الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

بيانات در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شركت‌های دانش‌بنیان

نهم رمضان المبارك ۱۴۳۳

بسم‌‌‌‌الله‌‌‌‌الرّحمن‌‌‌‌الرّحيم‌‌‌
اولاً خيلى خوش آمديد دوستان، برادران، خواهران و مسئولان. من اميدوار هستم كه اين جلسه و جلسات مشابه اين بتواند كمك كند به آن نياز اساسى‌‌‌اى كه امروز كشور ما دارد، كه عبارت است از توسعه‌‌‌ى دانش، تحقيقات، فناورى و پرورش استعدادها و جارى شدن روزافزون محصول استعدادهاى برجسته‌‌‌ى ملت ما در زندگى آحاد مردم در كشور.

جلسه‌‌‌ى امروز با هدف تقويت شركتهاى دانش‌‌‌بنيان و به طور كلى نوآورى در دانش و فناورى و تقويت ورود محصولات اين شركتها به بازار و مصرف، تشكيل شد. خب، دوستان مطالب بسيار خوبى را بيان كردند. خوشبختانه در جلسه، مسئولين حضور دارند و پيشنهادها را شنيدند. البته دوستانى كه در قالب پيشنهاد صحبت كردند، برخى گلايه‌‌‌ها را هم مطرح كردند كه به نظر من حق به جانب آنهاست. گلايه‌‌‌ها، گلايه‌‌‌هاى درستى است؛ برطرف شدن آنها هم با توجه به همين پيشنهادها خواهد بود. خب، مسئولين، اينجا حضور دارند؛ معاون محترم رئيس‌‌‌جمهور و برخى وزيرانِ مرتبط با اين مسائل و همچنين بعضى مسئولانِ ديگر در جلسه هستند و مطالب را شنيدند. آنچه كه در اين جلسه گفته شد، ان‌‌‌شاءالله و به توفيق الهى جمع‌‌‌بندى و دنبال هم خواهد شد. البته توقعاتى هم از دستگاه رهبرى مطرح شد، كه ما ان‌‌‌شاءالله همه‌‌‌ى آنها را دنبال خواهيم كرد؛ چه آن چيزهائى كه ارتباط به دستگاه‌‌‌هاى دولتى و اجرائى دارد – كه ما بايد تأكيد كنيم – چه آن چيزهائى كه به نحوى مرتبط با خود دستگاه رهبرى است. ان‌‌‌شاءالله ما اينها را دنبال ميكنيم. البته من نمونه‌‌‌هائى از پيشنهادها و انتظاراتى كه دوستان مطرح كردند، اينجا يادداشت كردم؛ كه به نظر من غالباً انتظارات درستى است و اميدواريم ان‌‌‌شاءالله به اينها رسيدگى شود. من به بعضى از اين پيشنهادها و انتظارات هم اشاره خواهم كرد.

آنچه كه ما بر آن اصرار ميورزيم و تأكيد ميكنيم، اين است كه علم براى كشور، يك سرمايه‌‌‌ى بى‌‌‌پايان و تمام‌‌‌نشدنى است. اگر چرخه‌‌‌ى توليد علم در يك كشورى به راه افتاد، اگر استعدادى وجود داشت و به جريان افتاد، اگر ظرفيتها شروع كرد به بروز و ظهور، آن وقت اين ديگر منبعِ تمام‌‌‌نشدنى است. علم يك پديده‌‌‌ى درون‌‌‌زاست؛ چيزى نيست كه انسان براى آن ناچار و ناگزير باشد وابسته شود. بله، اگر شما بخواهيد علمِ حاضر و آماده را بگيريد، همين است؛ وابستگى دارد، احتياج دارد، دست دراز كردن دارد؛ اما بعد از آنكه بنيان علمى در يك كشورى به وجود آمد، استعداد هم در آن كشور وجود داشت، آن وقت حالت چشمه‌‌‌هاى جوشان را پيدا ميكند. اگر ما بپردازيم به دنبالگيرى تحقيق و علم و ژرفنگرى و دانش‌‌‌پژوهى، اگر اين مسئله در كشور همچنان كه بحمدالله چند سالى است جدى گرفته شده و دنبال ميشود، با همين شتاب، بلكه با انگيزه‌‌‌ى بيشتر و اهتمام بيشتر دنبال شود، بدون ترديد كشور به يك اوجى دست خواهد يافت.

