اكنون گروهي از دانشمندان نامدار و نگران از آينده پيشبيني ميكنند كه پيشرفت تكنولوژيكي دارد جهان را به سمت يك «نقطة منحصر به فرد»پيش ميبرد، نقطهاي كه در آن تكنولوژي و طبيعت يكي خواهند شد. در اين تقاطع، دنيايي كه ما شناختهايم، منقرض و تعاريف جديدي از «زندگي»، «طبيعت» و «بشر» ارايه خواهد شد.
در اينكه روند رشد تكنولوژي در صنعت و علم به طور تصاعدي در حال افزايش است شكي نيست. بحثي هم دربارهي دستاوردهايي كه سرعت عنان گسيخته ابتكار و خلاقيت به همراه ميآورد نيست. اكنون گروهي از دانشمندان نامدار و نگران از آينده پيشبيني ميكنند كه پيشرفت تكنولوژيكي دارد جهان را به سمت يك «نقطة منحصر به فرد» (Singularity) (1) پيش ميبرد، نقطهاي كه در آن تكنولوژي و طبيعت يكي خواهند شد. در اين تقاطع، دنيايي كه ما شناختهايم، منقرض و تعاريف جديدي از «زندگي»، «طبيعت» و «بشر» ارايه خواهد شد.
ورنر وينگ استاد علوم كامپيوتري دانشگاه سان ديگو، در سال 1993 به جماعت دانشمندان چنين هشدار داد كه: «ما در پرتگاه تغييري هستيم كه با پيدايش زندگي بشر بر روي زمين قابل قياس است. طي 30 سال به ابزار تكنولوژيكياي مجهز خواهيم شد كه هوش فرابشري خلق خواهند كرد و اندكي پس از آن عصر بشر به پايان خواهد رسيد».
برخي فلاسفه و دانشمندان نظريهپردازي كردهاند كه مقصد اصلي حيات، پديد آوردن سينگولاريتي است. صنايع تكنولوژيكي پيشرو كه به مفهوم سينگولاريتي واقفاند، همواره نگران آن هستند كه اگر مردم از پيامدهاي واقعي آن اطلاع داشته باشند، هرگز بسياري از تكنولوژيهاي جديد و نيازمودهاي همچون غذاهاي دستكاري شدهي ژنتيكي، نانو تكنولوژي و روبوتيك را نخواهند پذيرفت.
تحول ماشيني
كتابهاي فراواني دربارهي سينگولاريتي آينده به بازار آمدهاند. دنبالهي فيلم جنجالي ماتريكس در سال 2003 به كندوكاو و فلسفه و خاستگاه آيندهي زمين تحت كنترل ماشين پرداخته است. بازيگران ماتريكس بايد كتاب سال 1994 كوين كلي را ميخواندند. نام اين كتاب اين بود: خارج از كنترل: ظهور تمدن جديد زيستي. در صفحهي اول اين كتاب ميخوانيم: «قلمرو آنها كه زاده شدهاند ـ يعني همهي طبيعت ـ با قلمرو آنها كه ساخته شدهاند ـ همهي چيزهايي كه ساختهي دست بشر است ـ دارد يكي ميشود».
در همين زمان براداران وارنر ساخت گرانترين فيلم تمام زمانها را آغاز كرده بودند، دنبالهي 180 ميليون دلاري به نام ترميناتور 3: ظهور ماشينها. اين دقيقاً يك دهه قبل از تحول واقعي ماشينهاست كه پيشبيني ميشود با سرعتي «خارج از كنترل» تمدن بشري را به سمت سينگولاريتي پيش ميبرند.
«قوانيني» چند براي عملكرد سينگولاريتي اساسي هستند: اولين آنها قانون مور است. يكي از مؤسسان شركت كامپيوتري اينتل، گوردون اي مور است كه ميگويد است شمار ترانزيستورهايي كه در يك تراشهي كامپيوتر جا ميشوند از سال 1959 (از زمان آغاز به كار مدارهاي يكپارچه) به مدت 6 سال، هر ساله دو برابر شدهاند. به پيشبيني مور اين روند ميتواند ادامه پيدا كند. هر چند كه اكنون، سرعت دو برابر شدن در دورهاي 18 ماهه تكرار ميشود. امروز، ميليونها مدار را ميتوان بر روي تراشهي كوچك كامپيوتري يافت و «پيشرفت» تكنولوژيكي با روندي تصاعدي و نه روندي خطي در حال صعود است.
