به قدرت رساندن جورج اچ دبليو بوش در مقام رئيس جمهور آمريكا، كسب منابع پولي بيشتر براي آفريقا و پايان دادن به تبعيض نژادي در آفريقاي جنوبي در دستور كار نشست بيلدربرگ در سال 1986 قرار داشت. در حقيقت، بوش در سال 1988 به رياست جمهوري انتخاب شد، دلارهاي ماليات پردازان روانأ آفريقا و آفريقاي جنوبي تحويل دولت سياه پوستان شد.
ما برگشتيم. همين طور كه نگهبان ها به من نگاه مي كردند، مي توانستم از روي چهره آنها تشخيص دهم كه با خود مي گويند:
«او برمي گردد.»
درست مي گفتند.
محروم از مجوز كار مطبوعاتي
مجوز خبرنگاري مرا در كنگره گرفتند، اسم مستعارم، هريسون هورن1، برملا شد و درآمد ساليانه ام چند هزار دلار كاهش يافت و اينها همه به دستور سناتور چارلز مك سي متاياس (جمهوري خواه از ايالت مريلند) بود.
متاياس بسيار خشمگين بود، زيرا من وانمود كرده بودم كه از كاركنان وي هستم و كيف اين سناتور را در نشست بيلدربرگ نزديك وايت پلينز در نيويورك به دست آورده بودم.
اين كيف حاوي متن سخنراني ها، شماره تلفن هاي خصوصي و فهرست محرمانه (و نه علني) شركت كنندگان بود. براي افشا كردن آنچه پشت درهاي بسته و محافظت شده در هتل ارووود بين بيلدربرگي ها گذشته بود از محتويات اين كيف استفاده كردم. ساير اطلاعات در گزارش ها مبتني بر مصاحبه ها در داخل هتل و در زماني بود كه كاركنان هتل و بيلدربرگي ها فكر مي كردند من يكي از اعضاي بيلدربرگ هستم.
در آن زمان، من يك نويسنده آزاد و مخالف نظم موجود بودم كه محل كارم در واشنگتن بود. از اسم مستعار هريسون هورن استفاده كرده بودم تا هم بيلدربرگي ها و هم گروه برادر آنها يعني كميسيون سه جانبه را گيج كنم.
اين خبر را كه هويت من كشف شده است و مجوز كارم در سمت عضوي از دفتر مطبوعاتي كنگره لغو مي شود، روي ال مك گي2، سرپرست دفتر مطبوعات سنا، در تماس تلفني خشمگينانه اي روز 4ژوئن همان سال به من گفت.
مك گي گفت كه اقدام وي براساس شكايت چارلز مولر 3 ساكن نيويورك و مسئول كاركنان بيلدربرگ در ايالات متحده بوده است.
مك گي فرياد كشيد: «آنها ]بيلدربرگي ها[ حق نشست خصوصي را دارند. هيچ كدام از نشريات چيزي در اين زمينه درج نكردند.»
من در پاسخ گفتم: «اين ديداري خصوصي نبود. در اين نشست مقامات انتخابي و ساير مقامات بلندپايه وزارت خارجه و ساير سازمان ها شركت كردند.»
«شما چيزي را كه به سناتور تعلق داشت، برداشتيد و برنگردانديد؟»
پاسخ دادم: «بله. وقتي كارهاي عمومي پشت درهاي بسته صورت مي گيرد، مردم قطعا حق دارند كه بدانند.»
اما مك گي- كه به احتمال زياد زير فشار شديدي قرار داشت- نخواست اهميت برملا كردن بيلدربرگ را بفهمد و تهديد كرد اگر مجوز كارم را پس ندهم، اجازه فعاليت در تمام نشرياتي را كه به طور آزاد برايشان كار مي كردم، لغو مي كند.
دفتر مطبوعات كنگره به نشريات مجوز فعاليت مي داد، نه افراد و بنابراين، نويسنده اي كه براي چند نشريه كار مي كرد، به طور فني نماينده يك نشريه بود.
به رئيسم در نشريه اي كه مجوز كار را فراهم كرده بود، زنگ زدم، خواستم كه اخراجم كند و مجوزم را پس دادم. رئيس من تهديدهاي مشابهي دريافت كرده بود. ساير مشتريان را از دست دادم و از نظر اقتصادي با دست كم
000/10دلار در سال جريمه شدم.
