قرآن از ابتدا و در متن خود، خود را کتاب و قرآن معرفی میکند و اوصافی چون عظیم، مبین،هدایتگر، انذارگر جهانیان،رحمت برای مؤمنان،و… را برای خود ذکر میکند؛درصورتیکه دیگر کتابهای آسمانی چنین نیستند و درگذر زمان، تبدیل به کتاب مقدس شدند.
سبک نگارش
تمام قرآن کریم و بخشهایی از تورات کنونی بهصورت پیام مستقیم خدایند؛ ولی اناجیل و بخشهای دیگر تورات کنونی، بیشتر به تاریخ و زندگینامه شبیهاند و بهصورت صریح و مستقیم پیام الهی را بیان نمیکنند. با یک مراجعه به قرآن، میتوان بهراحتی دریافت که تمام قرآن پیام الهی است. پیامهای الهی قرآن بهدقت ثبت و نقل شده است، بهگونهایکه لفظ «قل» نیز در آن تکرار شده است و مسلمانان موظفاند آن را تکرار و ادا کنند.[1]
قرآن از ابتدا و در متن خود، خود را کتاب و قرآن معرفی میکند و اوصافی چون عظیم، مبین، کریم، مجید، دارای ذکر، هدایتگر، انذارگر جهانیان، شفا، رحمت برای مؤمنان، بشارت برای مؤمنان و… را برای خود ذکر میکند؛ درصورتیکه دیگر کتابهای آسمانی چنین نیستند و درگذر زمان، تبدیل به کتاب مقدس شدند.
تدوین کتابهای جانبی دربارة قرآن کریم و کتاب مقدس
بهمرور زمان، دربارة تمام کتابهای مقدس، کتابهای کمکآموزشی و جانبی نوشته میشود. کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان نیز مانند قرآن و هر کتاب مقدس دیگری دارای متونی کمکآموزشی، تفسیری و مانند آن است. برای نمونه، کتابهای پانورامای کتاب مقدس (راهنمای بصری برای مطالعة کتاب مقدس)، کشفالآیات یا آیهیاب کتابمقدس، آموزش خلاق کتابمقدس و کتابهای تفسیری و کتاب مقدس برای کودکان با تصاویر رنگی و کتابهایی دربارة 365 روز سال و مواردی از این دست، کتابهای جانبی کتاب مقدساند.[2]
برتری قرآن کریم بر کتاب مقدس
تورات، انجیل و زبور، مهمترین کتابهای آسمانیاند که در قرآن از آنها یاد شده است. بنابر آیات و روایات، قرآن بر دیگر کتابهای آسمانی فضیلت و برتری دارد. آیة «وَأَنزَلْنَا إِلَیْک الْکتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکتَابِ وَمُهَیْمِناً عَلَیْهِ» (مائده: 48) با صفت «مهیمن» بهمعنای برتری و سلطه، میرساند که قرآن بر کتابهای آسمانی پیشین فضیلت دارد.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز میفرمایند: «اُعطیتُ مکانَ التورات السبع الطوال[3] ومکان الانجیل المثانی و مکان الزبور المئین و ُفضّلتُ بالمُفصّل»[4] که این فرمایش، دلالت بر برتری قرآن بر این کتابها دارد.[5] اما باید توجه داشت که طبق این فرمایش، برتری قرآن بر کتابهای آسمانی از لحاظ محتوایی است، نه لفظی و نگارشی؛ هرچند از نگاه مسلمانان و متن آیات قرآن، قرآن از هر لحاظی بر همة کتابهای برتری دارد که این مطلب، نیاز به یک پژوهش علمی دارد.
تحریف قرآن کریم و کتاب مقدس
از بدیهیات تاریخی است که پیامبر اسلام، حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، چهارده قرن پیش ادعای پیامبری کرد و عربها و غیر آنان به او ایمان آوردند؛ همچنین، کتابی آورد بهنام قرآن و همآورد طلبید و آن را معجزة پیامبری خود قرار داد.قرآنی که امروزه در دست ماست، همان قرآنی است که به پیامبرصلیاللهعلیهوآله نازل شده است و معاصران پیامبرصلیاللهعلیهوآله آن را خواندهاند. تاریخ گواهی میدهد که قرآن گم نشده است تا از نو نوشته شده باشد.
