از آنجا که هالیوود از نظر ارتش آمریکا باید نیروهای نظامی این کشور را نیروهایی شکست ناپذیرو کارآمد و حرفه ای به تصویر بکشد؛ مقامات ارتش تنها به خاطر اینکه فیلم روز استقلال دین دولین و فیلم جی.ای. جین ریدلی اسکات نتوانست آنها را راضی کند به آنها هیچ کمکی نکردند.
در فصل ششم کتاب عملیات هالیوود آمده است که دین دولین تلاش زیادی نموده تا رضایت ارتش آمریکا را برای همکاری با وی در فیلم روز استقلال[1]، بدست بیاورد. فیلم درباره هجوم بیگانهها به زمین بود و ساختش هزینه زیادی دربرداشت، اما اگر میتوانست پنتاگون را راضی کند جنگنده، تانک و هلیکوپترهایی که نیاز داشت را به او بدهد میلیونها دلار صرفهجویی میشد.
اما نمی توانست پنتاگون را متقاعد کند که فیلمش برای ارتش مفید است. وزارت دفاع از فیلمنامه خوشش نمی آمد؛ فیلمنامه به اندازه کافی به نفع ارتش نبود.
یکی از مقامات وزارت دفاع پس از خواندن اولین نسخه فیلمنامه گفت: چیزی در فیلمنامه نیست که اگر حتی آنها بدون ما فیلم را بسازند به نفع ما تمام نشود. و در نهایت معلوم شد که دولین حاضر است برای دریافت حمایت ارتش هر تغییری را در فیلمنامه اعمال کند.
در فیلمنامه اصلی تمام تلاشهای ارتش برای مقابله با موجودات فضایی شکست می خورد. و در نهایت فداکاری قهرمانانه یک فرد غیرنظامی دیگر، خلبان هواپیمای سمپاشی دائم الخمری با بازی دنیس کواید که جنگنده ای را به یکی از سفینه های نیروبر عظیم بیگانگان می کوبد، جریان نبرد را تغییر می دهد.
بزرگترین مشکل فیلمنامه از نظر وزارت دفاع «نبود قهرمانان ارتشی واقعی» در فیلم بود. «ارتش ناتوان و ناکارآمد به نظر می رسد؛
دولین به استراب قول داد فیلمنامه را طوری بازنویسی کند که شخصیت کواید در نقش خلبان هواپیمای سمپاشی پیشینه ای به عنوان یک خلبان جت جنگی ماهر و برجسته داشته باشد تا عملیات انتحاری اش علیه سفینه نیروبر بیگانگان باورکردنی تر باشد.
دولین نوشت «ما معقتدیم با برجسته تر کردن جنبه های نظامی این شخصیت ها، خواهیم توانست تجربه نظامی را بصورت مثبت تر و جذابتری به تصویر بکشیم. ارتش اکنون نقش بسیار موثرتری دارد.»
ویل اسمیت دیگر آبجو نمی نوشد و متوجه می شود که اگر می خواهد در ارتش به موفقیت دست یابد باید بزرگ شود.
با اینحال دولین نتوانست ارتش را راضی کند و در نهایت فیلم هیچ کمکی از پنتاگون دریافت نکرد،
– در سال 1996 نیز ریدلی اسکات[2] هم برای جلب رضایت پنتاگون و دریافت حمایت آنها برای ساخت فیلم جی.ای. جین[3] ـ با بازی دمی مور در نقش زنی که تلاش دارد وارد نیروی [4]Navy SEAL شود ـ خود را به آب و آتش زد. اما در انتها اسکات هم با وجود همه تلاشهای خود نتوانست فیلمنامه را طوری تغییر دهد که رضایت نیروی دریایی جلب شود.
وی همچنین پذیرفت بیش از شش صحنه را تغییر داده یا کاهش دهد. اما در انتها این تغییرات برای جلب رضایت ناظران نیروی دریایی کافی نبودند و آنها از همکاری در تولید فیلم خودداری کردند.
متن کامل ترجمه این فصل
فصل ششم
برخی فیلمسازها هرچقدر هم تلاش میکنند نمیتوانند فیلمنامه خود را به قدری تغییر دهند که رضایت پنتاگون جلب شود، گرچه کارهایی که حاضرند برای دریافت حمایت سازمان انجام دهند حیرتانگیز است.