استوارت برند در كتاباش با نام «ساعتِ اكنونِ دراز مدت» (The clok of the long now) قانون ديگري را مطرح ميكند: قانون مونسانتو كه بيان ميكند، توانايي شناسايي و استفاده از اطلاعات ژنتيك هر 12 تا 24 ماه يك بار دو برابر ميشود. اين روند تصاعدي در رشد و دانش زيستي، كشاورزي، تغذيه و مراقبتهاي بهداشتي را همگام به ظهور صنعت علوم زيستي تغيير ميدهد.
شركت IBM برنامهريزي كرده است كه در سال 2005 كامپيوتر «ژن آبي» را به جهان عرضه كند، كامپيوتري كه يك ميليون ميليارد محاسبه را در يك ثانيه انجام ميدهد، يعني 20 برابر قدرت مغز انسان. اين كامپيوتر ميتواند تمام محتويات كتابخانهي كنگره را در كمتر از دو ثانيه منتقل كند. طبق قانون مور سختافزار كامپيوتر در اولين دههي اين قانون از قدرت مغز بشر پيشي خواهد گرفت. نرمافزاري كه با ذهن بشر رقابت ميكند، يعني هوش مصنوعي، شايد چند سالي دقت لازم داشته باشد تا متحول شود.
دستيابي به بينهايت
جمعيت بشر هم رشد تصاعدياي را تجربه ميكند. دن ادر يكي از متخصصان مركز هوش مصنوعي بوئينگ ميگويد كه «رشد جمعيت بشر در ده هزار سال اخير از يك روند هزلولوي تبعيت ميكند … با مجانبي كه از سال 2030 پس از ميلاد ميگذرد». البته عدد بينهايت جمعيت بشر غيرممكن است. دانشمندان پيشبيني ميكنند كه جمعيت زمين تا ميانهي اين قرن از مرز 9 ميليارد نفر خواهد گذشت.
ادر عنوان ميكند كه افزايش پيشبيني شدهي هوش مصنوعي با مجانب رشد جمعيت بشر مقارن ميشود.او گمان ميكند كه زندگي مصنوعي ميتواند روند تصاعدي افزايش خود را آغاز كند، آن هم در زماني كه زندگي زيستي به حد نهايتاش نزديك ميشود. دانشمندان در اين باره زياد بحث نميكنند، اگر قرار باشد چنين چيزي در آينده رخ دهد. اما هنوز در اين باره بحث است كه چه كشفي باعث بروز حوادث تكنولوژيكي ميشود كه زمين را تغيير خواهند داد. دانشمندان پيشنهاد ميكنند كه پيشرفتهاي تكنولوژيكي يا كشف هوش مصنوعي ميتواند آغازگر سينگولاريتي باشد.
جهانيسازي تكنولوژيكي
فيزيكدانان، رياضيدانان و دانشمنداني چون ورنر وينگ و ري كرزويل با تئوريهاي تغيير تكنولوژيك و سريع خود، مرزهاي احتمالي سينگولاريتي را مشخص كردهاند و با اعتماد به نفس اثراتي را پيشبيني كردهاند كه دنيا را به سمت اين نقطه در دو دههي آينده رهنمون خواهد شد.
افرادي كه نزديكترين اشخاص به اين تئوريها و قوانين هستند ـ متخصصان فني ـ نميتوانند صبر كنند تا زمان سينگولاريتي فرا برسد. معتقدان واقعي، خود را «پساانسان» و «اومانيستهاي تغيير يافته» مينامند و فعالانه در پي آن هستند كه نهتنها سينگولاريتي را پديدار سازند، بلكه با آنچه كه «تكنولوژي ترسها» و «نئولاديتها» مينامند رويارو شوند. ـ ائتلاف پيشرفت كه در ژوئن 2001 شكل گرفت، دربارهي «رؤياي هوش مصنوعي حقيقي كه ثروتي جديد به بشريت ميبخشد كه تاكنون نداشته است» خيالبافي ميكند. وب سايت اين جماعت بخشهاي متعددي را به نمايش ميگذارد كه در آنها استراتژيها و تاكتيكهاي مؤسسات گروههاي محيط زيست را براي «رويارويي» نشانه گرفتهاند.