تنها برخی احتمال کم شدن مقدار کمی، مانند جمله یا آیه و یا تغییر در کلمات یا اعراب جمله یا آیهای را دادهاند.[6] قرآن در همة زمینههایی که تحدی کرده و همآورد طلبیده است، مانند فصاحت و بلاغت، نظم عجیب و یا نبود اختلاف، امروزه نیز دارای همان اوصاف است. افزونبراین، قرآن از برخی حوادث آینده با تصریح و یا با اشاره خبر داده است که همة آنها درست بودهاند. قرآن خود را به ویژگیهایی مانند روشنگر و هدایتگر متصف کرده است که ما در قرآن موجود، آنها را مییابیم.[7]
دلایل متعددی برای تحریف نشدن قرآن عرضه شده است. یکی از آنها تواتر قرآن است.[8] دیگری این است که قرآن با ویژگیهای خاصی مانند معجزه بودن، هادی و نور بودن و… وصف شده است و اگر در قرآن، تغییری مانند زیاد شدن، کم شدن یا تغییر در لفظ یا ترتیب آن صورت گرفته بود، نباید این ویژگیها را میداشت؛ ولی قرآنی که امروزه در دست ماست، همة این اوصاف را بهطور کامل داراست. بنابراین، قرآن موجود همان قرآنی است که بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است و اگر فرض شود که در قرآن تغییری رخ داده است، باید در مواردی باشد که به ویژگیهای یاد شده لطمه وارد نکرده باشد، مانند: اختلاف قرائات.[9]
روایات و احادیث مربوط به وقوع تحریف در قرآن
در میان روایات شیعی، روایاتی هست که تحریف به نقصان قرآن را به ذهن القا میکند؛ تاجاییکه محدث نوری، صاحب کتاب مستدرک الوسایل، یکی از دانشمندان بزرگ شیعه، کتابی در اثبات تحریف قرآن مینویسد با عنوان فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الارباب.البته تمام علمای دیگر شیعه، از شیخ صدوق گرفته تا علما و مراجع معاصر، همه، عدم تحریف را اثبات کردهاند.[10]
برخی از علمای معاصر نیز بر این کتاب، ردّیّه نوشتهاند.[11] روایاتی که در مجامع روایی اهلسنت دربارة تحریف قرآن آمده است، بسیار بیشتر از روایات شیعی است؛[12] اما به نظر میرسد که هیچ عالم سنی، کتابی در اثبات تحریف ننوشته است. خلاصه اینکه هیچ دلیلی بر اثبات تحریف قرآن وجود ندارد و در برابر، دلایل عقلی و نقلی متعددی بر اثبات عدم تحریف قرآن وجود دارد.
تحریف کتاب مقدس
هر فرد مؤمنی در هر دینی، از یهودیت گرفته تا هندوئیزم و بودئیزم و …، کتاب مقدس خود را معتبر میداند. اما در میان دانشمندان و الهیون غربی، برخی الهام کلمهبهکلمه و صحت و سلامت عهدین را تأیید نمیکنند؛[13] ولی باید توجه داشت که آن را تحریفشده نیز نمیدانند.دانشمندان غیرمتدین نیز کتاب مقدس را صرفاً متنی قدیمی با قدمتی 2500 ساله میدانند؛ زیرا آنان ارتباط وحیانی خدا با انسان را از لحاظ علمی قبول ندارند.[14] با توجه به مبنای فکری آنان، اندیشة چنین کسانی دربارة قرآن و هر کتاب آسمانی دیگر نیز باید چنین باشد.
