شعار حضرت مهدي(عج) هنگام ظهور«يا لثارات الحسين » است

0

به راستي، چه ارتباطي ميان اين دو كوكب درخشان آسمان ولايت – كه ملك و ملكوت، عرش و فرش همه از يگانگي آن دو سخن مي گويند – وجود دارد. هر كجا حسين عليه السلام است، مهدي (عج) نيز هست و هر كجا مهدي (عج) است، حسين عليه السلام نيز مي باشد. ذكر و نام آن يكي، با ياد و نام ديگري قرين و عجين است.

 

 

 

 

مقدمه
از نواي غريبانه استغاثه امام حسين عليه السلام، سال ها و قرن ها مي گذرد، اما انعكاس آن را مي توان در لحظه لحظه تاريخ به گوش جان شنيد، اين فرياد نه تنها رو به خاموشي و افول نگذاشته، بلكه هر روز رساتر و پرصلابت تر، خروش وجوشش آزادگان عالم را افزوده است.

گويا امام حسين عليه السلام سال ها و قرن ها چشم به راه دوخته و به انتظار نشسته است; تا امام عصر (عج)، ندايش را پاسخ گويد; پرچم بر زمين مانده اش را به دوش گيرد; داغ هاي كهنه اش را التيام بخشد و آرمان هاي بلندش را لباس تحقق بپوشاند. روز ظهور، هنگام پاسخ به استغاثه مظلومانه امام حسين عليه السلام است و حضرت مهدي عليه السلام پاسخ دهنده آن. در اين گستره بي انتها و افق هاي دور آن، كسي به خروش و التهاب فرزندش كه براي رسيدن آن روز، گذر آرام آرام و جانكاه لحظه ها را به تماشا مي نشيند و روزها و سال ها را با چشمان منتظرش بدرقه مي كند وجود ندارد.

به راستي چه رمزي مهر سكوت بر لبان بسته و چه سري در اين ميان رخ پنهان كرده است؟ چرا ياد امام حسين عليه السلام هميشه و همه جا، همراه و هم پاي ياد حضرت مهدي عليه السلام است؟ چرا هر جا سخن از حسين عليه السلام است، نام حضرت مهدي عليه السلام نيز رخ مي گشايد؟ چرا عاشورا روز «ظهور» است و ياد حسين عليه السلام آغازين كلام مهدي عليه السلام…؟

اين گفتار مي كوشد گوشه هايي از اين ارتباط و پيوست را، از منظرهاي مختلف و در ابعاد گوناگون بررسي كند و فهرست وار آنها را در چهار بخش (همراه با قرآن، همراه با روايات، ادعيه و زيارات، تشرفات) و يك خاتمه برشمارد تا به عنوان دستمايه برخي از محققان و مبلغان و نيز ابزاري براي تحقيق و پژوهش بيشتر و مقدمه اي براي كشف زوايايي ديگر از حقايق نوراني حيات اين دو امام همام عليه السلام باشد. گرچه بررسي و تحليل اين پيوستگي ها و نيز نتايج و آثار آن، مجالي ديگر و فرصتي فراخ تر مي طلبد و گشودن گره اسرار اين پيوستگي ها، دل هايي راز دان و جان هايي آگاه از آن اسرار را مي طلبد.

* همراه با قرآن
1. امام حسين عليه السلام از نگاه امام مهدي (عج)
سعد بن عبدالله قمي گويد: به امام عصر – اوراحنا له الفداه – عرض كردم: «اي فرزند رسول خدا! تاويل آيه «كهيعص » چيست؟ فرمود: «هذه الحروف من انباء الغيب، اطلع الله عليها عبده زكريا، ثم قصها علي محمد صلي الله عليه و آله و ذلك ان زكريا سال ربه ان يعلمه اسماء الخمسة فاهبط عليه جبرئيل فعلمه اياها…; (1)

اين حروف از اخبار غيبي است كه خداوند زكريا را از آن مطلع كرده و بعد از آن داستان آن را به حضرت محمد صلي الله عليه و آله باز گفته است…» .

داستان از اين قرار است كه: زكريا از پروردگارش درخواست كرد كه «اسماء خمسه طيبه » را به وي بياموزد. خداوند، جبرئيل را بر او فرو فرستاد و آن اسماء را به او تعليم داد.

زكريا چون نام هاي محمد، علي، فاطمه، و حسن ( عليهم السلام) را ياد مي كرد، اندوهش بر طرف مي شد و گرفتاريش از بين مي رفت. و چون حسين عليه السلام را ياد مي كرد، بغض و غصه، گلويش را مي گرفت و مي گريست و مبهوت مي شد.

روزي گفت: بارالها! چرا وقتي آن چهار نفر را ياد مي كنم، آرامش مي يابم و اندوهم بر طرف مي شود; اما وقتي حسين را ياد مي كنم، اشكم جاري مي شود و ناله ام بلند مي شود؟

خداي تعالي او را از اين داستان آگاه كرد و فرمود: «كهيعص » ! «كاف » اسم كربلا و «هاء» رمز هلاك عترت طاهره است، و «ياء» نام يزيد ظالم بر حسين عليه السلام و «عين » اشاره به عطش و «صاد» نشان صبر او است.

زكريا چون اين مطلب را شنيد، نالان و غمين شد و تا سه روز از عبادتگاهش بيرون نيامد، و به كسي اجازه نداد كه نزد او بيايد. و گريه و ناله سر داد و چنين نوحه گفت:

بارالها! از مصيبتي كه براي فرزند بهترين خلايق خود، تقدير كرده اي دردمندم.

خدايا! آيا اين مصيبت را بر آستانه او نازل مي كني؟ آيا جامه اين مصيبت را بر تن علي و فاطمه مي پوشاني!؟ آيا اين فاجعه را بر ساحت آنان فرود مي آوري؟

بعد از آن گفت: بارالها! فرزندي به من عطا كن تا در پيري چشمم به او روشن شود و او را وارث و وصي من قرار ده; آنگاه مرا دردمند او گردان; همچنان كه حبيبت محمد را دردمند فرزندش گرداندي.

خداوند، يحيي را به او بخشيد و او را دردمند وي ساخت. و دوره حمل يحيي شش ماه بود و مدت حمل امام حسين عليه السلام نيز شش ماه بود و براي آن نيز قضيه اي طولاني است.

*2 . امام مهدي (عج)، از نگاه امام حسين عليه السلام
امام باقر عليه السلام مي فرمايد: حارث اعور به امام حسين عليه السلام عرض كرد: «يابن رسول الله! جعلت فداك: اخبرني عن قول الله في كتابه «والشمس و ضحيها» قال: و يحك يا حارث، ذلك محمد رسول الله صلي الله عليه و آله، قلت: جعلت فداك: قوله: «والقمر اذا تليها» ، قال: ذلك اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب يتلو محمدا، قال: قلت: «و النهار اذا جليها» ، قال: ذلك القائم من آل محمد، يملا الارض قسطا و عدلا; (2) اي زاده رسول خدا! فدايت شوم. مرا از معناي آيه شريفه والشمس و ضحيها [سوگند به خورشيد و گسترش نور آن] مطلع ساز. حضرت فرمود: مراد از خورشيد، رسول الله صلي الله عليه و آله مي باشد.

پرسيد: فدايت شوم! منظور از آيه شريفه «والقمر اذا تليها» [سوگند به ماه چون پس از آن آيد. ] چيست؟

فرمود: منظور از ماه، اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام است كه بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله مي باشد.

گفت: مقصود از آيه شريفه «والنهار اذا جليها» [و سوگند به روز و چون آن را روشن سازد ] چيست؟

فرمود: مقصود از روز، قائم آل محمد (عج) است كه زمين را پر از قسط و عدل كند» .

* 3. امام مهدي (عج) و امام حسين عليه السلام
خداوند متعال مي فرمايد: «و لا تقتلوا النفس التي حرم الله الا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا، فلا يسرف في القتل انه كان منصورا (3) ; كسي را كه خداوند خونش را حرام شمرده، به قتل نرسانيد، مگر به حق و آن كسي كه مظلوم كشته شده، براي وليش سلطه (حق قصاص) قرار داديم; اما در قتل اسراف نكند، چرا كه او مورد حمايت است » .

سلام بن مستنير مي گويد: امام محمد باقر عليه السلام درباره آيه «و من قتل مظلوما» فرمود: «او حسين بن علي عليه السلام است كه مظلوم كشته شد و ما اولياي او هستيم. و قائم ما چون قيام كند، در طلب انتقام خون امام حسين عليه السلام بر آيد; پس مي كشد تا جايي كه گفته مي شود اسراف در قتل كرده است. مقتول، حسين عليه السلام و ولي او قائم (عج) است. و اسراف در قتل اين است كه غير قاتل او كشته شود. او منصور است; زيرا از دنيا نمي گذرد تا اين كه ياري شود به مردي از خاندان پيامبر خدا كه زمين را پر از قسط و عدل كند، همچنان كه پس از جور و ظلم شده باشد» . (4)

قندوزي حنفي نيز مي گويد: «از امام علي الرضا فرزند موسي الكاظم (رضي الله عنهما) رسيده كه آن حضرت فرمود: آيه «و من قتل مظلوما» (5) درباره حسين و مهدي عليهم السلام نازل شده است » .

همراه با روايات
1. امام مهدي عليه السلام فرزند امام حسين عليه السلام
در 308 روايت، وارد شده كه امام مهدي (عج) نهمين فرزند امام حسين عليه السلام است و در بيشتر احاديثي كه از وجود مقدس رسول اكرم صلي الله عليه و آله درباره حضرت ولي عصر (عج) آمده، به آن حضرت به عناويني چون: «از تبار پسرم حسين » و «از نسل اين پسرم » ، «نهمين فرزند پسرم حسين » معرفي شده است. (6)

كه مجموع روايات پيامبر صلي الله عليه و آله در اين زمينه 185 حديث مي باشد. (7)

در اين جا چند روايت از قول امام حسين عليه السلام نقل مي شود:

1. مردي از طايفه همدان مي گويد: «سمعت الحسين بن علي بن ابي طالب عليهما السلام يقول: قائم هذه الامة هو التاسع من ولدي و هو صاحب الغيبة و هو الذي يقسم ميراثه و هو حي; (8) از امام حسين بن علي عليه السلام شنيدم كه مي فرمود: قائم اين امت نهمين از فرزندان من است و او صاحب غيبت است، و او كسي است كه ميراثش را در حياتش تقسيم مي كنند» .