بعدا به دفتر مطبوعات زنگ زدم و به كاركنان آنجا گفتم كه مجوز برگشتي ام را با پست سفارشي مي فرستم.
گفتم: «اگر ناراحت نكردن يك سناتور شرط حمل اين كارت است، آن را نمي خواهم. هنوز سناتورهاي زيادي هستند كه بايد آنها را ناراحت كنم.»
پوشش خبري وقايع كنگره بدون مجوز امكان پذير، اما بسيار دشوار است. گاهي اوقات فهرست شاهدان و متن ها كم است و فقط در اختيار كساني قرار مي گيرد كه مجوز دارند. اگر مجوز نداشته باشيد، گاه به جاي دور ميز گزارشگران، روي صندلي حضار مي نشينيد.
اما دفتر مطبوعاتي معادل يارانه بزرگي است كه با كمك ماليات پردازان به بسياري از روزنامه نگاران ساكن واشنگتن تعلق مي گيرد كه مراقب هستند سناتورها يا اعضاي كنگره را نيازارند. براي بسياري از گزارشگران، اين دفاتر شامل اتاق كار مجاني به همراه تلفن و ساير لوازم متعدد دفتري است. آن را با اجازه دفتري كوچك در باشگاه ملي مطبوعات مقايسه كنيد كه ماهيانه بيش از 000/1 دلار است و هزينه تلفن، اسباب و لوازم دفتري را دربرمي گيرد.
همكار دلسوزي در دفتر مطبوعاتي توضيح داد كه مجوز كار روزنامه نگاران با رضايت ضمني كنگره صادر مي شود.
همان همكار كه به منظور حفظ كارت پلاستيكي و سبزرنگ خود ناشناس باقي مي ماند، توصيه كرد كارت را باز گردانم تا از بازجويي ارعاب كننده و آزاردهنده در امان باشم.
وي گفت: «آنها بازجويان بيكاري دارند كه مشتاق آن هستند كه از كسي بازجويي كنند.»
همان طور كه پيشتر به طور تفصيلي در اين فصل توضيح داده شد، حادثه اي كه سناتور را خشمگين كرد، پس از آن رخ داد كه با حقه اي به هتل بيلدربرگي ها راه پيدا كردم و به مصاحبه با كاركنان هتل و بررسي اسناد پرداختم.
من انبوه كيف هايي با چرم مصنوعي را ديدم كه نام يك شركت كننده بر هر كدام نوشته شده بود، تاكسي خواستم و توضيح دادم كه آن سناتور به خلاصه دستورالعمل ها نياز دارد، كارتم را نشان دادم و با كيف فرار كردم. ظاهرا يكي از كاركنان باهوش بيلدربرگ زماني كه كارتم را به سرعت نشان دادم، اسم تاكر را ديده بود.
مك گي از نشست هاي محرمانه از اين دست، كه هنري كيسينجر و ساير افراد سرشناس هميشه در آن شركت مي كنند، دفاع مي كرد و مي گفت نخبه گرايان حق نشست خصوصي را دارند.
گلن ايگلز4، اسكاتلند
به قدرت رساندن جورج اچ دبليو بوش در مقام رئيس جمهور آمريكا، كسب منابع پولي بيشتر براي آفريقا و پايان دادن به تبعيض نژادي در آفريقاي جنوبي در دستور كار نشست بيلدربرگ در سال 1986 قرار داشت. در حقيقت، بوش در سال 1988 به رياست جمهوري انتخاب شد، دلارهاي ماليات پردازان روانأ آفريقا و آفريقاي جنوبي تحويل دولت سياه پوستان شد.
دولت سايأ جهان كه در سال 6198 در اسكاتلند و اسپانيا نشست داشت، براي بالا بردن بهاي نفت كه در حال نزول بود، اختصاص پول بيشتري از دلارهاي ماليات مردم آمريكا به جهان سوم و كشورهاي كمونيست در آفريقا، و فشار آوردن به آفريقاي جنوبي براي پايان دادن به تبعيض نژادي كارزاري طراحي كرد. مجموعأ بيلدربرگ- كميسيون سه جانبه به گونه اي پيشنهادهاي سري خود را مطرح كرد كه مردم متقاعد شوند كه عكس آن درست است.
اولويت ديگري كه در دستور كار قرار داشت- رئيس جمهور كردن جورج بوش- به گفتأ بيلدربرگي ها، به قدري خوب پيش مي رفت كه دليلي براي نگراني وجود نداشت.