بسياري از گروههاي صنعتي كه خواستار پيشرفت علمي با سرعت بيشتر هستند، اذعان دارند كه بزرگترين تهديد براي پيشرفت تكنولوژيك از سوي گروههاي هوادار محيط زيست اعمال ميشود، البته نه فقط از سوي آنها كه از سوي يك جناح كوچك علمي كه صداي بلندتري نسبت به ديگران دارد.
هشدار
در آوريل 2000، مشكلي بر سر راه سينگولاريتي قرار گرفت. اين مشكل از سوي منبعي كه ضعيف به نظر ميرسد ايجاد شد و آن بيل جوي، محقق ارشد ميكرو سيستم Sun بود. جوي يكي از مؤسسان شركت ميكروسيستم سان است. او از كساني بود كه به توليد كامپيوتر يونيكس كمك كرد و سيستمهاي جاوا و نرمافزار جيني (Jini) را به راه انداخت (سيستمهايي كه به اينترنت «جان» بخشيدند).
جوي در داستاني كه در مجلهي ويراد (Wired) منتشر شد با نام «چرا آينده به ما نياز ندارد» نسبت به خطراتي هشدار داده بود كه با توسعهي ژنتيك، نانوتكنولوژي و روبوتيك تحميل ميشدند. هشدار او مبني بر اثرات پيشرفت تصاعدي و عنان گسيختهي تكنولوژي، اعتبار جديدي به سينگولاريتي بخشيد. جوي پيشبيني كرده بود كه «ما آخرين نسل بشر خواهيم بود، مگر آنكه چيزي تغيير كند». او هشدار داده بود كه «دانش به تنهايي كشتار جمعي را باعث خواهد شد». او اين پديده را «كشتار جمعي به كمك دانش» (KMD) نام نهاده بود.
روزنامهي تايمز لندن سخنان جوي را با نامهاي كه انيشتين در سال 1939 به روزولت رئيسجمهور آمريكا نوشته بود مقايسه كرد. انيشتين در آن نامه نسبت به خطرات بمب هستهاي هشدار داده بود.
تكنولوژيهاي قرن 20 باعث ظهور تكنولوژيهاي هستهاي، زيستي و شيميايي (NBC) شدند كه هم قدرت زيادي دارند و هم دسترسي به مقادير عظيمي از مواد خام (و اغلب كمياب) را ميطلبند، به علاوهي اطلاعات فني و تخصصي و صنايع بزرگ مقياس. تكنولوژيهاي ژنتيك، نانوتكنولوژي و روبوتيك (GNR) قرن 21، نه به امكانات و تسهيلات وسيع نياز دارند، نه به مواد خام كمياب.
تهديدي را كه تكنولوژيهاي GNR اعمال ميكنند، اين واقعيت تقويت ميكند كه برخي از اين تكنولوژيهاي جديد به گونهاي طراحي شدهاند كه قابليت «بازسازي» دارند، يعني ميتوانند نسخههاي جديدتري را از خودشان بسازند. بمبهاي هستهاي بمبهاي بيشتري توليد نكردند، يا نشت مواد سمي، باعث رشد مواد رسمي بيشتر نشدند. اگر تكنولوژيهاي GNR جديد و «خودساز» به محيط زيست وارد شوند، تقريباً غيرممكن خواهد بود كه بتوان آنها را كنترل يا جمعآوري كرد.
جهانيسازي و سينگولاريتي
جوي ميداند كه بزرگترين خطراتي كه در نهايت با آنها مواجه خواهيم شد، از دنيايي ريشه ميگيرند كه شركتهاي جهاني در آن حكمراني ميكنند ـ آيندهاي كه بخش اعظم دنيا نميدانند دنيا چگونه اداره ميشود ـ. جوي مينويسد: «تكنولوژيهاي GNR قرن 21 را منحصراً شركتها و مؤسسات خصوصي توسعه ميدهند. ما تعهدات و نويدهاي اين تكنولوژيهاي جديد را درون سيستم به چالش كشيده نشدهاي ميجوييم كه از سرمايهداري جهاني و فشارهاي رقابتي و مشوقان متعدد مالي تشكيل شده است».
