کي رسد عزم سفر تا کوي جانانه کني
قصد ديدار رخ دلبر دردانه کني
کي رسد سيد والاي خراساني ما
تا عزيمت سوي او زين گذر خانه کني
کي خبر آوري از وصل رخ حضرت عشق
عاشقان را همه زين مژده تو پروانه کني
کي دهي اذن ملاقات رخ حضرت دوست
کي به ياران تو بسي لطف کريمانه کني
کي رسد ماه بگو پرتو خورشيد رخش
تا جهان با شب يلدا همه بيگانه کني
کي به پابوسي آن جان جهان خواهي رفت
پيش پاي قدمش زينت کاشانه کني
کي به همراه يد معجزه صاحب عصر
کاخ بيداد زمان را همه ويرانه کني