آنچه در نشست هاي سري بيلدربرگ در باشگاه گلف گلن ايگلز در روزهاي 72- 24 آوريل و نشست هاي سري گروه برادر آن يعني كميسيون سه جانبه در مادريد پايتخت اسپانيا در روزهاي 91-17 رخ داد، با باريك بيني برملا شد.
شخص مطلعي كه فكر مي كرد با وكيلي اهل بوستن صحبت مي كند كه براي نوشتن مقاله اي دربارأ سابقأ يكي از شركت كنندگان آماده مي شود، دربارأ اخبار نشست ها صحبت كرد.
شخص ديگري كه مي كوشيد به يك دانشجوي دورأ تحصيلات تكميلي در نوشتن دربارأ امور بين المللي از ديدگاه فردي مطلع كمك كند، مشاهدات و مقالات بسيار سودمندي را در مورد سوابق عرضه كرد، اما به اين شرط كه از كلمات كميسيون سه جانبه و بيلدربرگ استفاده نشود.
يك نفر كه اطلاعيأ مطبوعاتي صندوق آيندأ آمريكا5 را در اختيار ديگران قرار مي داد، گفت: «جورج وضعيت بسيار خوبي دارد. وي نامزد شده است و احتمالا انتخاب خواهد شد.» اين گروه را جورج بوش، معاون رئيس جمهور، براي آغاز مبارزأ انتخاباتي خود در سال 8891 براي راه يابي به كاخ سفيد راه انداخته بود.
اين سند نشان مي داد ظرف كمتر از يك سال، كميتأ انتخاباتي بوش بيش از 6 ميليون دلار جمع آوري كرده بود. گروه ياد شده در ماه مه 6891 پس از آن تشكيل شد كه نشست بيلدربرگ، در نزديكي وايت پلينز در ايالت نيويورك، جورج بوش را نامزد حزب جمهوري خواه در انتخابات رياست جمهوري اعلام كرد. بوش يكي از اعضاي ديرينأ گروه برادر آن يعني كميسيون سه جانبه است. گزارش اين صندوق حاكي از آن بود كه اين گروه 72درصد از عوايد خود را ظرف سه ماه اول امسال به مبارزأ انتخاباتي كمك كرد و اين امر ثابت كرد كه بوش، معاون رئيس جمهور، به منظور كسب موفقيت جمهوري خواهان در ماه نوامبر، پيشتاز تلاش حزب جمهوري خواه در سال 6891 بود.
اين صندوق گزارش داد بوش در 14 رخداد سياسي در 22 ايالت ظاهر شده بود. منبعي از بيلدربرگ گفت: «وي به قدري با پول و حضور در برنامه هاي تبليغاتي حمايت جلب كرده است كه ممكن نيست در انتخابات سال 8891 كسي به گرد پاي او برسد.»
شخص مطلع ديگري گفت: «دستور كار رسمي مقابله با فشارهاي اقتصادي بين المللي- كه به معناي بهاي نفت است- و فلاكت اقتصادي كشورهاي آفريقايي بود.» وي بي اطلاع از آنچه منبع ديگر به من گفته بود، حرف هاي وي را تأييد كرد كه فشار بر دولت آفريقاي جنوبي توجه زيادي را به خود معطوف خواهد كرد.
از هر دو شخص مطلع سؤال شد آيا ائتلاف سرمايه گذاران بين المللي و رهبران سياسي در قالب كميسيون سه جانبه- بيلدربرگ به همين شكل نگراني هاي خود را از وضعيت حقوق بشر در اتحاد شوروي نشان خواهد داد و اين كشور را زير فشار خواهد گذاشت تا از سياست كشتن و حبس ناراضيان سياسي دست بردارد.
هر دو منبع پاسخ دادند كه با وجود آنكه در مورد سركوب شوروي اغماض نمي شود، اكنون وضعيت در آفريقاي جنوبي به علت آگاهي بالاي عمومي، بحراني است. اين آگاهي را افرادي مانند سناتور تد كندي6 (دمكرات از ايالت ماساچوست) ايجاد كرده اند كه به اين كشور سفر و سياست هاي تبعيض نژادي را تقبيح مي كنند. دانشجويان نيز شركت هايي را كه در اين كشور فعاليت مي كنند، تحريم مي كنند.
شخص مطلعي گفت: اگر آنها به همين اندازه دربارأ وحشي گري ها در كشورهاي كمونيست فرياد برمي آوردند، ناچار بوديم در اين مورد هم به گونه اي آنها را آرام كنيم.»
