رسید وضع مُقَدَّر ، تَهَدَّمَت والله

0

رسید وضع مُقَدَّر ، تَهَدَّمَت والله
رسید وقت مُقَرَّر ، تَهَدَّمَت والله

صدای صیهه ای از آسمان به گوش رسید
شکست سجده ی حیدر ، تَهَدَّمَت والله

تمام عرش به هم ریخت از نوای علی
شکافت فرق مطهر ،  تَهَدَّمَت والله

به ضرب خارجیِ بی حیای شهوتران
به ضرب کینه و خنجر ، تَهَدَّمَت والله

گرفت خاتمه  ” سبحان ربی الاعلی “
به ” فُزتُ ” گشت مُغیَّر ، تَهَدَّمَت والله

نماز صبح خودش را تمام کرد علی
به حال زخمی و مضطر ، تَهَدَّمَت والله

محاسنش به دمش شد خضاب در محراب
وليّ حضرت داور ، تَهَدَّمَت والله

یگانه زاده ی کعبه ، یگانه قبله ی دهر
یگانه جان پیمبر ، تَهَدَّمَت والله

شبیه فاطمه افتاد روزهای پسین
علی به بالش و بستر ، تَهَدَّمَت والله

کنار بستر او شاهزادگانش ، سخت…
…کنند گریه چو مادر ، تَهَدَّمَت والله

امان ز هق هقِ زینب … امان ز کلثومش …
امان ز ناله ی دختر ، تَهَدَّمَت والله

مهی دو شقّه ، فتادست در بر زینب
سری شبیه به اختر ، تَهَدَّمَت والله

قسَم خورَد به خدا صاحب ندای عظیم
که شد جفا به پیمبر ، تَهَدَّمَت والله

ندا رسید :  ” علی کشته شد … ” زمان، لرزید
ندا رسید سراسر ، تَهَدَّمَت والله

محمدعلی_نوری

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!