آيتالله شيخ محمدتقي اصفهاني مشهور به «آقا نجفي» در يكصد سال پيش با تتبع در روايات و احاديث اهلبيت (ع)، پنجاهوچهار وظيفه مؤمنان در زمان غيبت امام زمان (عج) را در دو مجلد 25 و 29 موردي بيان ميكند.
آيتالله شيخ محمدتقي اصفهاني مشهور به «آقا نجفي» در شب هفدهم ربيعالثاني سال 1225 شمسي پا به عرصه گيتي نهاد و در روز يكشنبه 11 شعبانالمعظم سال 1295 شمسي دعوت حق را لبيك گفت.
وي در طول بيش از هفتدهه عمر با بركت خويش، كتابهاي بسياري را به دو زبان فارسي و عربي تأليف كرد كه از جمله آنها ميتوان به دلايل الاحكام، حقايق الاسرار، اسرار الزيارة، عنايات الرضوية، جامع الاسرار، اشارة ايمانية، دلايل الاصول، كتاب المتاجر، كاشف الاسرار، اسرار الشريعة، فضايل الائمة، مفتاح السعادة، جامع السعادة، حسام الشيعة، اخلاق المؤمنين، ردّيه آقانجفي بر يهود، رساله توضيح المسائل فارسي، رساله در جبر و تفويض، رساله در ديات و قصاص اشاره كرد.
وي كه داماد مرحوم شيخ جعفر كاشفالغطاء نيز به شمار ميرفت، شاگردان بسياري را به جامعه اسلامي تقديم كرد كه از جمله آنها ميتوان به «سيدحسن حسيني قوچاني» (آقانجفي) و آيتالله العظمي سيد حسين بروجردي اشاره كرد.
آقا نجفي در عمر شريف خويش از عنايات خاصه اهلبيت (ع) بهرهمند شد و عنايات رباني و شهودي ملكوتي را تجربه كرد كه از جمله آنها ميتوان به زيارت حضرت زهرا (س) در عالم رؤيا اشاره كرد.
وي در مسائل سياسي نيز با اتخاذ موضعي غيرمنفعلانه، عليه بابيت و بهائيت به افشاگري پرداخت كه همين موضوع موجب تبعيد وي از اصفهان شد. پيش از اين نيز، آيتالله شيخ محمدتقي اصفهاني در رأس جنبش تحريم تنباكو در اصفهان قرار داشت. مرحوم سيدجمالالدين اسد آبادي پس از ملاقات با آقا نجفي ميگويد: حرارتي به كلهاش ديدم كه در «بيسمارك» (نخستين صدراعظم آلمان) نبود و بهراستي اگر وزارت اعظم ايران را بر عهده داشت، مانند اميركبير حفظ حدود مملكت را ميكرد كه بيگانه از آن يك وجب نبرد!
آقا نجفي، رسالهاي دو جلدي با عنوان «وظيفةالأنام في زمن غيبةالإمام» (وظايف مردم در زمان غيبت امامزمان) دارد كه در جلد اول آن 25 وظيفه و در جلد دوم 29 وظيفهاي (در مجموع 54 وظيفه) كه منتظران واقعي بايد در غياب امام انجام دهند، ميپردازد.
وي در ابتداي اين رساله مينويسد: «به عرض برادران ايماني ميرساند كه حقير جمع نمودم در اين مختصر جملهاي از اعمالي را كه وظيفه مؤمنين است در زمان غائب بودن امام زمان صلواتالله عليه يعني حضرت حجة بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب عليهمالسلام كه مؤمنين را سزاوار است مواظبت و عمل به آنها».
اكنون 25 وظيفه اول با اندكي تصرف و تلخيص در پي ميآيد:
* اول؛
غمگين بودن بهجهت مفارقت آنجناب و مظلوميت آنحضرت.
در كافي از حضرت صادق (ع) منقول است كه فرمود: «كسيكه مهموم باشد براي ما و غمناك باشد بهجهت مظلوميت ما ،نفس كشيدن او ثواب تسبيح دارد».
* دوم؛
منتظر فرج و ظهور آنحضرت بودن.