با توجه به واقعياتى كه ما مشاهده ميكنيم و جلوى چشم ماست، اين اوجگيرى، اين رسيدن به اين تعالى مورد نظر و پيشرفت، به هيچ وجه خيالپردازانه نيست؛ واقع‌‌‌گرايانه است؛ تجربه‌‌‌ى اين چند سال هم همين را نشان ميدهد. در همين آمارهائى كه داده شد، ملاحظه كرديد كه پيشرفت كشور در بخشهاى مهم و دانشهاى نو و مؤثر در زندگى، با فاصله‌‌‌ى چند سال، پيشرفت چشمگيرى بوده است؛ اين نشان‌‌‌دهنده‌‌‌ى اين است كه استعداد و ظرفيت و آمادگى هست. ما بايد اين مسئله را جدى بگيريم؛ يعنى به مسئله‌‌‌ى علم و تكيه‌‌‌ى به علم در كشور اهميت بدهيم؛ يعنى اين را اساس كار قرار بدهيم. حرف ما در اين چند ساله همين است. اگر چنانچه علم در بخشهاى مختلف جدى گرفته شد، آن وقت اين شركتهاى دانش‌‌‌بنيان كه بر مبناى علم كار ميكنند، توليد ميكنند و ثروت‌‌‌آفرينى ميكنند، خواهند توانست بتدريج اقتصاد كشور را به شكوفائى واقعى برسانند.

تحصيل ثروت از راه فروش منابع تمام‌‌‌شدنى مثل نفت و امثال نفت، رونق نيست، پيشرفت نيست؛ اين خودگول‌‌‌زدن است. ما در اين دام افتاديم. بايد اقرار كنيم، قبول كنيم كه اين يك تله است، يك دام است براى ملت ما. ما دچار خام‌‌‌فروشى شديم. يك واقعيتى براى ما به ارث گذاشته شد، كشور هم به آن عادت داده شده است. البته در اين سالها سعى شده كه يك مقدارى اين اعتياد مضر براى كشور، كنار گذاشته شود، ليكن به طور كامل پيش نيامده. ما بايد اول اعتقاد پيدا كنيم كه بايد كشور به جائى برسد كه بتواند با اختيار، هرگاه اراده كرد، سر چاه‌‌‌هاى نفت خودش را ببندد؛ ما بايد به اين باور برسيم. اين حالا مسئله‌‌‌ى نفت است. خام‌‌‌فروشى‌‌‌ها در بخشهاى مختلفِ مواد خام و معدنى همچنان وجود دارد؛ و اين يكى از ضعفهاى ماست، يكى از مشكلات كشور ماست. ما اگر بخواهيم از اين وضعيت نجات پيدا كنيم، بخواهيم به رشد اقتصادىِ حقيقى نائل شويم، راهش تكيه‌‌‌ى به علم است؛ اين هم از راه تقويت همين شركتهاى دانش‌‌‌بنيان، عملى است. ما بايد به اين سمت برويم.