مسلمانان معتقدند که تورات و انجیل منزل، تحریف شده است؛ ولی اهل کتاب این مطلب را قبول ندارند و با اشاره به نسخههای 2000 سالة عهد عتیق و 1600 سالة عهد جدید، این مسأله را انکار میکنند. با نگاهی به تورات و اناجیل میتوان فهمید که آن کتابها مانند قرآن نیستند و به یک کتاب تاریخ شباهت دارند. اناجیل به شیوهای نوشته شدهاند که اگر عنوان انجیل از آن برداشته شود، هیچ شباهتی به انجیلی که در قرآن از آن یاد شده است، ندارند. خود مسیحیان و یهودیان این کتابها را نوشتة انسانها میدانند و الهی و وحیانی نمیدانند؛ البته با معیارهای کلامی خود به آن کتابها ارزش الهی میدهند.[15]
در قرآن مجید دربارة تحریف انجیل هیچ سخنی بهمیان نیامده است؛ یعنی نفیاً و اثباتاً هیچ آیهای دراینباره وجود ندارد و در شش آیه، از تحریف تورات سخن بهمیان آمده است. دانشمندان و مفسران مسلمان، اختلاف دیدگاههایی دراینباره دارند. برخی از آنان معتقدند که از دیدگاه قرآنی، تورات و انجیل، هم تحریف لفظی شدهاند و هم تحریف معنوی. برخی میگویند که آیات قرآن به تحریف معنوی تورات و انجیل اشاره دارند.[16]
برخی دیگر میگویند: تحریف لفظی امکان نداشته است، مانند: ابنسینا. او بر این باور است که چون پیروان دین یهود بسیار زیاد بودهاند و شهرهای آنان از یکدیگر بسیار دور بوده و اختلافات مذهبی داشتهاند، تورات نمیتواند محرّف باشد. با وجود جمعیت بسیار و دشمنی بین آنان، که مراقب همدیگر بودند تا نقطهضعفی از یکدیگر بیابند، اگر تورات توسط گروهی مانند مسیحیان تحریف میشد، بقیه آن را اعلام میکردند. درصورتیکه چنین چیزی نبوده، پس تورات تحریف نشده است.[17]فخر رازی نیز در این باره استدلال میکند که تورات متواتر، است و در متواتر امکان تحریف وجود ندارد.[18]
برخی دیگر با اصرار بر اینکه تورات و اناجیل فعلی دستنوشتههایی بشریاند و تورات و انجیل اصلی مانند سایر کتابهای آسمانی (صحف ابراهیم و نوح) مفقود شدهاند، بر این باورند که اساساً سخن از تحریف کتاب مقدس بیمعنا و سالبه به انتفاء موضوع است؛ زیرا خود یهودیان و مسیحیان کتاب مقدس را الهی نمیدانند. قرآن کریم نیز در هیچجا سخنی از تحریف تورات و انجیل بهمیان نیاورده است؛ بلکه متذکر تحریف کلِم شده است که آن هم در گفتار و شنیدار است و ربطی به تحریف نوشتاری ندارد.[19]
جمعبندی بحث تحریف
دیدگاه ابنسینا و فخر رازی، نادرست بهنظر میرسد؛ زیرا تا پیش از چاپ کتاب مقدس، انحصار آن در دست افراد خاصی بوده است که در قرآن نیز آیاتی بر این مطلب اشاره دارد، مانند: کتمان کتاب و مخفی کردن آن. بله، پس از چاپ کتاب مقدس و در دسترس قرار گرفتن آن برای همه، دیگر تحریف امکانناپذیر است ـ هر چند امروزه نیز به این دلیل که کتاب مقدس ترجمه است، در آنها دست برده میشود و ترجمههای مختلف، با یکدیگر اختلاف دارند ـ .
بهنظر میرسد از آیات قرآن نتوان اثبات کرد که کتاب مقدس تحریف لفظی شده است؛ بلکه بیشتر آیات ناظر به تحریف معنوی است. نکتة دیگر اینکه آنچه از آیات بر میآید این است که خواص یهود کتاب تورات را در اختیار داشتند و آن، دستنخورده و تحریفنشده بود و شاید، امروزه نیز در جایی و در اختیار بزرگان آنان باشد، ولی آنچه عرضه میشد، نوشتههایی بود که برخی آیات و مطالب دیگری را که خود به آن میافزودند در برداشت «تَجْعَلُونَهُ قَراطِیسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ کَثِیراً»،(انعام: 91).