در سال 1995 دین دولین[5] تلاش میکرد حمایت ارتش را برای ساخت فیلمی که خودش فیلمنامه آن را نوشته بود، یعنی روز استقلال[6]، بدست بیاورد. فیلم درباره هجوم بیگانهها به زمین بود و ساختش هزینه زیادی دربرداشت، اما اگر میتوانست پنتاگون را راضی کند جنگنده، تانک و هلیکوپترهایی که نیاز داشت را به او بدهد میلیونها دلار صرفهجویی میشد.
اما نمی توانست پنتاگون را متقاعد کند که فیلمش برای ارتش مفید است. وزارت دفاع از فیلمنامه خوشش نمی آمد؛ فیلمنامه به اندازه کافی به نفع ارتش نبود.
یکی از مقامات وزارت دفاع پس از خواندن اولین نسخه فیلمنامه دولین در یادداشتی درون سازمانی نوشت «من فکر نمی کنم این پروژه هیچوقت از حمایت وزارت دفاع برخوردار شود. چیزی در فیلمنامه نیست که اگر حتی آنها بدون ما فیلم را بسازند به نفع ما تمام نشود. داستان همان قضیه تکراری غلبه کردن بیگانه های فضایی بر تلاش نومیدانه، نامتناسب و کاملاً بیهوده ارتش برای مقابله با آنها است. اگر خط روایی اصلی را بپذیریم، باید کار زیادی برای افزایش واقع گرایی و مثبت بودن تصویر ارائه شده از ارتش انجام دهیم. اما آیا شرکت تولید کننده حاضر است این تغییرات را اعمال کند؟»
و در نهایت معلوم شد که دولین حاضر است برای دریافت حمایت ارتش هر تغییری را در فیلمنامه اعمال کند.
در فیلمنامه اصلی تمام تلاشهای ارتش برای مقابله با موجودات فضایی شکست می خورد. حمله جت های جنگنده در برابر تکنولوژی برتر موجودات فضایی ناکام می ماند. حتی بمب اتمی که روی یکی از کشتی های بیگانگان منفجر می شود نیز هیچ تأثیری ندارد. در آخر یک فرد غیرنظامی که نقش او را جف گلدبلوم[7] ایفا می کند نقشه ای برای مقابله با بیگانگان می کشد، و در نهایت فداکاری قهرمانانه یک فرد غیرنظامی دیگر، خلبان هواپیمای سمپاشی دائم الخمری با بازی دنیس کواید که جنگنده ای را به یکی از سفینه های نیروبر عظیم بیگانگان می کوبد، جریان نبرد را تغییر می دهد.
البته یک کاپیتان تفنگداران دریایی با بازی ویل اسمیت هم در فیلم هست که به نابود کردن کشتی اصلی موجودات فضایی کمک می کند، اما در فیلمنامه اصلی به صورت مرد عیاشی به تصویر کشیده شده بود که رابطه نامشروعی با یک رقاص دارد؛ و این تصویری نبود که تفنگداران بخواهند از افسرانشان ارائه شود.
در نتیجه جای تعجب نداشت که پنتاگون از دولین بخواهد «بازبینی جدی» در فیلمنامه انجام دهد تا آنها با حمایت از فیلم موافقت کنند. وزارت دفاع به دولین گفت اگر کمک ارتش را می خواهد باید «مشکلات مهم متعددی را در فیلمنامه کنونی» برطرف کند.
بزرگترین مشکل فیلمنامه از نظر وزارت دفاع «نبود قهرمانان ارتشی واقعی» در فیلم بود. «ارتش ناتوان و ناکارآمد به نظر می رسد؛ تمام پیشرفتهای صورت گرفته در متوقف کردن بیگانگان نتیجه تلاشهای افراد غیرنظامی هستند.»
تفنگداران دریایی هم مشکل مشابهی با فیلمنامه داشتند. سروان داستین سالم معاون دفتر روابط عمومی تفنگداران دریایی در لس آنجلس در تاریخ 15 مارس 1995 در یادداشتی به یکی از تولیدکنندگان فیلم یعنی ویلیام فی می نویسد «سناریوی کلی تصویر مثبتی از ارتش و توانایی های آن به مردم ارائه نمی دهد.»
«شاهد نابود شدن پایگاه های نظامی و هواپیماها توسط موجودات فضایی هستیم و در نهایت یک فرد غیرنظامی تهاجم بیگانگان را متوقف می کند… در حال حاضر استیو هیلر (با بازی ویل اسمیت) قهرمان نظامی اصلی است. شخصیت بی تفاوت و رفتار غیرمسئولانه استیو ـ گفتن این که “دهن این فضایی ها رو سرویس کنیم” یا دادن وسائل آتش بازی به یک کودک ـ نشان دهنده بلوغ شخصیتی و ویژگی های رهبری که یک تفنگدار دریایی واقعی باید داشته باشد نیستند. استیو ممکن است خلبان ماهری باشد اما رهبر تفنگداران دریایی نیست. گرچه در انتهای فیلم رفتار قهرمانانه ای از خود نشان می دهد مشکلات شخصیتی جدی داردکه باید برطرف شوند. و مسئله ارتباطش با یک رقاص نیز تأثیر ناخوشایندی روی شخصیتش دارد.»