2. امام حسين عليه السلام مي فرمايد: «كان رسول الله يقول فيما بشرني به، يا حسين! انت السيد ابن السيد، ابوالسادة تسعة من ولدك ائمة ابرار امناء معصومون و التاسع مهديهم قائمهم. انت الامام بن الامام، ابوالائمة تسعة من صلبك ائمة ابرار و التاسع مهديهم يملا الدنيا قسطا و عدلا، يقوم في آخر الزمان كما قمت في اوله; (9) رسول خدا صلي الله عليه و آله در بشارتي به من فرمود: اي حسين! تو سيد پسر و پدر ساداتي، و «نه » فرزند از تو، امامان ابرار و امين و معصوم اند، و نهمين آنان مهدي قائم (عج) است. تو امام پسر امام و پدر ائمه هستي و نه فرزند از پشت تو ائمه ابراراند و نهمين آنان، مهدي است كه دنيا را در آخر الزمان، پر از عدل و قسط مي كند…» … .

2. نسب حضرت مهدي (عج) از زبان امام حسين عليه السلام
سالار شهيدان، فرزندش امام مهدي عليه السلام را فرزند حضرت فاطمه عليها السلام مي خواند. آن حضرت فرمود:

از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه فرمودند: «المهدي من ولد فاطمة; (10) مهدي از فرزندان فاطمه است » .

در روايت ديگري امام حسين عليه السلام مي فرمايد: «پيامبر صلي الله عليه و آله به فاطمه زهرا عليها السلام فرمود: «ابشري يا فاطمة! المهدي منك; اي فاطمه! بشارت بر تو باد، كه مهدي (عج) از فرزندان توست » . (11)

3.القاب امام مهدي (عج) از زبان امام حسين عليه السلام
امام زمان عليه السلام القاب مباركي دارند كه بعضي از آن ها، مستقيما با «عاشورا» در ارتباط است و بعضي از لقب هاي مقدس آن حضرت، بر زبان جد بزرگوارشان عليه السلام جاري شده است.

عيسي الخشاب مي گويد: از محضر امام حسين عليه السلام سؤال كردند: آيا شما صاحب اين امر هستيد؟

فرمود: «لا و لكن صاحب الامر الطريد الشريد الموتور بابيه، المكني بعمه، يضع السيف علي عاتقه ثمانية اشهر; (12) نه من نيستم، بلكه صاحب اين امر كسي است كه از ميان مردم كناره گيري مي كند و خون پدرش بر زمين مي ماند و كنيه او كنيه عمويش خواهد بود. آن گاه شمشير بر مي دارد و هشت ماه تمام شمشير بر زمين نمي گذارد» .

«طريد» و «شريد» كه هر دو به يك معنا است – از القاب حضرت ولي عصر (عج) به شمار مي آيد. اين دو عبارت در زبان امامان معصوم عليهم السلام نيز به كار رفته، و معناي آن كنار زده و رانده شده است. حاجي نوري (ره) در معناي «شريد» مي گويد: «رانده شده از مردمي كه آن حضرت را نشناختند و قدر وجود نعمت او را ندانستند و در مقام شكر گزاري و مقام حقش بر نيامدند; بلكه پس از اين كه از دست يافتن بر او نااميد شدند، به قتل و قمع ذريه طاهره ايشان پرداختند و به كمك زبان و قلم، سعي بر بيرون راندن نام و ياد او، از قلوب و اذهان مردم كردند» . (13)

علامه مجلسي (ره) درباره اين حديث مي فرمايد: «الموتور بابيه » ; يعني، كسي كه پدرش را كشته اند و طلب خونش را نكرده اند. مراد از «والد» ، امام حسن عسگري عليه السلام، يا امام حسين عليه السلام و يا جنس والد است كه شامل همه ائمه عليهم السلام مي شود، و «مكني بعمه » شايد كنيه برخي از عموهاي حضرت، ابوالقاسم باشد، يا اين كه امام زمان (عج) كنيه اش ابوجعفر، ابي الحسن و يا ابي محمد باشد. بعيد نيست علت تصريح نكردن به اسم حضرت و آوردن كنيه، به جهت خوف از عموي حضرت باشد. و قول وسط، ظاهرتر است » . (14)

*4 .توصيف امام حسين عليه السلام از زبان امام مهدي عليه السلام
حضرت مهدي (عج)، امام حسين عليه السلام را اين گونه توصيف فرموده است: «كنت للرسول ولدا و للقرآن سندا و للامة عضدا و في الطاعة مجتهدا حافظا للعهد و الميثاق ناكبا عن سبل الفساق تتاوة تاوه المجهود طويل الركوع و السجود زاهدا في الدنيا زهد الراحل عنها ناظرا بعين المستوحشين منها; (15) تو اي حسين! براي «رسول خدا» فرزند و براي «قرآن » سند و براي «امت » ، بازويي بودي. در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پيمان، حافظ و مراقب بودي. از راه فاسقان سر بر مي تافتي. آه مي كشيدي; آه آدمي كه به رنج و زحمت افتاده است. ركوع و سجود تو طولاني بود. زاهد و پارساي دنيا بودي; زهد و اعراض كسي كه از دنيا رخت بر كشيده است و با ديده وحشت زده بدان نگاه مي كردي » .

در اين عبارت، بسيار جالب و جامع، جد بزرگوار خود امام حسين عليه السلام را با ده عنوان وصف كرده است:

امام حسين عليه السلام فرزند رسول خدا است;

او سند و پشتوانه قرآن است; هر آنچه در قرآن، در قالب الفاظ است، در وجود مطهر امام حسين عليه السلام رؤيت و مشاهده مي شود;

توان اسلام، امامت است و امام حسين عليه السلام بازوي پرتوان امت و دين اسلام در همه اعصار است;

در راه اطاعت پروردگار، سخت كوش و تلاشگر بود. عبادت آن حضرت (نماز و دعاء خصوصا دعاي عرفه) مايه اعجاب است.

آن بزرگوار، نگه دار عهد و ميثاق است و با خدا و خلق او در عهد و پيمان، استوار و ثابت و باوفا است;

آن حضرت از راه و روش فاسقان روي گردان بود و از راه مسامحه و مداهنه وارد نمي شد;

آه امام حسين عليه السلام دردمندانه بود; مانند كسي كه بار سنگيني از غصه دردل دارد و درد سينه اش جراحتي التيام ناپذير است;

آن حضرت ركوع ها و سجده هاي طولاني داشت. كه نمونه هاي آن در تاريخ ثبت و درج شده است;

سيد الشهدا عليه السلام، نسبت به دنيا زاهد و بي علاقه بود. و زهد با عمل اين خاندان معنا مي گيرد;

نظر او به دنيا، نظر وحشت زدگان بود و آنجايي كه نظر ديگران به دنيا نظر عاشقانه بود، نظر آن حضرت به دنيا، مانند انسان وحشت زده بود. (16)

*5 . قائم و عاشورا
«قائم » از القاب خاصه حضرت حجت (عج) است كه در بيشتر روايات شيعه وارد شده و اطلاق آن بر هيچ يك از معصومين ديگر روا نيست.

ابو حمزه ثمالي مي گويد: به امام محمد باقر عليه السلام عرض كردم: اي فرزند پيامبر! آيا شما همه قائم نيستيد و حق را به پا نمي داريد؟ پس چرا تنها ولي عصر را قائم مي خوانند؟ فرمود: «لما قتل جدي الحسين ضجت الملائكه بالبكاء و النحيب و قالوا الهنا اتصفح عمن قتل صفوتك و ابن صفوتك و خيرتك من خلقك؟ … فاوحي الله اليهم قروا ملائكتي فوعزتي و جلالي لانتقمن منهم و لو بعد حين…ثم كشف لهم عن الائمة من ولد الحسين فسرت الملائكة بذلك وراوا احدهم قائما يصلي، فقال سبحانه: بهذا القائم انتقم منهم; چون جدم حسين عليه السلام كشته شد، فرشتگان صدا به گريه و ناله بلند نموده و عرض كردند: پروردگارا! آيا قاتلان بهترين بندگانت، و زاده اشرف برگزيدگانت را به حال خود وا مي گذاري؟ خداوند به آنها وحي فرستاد: اي فرشتگان من! آرام گيريد. به عزت و جلالم سوگند، از آنان انتقام خواهم گرفت; هر چند بعد از گذشت زمان ها باشد. آن گاه پروردگار عالم پرده از جلو ديدگان آنان كنار زد و امامان از فرزندان امام حسين عليه السلام را يكي پس از ديگري به آنها نشان داد. فرشتگان از اين منظره، مسرور و شادمان گرديدند و ديدند كه يكي از آن بزرگواران، ايستاده مشغول نماز است. خداوند فرمود: با اين قائم (شخص ايستاده) از آنان (قاتلان حسين عليه السلام) انتقام خواهم گرفت » . (17)

محمد بن حمران مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: چون جريان شهادت امام حسين عليه السلام واقع شد، فرشتگان به درگاه الهي ناليدند و خروش بر آورده، به خداوند عرض كردند: بار خدايا! آيا با حسين كه انتخاب شده تو و فرزند پيامبر تو اينچنين رفتار شود؟ خداوند شبح و سايه قائم را در برابر آنان در حالت ايستاده مجسم كرد و فرمود: با اين (قائم) از ستم كنندگان به حسين انتقام خواهم گرفت. (18)

*6. غيبت حضرت مهدي عليه السلام، از نگاه امام حسين عليه السلام
امام حسين عليه السلام درباره غيبت امام زمان عليه السلام مي فرمايد: «لصاحب هذا الامر غيبتان، احدهما تطول حتي يقول بعضهم: مات و بعضهم قتل و بعضهم ذهب و لا يطلع علي موضعه احد من ولي و لا غيره الاالمولي الذي يلي امره; (19) براي صاحب اين امر دو غيبت است كه يكي از آنها آن قدر به طول مي انجامد كه گروهي مي گويند: [مهدي ] مرده و برخي گويند: كشته شده و بعضي گويند: رفته است. احدي از دوستان و غيره، از اقامتگاه او آگاه نمي شود، جز خدمت گذاري كه متصدي امور اوست » .