همين منبع با اشاره به حضور نمايندگان آفريقاي جنوبي در نشست هاي بيلدربرگ و كميسيون سه جانبه گفت: «ما از قبل از نشست، در اين موضوع پيشرفت هايي داشتيم.»
روز بعد يعني 18آوريل پيتر دبليو بوتا 7، رئيس جمهور آفريقاي جنوبي،اعلام كرد «قوانين گذر» چند روز پس از انتشار يك سند دولتي درباره شهرنشيني لغو خواهد شد.
قوانين گذر، سكونت بيشتر سياه پوستان را به مناطق قبيله اي آنها محدود مي كند. كساني كه مي خواهند بيرون از اين مناطق زندگي كنند، بايد مجوزهاي خاصي داشته باشند.
درمقاله محرمانه برنامه بيلدربرگ- كميسيون سه جانبه، درخواست شد كه ميلياردها دلار از پول ماليات پردازان آمريكايي صرف آفريقا شود. اين مقاله طرح مشترك شوراي روابط خارجي و شوراي توسعه ماوراء بحار8بود.
راكفلر، جان تمپل سوينگ 9(عضو شوراي روابط خارجي) و رابرت مك نامارا 10 از جمله كساني بودند كه از اختصاص ميلياردها دلار آمريكا به آفريقا حمايت كردند. مك نامارا، رئيس سابق شركت فورد، وزير دفاع در زمان رياست جمهوري جان كندي وليندون جانسون و يكي از اعضاي كميسيون سه جانبه بود.
درصفحه 20اين گزارش نوشته شده بود:«ايالات متحده بايد ظرف سه سال آينده هر سال 33/1 ميليارد دلار به دور هشتم تجديد منابع انجمن بين المللي توسعه 11 كمك كند تا سرمايه گذاري چند جانبه شايسته تري در دراز مدت براي توسعه آفريقا به عمل آيد. انجمن بين المللي توسعه، بخشي از بانك جهاني است كه وام با بهره اندك پرداخت مي كند.»
و در صفحه 21نوشته شده بود:«ايالات متحده بايد سرمايه گذاري خود را در آفريقا در بلند مدت به كمك برنامه هاي دوجانبه و چند جانبه سه برابر كند تا به سطح جديد 3ميليارد دلار درسال برسد.»
همچنان كاهش بهاي نفت مهم ترين مشكل دولت سايه جهان بود. نفت نه فقط منبع مستقيم درآمد كلان اين بين المللي گرايان است، بلكه كاهش بها در كشورهاي بدهكار فقير باعث مي شود. باز پرداخت وام هايشان به بانك هاي بزرگ دشوارتر شود.
بوش به اندازه اي آماج انتقادهاي سياسي قرارگرفت- به علت سخنان اخير خود داير براينكه بهاي نفت بايد بالا رود و اشاره به اين كه وي از عربستان سعودي خواهد خواست از توليد بكاهد- كه به او دستور داده شده كمتر آفتابي شود.
رونالد ريگان، رئيس جمهوري كه درجريان مبارزه انتخاباتي خود درسال 1980 منتقد كميسيون سه جانبه و درسال 1981 دركاخ سفيد ميزبان اعضاي كميسيون بود، نهايتاً به حالت اصلي عدم همكاري خود بازگشت و با درخواست عجيب اين بين المللي گرايان براي اعمال تعرفه هاي محافظت گرايانه بر واردات نفت مخالفت كرد.
هم اعضاي كميسيون سه جانبه و هم اعضاي بيلدربرگ رهبران سياسي خود را به كشورشان فرستادند. تا براي كاهش توليد نفت به منظورپايان دادن به مازاد جاري نفت و بالا بردن بهاي آن تلاش كنند. از آنجايي كه سران سابق كشورها و ساير مقامات بلند پايه بسياري از دولت ها با سرمايه گذاران بين المللي ديدار كردند، نفوذ مستقيم بسياري براي كاهش توليد اعمال شد.
به آمريكايي ها گفته شد از تثبيت بهاي نفت به مثابه موضوعي مربوط به «امنيت ملي» استقبال و از بروز كمبودهاي جديد و شديدتر درسال هاي آينده جلوگيري كنند.
شخصي آگاهي گفت:«اين يكي از سخت ترين دوره هاي ماست، اما اين مسائل خواهد گذشت. بايد چاره اي براي نفت و آفريقا بينديشيم.»