در جلد دوم «كمالالدين وتمامالنعمة» از امام محمد تقي (ع) منقول كه فرمود: «قائم ما آن مهدي است كه واجب است در زمان غائب بودن او انتظار او را داشتن، و او سومي از اولاد من است…»
و از حضرت اميرالمؤمنين (ع) مروي است كه: «افضل عبادتها انتظار فرج است.» (تحف العقول، ص 201)
و در حديث ديگر از حضرت صادق (ع) منقول است كه: «هر مؤمني كه بميرد در حاليكه منتظر ظهور آنجناب باشد، مثل آن است كه در خيمه حضرت قائم (ع) بوده باشد». (بحارالانوار، ج 52، ص 125)
* سوم؛
گريه كردن در دوري آنحضرت و بهجهت مصيبت آنجناب.
در كمالالدين از حضرت صادق (ع) مروي است كه فرمودند: «بهخدا قسم غائب ميشود امام شما زماني از روزگار و آزموده ميشوند تا آنكه گفته ميشود؛ مرد يا هلاك شد و بهكدام وادي رفت و هر آينه چشمهاي مؤمنان بر او گريان ميشود. (كمالالدين وتمامالنعمة، ج 2، ص 347)
و از حضرت رضا (ع) مروي است كه: «هر مؤمني ياد كند مصيبت ما را ـ يعني مصيبت هر يك از پيغمبر و ائمه را ـ پس گريه كند يا كسي را بهجهت ظلمي كه بر ما شده بگرياند، روز قيامت با ما و در درجه ما است.
* چهارم؛
بر امر امام، تسليم و انقياد داشته باشد و عجله نكند.
يعني چون و چرا در امر ظهور آنجناب نكند و آنچه از جانب آنحضرت ميرسد، صحيح و مطابقت حكمت بداند كه در كمالالدين از حضرت امام محمد تقي (ع) مروي است كه فرمود: «امام بعد از من، پسر من علي است. امر او امر من است و قول او قول من، و طاعت او طاعت من و امام بعد از او پسر او حسن است امر او امر پدر اوست و پول او قول پدرش و طاعت او طاعت پدرش آنگاه ساكت شدند. راوي گويد گفتم: يابن رسولالله! پس امام بعد از حسن كيست؟ حضرت گريه شديدي كردند، آنگاه فرمودند: امام بعد از امام حسن عسكري، پسر او قائم منتظر است. گفتم: يا بن رسولالله! چرا او را قائم گويند؟ فرمود: براي آنكه قائم ميشود بعد از آنكه ذكر او مرده باشد و بيشتر قائلين با ماتش مرتد شوند. گفتم: چرا او را منتظر ناميدند؟ فرمود: بهجهت آنكه براي او غائب شد نيست كه روزهاي آن بسيار باشد و زمان غائب بودنش دراز ميشود. پس، مخلصان انتظار خروج او كشند، و شككنندگان او را انكار كنند و منكران بهذكر او استهزاء كنند و كسانيكه وقت براي ظهورش معين كنند، دروغگو باشند و عجلهكنندگان هلاك شوند و تسليمكنندگان نجات يابند. (كمالالدين وتمامالنعمة، ج 2، ص 378)
* پنجم؛
به مال خود، آن حضرت را صله كنند.
در كافي از حضرت صادق (ع) مروي است كه فرمودند: «هيچ چيز نزد خدا محبوبتر از صرف نمودن مال براي امام نيست، و بهدرستي كه خداوند در عوض يكدرهم كه مومن از مال خود به صرف امام برساند، به اندازه كوه احد در بهشت بهاو عطا ميفرمايد، آنگاه فرمود: كه حقتعالي در قرآن (بقره/ 245) فرموده: «مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»، سپس فرمود: بهخدا قسم اين آيه بهخصوص در صله كردن امام بهمال نازل شد. (اصول كافي، ج 1، ص 537)
در بحارالانوار از كاملالزياراة (صفحه 319) منقول است كه حضرت امام موسي (ع) فرمودند: «هر كس نتواند بهزيارت ما بيايد؛ بايد صالحين از دوستان ما را زيارت كند تا ثواب زيارت ما برايش نوشته شود، و هر كس نتواند ما را صله كند، بايد نيكان از دوستان ما را صله كند تا ثواب صله كردن ما برايش نوشته شود.
* ششم؛
صدقه دادن بهقصد سلامت آنجناب چنانچه در نجم الثاقب (صفحه 442) ذكر فرمودهاند.