هم چنين مي فرمايد: «… له غيبة يرتد فيها اقوام و يثبت علي الدين فيها آخرون، فيؤذون و يقال لهم: متي هذا الوعدان كنتم صادقين. اما ان الصابر في غيبته علي الاذي و التكذيب بمنزلة المجاهد بالسيف بين يدي رسول الله صلي الله عليه و آله; (20) براي او غيبتي است كه گروه هايي در آن از دين بر مي گردند و گروه هايي ديگر بر آيين خود استوار مي مانند و در اين راه آزارها مي بينند. به آنان گفته مي شود: اين وعده كي واقع خواهد شد اگر راستگو هستيد؟ آنان كه بر اين آزارها و تكذيب ها صبر كنند، همانند كسي اند كه شمشير به دست گرفته و در پيشاپيش رسول اكرم صلي الله عليه و آله جهاد مي كند.

* 7. بشارت ظهور از زبان امام حسين عليه السلام
بشارت به ظهور امام عصر (عج) حقيقتي شعف انگيز است كه از سوي امامان معصوم عليهم السلام نويد آن داده شده است. سالار شهيدان در اين زمينه مي فرمايد: «منا اثني عشر مهديا، اولهم اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب و آخرهم التاسع من ولدي و هو الامام القائم بالحق يحيي الله به الارض بعد موتها و يظهر به دين الحق علي الدين كله و لو كره المشركون…; دوازده مهدي از ما هست كه نخستين آنان علي بن ابي طالب و آخرين آنان نهمين فرزند من است كه او امام قائم به حق است، خداوند زمين مرده را به وسيله او زنده مي كند و دين حق را بر تمام اديان پيروز مي گرداند.. .» . (21)

عبدالله بن عمر مي گويد: «سمعت الحسين بن علي عليه السلام يقول: لو لم يبق من الدنيا الايوم واحد لطول الله عزوجل ذلك اليوم حتي يخرج رجل من ولدي فيملاها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما، كذلك سمعت رسول الله يقول; (22) از حسين بن علي عليه السلام شنيدم كه مي فرمود: اگر از عمر دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدري طولاني فرمايد تا آنكه مردي از فرزندان من خروج نمايد و زمين را پر از عدل و داد نمايد، همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد، من از رسول خدا صلي الله عليه و آله اين چنين شنيدم » .

*8. علايم ظهور از زبان امام حسين عليه السلام
ريحانه رسول خدا، حسين بن علي عليه السلام درباره علايم ظهور فرزندش امام عصر (عج) مي فرمايد: «للمهدي خمس علامات: السفياني، و اليماني، و الصيحة من السماء، و الخسف بالبيداء و قتل النفس الزكية; (23) براي مهدي ما پنج علامت است: خروج سفياني، خروج يماني، بانگ آسماني، خسف سرزمين بيداء (فرو رفتن لشگر سفياني در سرزمين بيدا)، قتل نفس زكيه » . (24)

در روايتي ديگر، خراب شدن ديوار مسجد كوفه از سمت خانه عبدالله بن مسعود (25) و ديدن علامتي در آسمان (مانند آتش (26) ) را از نشانه هاي ظهور، بيان فرموده است.

*9. دلدادگي حضرت مهدي (عج) به امام حسين(ع)
خدمت در محضر امام حسين عليه السلام و توفيق ياري حضرت و شمشير زدن در ركاب او، بزرگترين توفيقات الهي بود كه نصيب عده اي از خواص عصر امام حسين عليه السلام شد. همچنان كه فراهم نمودن شرايط و مقدمات ظهور حضرت ولي عصر (عج) و توفيق جنگيدن در ركاب آن بزرگوار، از ديگر موهبت هاي الهي است كه نصيب عده اي از خواص مي شود. در عظمت و شرافت خدمت گذاري، نصرت به آن آستان بلند، همين بس كه امام زمان (عج) نيز عاشق جد بزگوار خود و مشتاق خدمت به او است. آن حضرت در زيارت ناحيه مقدسه (27) مي فرمايد:

«و لئن اخرتني الدهور و عاقني عن نصرك المقدور لاندبنك صباحا و مساء و لابكين لك [عليك] بدل الدموع دما; اگر روزگار مرا به تاخير انداخت و مقدرات از ياري و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آينه من صبح و شام بر تو ندبه مي كنم و به جاي قطرات اشك، بر تو خون مي گريم » .

آري ياري امام مهدي (عج)، عبادتي بزرگ است، چرا كه در حقيقت خدمت به تمام پيامبران و اوصيا و امامان معصوم عليهم السلام مي باشد; زيرا او آخرين حجت الهي است و اراده خداوند بر آن تعلق يافته كه زحمات طاقت فرساي همه پيامبران را، به دست با كفايت آخرين حجت خود به ثمر رساند. اگر نهضت جهاني آن ولي الله اعظم (عج)، از برنامه جهاني خلقت حذف شود، برنامه همه پيامبران عقيم گشته و هدف نهايي فرستادن رسولان و تشريع اديان ضايع و تباه مي شود. (28)

خدمت به امام عصر عليه السلام، مطلوب امام صادق عليه السلام نيز بوده است. «خلاد ابن قصار مي گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدند: آيا قائم متولد شده است؟ فرمود:

«لا ولو ادركته لخدمته ايام حياتي; نه متولد نشده ولي اگر من او را درك مي كردم، همه عمر را با خدمت گزاري او سپري مي كردم » . (29)

هنگامي كه امام معصوم عليه السلام در حق حضرت بقية الله (عج) چنين تعبيري به كار مي برد; مقام رفيع ياران آن حضرت و ارزش خدمت به آيين «انتظار» روشن مي شود.

*10. عاشورا روز ظهور
درباره روز قيام و ظهور حضرت، روايات مختلفي وارد شده است. كه در آنها، روز نوروز، عاشورا، شنبه و يا جمعه، روز ظهور معرفي شده است.

البته از آن جايي كه نوروز، طبق سال شمسي و عاشورا، بر اساس سال قمري محاسبه مي شود، يكي شدن اين دو روز امكان پذير است و هم زماني اين دو روز با جمعه يا شنبه نيز ممكن است.

اما رواياتي كه روز ظهور را، دو روز از هفته بيان كرده، قابل توجيه است; يعني، در صورت صحيح بودن سند اين روايات، احاديث روز جمعه به روز «ظهور» و روايات روز شنبه به روز «استقرار و تثبيت قيام حضرت و نابودي مخالفان » تفسير مي شود. البته روايات روز شنبه، از نظر سند مورد تامل و بررسي است; ولي روايات روز جمعه از اين نظر ايرادي ندارد. (30)

اما آنچه مهم است، اين كه قيام حضرت ولي عصر (عج)، مصادف با روز شهادت سيدالشهداء عليه السلام است و اين مطلب ما را به ارتباط ويژه صاحبان اين دو قيام رهنمون مي سازد.

امام محمد باقر عليه السلام فرموده است: «كاني بالقائم يوم عاشورا يوم السبت قائما بين الركن و المقام و بين يديه جبرئيل ينادي: البيعة لله فيملاها عدلاكما ملئت ظلما و جورا; (31) گويا حضرت قائم (عج) را مي بينم كه روز عاشورا، روز شنبه بين ركن و مقام ايستاده و جبرئيل پيش روي او ندا مي كند: بيعت براي خدا است. پس زمين را پر از عدل مي كند; همان گونه كه پر از ظلم و جور شده بود» .

امام جعفر صادق عليه السلام نيز مي فرمايد: «ان القائم صلوات الله عليه ينادي باسمه ليلة ثلاث و عشرين و يقوم يوم عاشورا يوم قتل فيه الحسين بن علي عليه السلام; (32) قائم – درود خدا بر او باد در شب بيست و سوم ماه رمضان، به نام [شريفش] ندا مي شود، و درروز عاشورا، روزي كه حسين بن علي عليه السلام، در آن كشته شد، قيام خواهد كرد» .

*11. ياد امام حسين عليه السلام نخستين كلام حضرت مهدي عليه السلام
در رواياتي چند، به مطالب و سخنان نخستين امام زمان عليه السلام اشاره شده است; از جمله آنها روايتي است كه محدث بزرگوار شيخ علي يزدي حائري (ره) نقل كرده است. او مي گويد: «زماني كه قائم آل محمد ظهور كند، ما بين ركن و مقام مي ايستد و پنج ندا مي دهد:

1. «الا يا اهل العالم انا الامام القائم ; آگاه باشيد اي جهانيان كه منم امام قائم » ;

2. «الا يا اهل العالم انا الصمصام المنتقم; آگاه باشيد اي اهل عالم كه منم شمشير انتقام گيرنده » ;

3. «الا يا اهل العالم ان جدي الحسين قتلوه عطشانا; بيدار باشيد اي اهل عالم كه جد من حسين را تشنه كام كشتند» ;

4. «الا يا اهل العالم ان جدي الحسين طرحوه عريانا; بيدار باشيد اي اهل عالم كه جد من حسين را عريان روي خاك افكندند» ;

5. «الا يا اهل العالم ان جدي الحسين سحقوه عدوانا; آگاه باشيد اي جهانيان كه جد من حسين را از روي كينه توزي پايمال كردند» .