«او برمي گردد.»
درست مي گفتند.
محروم از مجوز كار مطبوعاتي
مجوز خبرنگاري مرا در كنگره گرفتند، اسم مستعارم، هريسون هورن1، برملا شد و درآمد ساليانه ام چند هزار دلار كاهش يافت و اينها همه به دستور سناتور چارلز مك سي متاياس (جمهوري خواه از ايالت مريلند) بود.
متاياس بسيار خشمگين بود، زيرا من وانمود كرده بودم كه از كاركنان وي هستم و كيف اين سناتور را در نشست بيلدربرگ نزديك وايت پلينز در نيويورك به دست آورده بودم.
اين كيف حاوي متن سخنراني ها، شماره تلفن هاي خصوصي و فهرست محرمانه (و نه علني) شركت كنندگان بود. براي افشا كردن آنچه پشت درهاي بسته و محافظت شده در هتل ارووود بين بيلدربرگي ها گذشته بود از محتويات اين كيف استفاده كردم. ساير اطلاعات در گزارش ها مبتني بر مصاحبه ها در داخل هتل و در زماني بود كه كاركنان هتل و بيلدربرگي ها فكر مي كردند من يكي از اعضاي بيلدربرگ هستم.
در آن زمان، من يك نويسنده آزاد و مخالف نظم موجود بودم كه محل كارم در واشنگتن بود. از اسم مستعار هريسون هورن استفاده كرده بودم تا هم بيلدربرگي ها و هم گروه برادر آنها يعني كميسيون سه جانبه را گيج كنم.
اين خبر را كه هويت من كشف شده است و مجوز كارم در سمت عضوي از دفتر مطبوعاتي كنگره لغو مي شود، روي ال مك گي2، سرپرست دفتر مطبوعات سنا، در تماس تلفني خشمگينانه اي روز 4ژوئن همان سال به من گفت.
مك گي گفت كه اقدام وي براساس شكايت چارلز مولر 3 ساكن نيويورك و مسئول كاركنان بيلدربرگ در ايالات متحده بوده است.
مك گي فرياد كشيد: «آنها ]بيلدربرگي ها[ حق نشست خصوصي را دارند. هيچ كدام از نشريات چيزي در اين زمينه درج نكردند.»
من در پاسخ گفتم: «اين ديداري خصوصي نبود. در اين نشست مقامات انتخابي و ساير مقامات بلندپايه وزارت خارجه و ساير سازمان ها شركت كردند.»
«شما چيزي را كه به سناتور تعلق داشت، برداشتيد و برنگردانديد؟»
پاسخ دادم: «بله. وقتي كارهاي عمومي پشت درهاي بسته صورت مي گيرد، مردم قطعا حق دارند كه بدانند.»
اما مك گي- كه به احتمال زياد زير فشار شديدي قرار داشت- نخواست اهميت برملا كردن بيلدربرگ را بفهمد و تهديد كرد اگر مجوز كارم را پس ندهم، اجازه فعاليت در تمام نشرياتي را كه به طور آزاد برايشان كار مي كردم، لغو مي كند.
دفتر مطبوعات كنگره به نشريات مجوز فعاليت مي داد، نه افراد و بنابراين، نويسنده اي كه براي چند نشريه كار مي كرد، به طور فني نماينده يك نشريه بود.
به رئيسم در نشريه اي كه مجوز كار را فراهم كرده بود، زنگ زدم، خواستم كه اخراجم كند و مجوزم را پس دادم. رئيس من تهديدهاي مشابهي دريافت كرده بود. ساير مشتريان را از دست دادم و از نظر اقتصادي با دست كم
000/10دلار در سال جريمه شدم.
بعدا به دفتر مطبوعات زنگ زدم و به كاركنان آنجا گفتم كه مجوز برگشتي ام را با پست سفارشي مي فرستم.
گفتم: «اگر ناراحت نكردن يك سناتور شرط حمل اين كارت است، آن را نمي خواهم. هنوز سناتورهاي زيادي هستند كه بايد آنها را ناراحت كنم.»
پوشش خبري وقايع كنگره بدون مجوز امكان پذير، اما بسيار دشوار است. گاهي اوقات فهرست شاهدان و متن ها كم است و فقط در اختيار كساني قرار مي گيرد كه مجوز دارند. اگر مجوز نداشته باشيد، گاه به جاي دور ميز گزارشگران، روي صندلي حضار مي نشينيد.
