چون بيايي ز جهان محنت و ماتم برود
نور و شادي برساني ستم و غم برود
نور و شادي برساني ستم و غم برود
شب تاريک جهان را همه چون روز کني
ظلمت و بي هنري از دل آدم برود
عدل و احسان و سعادت به جهان هديه کني
ظلم و بيداد و ستم از همه عالم برود
عشق و صلح آوري و معرفت و شور و شعور
کينه و نفرت از اين خانه مسلم برود
کينه و نفرت از اين خانه مسلم برود
دل مخلوق جهان با نفست زنده کني
دوره بي کسي و مونس و همدم برود
با قدومت نفس دور زمان تازه شود
با وجودت خط دوران خوش و خرم برود
خوش زماني که جهان رو بسوي صلح و صفا
در پناهت همه در سير منظم برود