امام زمان (عج) ابتدا خود را چنين به جهانيان معرفي مي كند: كه قائم و شمشير انتقام منم; قيام نمودم تا انتقام خون جدم حسين عليه السلام – كه او را تشنه لب شهيد كرده، بدن مطهرش را عريان روي خاك افكندند و پايمال كردند – بگيرم.

آري اولين كلام حضرت مهدي (عج)، ياد امام حسين عليه السلام است كه همواره ياد او، در دل هر انسان آزاد مرد و طالب حقي زنده است و اين مصيبت عظمي، جز با ظهور فرزندش تسلي نمي يابد.

*12. حضرت مهدي (عج) تكميل كننده سفر امام حسين عليه السلام
يكي از رابطه هاي دقيق بين اين دو امام همام عليه السلام و قيامشان، مركز حكومت آن دو است. امام حسين عليه السلام از مكه به جانب كوفه، رهسپار بود و شايد با رسيدن به كوفه، مانند پدر بزرگوار خود آن جا را مقر حكومت خويش قرار مي داد; ولي سپاهيان يزيد، راه را بر آن حضرت بستند و او در دوم محرم، در كربلا منزل نمود.

زماني كه خورشيد تابناك مكه، ظهور كند، كوفه را به عنوان مقر حكومت خود بر خواهد گزيد. امام محمد باقر عليه السلام مي فرمايد: «مهدي قيام مي كند و به سوي كوفه مي رود و منزلش را آن جا قرار مي دهد» . (33)

هم چنين مي فرمايد: «هنگامي كه قائم ما قيام كند وبه كوفه برود، هيچ مؤمني نخواهد بود، مگر آن كه در آن شهر، در كنار مهدي سكونت مي گزيند، يا به آن شهر مي رود» . (34)

ابوبكر حضرمي مي گويد: به امام محمد باقر يا امام صادق عليهم السلام گفتم: كدام سرزمين پس از حرم خدا و حرم پيامبرش با فضيلت تر است؟ فرمود: «اي ابابكر! سرزمين كوفه كه جايگاه پاكي است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدي كه همه پيامبران در آن نماز خوانده اند. آن جا عدالت الهي پديدار مي گردد و قائم به عدل و قيام كنندگان پس از او از همان جا خواهند بود. آن جا، جايگاه پيامبران و جانشينان صالح آنان است » . (35)

امام صادق عليه السلام از مسجد سهله ياد كرد و فرمود: «آن خانه صاحب ما (مهدي موعود) است; زماني كه با خاندانش در آن جا سكونت گزيند» . (36)

از مجموع اين روايات فهميده مي شود كه شهر كوفه، پايگاه اصلي فعاليت ها و مركز فرمانروايي امام زمان (عج) خواهد بود، پايگاهي كه زماني مقر حكومت اميرمؤمنان عليه السلام بود و امام حسين عليه السلام به آن سو مي رفت.

*13. خون خواهي حضرت مهدي (عج) از قاتلان امام حسين عليه السلام
سالار شهيدان به فرزندش امام سجاد عليه السلام فرمود: «سوگند به خدا كه خون من از جوشش باز نمي ايستد تا اين كه خداوند، مهدي را برانگيزد. او به انتقام خون من، از منافقان فاسق و كافر، هفتاد هزار نفر را مي كشد» . (37)

هروي مي گويد: به حضرت رضا عليه السلام عرض كردم: اي فرزند رسول خدا! نظرتان درباره اين سخن امام صادق عليه السلام كه مي فرمايد: «هرگاه قائم ما قيام كند، بازماندگان قاتلان امام حسين عليه السلام به كيفر كردار پدرانشان كشته مي شوند» چيست؟ حضرت رضا عليه السلام فرمود: «اين سخن صحيح است » .

گفتم: پس اين آيه قرآن «و لاتزر وازرة وزر اخري » چه معنايي دارد؟ فرمود «آنچه خداوند مي فرمايد صحيح است; ولي بازماندگان قاتلان امام حسين عليه السلام، به كردار پدرانشان خوشحال اند و به آن افتخار مي كنند و هر كس از چيزي خشنود باشد، مانند آن است كه آن كار را انجام داده است. اگر مردي در مشرق كشته شود و مرد ديگري در مغرب به كشته شدن او خشنود باشد، نزد خداوند شريك گناه قاتل است. و اين كه قائم، فرزندان قاتلان امام حسين را هنگام ظهورش نابود مي سازد، براي اين است كه آنان از كردار پدرانشان خشنودند» . (38)

*14. ياري امام حسين عليه السلام، ياري امام مهدي (عج)
يكي ديگر از جلوه هاي روشن ارتباط بين اين دو اختر تابناك آسمان ولايت و امامت ياري نمودن امام حسين عليه السلام است كه در حقيقت اين ياري، نصرت امام عصر (عج) مي باشد. امام حسين عليه السلام در اين زمينه در شب عاشورا به اصحاب خود فرمود:

«… و قد قال جدي رسول الله صلي الله عليه و آله: ولدي حسين يقتل بطف كربلا، غريبا وحيدا عطشانا فريدا. فمن نصره فقد نصرني و نصر ولده الحجة [ عليه السلام] …;

همانا جدم رسول خدا [ صلي الله عليه و آله] فرمودند: فرزند من حسين [ عليه السلام] در زمين كربلا، غريب و تنها، عطشان و بي كس، كشته مي شود، كسي كه او را ياري كند مرا ياري نموده و فرزندش مهدي [ عليه السلام] را ياري نموده است…» . (39)

*15. فرشتگان ياور امام حسين عليه السلام، ياوران مهدي (عج)
يكي از ويژگي هاي قيام يوسف زهراء، برخورداري از نصرت الهي به وسيله فرشتگان است. شيخ صدوق (ره) در روايت ريان بن شبيب، از حضرت امام رضا عليه السلام نقل مي كند:

«و لقد نزل الي الارض من الملائكة اربعة آلاف لنصره فوجدوه قد قتل فهم عند قبره شعث غبر الي ان يقوم القائم فيكونون من انصاره و شعارهم يا لثارات الحسين; (40)

به تحقيق چهار هزار فرشته براي نصرت و ياري حسين [ عليه السلام] به زمين فرود آمدند. آنان هنگامي كه نازل شدند، ديدند حسين [ عليه السلام] كشته شده است، از اين رو، ژوليده و غبارآلود در نزد قبر آن حضرت، اقامت كردند و همچنان هستند تا اين كه قائم، قيام كند و آنان از ياوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان يا لثارات الحسين است » .

به راستي، چه ارتباطي ميان اين دو كوكب درخشان آسمان ولايت – كه ملك و ملكوت، عرش و فرش همه از يگانگي آن دو سخن مي گويند – وجود دارد. هر كجا حسين عليه السلام است، مهدي (عج) نيز هست و هر كجا مهدي (عج) است، حسين عليه السلام نيز مي باشد. ذكر و نام آن يكي، با ياد و نام ديگري قرين و عجين است. از امام زمان (عج) ; سيد الشهدا عليه السلام را مي طلبند و از سيد الشهداء امام زمان را.

*16. حضرت مهدي (عج) ويرانگر مساجد چهار گانه
امام عصر (عج) از بين برنده و محو كننده تمام آثار شرك و نفاق است; از اين رو عاشقان هر صبح آدينه، زمزمه «اين هادم ابنية الشرك و النفاق » را سر مي دهند و منتظرند تا حضرت ظهور كند و كاخ ظلم و ستم، استبداد و بناهاي نفاق را نابود سازد. به همين جهت او مساجدي را كه به شكرانه كشتن امام حسين عليه السلام بنا شده است، ويران خواهد كرد.

امام محمد باقر عليه السلام درباره اين مساجد مي فرمايد: «در كوفه به دليل شادي از كشتن، حسين عليه السلام، چهار مسجد ساخته شد: مسجد اشعث، جرير، سماك و شبث بن ربعي » (41) ابو بصير مي گويد: امام محمد باقر عليه السلام فرمود: «هنگامي كه قائم ما قيام كند، چهار مسجد را در كوفه ويران مي سازد…» . (42)

اين مساجد اگر چه هم اكنون موجود نيست; ولي ممكن است بعدها گروهي از روي دشمني با اهل بيت عليه السلام، آنها را دوباره بسازند. (43)

* همراه ادعيه و زيارات
با بررسي «ادعيه و زيارات » مربوط به سيد الشهدا عليه السلام و امام عصر (عج) به ارتباط وثيق و تنگاتنگ ميان اين دو نور پاك پي مي بريم; چرا كه هر دو در ماه شعبان به دنيا آمده اند و در روز تولد حسين عليه السلام بايد به ياد مهدي (عج)، بود و در روز تولد مهدي (عج)، بايد حسين عليه السلام را ياد كرد. در دعاي هر يك، بايد جملاتي را زير لب زمزمه نمود كه ياد ديگري را در دل زنده مي كند. در اين قسمت، نمونه هايي چند از اين حقيقت اشاره مي شود:

1. ياد حضرت مهدي (عج)، در ميلاد امام حسين عليه السلام
شيعيان و شيفتگان مذهب جعفري، در روز ميلاد سالار شهيدان (سوم شعبان)، ياد فرزندان آن حضرت را نيز در دل ها تازه تر مي كنند. در توقيع مبارك حضرت امام حسن عسكري عليه السلام براي قاسم بن علاء همداني آمده است: در روز تولد امام حسين عليه السلام اين دعا را بخوان: «اللهم اني اسئلك بحق المولود في هذا اليوم الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته بكته السماء و من فيها و الارض و من عليها… المعوض من قتله ان الائمة من نسله و الشفاء في تربته و الفوز معه في اوبته و الاوصياء من عترته بعد قائمهم و غيبته; (44) خداوندا! من تو را به مقام مولود اين روز مي خوانم. او پيش از آن كه به دنيا چشم بگشايد و قبل از آن كه تولد يابد، وعده و خبر شهادتش داده شد. آسمان و هر كس در آن بود و زمين و هر كس بر روي آن بود، بر او گريه كرد… . او كه در عوض شهادت او، ائمه از نسل او شدند و شفا در تربت او قرار داده شد، فوز و رستگاري با او، در روز رجوع و بازگشت او و بازگشت اوصياء از خاندان او، بعد از قائم آنان و سپري شدن غيبت او مي باشد» .

