حضرت عيسي(ع) نواده دختري «يسّي» است. مهدي(ع) نيز از جانب مادرش، نرجس خاتون، نواده دختري «يسّي» است، زيرا او دختر يشوعا، پسر قيصر، شاه روم و از نسل داود پيامبر(ع) بوده و مادرش از اولاد يكي از حواريهاي عيسي(ع) به نام شمعون صفا، وصي حضرت عيساي مسيح است، كه وي نيز نواده عيسي است.
مسئله مهدويت، انتظار مصلح و موعود منتظر، از ويژگيهاي دين اسلام نيست، بلكه همه اديان و مذاهب آن را پذيرفتهاند و تنها اختلاف موجود بين آنها در نامگذاري است.
پيامبران الهي، كه هر يك از آنها مصلح دوران خود بودهاند، از ظهور كسي خبر ميدهند كه جهان را به تسخير خود در ميآورد و بر همه كره زمين حكمراني خواهد كرد و گسترده عدالتش اقطار زمين را فرا ميگيرد.
حضرت مهدي(عج) به عنوان منجيي كه تمام اديان الهي به ظهورش پيروان خود را وعده دادهاند، تمام پيامبران به او اقتدا ميكنند از خضر نبي تا عيسيبن مريم (عليهم السلام و الصلاة). اما آنچه حائز اهميت است، شباهتهاي بسياري ميان حضرت عيسي بن مريم (ع) با مهدي موعود(عج) است كه برخي از اين شباهتها اشاره ميشود:
* مهدي(عج) و مسيح(ع) نوادگان دختري «يسّي»
حضرت عيسي(ع) نواده دختري «يسّي» است. مهدي(ع) نيز از جانب مادرش، نرجس خاتون، نواده دختري «يسّي» است، زيرا او دختر يشوعا، پسر قيصر، شاه روم و از نسل داود پيامبر(ع) بوده و مادرش از اولاد يكي از حواريهاي عيسي(ع) به نام شمعون صفا، وصي حضرت عيساي مسيح است، كه وي نيز نواده عيسي است.
در كتاب اشعياي نبي درباره ظهور حضرت حجتبنالحسن(ع) آمده است: و نهالي از تنه «يسّي» بيرون آمده، شاخهاي از ريشههايش خواهد شگفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت… مسكينان را به عدالت داوري خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين، به راستي حكم خواهد نمود… كمربند كمرش، عدالت خواهد بود و كمربند ميانش، امانت.
در قاموس كتاب مقدس نوشته شده است: «يسّي» به معناي قوي، پدر حضرت داود(ع) و نوه «راعوت» است؛ و نسب وي در عهد قديم دو مرتبه مذكور گشته، و دو مرتبه در عهد جديد وارد شده است و غالبا به «يسّي» بيت لحمي معروف ميباشد و به گونهاي مشهور بود كه داود را پسر يسي مي ناميدند، در صورتي كه خود داود، شهرت و شخصيتي عظيم داشته و از پيامبران بزرگ بنياسرائيل بوده است و به واسطه داود «يسّي» از اجداد مسيح محسوب گشت.
منظور از نهالي كه از تنه يسّي خواهد روييد، ممكن است يكي از چهار نفر ـ يعني حضرت داود، سليمان، عيسي و مهدي(ع) باشد، ولي دقت و برسي كامل آيههاي گفته شده، نشان ميدهد كه منظور از اين نهال، هيچ يك از آن پيامبران نيستند، بلكه همه آن بشارتهاف ويژه قائم آلمحمد(ع) است، زيرا حضرت داود و سليمان(ع) فرزندان پسري يسّي هستند و حضرت عيسي(ع) نواده دختري او و مهدي(ع) نيز از جانب مادرش، نواده دختري يسّي است.
دهخدا از قاموس كتاب مقدس نقل ميكند:
سلسله سلطنت او (داود) به طور روحاني در شخص عيسي تجديد شد كه از طرف جسم از نسل او بود؛ و بنابر اين، فرزند داود خوانده شد؛ و درباره مسيح گفته شده است كه برتخت داود مينشيند.
* شباهت مادر مهدي(عج) به مادر عيسي(ع)
در خبرآمده است:
عبور حضرت مسيح(ع) به سرزمين كربلا افتاد. ديد گروهي از آهوان در آنجا گردهم آمده و گريه ميكنند. آنگاه چشمشان به عيسيبن مريم افتاد. با چشماني اشكآلود به سوي او آمدند؛ پس ايشان نشست و حواريها هم نشستند و همگي انان نيز به گريه افتادند، ولي ياران مسيح(ع) علت نشستن و گريه را نميدانستند؛ پرسيدند: اي روحالله و كلمةالله، چه چيز شما را ميگرياند؟ فرمود: آيا ميدانيد اين جا چه زميني است؟ گفتند: نه گفت: اينجا زميني است كه جوجه (نواده) حضرت رسول احمد(ع) و فرزند آزاده طاهره بتول، شبيه مادرم كشته و در همين جا به خاك سپرده ميشود.