بنابراین، قرآن اشاره میکند که تورات اصلی را مخفی کردند و آنچه عرضه شد، کتابهایی بشری و تحریفشده است. «یکتبون الکتاب بایدیهم…» (بقره: 79) به همین دلیل است که قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله میگوید:به یهودیان بگو که اگر راست میگوید، تورات را آورده و تلاوت کنید: «قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» (آلعمران: 93) پس این احتمال هست که تورات تحریف نشده باشد و آنچه به نام تورات عرضه شدهاست، تورات نیست.
دیدگاه بعدی که میگوید: کتاب مقدس فعلی بشری است و تحریفی بودن آن معنا ندارد، درست بهنظر میرسد؛ زیرا آنچه ما از تحریفی بودن اراده میکنیم؛ این است که کتاب مقدس را الهی درنظر میگیریم و سپس میگوییم تحریف لفظی شده است؛ درحالیکه به گفتة خود یهودیان و مسیحیان، این کتابها بشریاند و از ادعای ما دربارة تحریف این کتابها تعجب میکنند؛ زیرا این کتابها تاریخ مشخصی دارند. بنابراین، محل بحث باید کاملاً روشن باشد.
خلاصه اینکه تورات و اناجیل، بشریاند و تحریف لفظی آنها ـ بهمعنایی که ما اراده میکنیم ـ خارج از موضوع بحث است. البته شواهدی وجود دارد که اناجیل در ترجمههای مختلف دستکاری شدهاند؛ ولی این نیز نمیتواند تحریف باشد؛ زیرا نسخة اصلی وجود دارد و میتوان آن را اصلاح کرد و اساساً ترجمه، محل بحث نیست.ممکن است در ترجمة قرآن نیز اشتباهاتی وجود داشته باشد. نکتة دیگر اینکه آیات قرآن هیچ اشارهای به تحریف انجیل نکردهاند و آیاتی که دربارة تحریف تورات آمدهاند، همگی دلالت بر تحریف معنوی دارند، نه لفظی.
حجیت و اعتبار قرآن کریم و کتاب مقدس
حجیت یک کتاب به این است که با روشهای معتبر ثابت شود که این کتاب، متعلق به نویسنده و همان گفتار و نوشتار است و هیچ تغییری در آن صورت نگرفته است؛ اما اینکه خود نویسنده چقدر حجیت و اعتبار دارد، بحث دیگری است.استناد کتابهایی که در کتاب مقدس آمده، به پیامبرانی که کتابها بهنام آنان است، قطعیت ندارد[20] و مهمترین دلیل، حکم مجامعی است که آنها را الهامی دانستهاند.
افزونبراین، پیامبری برخی از آنان نیز اثبات پذیر نیست.[21] نکتة دیگر اینکه کتاب مقدس دراصل، ترجمه است و در ترجمههای مختلف، اغلاط و تحریفهایی وارد شده است.[22] برای نمونه، عهد جدید برای افزوده شدن تثلیث، دچار تحریف شده است.[23] بنابراین، میبینیم که کتاب مقدس هم از نظر استناد به نویسنده و هم از نظر خود نویسنده، فاقد حجیت است. البته باید توجه داشت که از نظر مسیحیان، کتاب مقدس حجیت دارد.