و در لوحي كه به نام مقدس فاطمه عليها السلام معروف است (45) ، ارتباط محكم و راستيني بين امام حسين عليه السلام و حضرت حجت (عج) وجود دارد. اين لوح به مناسبت تولد امام حسين عليه السلام توسط جبرئيل امين به رسم چشم روشني از طرف خداوند متعال به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله هديه شد. رسول اكرم صلي الله عليه و آله آن را مطالعه مي كنند و مي فرمايند: «سزاوار نيست كه اين چشم روشني به شخصي غير از فاطمه زهرا عليها السلام سپرده شود.

نكته مهم آن، زمان فرستادن (تولد امام حسين) و محتويات و مطالب آن (ياد مهدي عليه السلام) است.

وقتي به نام مقدس امام حسين عليه السلام مي رسد، مي فرمايد: «… جعلت كلمتي التامة معه و حجتي البالغة عنده…; كلمه تامه و حجت بالغه خود (امام زمان) را با حسين و نزد او قرار دادم » . (46)

2. ياد حسين عليه السلام، در ميلاد امام زمان (عج)
يكي از شب هاي با عظمت سال، شب تولد يوسف زهرا عليها السلام است كه در روايت، افضل شب هاي سال بعد از شب قدر شمرده شده، و در آن احياء و شب زنده داري توصيه شده است.

عاشقان حضرت در آن شب، ياد حضرت اباعبدالله عليه السلام را در دل هاي خود احياء مي كنند و با زيارت عاشورا جان خود را صفا مي بخشند، چرا كه شب امام عصر (عج) ، شب زيارتي مخصوص سالار شهيدان فرزند فاطمه زهرا عليها السلام است.

محدث بزرگوار، شيخ عباس قمي (ره) در «مفاتيح الجنان » مي نويسد: با فضيلت ترين اعمال شب نيمه شعبان – كه باعث آمرزش گناهان است – زيارت امام حسين عليه السلام مي باشد. هر كه مي خواهد، روح 124 هزار پيامبر با او مصافحه كند، امام حسين عليه السلام را زيارت كند. اقل زيارت آن حضرت آن است كه به بالاي بامي رود و به سمت راست و چپ نگاه كند، سپس سر به جانب آسمان بلند كند و حضرت را با اين كلمات زيارت كند: «السلام عليك يا اباعبدالله، السلام عليك و رحمة الله و بركاته » (47)

در قسمت «زيارات » نيز مي نويسد: احاديث بسياري در فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام در نيمه شعبان وارد شده است. و بس است در اين باب آنچه كه به چندين سند معتبر از حضرت امام زين العابدين عليه السلام و امام جعفر صادق عليه السلام وارد شده كه: هر كه بخواهد با او 124 هزار پيامبر، مصافحه كنند، زيارت كند قبر ابي عبدالله الحسين عليه السلام را در نيمه شعبان. به درستي كه ملائكه و ارواح پيامبران، رخصت مي طلبند و به زيارت آن حضرت مي آيند. پس خوشا به حال آن كه مصافحه كند با ايشان، و ايشان مصافحه كنند با او. پنج پيامبر اولوالعزم (نوح، ابراهيم، موسي، عيسي عليهم السلام و محمد صلي الله عليه و آله) نيز با ايشان اند.

3. شب قدر و ياد امام حسين عليه السلام
شب قدر، شب امام زمان عليه السلام است. وملائكه و روح بر آن حضرت نازل شده، تقدير امور رادر اختيار او مي گذارند. پيشوايان معصوم عليهم السلام در تفسير سوره قدر فرموده اند: فرشتگان در اين شب، مقدرات يك سال را نزد ولي مطلق زمان آورده، بر او عرضه و تسليم مي كنند. (48)

در چنين شبي – كه به حجت بن الحسن العسكري عليه السلام تعلق دارد – ياد جدبزرگوارش در دل ها زنده مي شود; چرا كه يكي از اعمال مستحبي شب قدر، زيارت امام حسين عليه السلام است. شيخ عباس قمي (ره) مي نويسد: «بدان كه احاديث در فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام در ماه مبارك رمضان – خصوصا شب اول و نيمه و آخر آن و به خصوص شب قدر – بسيار است. از حضرت امام محمد تقي عليه السلام منقول است كه هر كه زيارت كند، امام حسين عليه السلام را در شب بيست و سوم ماه رمضان – و آن شبي است كه اميد است شب قدر باشد و در آن شب هر امر محكمي جدا و مقدر مي شود – مصافحه كند با او روح 124 هزار ملك و پيغمبر كه همه رخصت مي طلبند از خداوند در زيارت آن حضرت در اين شب.

از حضرت صادق عليه السلام مروي است: چون شب قدر مي شود، منادي از آسمان هفتم از بطن عرش ندا مي كند كه حق تعالي هر كسي را كه به زيارت قبر حسين عليه السلام آمده، آمرزيد.

و در روايت ديگر است كه هر كه شب قدر نزد قبر آن حضرت باشد و دو ركعت نماز بگزارد، نزد آن حضرت يا آنچه كه ميسر شود و از حق تعالي بهشت و پناه از آتش را بخواهد; خداوند به او بهشت و پناه از آتش را عطا فرمايد. و ابن قولويه از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه هر كه زيارت كند قبر امام حسين عليه السلام را در ماه رمضان و در راه زيارت بميرد، حسابي نخواهد داشت و به او بگويند كه بدون خوف و بيم داخل بهشت شو» . (49)

4. دعاي ندبه و ياد امام حسين عليه السلام
يكي از دعاهاي بسيار مهم و با ارزش در ميان شيعه، دعاي «ندبه » است كه عاشقان حضرت ولي عصر (عج) هر صبح جمعه دور هم گرد آمده و با خواندن آن، با حضرتش تجديد عهد و پيمان مي كنند اين دعا سندي صحيح دارد و بخش عمده و چشمگير آن، التجاء به مهدي موعود و تاسف از غيبت و دردمندي از فراق آن بزرگوار است و بخش هايي از اين دعاء، مربوط به جد بزرگوار امام زمان (عج) سالار شهيدان است; مانند: «اين الحسن؟ اين الحسين؟ اين ابناء الحسين; حسن عليه السلام كجا است؟ حسين عليه السلام چه شد؟ فرزندان حسين كجايند و چه شدند؟» .

قسمت ديگري از اين دعاي شريف «اين الطالب بدم المقتول بكربلا؟ ; كجاست آن طالب خون شهيد كربلا؟» كه از حساسيت فوق العاده اي برخوردار است.

ندبه كنندگان مهدي (عج)، منتظران منتقم آل محمدند تا تقاص خون به ناحق ريخته فرزند فاطمه عليها السلام را بگيرد و موجب شادي و بهجت قلب نازنين رسول خدا صلي الله عليه و آله شود.

آري صبح جمعه و دعاي سوزان ندبه، در فراق امام زمان و ياد سيد الشهدا عليه السلام است. و چه بسا همين ياد امام حسين عليه السلام در صدق و صفاي اين دعا، اثري ژرف به جاي نهد.

5. زيارت عاشورا و ياد مهدي (عج)
«زيارت عاشورا» ، كه از سوي امام محمد باقر عليه السلام، به شيعيان و شيفتگان تعليم داده شده است مضامين والايي دارد.

در يكي از قسمت هاي زيارت چنين آمده است: «ان يرزقني طلب ثارك مع امام منصور من اهل بيت محمد صلي الله عليه و آله; همانا از خداوند مي خواهم خون خواهي تو را در كنار امام ياري شده از خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله روزيم گرداند» .

زائر در اين فقره، مشاركت در خون خواهي امام حسين عليه السلام به وسيله امام زمان عليه السلام را طلب مي كند، چرا كه مقصود از امام منصور، دوازدهمين پيشواي شيعيان حضرت ولي عصر (عج) مي باشد و علت اين كه او را منصور ناميده اند، اين است كه ايشان در طلب خون جدشان ياري مي شوند.

امام محمد باقر عليه السلام در شرح آيه شريفه «و من قتل مظلوما» فرمودند: «سمي المهدي المنصور كما سمي احمد محمدا و كما سمي عيسي المسيح; مهدي [عج]، منصور ناميده شد، همان طوري كه احمد، به محمد [ص] و عيسي به مسيح [ع] ناميده شد» . (50)

محمد بن مسلم مي گويد: شنيدم اباجعفر فرمود: «قائم ما منصور به رعب و مؤيد به نصر است..» . (51)

6. روز عاشورا و ياد حضرت مهدي (عج)
جلوه اي ديگر از ارتباط دو فرزند زهرا عليها السلام، روز عاشورا است، كه دل عزاداران بايد به عشق ولي عصر بتپد و ذكر قيام اباعبدالله، با ياد امام زمان (عج)، توام باشد.

صالح بن عقبه از پدرش نقل مي كند: امام محمد باقر عليه السلام فرمود: «هر كس حسين بن علي عليهم السلام را در روز دهم محرم زيارت كند تا آن كه نزد قبر آن حضرت گريان شود، خداوند – تبارك و تعالي – ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار جهاد به او عطا كند كه ثواب آن ها، مثل ثواب كسي است كه درخدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و ائمه طاهرين عليه السلام حج و عمره و جهاد كرده باشد.

راوي مي گويد: عرض كردم: فدايت شوم، كسي كه در شهرهاي دور باشد و ممكن نباشد كه در مثل اين روز به سوي قبر آن حضرت رود، آيا براي او ثوابي است؟

امام عليه السلام فرمود: هرگاه چنين باشد به سوي صحرا يا بربلندي بام خانه خود رود و به سوي حضرت اشاره كند و سلام دهد و در نفرين بر قاتلان وي جديت نمايد و بعد از آن دو ركعت نماز بخواند. اين كار را در اوايل روز انجام دهد و خود بر امام حسين عليه السلام بگريد و كساني را كه در خانه اش هستند، نيز به گريه بر آن حضرت وا دارد. و يكديگر را به اين كه در شهادت امام حسين عليه السلام مصيبت زده شده اند، تعزيت گويند. و هرگاه چنين كنند، همه آن ثواب ها را براي آنان ضامنم.