مسئولین پنتاگون از این که یک خلبان سمپاش دائم الخمر بتواند با یک جت جنگنده F-15 پرواز کند نیز خوششان نمی آمد؛ طبق یادداشتی درون سازمانی «ما نمی خواهیم مردم فکر کنند هرکسی می تواند با چنین هواپیمای پیشرفته ای پرواز کند. خلبان دائم الخمر باید حذف شود.»
دیگر مشکل فیلمنامه از نظر وزارت دفاع «ارائه تصویر منفی از وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک» بود. مشکل دیگر وزارت دفاع یکی از نکات کلیدی فیلمنامه بود؛ اینکه نیروی هوایی در سال 1974 بشقاب پرنده ای را در رزول[8] واقع در نیومکزیکو یافته بود و آن را بطور محرمانه ـ و بدون اطلاع رئیس جمهور ـ در تأسیسات نظامی سری به نام محدوده 51[9] نگه می داشت.
وزارت دفاع به دولین گفت «واقعه رزول یک افسانه است. وزارت از فیلمی که به افسانه ها بپردازد حمایت نخواهد کرد. وزارت دفاع نمی تواند اطلاعاتی مانند در اختیار داشتن موجودات فضایی و سفینه را از رئیس جمهور مخفی نگه دارد.»
دولین که انتقاد پنتاگون از فیلمنامه برایش گران تمام شده بود، به فیل استراب رئیس بخش ارتباطات فیلمسازی وزارت دفاع گفت که حاضر است تغییرات عمده ای در فیلمنامه بدهد تا مورد پسند پنتاگون قرار بگیرد. وی در نامه ای به تاریخ 8 می 1995 به پنتاگون نوشت که این کار «جذب و حفظ» نیروهای نظامی را که هدف اصلی پنتاگون از کمک به فیلم ها بود ارتقا می بخشد.
دولین به استراب گفت «ما کاری می کنیم که جنگ ستارگان و تاپ گان[10] مثل هواپیماهای کاغذی بنظر برسند. فقط صبر کن. هیچ تصاویر هوایی مثل این فیلم وجود نداشته است. اگر این فیلم باعث نشود تمام پسرها در این کشور بخواهند سوار جنگنده شوند من فیلمنامه را می خورم.»
دولین در نامه اش به استراب گفت تغییرات زیادی مطابق دغدغه های پنتاگون در فیلمنامه انجام داده است. در پاسخ به شکایت پنتاگون که فیلم «هیچ قهرمان نظامی واقعی ندارد»، دولین قول داد که چندین شخصیت نظامی فیلم را تقویت کرده و نقشهای مثبت تری به آنها بدهد، و حداقل دو شخصیت غیرنظامی فیلم پیش زمینه نظامی داشته باشند.
وی به استراب گفت که شخصیت جف گلدبلوم دانشمند «پیشینه نظامی» خواهد داشت تا برای پنتاگون جذاب تر باشد، و رئیس ستاد مشترک هم بصورت مثبت تری نسبت به فیلمنامه اولیه به تصویر کشیده خواهد شد.
دولین به استراب گفت «اکنون ژنرال گری شخصیت حمایت کننده و پرانرژی تری دارد»، و قول داد فیلمنامه را طوری بازنویسی کند که شخصیت کواید در نقش خلبان هواپیمای سمپاشی پیشینه ای به عنوان یک خلبان جت جنگی ماهر و برجسته داشته باشد تا عملیات انتحاری اش علیه سفینه نیروبر بیگانگان باورکردنی تر باشد.
دولین نوشت «ما معقتدیم با برجسته تر کردن جنبه های نظامی این شخصیت ها، خواهیم توانست تجربه نظامی را بصورت مثبت تر و جذابتری به تصویر بکشیم. ارتش اکنون نقش بسیار موثرتری دارد.»
دولین به استراب گفت که شخصیت ویل اسمیت «دیگر آبجو نمی نوشد و متوجه می شود که اگر می خواهد در ارتش به موفقیت دست یابد باید بزرگ شود. این مسئله باعث می شود تفسیر معتبرتر و محتمل تر از زندگی، عملیاتها و سیاست ارتشی ارائه شود.»
