مرحوم علامه مجلسی در جلد5 بحارالانوار روایتی نقل میکند که مضمون آن این است: سلمان فارسی از پيامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم چنين روايت كرده است: هنگامىكه فاطمه داخل بهشت میشود و آنچه خداوند برايش مهيا كرده مىبيند، اين آيه را تلاوت میکند:
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ الَّذِي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ؛ الَّذي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوبٌ ) (سوره فاطر، آيه 34و35)
آنها مىگويند: «حمد و ستايش براى خداوندى است كه اندوه را از ما برطرف ساخت؛ پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! همان كسى كه با فضل خود ما را در اين سراى اقامت جاويدان جاى داد كه نه در آن رنجى به ما مىرسد و نه سستى و واماندگى!
نورانی شدن بهشت از نور فاطمه سلاماللهعلیها
ابن شهرآشوب مىنويسد: در بسياری از كتابها، از جمله كشف ثعلبی و فضائل ابوالسعادات، در معنای اين آيه (مُتَّكِئينَ فيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فيها شَمْساً وَ لا زَمْهَريراً) ؛(انسان، آيه13)
اين در حالى است كه در بهشت بر تختهاى زيبا تكيه كردهاند، نه آفتاب را در آنجا مىبينند و نه سرما را!
(ونمىبينند در بهشت نه آفتاب و نه سرمايی را. )
آوردهاند كه ابن عباس گفت: چنانكه بهشتيان در بهشت هستند، ناگاه نوری مىبينند كه باغهای بهشت را نورانی كرد. اهل بهشت اظهار مىدارند: خدايا! تو در كتابی كه بر پيامبرت فرستادی، فرمودی: (لايرون فيها شمسا) (بهشتيان در بهشتخورشيدی نخواهند ديد. ) ندا مىرسد: اين، نور آفتاب و ماه نيست، بلكه علی و فاطمه از چيزی تعجب كرده و خنديدند و از نور آن دو، بهشت روشن گرديد. (مناقبالابىطالب، ج3، ص329)
زيارت انبيا از فاطمه در بهشت
آنگاه كه همه انبيا و اوليای خدا وارد بهشتشدند، آهنگ ديدار دختر پيامبر خدا مىكنند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به فاطمه فرمود: هرگاه اوليای خدا در بهشت مستقر گرديدند، از آدم گرفته تا ساير انبيا همه به ديدارت مىشتابند. – بحارالانوار، ج43، ص227.