شباهت فاطمه زهرا(ع) به مريم از چند جهت است:
1ـ هر دو صديقه هستند. مفضل بن عمر گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: چه كسي فاطمه زهرا(ع) را غسل داد؟ فرمود: علي بن ابيطالب(ع)
از كلامش دلتنگ شدم و برايم دشوار بود؛ پس به من فرمود: گويا گرفتگي و دلتنگي برايت پيش آمد و سخنانم برايت گران بود؟ گفتم: بلي، قربانت شوم فرمود: به خودت سختي و ناراحتي راه مده، چون فاطمه(ع) صديقه بود.
«فانها صديقه لم يكن يغسلها الا صديق، اما علمت ان مريم لم يغسلها الا عيسي»؛
حضرت زهرا(ع) صديقه بود و صديقه را غسل ندهد، مگر صديق؛ همان گونه كه مريم را عيسي (ع) نسل داد،چون هر دو صديق بودند.
اقاي حسيني فيروزآبادي، به نقل از حليلة الاوليا مينويسد:
قالت عائشة: ما رايت احدا قط اصدق من فاطمه غير ابيها؛
هرگز نديدم كسي را راستگوتر از فاطمه زهرا، به غير از پدرش.
2 هر دو، سرور زنان عالم هستند. مريم، سرور زنان زمان خويش بود، ولي فاطمه زهرا(ع) سرور زنان همه جهان از اولين تا آخرين است.
3ـ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ . همچنين يونس بن ظبيان از امام صادق(ع) نقل ميكند:
قال ابوعبدالله(ع): لفاطمة(ع) تسعه اسماء عندالله عزول: فاطمه، والصديقه، والمباركه، والطاهرة، والزكيه و …
امام ششم(ع) فرمود: حضرت فاطمه(ع) داراي نه اسم است: فاطمه، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه و … .
4ـ براي هر دو از آسمان مائده ميآمد.
5ـ هر دو، مورد لطف و عطاي خداوند هستند. خداوند به مريم، عيسي(ع) را لطف فرمود: يا مريم ان الله يبشرك بكلمة منه اسمه المسيح عيسي ابن مريم و در حديث معراج آمده:
«واعطيتك ان اخرج من صلبه(علي) احد عشر مهديا كلهم من ذريتك من ابكر البتول: و آخر رجل منهم يصلي خلفه عيسي بنمريم، يملا الارض عدلا كما ملئت منهم ظلما و جورا»؛
و به تو (اي محمد) بخشش نمودم تا از صلب و پشت علي(ع) يازده مهدي بيرون آورم كه همه آنها از ذريه تو از دوشيزه بتول (فاطمه زهرا(س) ) ميباشند.
آخرين آنان مردي است كه عيسي بن مريم پشت سرش به نماز ميايستد و زمين را از عدل و داد پر مي كند، همان گونه كه از سوي آنان(دشمنان، ستمگران و غاصبان) از ظلم و تجاوز پر شده است.
6ـ هر دو، مخاطب ملائكه بودند. شيخ صدوق(ع) در امالي به اسنادش از ابن عباس، در ضمن حديثي بلند، از پيامبر(ع) روايت ميكند كه آن حضرت درباره فاطمه(ع) و سختيهايي كه پس از خودش بر آن بانوي بزرگوار وارد ميگردد،
فرمود:
«سپس فاطمه(ع) خودش را خوار ميبيند، پس از آنكه در دوران زندگي پدرش، عزيز بود. در اين هنگام است كه خداوند متعال، اسباب انس او را با ملائكه فراهم ميسازد و فرشتگان، وي را مخاطب خود ميسازند و به ايشان به آنچه مريم را صدا كردند، ندا ميكنند و ميگويند: اي فاطمه، خداوند تو را برگزيد و پاك نمود و بر همه زنان علام برتري داد. اي فاطمه، عبادت كن و سجده و ركوع نما با كساني كه براي ذات پروردگار ركوع ميكنند. پس از اين، درد و الم به سراغ فاطمه ميايد و مريض ميشود؛ خدا مريم را به سراغ او ميفرستد تا از او پرستاري نموده و با وي انس گيرد»
اسحاقبن جعفربن عيسيبن زيدبن عليبن الحسين(ع) نيز حديث ديگري را به همين مضمون از امام صادق(ع) نقل كرده است.
ادامه دارد…
منبع: فارس