درد سر , بین گذر , چند نفر , یک مادر

0
درد سر , بین گذر , چند نفر , یک مادر
شده هر قافیه ام یک غزل درد آور

ای که از کوچه ی شهر پدرت میگذری
امنیت نیست, از این کوچه سریعتر بگذر

:دیشب از داغ شما فال گرفتم , آمد
!دوش می آمد و رخساره … نگویم بهتر

من به هرکوچه ی خاکی که قدم بگذارم
نا خود آگاه به یاد تو می افتم مادر

چه شده قافیه ها باز به جوش آمده اند
!دم در, فضه خبر, مادر و در , محسن پر

ناشناس

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!