟ در حالي كه تنها در حوزة معارف مهدوي بيش از پنج هزار سؤال و شبهه را ميتوان دستهبندي كرد.
. رسانههاي مدرن مانند راديو، تلويزيون، ماهواره و شبكههاي اينترنتي موجود ما، چه گسترهاي از ساكنان جهان اسلام را پوشش ميدهند؟
. مبلّغان جوان ما از چه ميزان آشنايي با ادوات روز، ادبيات روز و اطّلاعات روز برخوردارند و كدام نهاد وظيفة به روز نگهداشتن اطّلاعات و اخبار آنان را عهدهدار است؟
. آيا هيچ گاه به راهاندازي شبكههاي فيلم ايراني با زيرنويس عربي و … به صورت گسترده انديشيدهايم؟
. آيا هيچ به ظرفيت موجود در ميان اشخاص حقيقي و حقوقي و مردمي كه قادر به تأسيس راديو، تلويزيون، شبكههاي اينترنتي و ماهوارهاي در امر تبليغ مذهبي هستند، انديشيدهايم يا همچنان ميل به حفظ انحصارات ويژة رسانههاي بزرگ در دستان خود، ما را از اين ظرفيتها دور نگه داشته است؟
تجربه نشان داده است كه نهادهاي مردمي در امر تبليغ و تبشير به مراتب موفّقتر از سازمانهاي رسمي هستند. سازمانهايي كه مبتلاي بيماري مزمن كارمندزدگي هستند. مگر جز اين است كه امروزه موفّقترين نشريات مذهبي و قويترين محصولات مكتوب و غير مكتوب ديني، توسط ناشران و مديران غيردولتي اداره ميشوند؟
آن هنگام كه دشمنان شما در ابعاد جهاني عليه شما وارد نبرد ميشوند، شما نميتوانيد در ظرفيت شهري و محلّي خود با آنها به مقابله بپردازيد. اجازه دهيد در همين حد بسنده كنم.
خداوند هيچ عهد و پيماني براي ياري و مساعدت تنبلان، كاهلان، بينظمان و بيخبران امضا نكرده است و دشمن نيز، براي سلطه، هيچ امكان و لحظهاي را از دست نميدهد.
و بالأخره آنكه:
قبل از فوت شدن همة فرصتها بايد به راه افتاد. ضرورت دارد ديدگاه خود را وسعت بخشيم و از افراط و تفريط بپرهيزيم. بي شك هيچ چوپاني راضي به از دست دادن حتّي يك بزغالة كوچك وامانده از گله نيست .
چگونه است كه گاه هفتهها و ماههاي طولاني را صرف گفتوگو و حتّي اعتراض و تحصّن دربارة موضوعي كوچك ميسازيم امّا در وجهي ديگر در برابر حوادثي بزرگ و وقايعي در ابعاد جهاني كه تماميت دين و مذهب را به خطر مياندازد، لب فرو ميبنديم و آن همه را نديده ميگيريم.
اسماعیل شفیعی سروستانی
راديو معارف 1/5/1389