مسیحیان برای توجیه آسمانی بودن کتاب مقدس، سه دیدگاه دارند:
1. تمکین: خدا با توجه به رحمت بیپایان خود، پیام خود را در حدّ ضعف انسانی ما تنزّل داده است؛
2. املا: روحالقدس عهدین را املا کرده است؛
3. تألیف خدا: مؤلف نهایی عهدین خداست، اما الفاظ آن از خدا نیست. شورای واتیکانی دوم دیدگاه خود را دربارة کتاب مقدس در مصوبهای با نام «کلام خدا» بیان کرد و جنبة الهی بودن آن را بهتفصیل بیان کرد.[24]مسیحیان بر این باورند که درواقع، نه کلیسا و نه هیچ شورایی، کتابی را رسمی یا قانونی و معتبر نکرده است؛ بلکه کتاب، یا معتبر است یا نیست، و کلیسا و شورا فقط در حد تشخیص اعتبار، و اعلام آن عمل میکنند. ملاک اعتبار کتاب مقدس از نظر آنان چنین است:
1. نویسندة عهد عتیق باید قانونگذار، نبی و یا رهبر بنیاسرائیل باشد و نویسندة عهد جدید، یا باید یکی از رسولان باشد یا تأیید شده از جانب یکی از آنها در کتاب یادشده باشد؛
2. شواهد درونی کتاب، دال بر الهامی بودن باشد؛
3. عقیده و رأی کلیساها (اجماع و اتفاق آرا) بر اعتبار آن باشد.[25]اما دربارة قرآن، هم استناد آن به آورندهاش اثبات پذیر است و هم وجود تاریخی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله قطعی است و از این لحاظ، دارای حجیت است.[26]
اعتبار کتابهای آسمانی از منظر بروندینی و دروندینی
از بعد دروندینی، یهودیان، آسمانی بودن انجیل و قرآن مجید را منکرند و مسیحیان، آسمانی بودن قرآن را. قرآن کریم از تورات و انجیلی سخن میگوید که مانند قرآن نازل شدهاند؛ حال آنکه عموم اهل کتاب، تورات را نوشتة حضرت موسی علیهالسلام میدانند و مسیحیان معتقدند حضرت عیسی علیهالسلام هیچ کتابی نداشته و اناجیل، شرح حال و زندگی اوست؛ خود اناجیل نیز ادعای وحی بودن را ندارند و شیوة نگارش آنها نیز این را نشان میدهد. بنابراین، مسلمانان این تورات و اناجیل را قبول ندارند.
البته یهودیان و مسیحیان کتابهای خود را بهدلیل محتوای آنها وحیانی، مقدس و آسمانی میدانند.[27]از بعد بروندینی، قرآن مجید تاریخ روشنی دارد و تواتر آن بر هر محقق منصفی بهسادگی اثبات میشود و کسی آن را انکار نکرده است. اما تورات و انجیل، نه تاریخ روشنی دارند و نه تواتری؛ ازاینرو، اعتبار ندارند؛ ولی چنانکه گذشت، یهودیان و مسیحیان برای اثبات اعتبار کتابهای مقدس خود، راههای دیگری دارند.[28]
اوصاف قرآن کریم و کتاب مقدس از نگاه آیات قرآن
قرآن کریم، تصدیقکنندة کتاب مقدس
تمام کتابهای آسمانی چون دارای اصل و ریشة واحد بوده و رسالت یکسانی داشتهاند، کتابهای پیش از خود را تأیید و تصدیق کردهاند. انجیل، تورات را[29] و قرآن هر دو را تصدیق کردهاند.[30] ولی قرآن به این دلیل که آخرین کتاب آسمانی و برتر از دیگر کتابهاست، تنها کتابی است که همة کتابهای پیش از خود را تصدیق کرده و کتابی پس از آن نیامده است تا آن را تصدیق کند.
توحیدی بودن قرآن کریم و کتاب مقدس
آیات قرآن در بیان داستان پیامبران، نخستین و مهمترین شعار آنان را توحید معرفی میکند. دستورات اولیة ده فرمان نیز توحید است.[31] به همین دلیل است که قرآن به پیامبر اسلامصلیاللهعلیهوآله و مسلمانان دستور میدهد به اهل کتاب بگویید که ما در توحید با شما اشتراک داریم.[32]
تنزیلی بودن قرآن کریم و کتاب مقدس
آیات فراوانی در قرآن بر تنزیلی بودن آن دلالت دارند که از ذکر آنها میگذریم. دربارة تنزیلی بودن تورات و انجیل نیز آیاتی متعددی داریم که به چند نمونه بسنده میکنیم. آیات «…مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ…» (آلعمران: 93)؛ «وَلْیَحْکمْ أَهْلُ الإِنجِیلِ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فِیهِ…» (مائده: 47) و «نَزَّلَ عَلَیْک الْکتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ مِن قَبْلُ هُدًی لِّلنَّاسِ…» (آلعمران:3 و 4) بر تنزیلی بودن تورات و انجیل دلالت دارند.