اما دفتر مطبوعاتي معادل يارانه بزرگي است كه با كمك ماليات پردازان به بسياري از روزنامه نگاران ساكن واشنگتن تعلق مي گيرد كه مراقب هستند سناتورها يا اعضاي كنگره را نيازارند. براي بسياري از گزارشگران، اين دفاتر شامل اتاق كار مجاني به همراه تلفن و ساير لوازم متعدد دفتري است. آن را با اجازه دفتري كوچك در باشگاه ملي مطبوعات مقايسه كنيد كه ماهيانه بيش از 000/1 دلار است و هزينه تلفن، اسباب و لوازم دفتري را دربرمي گيرد.
همكار دلسوزي در دفتر مطبوعاتي توضيح داد كه مجوز كار روزنامه نگاران با رضايت ضمني كنگره صادر مي شود.
همان همكار كه به منظور حفظ كارت پلاستيكي و سبزرنگ خود ناشناس باقي مي ماند، توصيه كرد كارت را باز گردانم تا از بازجويي ارعاب كننده و آزاردهنده در امان باشم.
وي گفت: «آنها بازجويان بيكاري دارند كه مشتاق آن هستند كه از كسي بازجويي كنند.»
همان طور كه پيشتر به طور تفصيلي در اين فصل توضيح داده شد، حادثه اي كه سناتور را خشمگين كرد، پس از آن رخ داد كه با حقه اي به هتل بيلدربرگي ها راه پيدا كردم و به مصاحبه با كاركنان هتل و بررسي اسناد پرداختم.
من انبوه كيف هايي با چرم مصنوعي را ديدم كه نام يك شركت كننده بر هر كدام نوشته شده بود، تاكسي خواستم و توضيح دادم كه آن سناتور به خلاصه دستورالعمل ها نياز دارد، كارتم را نشان دادم و با كيف فرار كردم. ظاهرا يكي از كاركنان باهوش بيلدربرگ زماني كه كارتم را به سرعت نشان دادم، اسم تاكر را ديده بود.
مك گي از نشست هاي محرمانه از اين دست، كه هنري كيسينجر و ساير افراد سرشناس هميشه در آن شركت مي كنند، دفاع مي كرد و مي گفت نخبه گرايان حق نشست خصوصي را دارند.
گلن ايگلز4، اسكاتلند
به قدرت رساندن جورج اچ دبليو بوش در مقام رئيس جمهور آمريكا، كسب منابع پولي بيشتر براي آفريقا و پايان دادن به تبعيض نژادي در آفريقاي جنوبي در دستور كار نشست بيلدربرگ در سال 1986 قرار داشت. در حقيقت، بوش در سال 1988 به رياست جمهوري انتخاب شد، دلارهاي ماليات پردازان روانأ آفريقا و آفريقاي جنوبي تحويل دولت سياه پوستان شد.
دولت سايأ جهان كه در سال 6198 در اسكاتلند و اسپانيا نشست داشت، براي بالا بردن بهاي نفت كه در حال نزول بود، اختصاص پول بيشتري از دلارهاي ماليات مردم آمريكا به جهان سوم و كشورهاي كمونيست در آفريقا، و فشار آوردن به آفريقاي جنوبي براي پايان دادن به تبعيض نژادي كارزاري طراحي كرد. مجموعأ بيلدربرگ- كميسيون سه جانبه به گونه اي پيشنهادهاي سري خود را مطرح كرد كه مردم متقاعد شوند كه عكس آن درست است.
اولويت ديگري كه در دستور كار قرار داشت- رئيس جمهور كردن جورج بوش- به گفتأ بيلدربرگي ها، به قدري خوب پيش مي رفت كه دليلي براي نگراني وجود نداشت.
آنچه در نشست هاي سري بيلدربرگ در باشگاه گلف گلن ايگلز در روزهاي 72- 24 آوريل و نشست هاي سري گروه برادر آن يعني كميسيون سه جانبه در مادريد پايتخت اسپانيا در روزهاي 91-17 رخ داد، با باريك بيني برملا شد.
شخص مطلعي كه فكر مي كرد با وكيلي اهل بوستن صحبت مي كند كه براي نوشتن مقاله اي دربارأ سابقأ يكي از شركت كنندگان آماده مي شود، دربارأ اخبار نشست ها صحبت كرد.