البته كارهائى كه انجام گرفته، كارهاى باارزشى است. گزارشى كه معاون محترم رئيس جمهور دادند – كه البته من اطلاع نسبتاً كاملى از آنچه كه انجام گرفته، قبلاً در ضمن گزارشهاى مكتوب به دست آوردم – بسيار دلگرم‌‌‌كننده است؛ نشان‌‌‌دهنده‌‌‌ى اين است كه دستگاه‌‌‌هاى ما بحمدالله تلاششان در اين زمينه خوب است؛ منتها نگاه كنيم، ضعفها را در بخشهاى مختلف شناسائى كنيم و سعى كنيم اين ضعفها را برطرف كنيم. اگر ما ان‌‌‌شاءالله بتوانيم بنيانگذارى كارهاى اقتصادى بر پايه‌‌‌ى دانش را پيش ببريم و به وجه غالب اقتصاد كشور تبديل كنيم، اين نه تنها به كشور قدرت اقتصادى خواهد داد، بلكه قدرت سياسى هم خواهد داد، قدرت فرهنگى هم خواهد داد. وقتى يك كشورى احساس كرد كه با علم خود، با دانش خود ميتواند زندگى خود را و ملت خود را اداره كند و به ديگر ملتها خدمت برساند، احساس هويت ميكند، احساس شخصيت ميكند؛ اين درست همان چيزى است كه ملتهاى مسلمان امروز به آن احتياج دارند.

ملت ما قبل از انقلاب، سالهاى متمادى اسير تضعيف روحيه‌‌‌ى خودباورى در ميان خود بوده است. از آن وقتى كه اول مسئولان دولتى، بعد بتدريج آحاد مردم چشم باز كردند و در مقابل پيشرفت خيره كننده‌‌‌ى علمىِ غرب مبهوت شدند، بتدريج احساس كمبود، احساس حقارت، احساس خودكم‌‌‌بينى در اين كشور و در ميان ملت ما ترويج شد. خوشبختانه انقلاب همه چيز را دگرگون كرد؛ از جمله اين حالت و اين روحيه را دگرگون كرد. بنابراين بنيانگذارى كارهاى اقتصادى بر پايه‌‌‌ى دانش، هم موجب تقويت روحيه و شخصيت و هويت ملى است، هم قدرت سياسى. خود استقلال و خوداتكائى در يك كشور، قدرت سياسى ميدهد؛ علاوه بر قدرت اقتصادى كه خب، طبيعى است و وجود دارد.

آنچه كه ما ميخواهيم ان‌‌‌شاءالله بر اين جلسه مترتب شود، به طور كلى دو چيز است: يكى تشويق نخبگان و زبدگان و اهل علم و اهل تحقيق به اين كه به سمت تشكيل اين شركتها بروند و همچنين رساندن محصول اين شركتها و اين تحقيقات به بازار و در دسترس مردم قرار دادن و وارد كردن آن در چرخه‌‌‌ى تجارت است. اين، غرض اول ماست. البته هم‌‌‌افزائى علم و ثروت و دارائى، تعريف ابتدائى اين شركتهاست. بنابراين اهل دانش و كسانى كه اهل سرمايه‌‌‌گذارى‌‌‌هاى مالى هستند، همت كنند و اين شركتها افزايش پيدا كند. حالا گفته شد كه تا پايان برنامه، بيست هزار شركت تشكيل خواهد شد؛ ليكن تصور من اين است كه بيش از اين بايستى ما در كشور به رقم شركتهاى دانش‌‌‌بنيان اهتمام بورزيم. البته كميت و كيفيت آنها با هم ديده شود؛ كه حالا مسئله‌‌‌ى كيفيت، مسئله‌‌‌ى ديگرى است.

هدف دوم اين است كه مشكلات اين شركتها ان‌‌‌شاءالله برطرف شود. مشكلاتى وجود دارد – مشكل نقدينگى هست، مشكل كمكهاى گوناگون معنوى هست؛ كه در اين پيشنهادها وجود داشت – دولت ميتواند اين مشكلات را برطرف كند. همين بخشهائى كه مرتبط با اين قضيه هستند؛ چه معاونت محترم رياست جمهورى، چه وزارتهاى محترم صنايع و علوم و بهداشت و درمان و جهاد كشاورزى و وزارتهائى كه با اين قضايا ارتباط پيدا ميكنند، ميتوانند همكارى كنند، تقسيم مسئوليت كنند، حدود وظائف هر بخشى را تعيين كنند و مشكلات را برطرف كنند. از جمله‌‌‌ى چيزهائى كه اينجا گفته شد و به نظر من درست هم هست، اين است كه اين سيستمهاى سنتىِ قديمىِ اعتبارشناسى، از جمله از سوى بانكها و مراكز پولى، نسبت به اين شركتها نگاهشان را عوض كنند. مشكل نقدينگى، مشكل مهم اين شركتهاست.

