وقتی ازت چیزی نمونده تا جبران روزای نبودن شه
وقتی میونه هر نفس گفتی نزدیکه شاید وقت رفتن شه
************
وقتی تنت آغوشمو پس زد با گریه پُر کردم نبودت رو
میترسم اما میگم این بارم حس می کنم هرجا وجودت رو
************
میبینی پنهون کردم اشکامو میخونیم از چشمای بارونیم
میدونی هر لحظه سکوت تو نزدیکتر میشم به ویرونیم
************
چیزی نمونده از تنت حالا وصف مسیر کربلایی تو
وقتی که بوسیدی دم آخر پوتین همرزمای جنگی تو
************
حالا که اینقدر فاصله ست تا تو پوتین جنگیتو بغل کردم
رد پلاکت رو تنم مونده چشمامو تو خوابم نمی بندم
************
حال و هواتو دارم این شبها شبهای بی تو بس که دلگیرن
تصویر روزایی که میرفتی رنگ قدیما رو که می گیرن
************
من از حفظم تو میری بر نگردی که اینجوری بغل کردیمو رفتی
تو از حفظی تموم دلخوشیمو که از دلبستگی هاتم گذشتی
************
شبیه قاب پاشیده به دیوار تو هم مات شبای بی قراری
تو هم مثل پرستوهای عاشق هوای پر کشیدن هاتو داری
“واسه تو”
www.va3to.blogfa.com