گفتم: يكديگر را چگونه تعزيت بگويند ؟

حضرت فرمودند بگويند: «اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسين عليه السلام و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه الامام المهدي من آل محمد عليهم السلام; خداوند اجر ما و شما را در مصيبت حسين عليه السلام بزرگ گرداند و ما و شما را از كساني قرار دهد كه به همراه ولي امام حسين، امام مهدي [عج] از آل محمد عليهم السلام طلب خون آن حضرت كرده و به خون خواهي او برخيزيم » . (52)

7. شعار سپاه حضرت مهدي (عج)
در شعارهاي لشكر آن حضرت – كه برگرفته از شعور عميق آنان است – به روشني مي توان ياد و خاطره امام حسين عليه السلام را مشاهده كرد.

در يكي از «زيارات جامعه » در قسمت سلام به حضرت مهدي (عج) آمده است: «السلام علي الامام الغائب عن الابصار و الحاضر في الامصار و الغائب عن العيون و الحاضر في الافكار، بقية الاخيار، وارث ذي الفقار، الذي يظهر في بيت الله الحرام ذي الاستار و ينادي بشعار يا لثارات الحسين، انا الطالب بالاوتار، انا قاصم كل جبار; (53) سلام و درود بر امامي كه از ديده ها پنهان است و در شهرها حاضر; آن كه از ديده ها، نهان است و در دلها حاضر; باقي مانده اخيار و خوبان; و وارث شمشير ذوالفقار; آن بزرگواري كه در بيت الله الحرام – كه داراي پرده ها است – ظاهر مي شود و به شعار «يا لثارات الحسين » ندا مي كند و مي فرمايد: منم مطالبه كننده خون هاي به ناحق ريخته; منم شكننده هر ستمگر جفا پيشه » .

و ياران حضرت مهدي (عج) نيز به پيروي از امامشان، شعار يا لثارات الحسين سر مي دهند. محدث بزرگ مرحوم حاجي نوري (ره) از كتاب غيبت فضل بن شاذان نقل كرده: «ان شعار اصحاب المهدي (عج) يا لثارات الحسين عليه السلام; به درستي كه شعار ياوران مهدي (عج) يا لثارات الحسين است » . (54) امام صادق عليه السلام هم مي فرمايد: «شعار ياران حضرت مهدي يا لثارات الحسين (اي خونخواهان حسين عليه السلام) است » . (55)

چهار: همراه با تشرفات
1. حضرت مهدي (عج) و گريه بر امام حسين عليه السلام
سيد بحر العلوم (ره) روزي به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه درباره اين مساله كه «گريه بر امام حسين عليه السلام گناهان را مي آمرزد» فكر مي كرد. همان وقت متوجه شد كه شخص عربي، سوار بر اسب به او رسيد و سلام كرد. بعد در لحظه اي پرسيد: جناب سيد! درباره چه چيز به فكر فرو رفته اي؟ و در چه انديشه اي؟ اگر مساله علمي است مطرح كنيد، شايد من پاسخش را بدانم. سيد بحر العلوم فرمود: در اين باره فكر مي كنم كه چطور مي شود، خداي تعالي اين همه ثواب به زائران و گريه كنندگان بر حضرت سيدالشهدا عليه السلام مي دهد; مثلا در هر قدمي كه در راه زيارت بر مي دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مي شود و براي يك قطره اشكي تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مي شود؟

آن سوار عرب فرمود:

تعجب نكن! من براي شما مثالي مي آورم تا مشكل حل شود.

سلطاني به همراه درباريان خود به شكار مي رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختي فوق العاده اي افتاد و بسيار گرسنه شد. خيمه اي را ديد و وارد آن جا شد. در آن سياه چادر، پيرزني را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه بز شيرده اي داشتند، و از راه مصرف شير اين بز، زندگي خود را مي گذراندند. وقتي سلطان وارد شد، او را نشناختند; ولي براي پذيرايي از مهمان، آن بز را سر بريده و كباب كردند; زيرا چيز ديگري براي پذيرايي نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و خود را به درباريان رسانيد و جريان را براي اطرافيان نقل كرد.

در نهايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش مهمان نوازي پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملي بايد انجام بدهم؟ يكي از حاضران گفت: به او صد گوسفند بدهيد. و ديگري كه از وزيران بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفي بدهيد. يكي ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.

سلطان گفت: هر چه بدهم كم است; زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم، آن وقت مقابله به مثل كرده ام; چون آنان هر چه را كه داشتند به من دادند. من هم بايد هر چه را كه دارم، به ايشان بدهم تا مقابله به مثل شود.

بعد سوار عرب پرسيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهدا عليه السلام، هر چه از مال و منال، اهل و عيال، پسر و برادر، دختر و خواهر و سر و پيكر داشت، همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائران و گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب كرد; چون خدا – كه خدائيش را نمي تواند به سيدالشهدا عليه السلام بدهد – پس هر كاري كه مي تواند، انجام مي دهد; يعني، با صرف نظر از مقامات عالي خودش، به زائران و گريه كنندگان آن حضرت، درجاتي عنايت مي كند. در عين حال اينها را جزاي كامل براي فداكاري آن حضرت نمي داند.

چون شخص عرب اين مطالب رافرمود، از نظر سيد بحر العلوم غايب شد. (56)

2. حضرت مهدي (عج) و عزاداري امام حسين عليه السلام
يكي از ويژگي هاي بارز و از خصايص برجسته علامه بحر العلوم (ره)، ارادت وصف ناپذير و شور و عشق خالصانه او به سالار شهيدان و ارج نهادن به سوگواري براي آن حضرت و بزرگداشت روزهاي جاودانه تاسوعا و عاشورا بود. در اين رابطه، علامه بحر العلوم، حضرت ولي عصر (عج) را نيز در صف عزاداران مي بيند كه قضيه از اين قرار است:

روز عاشورايي بود و موج سوگواران از هر سو، به سوي كربلا در حركت بود. علامه بحرالعلوم (ره) نيز به همراه گروهي از طلاب، به استقبال عزاداران و سينه زنان حركت كردند. در فاصله نه چندان دوري از كربلا، محلي به نام «طويرج » هست كه دسته سينه زني آنان و سبك سوگواريشان مشهور بود.

هنگامي كه علامه و همراهانش به آنان رسيدند، ناگهان علامه با آن كهولت سن و موقعيت اجتماعي و علمي، لباس خويش را به كناري نهاده، و سينه خويش را گشود و در صف سينه زنان، با شوري وصف ناپذير به سينه زدن پرداخت.

علما و طلاب كه همراه او جهت استقبال سوگواران و دسته هاي عزاداري آمده بودند، هر چه تلاش كردند تا مانع كار او شوند و از شور و احساسات گرم و عارفانه او بكاهند، نه تنها موفق نشدند; بلكه گروهي از آنان، چنان تحت تاثير او قرار گرفتند كه به او پيوستند و گروهي ديگر نيز براي حفظ او – كه مبادا بر اثر موج جمعيت زير دست و پا بيفتد و دچار ناراحتي و صدمه شود – به مراقبت از او پرداختند.

سرانجام مراسم پرشور سوگواري و سينه زني پايان يافت و آن سيد بزرگوار، لباس خود را پوشيده، به خانه بازگشت. يكي از خواص، از او پرسيد: چه رويدادي پيش آمد كه شما چنان دچار احساسات پاك و خالصانه شديد كه آن گونه سر از پا نشناخته، لباس از تن در آورديد و به سينه زنان پيوستيد؟

آن مرحوم در پاسخ گفت: حقيقت آن است كه با رسيدن به دسته سوگواران و سينه زنان، به ناگاه چشمم به محبوب دل ها، كعبه مقصود و قبله موعود، امام عصر عليه السلام افتاد و ديدم آن گرامي مرد عصرها و نسل ها، با سر و پاي برهنه در ميان انبوه سينه زنان، در سوگ پدر والايش حسين عليه السلام با چشماني اشك بار به سر و سينه مي زند. به همين جهت آن منظره مرا به حالي انداخت كه قرارم از كف رفت و سر از پا نشناخته، وارد صف سوگواران و سينه زنان شدم ودر برابر كعبه مقصود و قبله موعود، به سوگواري پرداختم. (57)

3. حضرت مهدي (عج) و زيارت امام حسين عليه السلام
حاج علي بغدادي مي گويد: [در تشرف خود] به حضرت صاحب الامر عليه السلام عرض كردم: اي سرور ما! مساله اي دارم؟ فرمود: بپرس. گفتم: روضه خوان هاي امام حسين عليه السلام، مي خوانند كه سليمان اعمش، نزد شخصي آمد و از زيارت حضرت سيدالشهدا عليه السلام پرسيد، آن شخص گفت: بدعت است. شب آن شخص در عالم رؤيا، هودجي را ميان زمين و آسمان ديد، سؤال كرد: در آن هودج كيست؟ گفتند: فاطمه زهرا و خديجه كبري عليهما السلام. گفت: به كجا مي روند؟ گفتند: امشب (شب جمعه)، براي زيارت امام حسين عليه السلام مي روند. همچنين ديد رقعه هايي از هودج مي ريزد ودر آنها نوشته است:

«امان من النار; لزوار الحسين في ليلة الجمعة امان من النار يوم القيامة; اين برگ اماني است در روز قيامت براي زوار امام حسين عليه السلام در شب هاي جمعه ».

آيا اين حديث، صحيح است؟

فرمودند: آري! راست ودرست است.

