عیدی رسیده است که در آن امید نیست
صدها بهار هم برسد، بیتو عید نیست
تکراری و شبیه به هم، چون گذشتهها
امسال هم اگر تو نیایی جدید نیست
با جمعه سال آمد و با جمعه میرود
با این حساب آمدنت هم بعید نیست
هربار دوره میکنم این سالنامه را
جز حسرت ظهور تو در سررسید نیست
مارا ببخش اگر دلمان در سیاهی است
یا چشممان ز اشک فراقت سپید نیست
یک روز میرسد که تو از راه میرسی
آن روز قبر مادر تو ناپدید نیست
در خانهای که مجلس ختم رسول بود
او را زدند… آه… که گفته شهید نیست
محمد_بیابانی