به اعتقاد جوي، نظام سرمايهداري جهاني، به همراه نرخ كنوني پيشرفت ما، شانس انقراض بشر را در زمان وقوع سينگولاريتي به 30 تا 50 درصد ميرساند. او اضافه ميكند كه: «اين تخمينها نه تنها اميدواركننده نيستند كه احتمال بسياري از پيامدهاي هولناك را شامل نميشود.»
پل كروتزن برندهي جايزهي نوبل در شيمي اتمسفري است. او ميگويد كه شيميدانان در سالهاي آغازين قرن گذشته تصميم گرفته بودند كه به جاي كلرين در توليد مايع خنككنندهي تجاري، از برومين استفاده كنند. به اين ترتيب سوراخ لايهي ازن بزرگتر ميشود و ميتوانست اثرات شديدي بر حيات روي كرهي زمين داشته باشد. به گفتهي كروتزن «جلوگيري از اين تصميم تنها يك خوششانسي بود».
احتمال زيادي وجود دارد كه دانشمندان و شركتهاي جهاني، به پيشرفتهاي اساسي دست نيابند (يا بدتر، از بحث دربارهي آنها فعالانه خودداري كنند). كل نسل زيستشناسان، جاي خود را به آزمايشگاههاي بايوتك و نانوتك دادهاند. كريك هولدرج زيستشناس كه از زمان آغاز به كار بايوتك در دههي 1970 پيگير آن بوده است هشدار ميدهد كه: «دانش زيستشناسي دارد ارتباط و اتصال خود را با طبيعت از دست ميدهد».
البته هنوز در اين ميان چيزي از مقولهي سينگولاريتي تكنولوژيك از قلم افتاده است. بهاي واقعي پيشرفت تكنولوژيك و سينگولاريتي به معني كاهش بيسابقه در ساكنان زمين خواهد بود، يعني نرخ فزايندهي انقراض در وسعت جهاني. انجمن حفاظت از جهان (IUCN)، كنگرهي بينالمللي گياهي و اكثريت زيستشناسان دنيا معتقدند كه «كشتار جمعي» در وسعت جهاني، هم اكنون در حال جريان است. به عنوان نتيجهي مستقيم فعاليتهاي بشري (استخراج منابع كشاورزي صنعتي، توليد حيواني غيربومي و رشد جمعيت)، انتظار ميرود كه تا يك پنجم گونههاي در حال حيات ـ اكثراً در مناطق استوايي ـ در طول 30 سال نابود شوند. دانيل سيمبر لوف متخصص گونههاي زيستي دانشگاه تنسي در مصاحبهاش با واشنگتن پست گفته بود كه: «سرعت نابودي گونههاي زيستي، امروز بسيار بيشتر از گذشته است، حتي بيشتر از زمان برخورد شهاب سنگها».
در يك نظرسنجي كه از سوي هريس (Harris) در سال 1998 و از 5000 عضو مؤسسات علوم زيستي آمريكايي صورت گرفت مشخص شد كه 70 درصد آنها معتقداند آنچه كه «انقراض ششم» ناميده ميشود، هم اكنون در حال وقوع است. نظرسنجي همزمان ديگري از همين مؤسسه نشان داد كه 60 درصد مردم كاملاً از تلاشي زيستي قريبالوقوع بياطلاع هستند.
در همين زمان كه مخلوقات كهن و زيستي طبيعت در خطر انقراض هستند، شكلهاي حيات مصنوعي كه محصول آزمايشگاههاي بايوتك هستند ـ نظير گوجهفرنگيهاي بهبوديافتهي ژني، ماهي آزاد دستكاري شدهي ژنتيكي، گوسفندهاي همانند سازي شده ـ ظهور مييابند. در حال حاضر در فروشگاههاي مواد غذايي آمريكا، 60 درصد مواد غذايي محصول مهندسي ژنتيك هستند و اين نرخ در حال افزايش است. طبيعت و تكنولوژي فقط در حال تحول نيستند: آنها در حال رقابت و تركيب با يكديگر هستند و در نهايت تنها يك برنده باقي خواهد ماند.
نويسنده: جيمز جان بل – مترجم: مهديار حميدي
منبع: سياحت غرب