گفتم: سيدنا! صحيح است كه مي گويند: هر كس امام حسين عليه السلام را در شب جمعه زيارت كند، اين زيارت برگ امان از آتش است؟

فرمود: آري والله; و اشك از چشمانش جاري شد و گريست… (58)

4. حضرت مهدي (عج)، در سوگ امام حسين عليه السلام
شيخ جليل حاج ملا سلطان علي روضه خوان تبريزي – كه از جمله عباد و زهاد بود – نقل مي كند.

در عالم رؤيا به حضور حضرت بقية الله – ارواحنا فداه – مشرف شده، خدمت ايشان عرض كردم: مولاي من! آنچه در زيارت ناحيه مقدسه ذكر شده كه مي فرماييد:

«فلاندبنك صباحا و مساء و لابكين عليك بدل الدموع دما» (59) صحيح است؟

فرمود: بلي صحيح است.

عرض كردم: آن مصيبتي كه در آن به جاي اشك خون گريه مي كنيد، كدام است؟ آيا مصيبت حضرت علي اكبراست؟ فرمود: نه، اگر علي اكبر زنده بود، در اين مصيبت او هم خون گريه مي كرد.

گفتم: آيا مصيبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه، اگر عباس در حيات بود، او هم در اين مصيبت خون گريه مي كرد.

عرض كردم: لابد مصيبت حضرت سيدالشهداء عليه السلام است. فرمودند: نه، اگر حضرت سيدالشهداء عليه السلام هم در حيات بود، در اين مصيبت خون گريه مي كرد.

عرض كردم: پس اين كدام مصيبت است كه من نمي دانم؟ فرمودند: آن مصيبت، مصيبت اسيري زينب است » . (60)

5. عنايت حضرت مهدي (عج) به مجالس ذكر امام حسين عليه السلام
از آن جايي كه امام زمان عليه السلام صاحب عزاي واقعي است، بدون ترديد به مجالسي كه براي جد بزرگوارش عليه السلام برگزار مي شود، عنايت و توجه ويژه اي دارد.

خطيب بزرگ شيعه، مرحوم شيخ عبدالزهراء كعبي (ره) مي گويد: يك روز بعد از ظهر وارد صحن مطهر امام حسين عليه السلام شدم، شخصي در مقابل يكي از حجره هاي صحن شريف – كه كتاب هاي مذهبي مي فروخت و ما با من سابقه آشنايي داشت. مرا ديد و گفت: كتاب كوچكي دارم كه به نظرم براي شما خوب باشد و در آن اشعاري بسيار زيبا دارد. قيمت آن هم اين است كه يك بار آن را برايم بخواني.

كتاب را گرفتم. خيلي كتاب مفيد و سودمندي بود; زيرا اشعار قصيده ابن عرندس حلي – كه مدت ها دنبال آن مي گشتم – در آن بود. در يكي از رواق ها نشسته، به خواندن آن اشعار براي كتاب فروش مشغول شدم و هر دو اشك مي ريختيم كه ناگهان سيدي از بزرگان عرب را ديدم كه در برابرم ايستاده به اشعارم گوش مي دهد و گريه مي كند.

چون به اين بيت رسيدم:

ايقتل ظمآنا حسين بكربلا و في كل عضو من انامله بحر

گريه آن بزرگوار شديد شد، رو به ضريح امام حسين عليه السلام كرد; اين بيت را تكرار مي نمود و همچون زن جوان مرده مي گريست. همين كه اشعار را به پايان رساندم، ديگر آن بزرگوار را نديدم. براي ديدن ايشان، از صحن خارج شدم تا شايد او را بيابم; ولي ايشان را نديدم. به هر كجا رو نمودم، اثري نيافتم; گويا از برابر چشمم غايب شده است. به يقين دانستم كه حضرت حجت و امام منتظر عليه السلام بوده است. (61)

علامه اميني (ره) در الغدير (62) مي گويد: در ميان اصحاب ما مشهور است كه در هر مجلسي قصيده ابن عرندس خوانده شود، موجب تشريف فرمايي حضرت بقية الله – روحي له الفداه – به آن مجلس مي شود. ما براي تيمن و تبرك چند بيت اين قصيده را ذكر مي نماييم.

ايقتل ظمآنا حسين بكربلا و في كل عضو من انامله بحر و والده الساقي علي الحوض في غد و فاطمه ماء الفرات لها مهر فوالهف نفسي للحسين و ما جني عليه غداة الطف في حربه الشمر

6. سفارش حضرت مهدي (عج) به زيارت عاشورا
محدث نوري (ره) حكايت سيد رشتي را چنين نقل مي كند كه حضرت به سيد دستور خواندن نافله (خصوصا نافله شب)، زيارت جامعه و زيارت عاشورا را مي دهد و بعد از آن مي فرمايد: شما چرا نافله نمي خوانيد؟ نافله نافله، نافله! شما چرا عاشورا نمي خوانيد؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا! و بعد فرمود: شما چرا جامعه نمي خوانيد؟ جامعه، جامعه، جامعه! (63)

«خاتمه »
دولت حضرت مهدي (عج) و رجعت امام حسين عليه السلام
«رجعت » مساله اي است كه در زمان ظهور نمود پيدا مي كند و حضرت ولي عصر عليه السلام صاحب رجعت است. اولين امامي كه در دولت كريمه رجعت مي كند، امام حسين عليه السلام است و بعداز امام زمان، حضرت سيد الشهدا عليه السلام، حاكم و امام حكومت مي باشد.

1. رجعت امام حسين عليه السلام
بعد از حضرت حجت عليه السلام اولين شخصي كه رجعت مي كند و بر سراسر گيتي حكومت مي كند، امام حسين عليه السلام است و در اين قسمت به پاره اي از روايات در اين باره، اشاره مي شود:

1. امام صادق عليه السلام فرمود: «اولين كسي كه زمين بر رويش شكافته مي شود و به دنيا بر مي گردد، حسين بن علي است » . (64)

آن حضرت هم چنين فرمود: اولين كساني كه به دنيا بر مي گردند، حسين بن علي عليه السلام و يارانش و يزيد بن معاويه و يارانش هستند كه همه آنها را از اول تا آخر مي كشد» . سپس امام صادق عليه السلام اين آيه شريفه را تلاوت فرمود: «ثم رددنالكم الكرة عليهم و امددناكم باموال و بنين و جعلناكم اكثر نفيرا; (65) پس شما را بار ديگر بر آنها مسلط كنيم و با مال و فرزندان ياري رسانيم و تعدادتان را افزون تر كنيم » . (66)

و امام محمد باقر عليه السلام مي فرمايند: امام حسين عليه السلام شب عاشورا به اصحابش فرمود:

«… فابشروا بالجنة، فوالله انما نمكث ماشاء الله تعالي بعد ما يجري علينا، ثم يخرجنا الله و اياكم حين يظهر قائمنا فينتقم من الظالمين، و انا و انتم نشاهدهم في السلاسل و الاغلال و انواع العذاب و النكال…;

بشارت باد شما را به بهشت، به خدا قسم كه بعد از آنچه بر ما جاري شود، مكث خواهيم كرد آن قدر كه خداي تعالي خواسته باشد، پس بيرون مي آورد ما و شما را در آن هنگامي كه قائم ما ظاهر شود، پس انتقام خواهد كشيد از ظالمان، و ما و شما مشاهده خواهيم كرد ايشان را در سلاسل و اغلال و گرفتار به انواع عذاب و نكال..» . (67)

و امام حسين عليه السلام در روز عاشورا، دوباره از «رجعت » خود سخن گفته، مي فرمايد: «من اولين كسي خواهم بود كه زمين شكافته مي شود و رجعت مي كنم » . (68)

و در زيارت حضرت ابوالفضل عليه السلام مي خوانيم: «جئتك يابن اميرالمؤمنين وافدا اليكم و قلبي مسلم لكم… فمعكم معكم لامع عدوكم اني بكم و بايابكم من المؤمنين و بمن خالفكم و قتلكم من الكافرين; اي پسر اميرمؤمنان! من به محضر شما شرفياب شدم; در حالي كه دلم تسليم شما و ياريم آماده براي شما است… من با شمايم، با شمايم، نه با دشمنان شما. من نسبت به شما و بازگشت شما از ايمان آورندگان و نسبت به آنان كه شما را كشتند، از كافرانم » . (69)

2. امام حسين عليه السلام در سوگ حضرت مهدي (عج)
بر اساس رواياتي كه درباره رجعت وارد شده، امام حسين عليه السلام در اواخر حكومت ولي عصر، با اصحاب باوفايش رجعت مي كند و براي همه مردمان معرفي مي شود، تا كسي در مورد آن حضرت دچار ترديد نگردد. هنگامي كه همه مردم او را شناختند، اجل حضرت بقية الله فرا رسيده، چشم از جهان فرو مي بندد. آن گاه امام حسين عليه السلام متصدي و متولي امر غسل، كفن، حنوط و دفن ايشان مي گردد.

امام صادق عليه السلام درباره آيه شريفه «ثم رددنا لكم الكرة عليهم » (70) مي فرمايد: «مقصود زنده شدن دوباره امام حسين عليه السلام و هفتاد تن از اصحابش در عصر امام زمان است; در حالي كه كلاه خودهايي طلايي بر سر دارند و به مردم، رجعت و زنده شدن دوباره حضرت حسين عليه السلام را اطلاع مي دهند تا مؤمنان به شك و شبهه نيفتند» . اين در حالي است كه حضرت حجت در ميان مردم است; چون معرفت و ايمان به حضرتش در دل هاي مردم استقرار يافت، مرگ او فرا مي رسد. پس امام حسين عليه السلام متولي غسل، كفن، حنوط و دفن ايشان مي شود و هرگزغير از وصي، وصي را تجهيز و خاك سپاري نمي كند» . (71)

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «حسين عليه السلام با اصحابش مي آيند و هفتاد پيامبر آنان را همراهي مي كنند; چنان كه همراه موسي عليه السلام هفتاد نفر فرستاده شدند. آن گاه حضرت قائم عليه السلام انگشتر را به وي مي سپارد و امام حسين عليه السلام غسل و كفن، حنوط و دفن حضرت قائم را بر عهده مي گيرد» . (72)

«اللهم بحق الحسين اشف صدر الحسين بظهور الحجة »

پي نوشت ها:

1) كمال الدين، ج 2، ص 420.