* هفتم؛
شناختن صفات آن حضرت و در هر حال عزم بر ياري آنجناب داشتن و در فراقاش ندبه و زاري كردن. (نجمالثاقب، ص 424)
* هشتم؛
طلب كردن معرفت آنحضرت از جناب اقدس الهي.
و اين دعا كه در كتاب كافي و كمالالدين از حضرت صادق (ع) روايت شده است را بخواند: اللهم عرّفني نفسك، فانك إنْ لم تُعرّفني نفسك لم اعرف نبيّك، اللهم عرّفني رسولك فانّك إن لم تعرّفني رسولك لم اعرفْ حجّتك، اللهم عرّفني حجتك فانّك انْ لم تعرّفني حجتك ضللتُ عن ديني. (كمالالدين وتمامالنعمة، ج 2، ص 342)
* نهم؛
مداومت با اين دعا نمودن كه در كمالالدين (ج 2، ص 352) از حضرت صادق (ع) روايت شده است: يا الله يا رحمن يا رحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك.
* دهم؛
اگر بتواند به نيابت آن حضرت قرباني كند، چنانچه در نجمالثاقب آمده است.
* يازدهم؛
اسم اصلي آنحضرت كه اسم حضرت رسولالله است را نگويند، بلكه آنحضرت را به لقب ياد كنند مثل: قائم،منتظر، حجت،مهدي و امام غائب، و در اخبار متعدده فرمودهاند كه بردن نام آنحضرت در زمان غيبت جايز نيست. (اصول كافي، ج 1، ص 332)
* دوازدهم؛
برخاستن بهجهت احترام نام آن بزرگوار بهخصوص اسم «قائم»، چنانچه در نجمالثاقب (صفحه 444) فرمودهاند.
* سيزدهم؛
به هر ميزان كه ميتواند براي جهاد با دشمنان در ركاب آنجناب، اسلحه مهيا كند.
در بحارالانوار از كتاب الغيبة نعماني منقول است كه حضرت صادق (ع) فرمود: «بايد مهيا نمايد هر يك از شما براي ظهور حضرت قائم، آلت حربي اگر چه يك تير باشد، اميد است همين كه اين نيت را داشته باشد، حق تعالي او را از اصحاب و ياران او قرار دهد.»
* چهاردهم؛
در مهمات بهآن حضرت متوسل شود و عريضه توسل بيندازد. چنانچه در مجلد بيست و دوم بحار منقول است.
* پانزدهم؛
در دعا كردن خدا را بهحق آنحضرت قسم دهد و آن جناب را شفيع قرار دهد. چنانچه در كمالالدين منقول است.
* شانزدهم
بر دين قويم ثابت باشند و دنبال صداها و مزخرفاتي كه از هر گوشهاي ميخيزد، نروند. زيرا كه تا خروج سفياني و صيحه آسماني بلند نشود، ظهور امام (ع) واقع نميشود.
در جلد 52 بحارالانوار به نقل از «غيبت» شيخ طوسي از حضرت امام رضا (ع) مروي است: «سه ندا از آسمان بلند ميشود كه همه كس ميشنود و اين نداها در ماه رجب ظاهر ميشود. اول؛ الا لعنة الله علي الظالمين. دوم؛ ازفة الازفة يا معشر المؤمنين. سوم؛ ميبينيد بدني محاذي خورشيد و ندا ميشود: اين است اميرالمومنين كه به تحقيق براي هلاك كردن ظالمان برگشته است.»
و در جلد دوم كمالالدين منقول است: «اول كسي كه با امام زمان (عج) بيعت ميكند؛ جبرئيل است. آنگاه يك پاي بر بيتالله ميگذارد و يك پاي بر بيتالمقدس و ندا ميكند به ندايي كه همه خلائق ميشوند: أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ».
* هفدهم؛
معاشرت و رفت و آمد بسيار با مردمان روزگار او را از ياد امام زمان (عج) باز ندارد.
در جلد اول كمالالدين از حضرت امام محمد باقر (ع) مروي است كه فرمودند: «مردم! زماني ميآيد كه امام غائب ميشود. خوشا بهحال آنها كه بر امر ما ثابت باشند. در آن زمان كمترين ثوابي كه براي آنها در نظر ميگيرند؛ اين است كه خداوند آنها را ندا ميفرمايد كه اي بندگان من! به سرّ من ايمان آورديد و حجت غائب مرا تصديق كرديد. بشارت باد شما را به نيكوئي ثواب، از شما قبول ميكنم، اعمال خوب را و عفو ميكنم از اعمال بد شما، و ميآمرزم گناهان شما را، و به بركات شما باران ميبارم بر بندگانم و دفع بلاء از آنها ميكنم، اگر شما نبوديد بر آنها عذاب ميفرستادم.»