وی همچنین به استراب گفت «ما واقعه رزول و ناحیه 51 را از محدوده ارتش خارج کرده ایم. اکنون هردو بخشی از یک آژانس دولتی ساختگی به اسم آژانس ملی اطلاعات هستند.»
یکی از شخصیت های منفی اصلی فیلم به نام آلبرت نیمزیکی (با بازی جیمز ربهورن) در ابتدا در قالب وزیر دفاع به تصویر کشیده شد بود که این تأسیسات سری تحت نظارت وی قرار داشتند. اما دولین به پنتاگون گفت که این شخصیت به «رئیس دفتر کاخ سفید[11]» تغییر یافته و دیگر ارتباطی با ارتش ندارد.
دولین می نویسد «ما معتقدیم با اعمال این تغییرات ارتش را بگونه ای مثبت تر و واقع گرایانه تر به تصویر کشیده ایم.»
با اینحال دولین نتوانست ارتش را راضی کند و در نهایت فیلم هیچ کمکی از پنتاگون دریافت نکرد، و بسیاری از تغییراتی که دولین قول داده بود در ازای دسترسی به منابع ارتش در فیلمنامه اعمال کند از نسخه نهایی فیلمنامه حذف شد. اما وسعت تغییراتی که دولین حاضر بود در ازای دریافت حمایت نظامی انجام دهد نشان میدهد ارتش چه نفوذ زیادی روی فیلمسازهای هالیوودی دارد.
در سال 1996 ریدلی اسکات[12] هم برای جلب رضایت پنتاگون و دریافت حمایت آنها برای ساخت فیلم جی.ای. جین[13] ـ با بازی دمی مور در نقش زنی که تلاش دارد وارد نیروی [14]Navy SEAL شود ـ خود را به آب و آتش زد. اما در انتها اسکات هم با وجود همه تلاشهای خود نتوانست فیلمنامه را طوری تغییر دهد که رضایت نیروی دریایی جلب شود.
اسکات می گوید «معامله به این خاطر به هم خورد که من میخواستم او (دمی مور) موهایش را بتراشد، و آنها گفتند نمی تواند این کار را بکند. به من گفتند این کار خیلی آلامد است و نمی توانم موهای او را کوتاه کنم.» مشکل دیگر نیروی دریایی عنوان فیلم بود، آنها می گفتند جی.آی (نیروی پیاده نظام ) یک عنوان ارتشی است و هیچ جی.ای در نیروی دریایی وجود ندارد.
اما نیروی دریایی می خواست تغییرات بسیار دیگری نیز در فیلمنامه داده شود. اسکات به نیروی دریایی شکایت کرد که «آنها در هر صفحه مشکلی پیدا کرده اند.» اما نیروی دریایی به اسکات اطمینان داد که آنها فقط می خواهند تغییراتی در 22 صفحه از فیلمنامه داده شود.
یکی از این تغییرات مربوط به صحنه ای می شد که یکی از نیروهای مذکر SEAL نمی تواند جلوی مور در توالت ادرار کند. رئیس دفتر اطلاعات نیروی دریایی در لس آنجلس یعنی فرمانده گری شراوت به اسکات گفت «(با اینکه فیلم) به مسائل مربوط به حضور زنان در خط مقدم نبرد زمینی می پردازد، صحنه ادرار هیچ فایده ای برای نیروی دریایی ندارد.»
چند روز بعد اسکات به شراوت نوشت که صحنه حذف شده است. وی همچنین پذیرفت بیش از شش صحنه دیگر را که نیروی دریایی به آنها اعتراض داشت حذف کرده، تغییر داده یا کاهش دهد. اما در انتها این تغییرات برای جلب رضایت ناظران نیروی دریایی کافی نبودند و آنها از همکاری در تولید فیلم خودداری کردند.
مشرق
[1] . Independence Day
[2] . Ridley Scott
[3] . G.I. Jane (General Infantry)
[4] . United States Navy’s Sea, Air and Land Teams: تیم های دریایی، هوایی و زمینی نیروی دریایی ارتش آمریکا
[5] . Dean Devlin
[6] . Independence Day
[7] Jeff Goldblum
[8] . Rosewell
[9] . Area 51
[10] . Top Gun
[11] . White House chief of staff
[12] . Ridley Scott
[13] . G.I. Jane (General Infantry)
[14] . United States Navy’s Sea, Air and Land Teams: تیم های دریایی، هوایی و زمینی نیروی دریایی ارتش آمریکا