2) تفسير فرات كوفي، ص 212.

3) سوره اسراء، آيه 33.

4) تفسير عياشي ج 2، ص 290: «عن سلام بن المستنير عن ابي جعفر عليه السلام في قوله: «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف في القتل انه كان منصورا» قال: هو الحسين بن علي عليه السلام قتل مظلوما و نحن اولياؤه، و القائم منا اذا قام طلب بثار الحسين، فيقتل حتي يقال قد اسرف في القتل، و قال: المقتول الحسين عليه السلام و وليه القائم، و الاسراف في القتل ان يقتل غير قاتله انه كان منصورا، فانه لا يذهب من الدنيا حتي ينتصر برجل من آل رسول الله صلي الله عليه و آله يملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما» . (البرهان، ج 2، ص 419; البحار، ج 10، ص 150; اثبات الهداة، ج 7 ، ص 102) 5) ينابيع المودة، ص 590.

6) يادمهدي، محمدخادمي شيرازي، ص 16 و ص 132.

7) منتخب الاثر، آية الله صافي گلپايگاني، ص 254.

8) كمال الدين، ج 1، ص 317; اثبات الهداة، ج 6، ص 397; بحارالانوارج 51، ص 134.

9) كفاية الاثر، ص 167.

10) كنوز الحقائق، (چاپ شده در حاشيه جامع الصغير) ج 1، ص 161. (به نقل از مهدي موعود) . ج 1، ص 161.

11) البرهان، ص 94 (به نقل المهدي علي لسان الحسين، صابري همداني، ص 12، ح 15) .

12) كمال الدين، ج 1، ص 318; اثبات الهداة، ج 6، ص 397; بحارالانوار، ج 51، ص 133 .

13) النجم الثاقب، ص 78.

14) بحار الانوار، ج 51، ص 37.

15) بحارالانوار، ج 101، ص 239، ح 38.

16) خلاصه قسمت دهم مقاله آية الله كريمي جهرمي، در مجله جان جهان.

17) دلائل الامامة، طبري، ص 239.

18) امالي شيخ طوسي، ج 2، ص 233.

19) كمال الدين، ج 1، ص 317; اثبات الهداة، ج 6، ص 397; عقد الدرر، ص 134.

20) كمال الدين، ج 1، ص 317; عيون الاخبار، ج 1، ص 18; بحارالانوار، ج 51، ص 133.

21) كمال الدين، 1، ص 317; عيون الاخبار، ج 1، ص 18; بحار الانوار، ج 51، ص 133.

22) كمال الدين، ج 1، ص 317.

23) عقد الدرر، ص 111; البرهان، ص 113.

24) براي توضيحات اين علايم، ر.ك: غيبت نعماني، باب 14، ص 247 و 257 و 383; غيبت طوسي، ص 265 و 274 و 280; بحار الانوار، ج 52، ص 181 و 186 و 237 و 239 و 278; اثبات الهداة، ج 7، ص 398 و 424 و سيماي آفتاب ص 276.

25) البرهان، ص 115 (اذا هدم حائط مسجد الكوفه ممايلي دار عبدالله بن مسعود…) .

26) البرهان، ص 109 (اذا رايتم علامة من السماء نارا عظيمة…) ; عقد الدرر، ص 106.

27) گفتني است كه اين زيارت منتسب به امام عصر عليه السلام است; ولي در انتساب آن به حضرت – ترديدهاي جدي وجود دارد. (ر.ك: بحار الانوار، ج 98، ص 320.) 28) ياد مهدي، ص 199.

29) بحار الانوار، ج 51، ص 148.

30) چشم اندازي به حكومت مهدي (عج)، نجم الدين طبسي، ص 63.

31) غيبة طوسي، ص 274; كشف الغمه، ج 3، ص 252; بحار الانوار، ج 52، ص 290.

32) غيبة طوسي، ص 274; بحارالانوار، ج 52، ص 290.

33) قصص الانبياء، راوندي ، ص 80; بحارالانوار، ج 52، ص 225; چشم انداز، ص 170.

34) بحارالانوار، ج 52، ص 385; غيبة طوسي، ص 275 بااندكي تفاوت; چشم انداز، ص 170.

35) كامل الزيارات، ص 30; مستدرك الوسائل، ج 3، ص 416; چشم انداز، ص 170.

36) كافي، ج 3، ص 415; ارشاد، ص 362; التهذيب، ج 3، ص 253; غيبة طوسي، ص 283; وسائل الشيعه، ج 3، ص 532; بحارالانوار، ج 52، ص 331.

37) مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 85; بحارالانوار، ج 45، ص 299; چشم انداز، ص 148.

38) علل الشرايع، ج 1، ص 219; عيون اخبار الرضا (ع)، ج 1، ص 273; بحارالانوار، ج 52، ص 313; اثبات الهداة، ج 3، ص 455; چشم انداز، ص 154.

39) معالي السبطين، ج 1، ص 208; رياض القدس، ج 1، ص 263; سحاب رحمت، ص 342.

40) امالي صدوق، مجلس 27; بحار الانوار، ج 44 ص 285; مجله جان جهان، ص 35.

41) بحار الانوار، ج 45، ص 189.

42) من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 53 و 232; بحارالانوار، ج 52، ص 333; اثبات الهداة ج 3، ص 517، 566; الشيعه و الرجعة، ج 2، ص 400; ارشاد، ص 365; روضة الواعظين، ج 2، ص 246; چشم انداز، ص 157.

43) مهدي موعود (عج)، ص 941; چشم انداز، ص 157.

44) مصباح المتهجد، اليوم الثالث يوم ولد فيه الحسين عليه السلام ص 758، مفاتيح الجنان، اعمال روز سوم شعبان، اقبال، سيد علي بن طاووس 689، شيعه و رجعت ص 190.

45) اصول كافي، ج 2، ص 471.

46) با حسين (ع) تا مهدي (عج) سيد مجتبي حسيني، ص 23.

47) مصباح المتهجد، شيخ طوسي، ليلة النصف من شعبان، مفاتيح، اعمال شب نيمه شعبان.

48) كافي، كتاب الحجة، باب في شان انا انزلناه.

49) مفاتيح الجنان، بخش زيارات، زيارت امام حسين عليه السلام در شبهاي قدر.

50) بحار الانوار، ج 51، ص 28.

51) همان، ج 52، ص 191، ج 24.

52) مصباح المتهجد، شيخ طوسي، المحرم و شرح زيارة الحسين عليه السلام، ص 713 و 714; مفاتيح الجنان، زيارت عاشورا.

53) النجم الثاقب، ص 469.

54) همان.

55) مستدرك الوسائل ج 11، ص 14 ب 47، ج 7: (فضيل بن يسار عن ابي عبدالله عليه السلام قال: «و هم من خشية الله مشفقون، يدعون بالشهادة و يتمنون ان يقتلوا في سبيل الله، شعارهم يا لثارات الحسين عليه السلام اذا ساروا يسير الرعب امامهم مسيرة شهر» .

56) العبقري الحسان، ج 1، ص 119، س 11.

57) ديدار يار، علي كرمي ج 2، ص 200. هر چند مرحوم نهاوندي اين گفت و گو را از تشرفات مرحوم بحرالعلوم (ره) به محضر امام زمان (عج) دانسته است; ولي مرحوم دربندي (متوفاي 1285 ه ق) در اسرار الشهادات تصريح كرده كه اين گفت و گو بين مرحوم بحرالعلوم و شاگرد زاهد و عارفش شيخ حسين نجف انجام گرفته است. (اسرار الشهادات، ج 3، ص 46، قم، انتشارات ذوي القربي، 1420 ه ق) 58) العبقري الحسان ج 2، ص 114; النجم الثاقب، ص 484; مفاتيح، ص 798; عنايات حضرت مهدي موعود (عج)، ص 77، عنايات حضرت مهدي (عج) به علما و طلاب، ص 101.

59) بحار الانوار، ج 98، ص 238.

60) العبقري الحسان، ج 1، ص 98، س 7.

61) شيفتگان حضرت مهدي (عج)، ج 3، ص 172; ملاقات با امام عصر، ص 315; عنايات حضرت مهدي (عج) به علما و طلاب، ص 397; كلمة المختار، ج 1، ص 440.

62) الغدير، ج 7، ص 14.

63) النجم الثاقب، ص 60، مفاتيح الجنان بعد از زيارت جامعه.

64) بحار الانوار، ج 53، ص 39; الزام الناصب، ج 2، ص 360; تفسير برهان، ج 2، ص 408; ايقاظ ، ص 360.

65) سوره اسراء، آيه 6.

66) بحارالانوار، ج 53، ص 76; تفسير صافي، ج 3، 179; تفسير عياشي، ج 2، ص 282; نورالثقلين ج 3، ص 140; تفسير برهان، ج 2، ص 408.

67) گزيده كفاية المهتدي، ص 105 و 106، ح 19.

68) بحار الانوار ج 53، ص 62 ; ايقاظ، ص 352 ; فوز اكبر، ص 36.

69) بحار الانوار، 22، ص 173; شيعه و رجعت، ص 217 و 218.

70) سوره اسراء، آيه 6.

71) كافي ج 8، ص 206; تاويل الايات الظاهرة، ج 1، ص 278 و ج 2، ص 762; مختصر البصائر ص 48; تفسير برهان ج 2، ص 401، بحار الانوار، ج 53، ص 13 و ص 51 ص 56; تفسير عياشي، ج 2، ص 281; نور الثقلين ج 3، ص 138; المحجة ص 121; الايقاظ ص 309.

72) ايقاظ، ص 368.

نويسنده: محمدرضا فؤاديان

منبع: فصلنامه انتظار -شماره 2

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!