شخص ديگري كه مي كوشيد به يك دانشجوي دورأ تحصيلات تكميلي در نوشتن دربارأ امور بين المللي از ديدگاه فردي مطلع كمك كند، مشاهدات و مقالات بسيار سودمندي را در مورد سوابق عرضه كرد، اما به اين شرط كه از كلمات كميسيون سه جانبه و بيلدربرگ استفاده نشود.
يك نفر كه اطلاعيأ مطبوعاتي صندوق آيندأ آمريكا5 را در اختيار ديگران قرار مي داد، گفت: «جورج وضعيت بسيار خوبي دارد. وي نامزد شده است و احتمالا انتخاب خواهد شد.» اين گروه را جورج بوش، معاون رئيس جمهور، براي آغاز مبارزأ انتخاباتي خود در سال 8891 براي راه يابي به كاخ سفيد راه انداخته بود.
اين سند نشان مي داد ظرف كمتر از يك سال، كميتأ انتخاباتي بوش بيش از 6 ميليون دلار جمع آوري كرده بود. گروه ياد شده در ماه مه 6891 پس از آن تشكيل شد كه نشست بيلدربرگ، در نزديكي وايت پلينز در ايالت نيويورك، جورج بوش را نامزد حزب جمهوري خواه در انتخابات رياست جمهوري اعلام كرد. بوش يكي از اعضاي ديرينأ گروه برادر آن يعني كميسيون سه جانبه است. گزارش اين صندوق حاكي از آن بود كه اين گروه 72درصد از عوايد خود را ظرف سه ماه اول امسال به مبارزأ انتخاباتي كمك كرد و اين امر ثابت كرد كه بوش، معاون رئيس جمهور، به منظور كسب موفقيت جمهوري خواهان در ماه نوامبر، پيشتاز تلاش حزب جمهوري خواه در سال 6891 بود.
اين صندوق گزارش داد بوش در 14 رخداد سياسي در 22 ايالت ظاهر شده بود. منبعي از بيلدربرگ گفت: «وي به قدري با پول و حضور در برنامه هاي تبليغاتي حمايت جلب كرده است كه ممكن نيست در انتخابات سال 8891 كسي به گرد پاي او برسد.»
شخص مطلع ديگري گفت: «دستور كار رسمي مقابله با فشارهاي اقتصادي بين المللي- كه به معناي بهاي نفت است- و فلاكت اقتصادي كشورهاي آفريقايي بود.» وي بي اطلاع از آنچه منبع ديگر به من گفته بود، حرف هاي وي را تأييد كرد كه فشار بر دولت آفريقاي جنوبي توجه زيادي را به خود معطوف خواهد كرد.
از هر دو شخص مطلع سؤال شد آيا ائتلاف سرمايه گذاران بين المللي و رهبران سياسي در قالب كميسيون سه جانبه- بيلدربرگ به همين شكل نگراني هاي خود را از وضعيت حقوق بشر در اتحاد شوروي نشان خواهد داد و اين كشور را زير فشار خواهد گذاشت تا از سياست كشتن و حبس ناراضيان سياسي دست بردارد.
هر دو منبع پاسخ دادند كه با وجود آنكه در مورد سركوب شوروي اغماض نمي شود، اكنون وضعيت در آفريقاي جنوبي به علت آگاهي بالاي عمومي، بحراني است. اين آگاهي را افرادي مانند سناتور تد كندي6 (دمكرات از ايالت ماساچوست) ايجاد كرده اند كه به اين كشور سفر و سياست هاي تبعيض نژادي را تقبيح مي كنند. دانشجويان نيز شركت هايي را كه در اين كشور فعاليت مي كنند، تحريم مي كنند.
شخص مطلعي گفت: اگر آنها به همين اندازه دربارأ وحشي گري ها در كشورهاي كمونيست فرياد برمي آوردند، ناچار بوديم در اين مورد هم به گونه اي آنها را آرام كنيم.»
همين منبع با اشاره به حضور نمايندگان آفريقاي جنوبي در نشست هاي بيلدربرگ و كميسيون سه جانبه گفت: «ما از قبل از نشست، در اين موضوع پيشرفت هايي داشتيم.»
روز بعد يعني 18آوريل پيتر دبليو بوتا 7، رئيس جمهور آفريقاي جنوبي،اعلام كرد «قوانين گذر» چند روز پس از انتشار يك سند دولتي درباره شهرنشيني لغو خواهد شد.