از جمله‌‌‌ى چيزهائى كه گفته شد – كه به نظر ما درست هم هست – مسئله‌‌‌ى لحاظ خطرپذيرى در اين شركتهاست؛ چون اگر چنانچه در اين شركتها خطرپذيرى نباشد و آمادگى براى مواجهه‌‌‌ى با ريسك وجود نداشته باشد، كار پيش نخواهد رفت. البته راههائى وجود دارد براى اينكه زيان اين خطرها، اصل موجوديت اين شركتها را تهديد نكند؛ مثل بيمه‌‌‌هاى مخصوص و مشخصى كه براى اين كار بايد پيش‌‌‌بينى شود؛ كه اين هم كار دستگاه‌‌‌هاى دولتى است.

يك مسئله‌‌‌ى مهم اين است كه دستگاه‌‌‌هاى دولتى ما اختراعات و ثبت اختراعات را رصد كنند و خود آنها به سراغ صاحبان اختراعات و نخبگان فكرى بروند و از آنها بخواهند كه همكارى كنند، كمك كنند، تا آنها بتوانند بيايند در ايجاد يك شركت دانش‌‌‌بنيان در آن بخش مورد نظر سهيم شوند. دستگاه‌‌‌هاى ما ننشينند كه مخترعان به آنها مراجعه كنند، كار بيفتد توى پيچ و خمهاى ادارى و بوروكراسى و مشكلاتى كه وجود دارد؛ اينها يقيناً شوقها و استعدادها را تضعيف خواهد كرد. آنطور كه من گزارش دارم، خارجى‌‌‌ها دارند استعدادهاى موجود كشور ما را رصد ميكنند؛ هر جائى كه به دردشان ميخورد، مى‌‌‌آيند سرمايه‌‌‌گذارى ميكنند و ميبرند. خب، استعداد انسانى، نيروى انسانى، ارزشمندترين موجودى يك كشور است.

نبايد اجازه بدهيم، نبايد بگذاريم، «نگذاشتن» هم به اين شكل منطقى است كه ما زمينه را فراهم كنيم، آماده كنيم، تشويق كنيم، دستگيرى كنيم، آنها را وادار كنيم، آنها را وارد ميدان كنيم كه مشغول بشوند، دلگرم بشوند؛ آن وقت در آن صورت، اين همان چشمه‌‌‌ى جوشانِ تمام‌‌‌نشدنى خواهد بود كه پيش مى‌‌‌آيد.

از جمله‌‌‌ى مطالبى كه گفته شد و درست هم هست، همين مسئله‌‌‌ى اجراى قانون حمايت از شركتهاى دانش‌‌‌بنيان است كه دو سه سالى است تصويب شده. دولت لايحه‌‌‌اى داد، مجلس هم تصويب كرد. البته آئين‌‌‌نامه‌‌‌ى اجرائى آن هنوز تصويب نشده، ابلاغ نشده؛ اين كار بايد سريع انجام بگيرد. ان‌‌‌شاءالله مسئولين دولتى كه اينجا تشريف دارند، اين را دنبال كنند. براى اين كار مبلغى هم در نظر گرفتند، ايجاد صندوقى هم تصويب و آماده شد. اگر ان‌‌‌شاءالله آن قانون به كار بيفتد، قطعاً به پيشرفت و توسعه‌‌‌ى شركتهاى دانش‌‌‌بنيان كمك خواهد كرد.