اوصاف هدایتگری این سه کتاب
در قرآن، این سه کتاب آسمانی اوصافی دارند، مانند: دارای حکم خدا بودن،[33] دارای هدایت، رحمت و نور بودن،[34] بصیرت بخش بودن،[35] کتاب کامل و بدون عیب،[36] موعظه و پندبودن،[37] فرقان و ذکر بودن،[38] قابل اقامه شدن و[39]دارای مفاهیمی چون رستگاری، قیامت و بهشت و جهنم[40] و وعده منجی.[41]
جهانی بودن قرآن، و بنیاسرائیلی بودن تورات و انجیل
آیاتی همچون «تَبَارَک الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَی عَبْدِهِ لِیَکونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیراً»(فرقان: 1) و «وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا کافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ» (سبأ: 28) این نکته را میرسانند که قرآن رسالتی جهانی دارد و برای همة مردم نازل شده است؛ ولی آیاتی مانند «وَآتَیْنَا مُوسَی الْکتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًی لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُواْ مِن دُونِی وَکیلاً» (اسراء: 2) و «وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَی الْکتَابَ فَلَا تَکن فِی مِرْیَةٍ مِّن لِّقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًی لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ» (سجده: 23) نشاندهندة این مطلباند که تورات و انجیل فقط برای بنیاسرائیل بودهاند و رسالت آنها، هدایت آنان بوده است.
تحدی (هماوردطلبی) قرآن و عدم تحدّی تورات و انجیل
قرآن در آیات متعددی هماورد طلبیده کرده است. در آیات «وَإِن کنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَی عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءکم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ» (بقره: 23) و «أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کنتُمْ صَادِقِینَ» (یونس: 38) به یک سوره، در آیة «أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کنتُمْ صَادِقِینَ» (هود: 13) به ده سوره و در آیة «قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَی أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَـذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً» (اسراء: 88) به کل قرآن تحدی کرده است؛ ولی در هیچجای تورات و انجیل، اشارهای به هماوردطلبی آنها نشده است.
نتیجهگیری
1. با توجه به اینکه تورات، اناجیل و قرآن، منشأ واحدی دارند و همگی الهیاند، مشترکات زیادی دارند؛
2. بااینکه تورات و اناجیل فعلی بشری شدهاند، هنوز در بسیاری از زمینهها با قرآن اشتراکاتی دارند؛
3. تمایزات این سه کتاب، بیشتر دربارة وحی، تحریف و یا حجیت و اعتبار آنهاست و در دیگر موارد بهنظر میرسد که اشتراکات فراوانی داشته باشند.
پی نوشت:
.[1] همان، ص229.
.[2] پانورامای کتاب مقدس، راهنمای بصری برای مطالعه کتابمقدس، / کشفالآیات یا آیهیاب کتابمقدس، ساروخا چیکی، / آموزش خلاق کتابمقدس، لارنس ریچاردز، ترجمه شموئیل ایطالیایی _ ریتا نسیان، شورای کلیساهای جماعت ربانی / کتاب¬های تفسیری مانند:
The Interpreter’s Bible, New York, Abingdon press, 1952 / The Collegeville Bible Commentary, The Liturgical press, 1989 / Liberty Bible Commentary, The Old_Time Gospel Hour Edition, 1983.
و کتاب مقدس برای کودکان با تصاویر رنگی مانند:
A Child’s Bible in Colour, Shirley Steem, P.P. Co. LTD, London, 1970 / A Childern Living Bible, Tyndale House Publishers, 1971″
و کتابهایی درباره 365 روز سال، مانند:
The One Year Bible, Tyndale House Publishers, 1986 / Herbert Lockyer, All the Doctrines of the Bible, ZandervanPublishingHouse, Michigan,1964.
.[3] طوال: هفت سوره طولانی شامل بقره تا توبه که انفال و توبه یک سوره به حساب میآیند، است و مثانی: سورههایی که ثانی مئین هستند و کمتر از صد آیه دارند و مئین: سورههایی که بعد از طوال قرار دارند و حدود 100 آیه دارند و مفصل: سورههای حوامیم و قصارالسور هستند.