در ادامه، راوي پرسيد كدام عمل، افضل اعمال مؤمن در آن زمان است و پاسخ شنيد: «نگاه داشتن زبان، و ماندن در خانه خود»
يعني بدون ضرورت با مردم دنيا معاشرت و رفت آمد نكند كه او را از ياد امامش باز دارد.
* هجدهم؛
ذكر صلوات خاصه آن حضرت آنچنان كه در كتابهاي «بحارالانوار»، «مكارمالاخلاق» و «جمالالاسبوع» آمده است.
صلواتي كه در صفحه 284 مكارمالاخلاق از شيخ طبرسي نقل شده، بدين شرح است: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ رَسُولَكَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّكَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ في شَيءٍ اَ نَا فاعِلُهُ كَتَرَدُّدي في قَبْضِ رُوحِ عَبْدِي الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَاَكْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ وَالْعافِيَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْني في نَفْسي وَلا في اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتي.
* نوزدهم؛
فضائل و كمالات آن حضرت را ذكر كردن.
زيرا كه آن جناب ولينعمت و واسطه در جميع نعمتهاي خداوند است كه به ما ميرسد و طبق فرموده امام سجاد (ع) كه در صفحه 422 «مكارمالاخلاق» ذكر شده، يكي از راههاي شكر ولينعمت، گفتن فضائل و كمالات اوست.
* بيستم؛
اظهار كردن اشتياق واقعي به زيارت جمال مبارك امام زمان (عج).
چنانچه در جلد اول «كمالالدين وتمامالنعمة» آمده اس: حضرت اميرالمومنين (ع) به سينه خود اشاره ميكردند و آه ميكشيدند و اظهار شوق به لقاي امام دوازدهم را داشتند.
* بيست و يكم؛
مردم را بهسوي معرفت آن جناب و خدمت به آن بزرگوار دعوت كردن.
در «كافي» از سليمانبنخالد مروي است كه به حضرت صادق (ع) عرضه كردم: مرا اهل بيتي است و آنها سخن مرا ميشنوند. آيا آنها را بهسوي اين امر دعوت كنم؟ امام در پاسخ فرموردند: بلي! خدا در كتاب خويش ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ. اى كسانى كه ايمان آوردهايد خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن مردم و سنگهاست؛حفظ كنيد» (سوره تحريم، آيه 6)
* بيست و دوم؛
صبر داشتن در مقابل سختيها و آزار دشمنان دين و سرزنش آنها در زمان غيبت امام زمان (عج).
در جلد اول «كمالالدين» از حضرت سيدالشهداء (ع) مروي است كه فرمود: «هر مؤمني كه در زمان غايب بودن امام دوازدهم، بر اذيت و تكذيب دشمنان صبر كند؛ به منزله كسي است كه با كفار در خدمت رسولالله (ص) جهاد كرده باشد.»
* بيست و سوم؛
هديه كردن ثواب اعمال صالحه خود مانند قرائت قرآن و غيره را به امام زمان (عج).
* بيست و چهارم؛
طلب زيارت كردن آن حضرت.
* بيست و پنجم؛
دعا كردن بهوجود مبارك آن بزرگوار و طلب كردن فتح، نصرت و ظهور آن جناب از خداوند.
در توقيع شريف مروي در احتجاج (جلد دوم، صفحه 284) از آن حضرت روايت شده است كه فرمودند: «براي تعجيل در فرج من بسيار دعا كنيد، چرا كه گشايش و شادماني شما در آن است».
و از حضرت امام حسن عسگري (ع) مروي است كه فرمود: «اين دعا باعث ثبوت بر ايمان است». (كمالالدين وتمامالنعمة، ج 2، ص 384)
فارس نیوز
……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
مطلب خوبی بود احسنت. 🙂
بقیه 29 مورد ازوظایف مومنین درزمان غیبت از حاج آقانجفی اصفهانی
مطالب خواندنی ومفید بود