نكته‌‌‌ى ديگرى كه مورد اشاره قرار گرفت – كه البته در ذهن من هم بود و در گزارشهائى كه به ما داده‌‌‌اند، مورد توجه بود – اين بود كه در كمكهاى مالى و پشتيبانى‌‌‌ها، شركتهاى دولتى سهم بيشتر را نبرند كه بخش خصوصى و شركتهاى غيردولتى پشت در بمانند. اينجا هم من ديدم بعضى از دوستان همين تذكر را دادند؛ در گزارشهاى ما هم همين نكته مورد توجه قرار گرفته. كارى كنيم كه بخش خصوصى در زمينه‌‌‌ى شركتهاى دانش‌‌‌بنيان بتواند به معناى واقعى كلمه روى پاى خودش بايستد و رشد كند. اگر چنانچه در اين زمينه بخش خصوصى رشد پيدا كرد، به نظر ما منافعش براى كشور بسيار زياد خواهد بود. دولت نقش حمايت كننده‌‌‌ى خودش و هدايت كننده‌‌‌ى خودش و كمك كننده‌‌‌ى خودش را خواهد داشت؛ ليكن در عرصه، محور حركت، بخش خصوصى خواهد بود. اين هم يكى از نكاتى است كه مورد توجه است.

يكى از چيزهاى مهمى كه وجود دارد، بانك اطلاعات است. يكى از فوايد اين جلسه همين است كه كسانى مى‌‌‌آيند اطلاعاتى را در اختيار جمعى از نخبگان و زبدگان و مسئولان ميگذارند؛ اين كار بايستى عموميت پيدا كند. بايد بانك اطلاعات وجود داشته باشد؛ ما داشته‌‌‌هاى خودمان را بدانيم، نداشته‌‌‌ها را هم بدانيم؛ چيزهائى كه مورد نياز ماست. بخصوص بعضى از بخشهاى دولتى كه اينجا از آنها اسم آوردند – مثل نفت، مثل دفاع، مثل كشاورزى – اينها نيازهاى بسيار زيادى دارند؛ كه اگر چنانچه اين نيازها براى تشكيل دهندگان شركتهاى دانش‌‌‌بنيان معلوم بشود، كسانى كه از لحاظ سرمايه‌‌‌گذارى علمى و سرمايه‌‌‌گذارى پولى آماده هستند، ميتوانند سراغ اين نيازها بيايند و اين نيازها را برطرف كنند. پس تشكيل بانك اطلاعات و در معرض گذاشتن اطلاعات لازم براى همه، چيز بسيار لازمى است.

يك نكته‌‌‌ى ديگر هم اين است كه شركتهاى دانش‌‌‌بنيان در عرصه‌‌‌هاى مختلف كشور ميتوانند فعال شوند؛ چند عرصه‌‌‌ى محدود را براى اين كار نگذارند؛ در همه‌‌‌ى مواردى كه نياز وجود دارد، اين استعدادها به كار بيفتد و ان‌‌‌شاءالله اين شركتها بتوانند نقش ايفاء كنند.

آنچه كه من به طور خلاصه در پايان مطالبم ميخواهم عرض كنم، اين است كه هم دانشگاه‌‌‌ها، هم دستگاه‌‌‌هاى دولتى، هم آحاد مردمى كه خوشبختانه توانائى و استعداد اين كار را دارند، چه از لحاظ علمى، چه از لحاظ توانائى‌‌‌هاى مالى، بايد تلاش كنند مسئوليت زمان خود و مقطع تاريخى حساس خود را بشناسند و به آن عمل كنند. اين كه ما عرض كرديم «اقتصاد مقاومتى»، اين يك شعار نيست؛ اين يك واقعيت است. كشور دارد پيشرفت ميكند. ما افقهاى بسيار بلند و نويدبخشى را در مقابل خودمان مشاهده ميكنيم. خب، بديهى است كه حركت به سمت اين افقها، معارضها و معارضه‌‌‌هائى هم دارد. بعضى از اين معارضه‌‌‌ها انگيزه‌‌‌هاى اقتصادى دارد، بعضى انگيزه‌‌‌هاى سياسى دارد؛ بعضى منطقه‌‌‌اى است، بعضى بين‌‌‌المللى است. اين معارضه‌‌‌ها در مواردى هم منتهى ميشود به همين فشارهاى گوناگونى كه مشاهده ميكنيد؛ فشارهاى سياسى، تحريم، غير تحريم، فشارهاى تبليغاتى – اينها هست – ليكن در لابه‌‌‌لاى اين مشكلات، در وسط اين خارها، گامهاى استوار و همتها و تصميمهائى هم وجود دارد كه بناست از وسط اين خارها عبور كند و خودش را به آن نقطه‌‌‌ى مورد نظر برساند؛ وضع كشور الان اينجورى است.