قوانين گذر، سكونت بيشتر سياه پوستان را به مناطق قبيله اي آنها محدود مي كند. كساني كه مي خواهند بيرون از اين مناطق زندگي كنند، بايد مجوزهاي خاصي داشته باشند.
درمقاله محرمانه برنامه بيلدربرگ- كميسيون سه جانبه، درخواست شد كه ميلياردها دلار از پول ماليات پردازان آمريكايي صرف آفريقا شود. اين مقاله طرح مشترك شوراي روابط خارجي و شوراي توسعه ماوراء بحار8بود.
راكفلر، جان تمپل سوينگ 9(عضو شوراي روابط خارجي) و رابرت مك نامارا 10 از جمله كساني بودند كه از اختصاص ميلياردها دلار آمريكا به آفريقا حمايت كردند. مك نامارا، رئيس سابق شركت فورد، وزير دفاع در زمان رياست جمهوري جان كندي وليندون جانسون و يكي از اعضاي كميسيون سه جانبه بود.
درصفحه 20اين گزارش نوشته شده بود:«ايالات متحده بايد ظرف سه سال آينده هر سال 33/1 ميليارد دلار به دور هشتم تجديد منابع انجمن بين المللي توسعه 11 كمك كند تا سرمايه گذاري چند جانبه شايسته تري در دراز مدت براي توسعه آفريقا به عمل آيد. انجمن بين المللي توسعه، بخشي از بانك جهاني است كه وام با بهره اندك پرداخت مي كند.»
و در صفحه 21نوشته شده بود:«ايالات متحده بايد سرمايه گذاري خود را در آفريقا در بلند مدت به كمك برنامه هاي دوجانبه و چند جانبه سه برابر كند تا به سطح جديد 3ميليارد دلار درسال برسد.»
همچنان كاهش بهاي نفت مهم ترين مشكل دولت سايه جهان بود. نفت نه فقط منبع مستقيم درآمد كلان اين بين المللي گرايان است، بلكه كاهش بها در كشورهاي بدهكار فقير باعث مي شود. باز پرداخت وام هايشان به بانك هاي بزرگ دشوارتر شود.
بوش به اندازه اي آماج انتقادهاي سياسي قرارگرفت- به علت سخنان اخير خود داير براينكه بهاي نفت بايد بالا رود و اشاره به اين كه وي از عربستان سعودي خواهد خواست از توليد بكاهد- كه به او دستور داده شده كمتر آفتابي شود.
رونالد ريگان، رئيس جمهوري كه درجريان مبارزه انتخاباتي خود درسال 1980 منتقد كميسيون سه جانبه و درسال 1981 دركاخ سفيد ميزبان اعضاي كميسيون بود، نهايتاً به حالت اصلي عدم همكاري خود بازگشت و با درخواست عجيب اين بين المللي گرايان براي اعمال تعرفه هاي محافظت گرايانه بر واردات نفت مخالفت كرد.
هم اعضاي كميسيون سه جانبه و هم اعضاي بيلدربرگ رهبران سياسي خود را به كشورشان فرستادند. تا براي كاهش توليد نفت به منظورپايان دادن به مازاد جاري نفت و بالا بردن بهاي آن تلاش كنند. از آنجايي كه سران سابق كشورها و ساير مقامات بلند پايه بسياري از دولت ها با سرمايه گذاران بين المللي ديدار كردند، نفوذ مستقيم بسياري براي كاهش توليد اعمال شد.
به آمريكايي ها گفته شد از تثبيت بهاي نفت به مثابه موضوعي مربوط به «امنيت ملي» استقبال و از بروز كمبودهاي جديد و شديدتر درسال هاي آينده جلوگيري كنند.
شخصي آگاهي گفت:«اين يكي از سخت ترين دوره هاي ماست، اما اين مسائل خواهد گذشت. بايد چاره اي براي نفت و آفريقا بينديشيم.»
1 Harrison Home
2 Roy L McGhee
3 Charles Muller
4 Gleneagles
5 The Fund for Americaصs Future
6 Ted Kenns
7- Pieter W Botha
8- The Overseas Development Council
9- John Temple Swing
10- Robert McNamara
11- The International Development Association
2 Roy L McGhee
3 Charles Muller
4 Gleneagles
5 The Fund for Americaصs Future
6 Ted Kenns
7- Pieter W Botha
8- The Overseas Development Council
9- John Temple Swing
10- Robert McNamara
11- The International Development Association
منبع : کیهان