.[4] فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج 2، ص 214 / احمدبن حنبل، مسند، ج 28، مسند الشامیین، ح 16982.
.[5] درباره برتری قرآن در نهجالبلاغه در خطبههای متعدد عنوان فضل قرآن تکرار شده است که برخی از آنها خطبههای110، 176 و 198هستند.
.[6]. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج12، ص102 و103.
.[7]. همان، ص103و104.
.[8]. محمدهادی معرفت، صیانةالقرآن من التحریف، ص 37-39.
.[9]. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج 12، ص 105.
.[10]. محمدهادی معرفت، صیانةالقرآن من التحریف، ص60-78.
.[11]. ر.ک: همو، صیانةالقرآن من التحریف / حسن حسنزادهآملی، قرآن هرگز تحریف نشده (فصلالخطاب فی عدم تحریف کتاب رب الارباب)، ترجمه عبدالعلی محمدی شاهرودی، / عبدالله جوادیآملی، نزاهت قرآن ازتحریف.
.[12]. علی الکورانی العاملی، تدوین القرآن، فصل4و5، ص63-174.
.[13] آرچیبالد رابرتسون، عیسی: اسطوره یا تاریخ؟، ترجمه حسین توفیقی، ص11.
.[14] حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص168 / آرچیبالد رابرتسون، عیسی: اسطوره یا تاریخ؟، ص11.
.[15] همو، آشنایی با ادیان بزرگ، ص231و232 / علی محمد دخیل، یا اهل الکتاب، مقارنه بین القرآن الکریم و باقی الکتب السماویه، ص 147 تا 152.
.[16]. محمدحسین فاریاب، «تحریف تورات و انجیل از دیدگاه قرآن»، معرفت، ش 143، ص137ـ152.
.[17] ابن سینا، رساله اضحویه فی امر المعاد، بدون ذکر مشخصات، ص 50.
.[18]. محمد رازی، تفسیر الکبیر، ج 5، ص 122؛ ج 6، ص 191.
.[19] حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص232تا235.
.[20] محمدجواد بلاغی، الهدی الی دین المصطفی، ص404 ـ420 / رحمةالله خلیل الرحمن الهندی، اظهارالحق، ص55.
.[21] محمدجواد بلاغی، الهدی الی دین المصطفی، ص108.
.[22] همان، ص109تا 115.
.[23] حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 176.
.[24] همان، ص167.
.[25] بهرام محمدیان و دیگران، دایرةالمعارف کتاب مقدس، ص 5.
.[26] محمدرضا حکیمی، کلام جاودانه، ص40ـ42.
.[27] حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 229 و 230 / علی محمد دخیل، یا اهل الکتاب، مقارنه بین القرآن الکریم و باقی الکتب السماویه، ص 171.
.[28] همو، ، آشنایی با ادیان بزرگ، ص230 / علی محمد دخیل، یا اهل الکتاب، مقارنه بین القرآن الکریم و باقی الکتب السماویه، ص 172.
.[29]. آلعمران:50 / مائده: 46 / صف: 6.
.[30]. بقره: 89 / بقره: 91 / بقره: 101 / آلعمران: 3 و 4 / نساء: 47 / مائده: 48 / انعام: 92 / یوسف: 111.
.[31]. سفر خروج، باب 20 / سفر تثنیه، باب 5.
.[32] آلعمران: 64.
.[33]. مائده: 43 / مائده: 45.
.[34] مائده: 44 / مائده: 46 / انعام: 91 / انعام، 154 / اعراف: 154 / اسراء: 2 / انبیاء: 48.
.[35] قصص: 43 / اعراف: 203.
.[36] انعام: 154 / اعراف: 145.
.[37] اعراف: 145 / غافر:53 و 54.
.[38] انبیاء: 48.
.[39] مائده: 66 / مائده: 68.
.[40] ر.ک: اعلی و اوائل طه.
.[41] انبیاء: 105.
حسین نقوی/دانشپژوه دکتری ادیان و عرفان. مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینیقدسسره
منبع: فصلنامه معرفت ادیان شماره 1