به هيچ وجه ما در بن‌‌‌بست نيستيم؛ به هيچ وجه با مشكلاتى كه ما را از تصميم به ادامه‌‌‌ى راه باز بدارد، مواجه نيستيم؛ چنين مشكلاتى وجود ندارد. بله، مشكلات هست؛ اما همه‌‌‌ى اين مشكلات، كوچكتر از تصميم و اراده و هدفها و آرمانهاى اين ملت و اين كشور است. در بستر نرم و راحتى نميخواهيم بخوابيم و تكيه بزنيم و استراحت كنيم؛ نه، وسط ميدانيم؛ اما اين ميدان، يك ميدان دشوار و در عين حال شوق‌‌‌آفرين است؛ مثل ميدان ورزش و مسابقات ورزشى. در ميدانهاى مسابقات ورزشى خستگى هست، دلهره هم هست، اما شوق‌‌‌آفرين است. هيچ ورزشكارى از حضور در ميدان مسابقه‌‌‌ى ورزشى امتناع نميكند؛ بلكه با شوق ميرود آنجا. اين كار زحمت هم دارد – فشار جسمى، فشار عصبى – در عين حال ورزشكاران ميروند. وضعيت ما اينجورى است.

عرصه، عرصه‌‌‌ى حركت عمومى و ماندگارِ تاريخى ملت است. از لحاظ تاريخى، حركت امروز ما يك حركت ماندگار است. يعنى سرنوشت ايران را امروز ملت ما شايد براى قرنها دارند رقم ميزنند و معين ميكنند. هميشه چنين موقعيتى پيش نمى‌‌‌آيد؛ در همه‌‌‌ى مقاطع تاريخى، اين وضعيت پيش نمى‌‌‌آيد؛ در زمان ما خوشبختانه پيش آمده. اين انقلاب، كشور را و ملت را در معرض يك حركت مؤثرِ ماندگارِ طولانى و تاريخى قرار داده.

خب، ما بايد هر كدام نقش خودمان را بشناسيم و آن را ايفاء كنيم. يكى از بخشهاى ما، اقتصاد است و خاصيت اقتصاد در يك چنين شرائطى، اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى اقتصادى كه همراه باشد با مقاومت در مقابل كارشكنى دشمن، خباثت دشمن؛ دشمنانى كه ما داريم. به نظر من يكى از بخشهاى مهمى كه ميتواند اين اقتصاد مقاومتى را پايدار كند، همين كار شماست؛ همين شركتهاى دانش‌‌‌بنيان است؛ اين يكى از بهترين مظاهر و يكى از مؤثرترين مؤلفه‌‌‌هاى اقتصاد مقاومتى است؛ اين را بايد دنبال كرد.

آينده ان‌‌‌شاءالله آينده‌‌‌ى روشنى است. اميدواريم خداوند متعال به همه‌‌‌ى شماها توفيق بدهد؛ به مسئولين محترم و عزيز ما هم ان‌‌‌شاءالله توفيق بدهد كه بتوانند نقش خودشان را ايفاء كنند؛ شما هم نقش خودتان را ايفاء كنيد و اين پيشنهادهائى هم كه در اينجا مطرح شد، ان‌‌‌شاءالله همه در خارج محقق شود و به آنها عمل شود. غالب اين پيشنهادها، پيشنهادهاى خوبى است؛ ان‌‌‌شاءالله اين پيشنهادها بررسى و به آنها عمل شود. از خداوند متعال توفيق همه‌‌‌ى شما را مسئلت ميكنيم و اميدواريم فرداى ملت ايران از امروز و ديروز او بمراتب بهتر باشد.

والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته‌‌‌

منبع: http://farsi.khamenei.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *