الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش سی و چهارم

در قسمت قبل، به اولین خطابه امام مهدی (عج) در مسجدالحرام و در کنار خانه کعبه، پرداختیم و به احتجاجات ایشان، با مردمی اشاره نمودیم.

در این بخش، فرازهای پایانی روایت « موثقه جابر » را بیان خواهیم کرد که ظاهراً کوتاه است، لیکن نکات استراتژیک مهمی دارد .

در ادامه روایت « موثقه جابر آمده است:

« قَالَ فَيَجْمَعُ اللَّهُ عَلَيْهِ أَصْحَابَهُ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا وَ يَجْمَعُهُمُ اللَّهُ لَهُ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ قَزَعاً كَقَزَعِ الْخَرِيفِ وَ هِيَ يَا جَابِرُ الْآيَةُ الَّتِي ذَكَرَهَا اللَّهُ فِي كِتَابِهِ-يْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ فَيُبَايِعُونَهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ مَعَهُ عَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ تَوَارَثَتْهُ الْأَبْنَاءُ عَنِ الْآبَاءِ وَ الْقَائِمُ يَا جَابِرُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ يُصْلِحُ اللَّهُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ فَمَا أَشْكَلَ عَلَى النَّاسِ مِنْ ذَلِكَ يَا جَابِرُ فَلَا يُشْكِلَنَّ عَلَيْهِمْ وِلَادَتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ وِرَاثَتُهُ الْعُلَمَاءُ عَالِماً بَعْدَ عَالِمٍ فَإِنْ أَشْكَلَ هَذَا كُلُّهُ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ مِنَ السَّمَاءِ لَا يُشْكِلُ عَلَيْهِمْ إِذَا نُودِيَ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ أُمِّه‌.

(امام باقر (ع)) ادامه دادند: پس خداوند سيصد و سيزده نفر ياران آن حضرت را بر او گرد مى ‏آورد، و خداوند آنان را بدون قرار قبلى براى او فراهم آورد، بسان پاره‏ هاى ابر پائيز (كه متفرّق ‏اند و بعد به هم مى‏ پيوندند) اى جابر، اين همان آيه ‏اى است كه خداوند در كتاب خود آن را ذكر كرده است كه: أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً « هر كجا كه باشيد، خداوند همگى شما را گرد مى ‏آورد كه خدا بر همه چيز توانا است». پس در ميان ركن و مقام, با او بيعت مى‏ كنند و با او فرمان و وصيّت نامه ‏اى از رسول خدا (ص) همراه است كه فرزندان آن را از پدران به ارث برده ‏اند، و قائم- اى جابر- مردى از فرزندان حسين (ع) است كه خداوند كار او را يك شبه برايش اصلاح مى ‏فرمايد، پس هر چه از آن جمله بر مردم مشكل نمايد، ديگر زاده شدن او از نسل رسول خدا (ص) و ارث بردن او از علماى هر عالمى پس از ديگرى؛ برايشان مشكل نخواهد بود و باز اگر همه این ها برايشان مشكل باشد، آن آواز كه از آسمان بر مى‏ خيزد؛ هنگامى كه او به نام خودش و پدر و مادرش خوانده مى ‏شود، ديگر مشكلى را برايشان باقى نمى‏ گذارد ».

الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.

همان گونه که ملاحظه می فرمایید، در این فرازهای پایانی « روایت موثقه جابر »، نکات مهمی در خصوص « امام مهدی (عج) » بیان می شود.

از متن این بخش از روایت، می توان فهمید که 313 نفر از « اصحاب » امام مهدی (عج)، بدون قرار قبلی و به صورت ناگهانی، در یک شب، از سراسر جهان در « مسجدالحرام » و در مجاورت خانه خدا، به دور ایشان جمع می شوند که روایت از آن ها با تعبیر زیبای « ابرهای پاییزی » نام برده است! چرا که همچون ابرهای پاییزی که ابتدا متفرق اند، به یکدیگر نزدیک و فشرده می شوند! بالطبع این تجمع ناگهانی یاران حضرت (عج) بدون « طی الارض » امکان پذیر نمی باشد. البته در برخی روایات دیگر هم خبر از این داده شده است که برخی از یاران حضرت مهدی (عج) در حالی که خوابند از محل زندگی شان به مسجدالحرام منتقل می شوند.

از سوی دیگر، نکته مهم حائز اهمیت این است که در خصوص این 313 نفر، عبارت « اصحاب » در روایت ذکر شده است. « اصحاب » امام مهدی (عج) یاران ویژه ایشان می باشند که در زمره فرماندهان، امرا، مشاوران، استانداران، و کارگزاران عالی رتبه ایشان به شمار می روند و تعداد کل یاران حضرت مهدی (عج) هزاران برابر بیش از این تعداد است.
بقیه یاران حضرت مهدی (عج)، در زمره « انصار » حضرت (عج) به شمار می روند که تعداد این انصار، به صدها هزار و میلیون ها نفر خواهند رسید. و روز به روز با پیشرفت دعوت مردم جهان توسط امام مهدی (عج) و وزیر ایشان حضرت عیسی مسیح (ع)، روز به روز به تعداد « انصار » ایشان اضافه خواهد شد.

در همین راستا، در خصوص « لشکر خراسان » در قسمت های قبلی روایت « موثقه جابر » ذکر شده بود که « تعدادی از اصحاب قائم (عج) » با ایشان هستند. این بدان معنا است که در لشکر « خراسان » یا « ایران »، تعدادی از « یاران خاص » حضرت (عج) اعم از فرماندهان و مشاوران و کارگزاران بلند مرتبه حضرت مهدی (عج) حاضرند. لیکن بخش اعظم سایر نفرات سپاه « خراسان »، در زمره « انصار » یا « یاران عام » امام مهدی (عج) قرار خواهند گرفت.

در ادامه، امام محمد باقر (ع) به بخشی از میراثی که نزد امام مهدی (عج) است، اشاره می کنند و در ادامه نیز می فرمایند که امام مهدی (عج) از نسل امام حسین (ع) می باشند.

این جمله از امام باقر (ع) در خصوص این که امام مهدی (عج) از نسل امام حسین (ع) هستند، گرچه خیلی ساده به نظر می رسد، لیکن در دل خود، نکات بسیار مهمی دارد.

بدیهی است که در اعتقادات شیعیان، امام مهدی (عج) فرزند امام حسن عسکری (ع) بوده و از طریق ایشان و شجره طیبه امامت، به امام سجاد (ع) و از طریق ایشان به امام حسین (ع) می رسند.

از پیامبر اکرم (ص) نیز در این رابطه چنین نقل شده است:

لا تَذْهَبُ الدُّنْیا حَتّی یَقُومَ بِأَمْرِ اُمّتی رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الحُسَیْنِ، یَمْلأَها عَدلاً کما مُلِئَتْ ظُلما وَجَوْرا؛

دنیا به آخر نمی رسد، تا آنکه مردی از فرزندان حسین علیه السلام ، امر امّت را به دست می گیرد و جهان را پر از عدل و داد می کند، آنگونه که پر از جور و ستم شده باشد.

بحارالانوار، ج 51، ص 66.

اما علت تاکید بر این نکته در روایت حاضر، و نیز در روایات دیگری از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) چیست؟

قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره نمود که تمامی ائمه (ع) بعد از امام باقر (ع) هم از نسل امام حسین (ع) و هم از نسل امام حسن (ع) می باشند. چرا که در شجره نامه این بزرگواران، ملاحظه می گردد که همسر امام سجاد (ع)، بانو فاطمه دختر امام حسن (ع) بوده اند که به « فاطمه ام عبدالله » شناخته می شدند و از این بانوی بزرگوار نیز کرامات بسیاری نقل شده است. (در تصویر فوق، بخش مشترک شجره نامه سادات موسوی، درج شده است.)

بدین ترتیب همه فرزندان، نوادگان و سادات منبعث از نسل امام محمد باقر (ع) و از جمله « امام مهدی (عج) » فرزند امام حسن عسکری (ع)، علاوه بر این که از طریق امام سجاد (ع) از نسل امام حسین (ع) می باشند، بلکه از طریق همسر امام سجاد (ع) یعنی بانو « فاطمه ام عبدالله »، از نسل امام حسن (ع) نیز به شمار می روند!

اما علی رغم ملاحظه این موضوع که امام مهدی (عج) از نسل هر دو امام بزرگوار یعنی امام حسین (ع) و امام حسن (ع) می باشند،به نظر می رسد که تاکید فراوان روایات مبنی بر این که مهدی آخرالزمان (عج) از نسل امام حسین (ع) می باشد، نکته ای بسیار حکیمانه و هوشمندانه بوده و هم برخی ملاحظات کوتاه مدت و هم برخی ملاحظات بلند مدت را مد نظر داشته است!

در واقع تاکید فوق، علاوه بر این که یکی از نقش های منجی مبنی بر « منتقم خون امام حسین (ع) » بودن را یادآوری نموده است، راه را برای برخی مدعیان دروغین مهدویت در ادوار مختلف تاریخی بسته است!

متاسفانه تعدادی از مدعیان دروغین مهدویت در زمان زندگی امامان معصوم (ع) و حتی سال ها قبل از ولادت حضرت « حجت بن الحسن العسکری (عج) » بروز کرده و با کمال تاسف، برخی از آنان از نسل سادات « حسنی » بوده اند!!! یکی از این سادات « حسنی »، « عبدالله بن الحسن مثنی بن امام حسن مجتبی (ع) » مشهور به « عبدالله محض » بوده که مادر ایشان نیز دختر امام حسین (ع) بوده اند. وی ابتدائاً به مخالفت با « بنی امیه » پرداخت و در همان زمان نیز، « بنی عباس » ابتدائاً از وی حمایت کردند!

گرچه نفس « قیام » در برابر ظالمان اموی، مورد حمایت ائمه معصوم (ع) نیز بوده است، اما کم کم برخی اقدامات « عبدالله بن الحسن المثنی » باعث شد که اقدامات وی، از سوی امام صادق (ع) با مخالفت رو به رو شود. چرا که « عبدالله »، فرزندی به نام « محمد » داشته است که از سوی « عبدالله » و طرفدارانش، ملقب به « نفس زکیه » شده و در ادامه قیام، لقب « مهدی »! به « محمد بن عبدالله بن الحسن المثنی » از سوی « عبدالله محض » و یارانش، اعطا گردید!

این اقدام، در واقع نوعی شبیه سازی به روایات مربوط به امام مهدی (عج) بود. بالاخص که در برخی روایات متعلق به اهل سنت، قید شده است که نام « مهدی » همنام « پیامبر (ص) » و نام پدر « مهدی »، همنام « پدر پیامبر (ص) » می باشد که البته روایات شیعه، چنین چیزی را قبول ندارند.

با این حال، « عبدالله محض » با تکیه بر چنین روایاتی، و با توجه به این که نام پسرش « محمد » و نام خودش نیز « عبدالله » بوده است، تلاش نمود که با شبیه سازی روایات « مهدوی » و اطلاق عناوینی همچون « نفس زکیه » و سپس « مهدی » به فرزندش « محمد »، عامه مردم و بالاخص « عباسیان » را با خود همراه نماید!

همین اقدام وی نیز با مخالفت قاطع « امام جعفر صادق (ع) » مواجه شد. چرا که ایشان از سوء استفاده از روایات مهدوی، راضی نبودند و البته به « عبدالله » نیز هشدار داده بودند که « عباسیان » از این موضوع به نفع خودشان استفاده خواهند نمود.

نهایتاً نیز فرمایش امام صادق (ع) به حقیقت پیوست و نه تنها « عباسیان »، « عبدالله محض » و « محمد بن عبدالله (نفس زکیه) » را به شهادت رساندند، بلکه همین لقب نادرست « مهدی » برای « عبدالله بن الحسن المثنی » نیز دردسر شده و یک فرقه جدید به اسم « محمدیه » ظهور کرد که مدعی عدم شهادت « محمد بن عبدالله (نفس زکیه) » شده و پیروانش معتقد بودند که « محمد بن عبدالله (نفس زکیه) » همان مهدی موعود است!

بدین ترتیب روایاتی که « مهدی موعود » را از نسل امام حسین (ع) (عرفاً نسل پسری امام حسین (ع)) برشمرده اند، ارزش والایی داشته و به نوعی مصادره « مهدویت » توسط مدعیان دروغین و از جمله برخی « علویان » را تا حدی مهار نموده اند.

اما بجز ارزش تاریخی این مساله، به نظر می رسد که در آخرالزمان نیز این امر ممکن است مفید واقع شود. دلیل این امر این است که در طی قرن ها سپری شده تاکنون، شجره نامه سازی! و جعل انساب! در نقاط مختلف سرزمین های اسلامی توسط ثروتمندان و قدرتمندان پیگیری شده و برخی از افراد صاحب نفوذ، با رشوه به نسب شناسان، شجره نامه های جعلی برای خود تدارک دیده اند!

در این میان، شجره نامه های سادات حسنی در منطقه حجاز، کانون دستکاری های مختلفی قرار گرفته است و تعدادی از بازماندگان ذی نفوذ قریش در این مناطق، به جعل اسناد دست زده اند و بالاخص خود را در زمره « سادات حسنی » که در این مناطق با عنوان « شریف » نامیده می شوند، قرار داده اند!

یکی از شاخص ترین مثال های این « جعل انساب »، جعل « نسب » سلسله پادشاهی موسوم به « هاشمی » است که از سرزمین های پهناور این پادشاهی، امروزه صرفاً « اردن هاشمی » باقی مانده است!

در مقاله « شاه اردن از زاویه ای دیگر » که سال ها قبل در وبسایت « وعده صادق » منتشر شده بود، ذکر کردیم که خاندان پادشاهی « اردن هاشمی »، دنباله سلسله پادشاهی است که توسط « شریف حسین » حاکم وقت حجاز در زمان « دولت عثمانی »، تاسیس شده بود. طبق پژوهش پژوهشگران مستقل، نسب « شریف حسین » جعلی بوده و به دروغ خود را به « سادات حسنی » نسبت داده است و از آن جا که در حجاز به سادات حسنی، « شریف » گفته می شود، عبارت « شریف حسین » نیز در نام این فرد، حاصل « جعل » همین شجره نامه سادات در آن منطقه بوده است! (این مساله در کتاب « ملک عبدالله، بریتانیا و ساخت اردن » نوشته خانم مری کریستینا ویلسون ذکر شده است.)

خاندان پادشاهی امروز « اردن » که خود را پادشاهی « اردن هاشمی » می نامد، در حقیقت به دروغ عنوان « هاشمی » را یدک می کشد و شجره نامه این خاندان پادشاهی که عملاً به کارگزار « بریتانیا » و « آمریکا » در منطقه تبدیل شده است، جعلی می باشد! طبق انتظار نیز، به دلیل امکان جعل آسان تر شجره نامه سادات « حسنی » مکه، شجره نامه جعلی این خاندان نیز از این طریق، تدوین شده و از طریق « عبدالله بن الحسن المثنی بن الحسن »، به امام حسن (ع) نسبت داده شده است.

بجز نقش « خطرناک » کشور « اردن » در تحولات امروز و آتی منطقه، و امکان بروز ادعاهای منجی گرایانه در اعضای این خاندان سلطنتی دو رگه « عربی – انگلیسی »، چنین خطراتی برای سایر خاندان ها و افراد منطقه نیز وجود داشته و ممکن است با شجره نامه های جعلی مشابهی، اقدام به خلق انساب جدید نمایند.

گرچه ذکر این که « مهدی موعود (عج) » از نسل (پسری) امام حسین (ع)، به صورت صد در صد در مقابل مدعیان جدید « مهدویت »، گارانتی ایجاد نمی کند، لیکن برای بخشی از این مدعیان که اسناد جعلی سیادت دارند و خود را به سادات « حسنی » حجاز موسوم به « شریف » های حجاز منسوب می نمایند، می تواند تا حدی بازدارنده باشد. (در تصویر فوق، بخشی از تبلیغات و پروپاگاندای خاندان پادشاهی اردن را در خصوص نسب « جعلی » هاشمی خود، ملاحظه می فرمایید!)

بنابراین حتی این عبارات به ظاهر ساده « روایت موثقه جابر » نیز می توانند بسیار دقیق و ارزشمند واقع شوند.

در بخش پایانی روایت « موثقه جابر » نیز امام باقر (ع) به چند نکته که راه هرگونه بهانه جویی را برای منکران حضرت مهدی (عج) می بندند، اشاره می نمایند.

ایشان می فرمایند که اگر مردم با صدق گفتار امام مهدی (عج)، و استدلال های ایشان نیز متوجه حقانیت ایشان نشوند، نسب ایشان و اتصال ایشان به پیامبر اکرم (ص)، ارث بردن ایشان از کلیه علما، انبیاء و اولیاء، و نیز ندا یا « صیحه » ای که هفته ها قبل، همه مردم جهان را به سوی ایشان دعوت نموده و در این دعوت منتشر شده توسط « صیحه آسمانی »، به اسم « امام مهدی (عج) » و پدر بزرگوارشان نیز اشاره می گردد، راه بر کسانی که مدعی خواهند شد که از دعوت ایشان و ادله و استدلالات مربوط به حقانیت ایشان، بی خبر بوده اند، خواهد بست! (در این بخش از روایت، تلویحاً به صیحه آسمانی در ماه های قبل نیز اشاره شده است.)

با بیان این عبارات ارزشمند، روایت گرانبها و بسیار دقیق و معجزه وار « موثقه جابر » به اتمام می رسد. در طی 20 قسمت اخیر، سطر به سطر و کلمه به کلمه، روایت ارزشمند « موثقه جابر » به عنوان یکی از دقیق ترین روایات آخرالزمانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. جامعیت این روایت، به نحوی است که با مطالعه این روایت طولانی و دقیق، عملاً تحولات خاورمیانه از زمانی نزدیک به « خروج سفیانی » تا قیام امام مهدی (عج) در مکه، به خوبی و با جزییات قابل توجهی، به تصویر در آمده است. مطالعه این روایت دقیق و « صحیح السند » تا حد زیادی، محققین را از پرداختن به روایات فراوان اما عمدتاً « ضعیف » دیگر، بی نیاز می کند. با این حال، این روایت، تا زمان آغاز قیام « امام مهدی (عج) را روایت می نماید و به وضعیت پس از آن دوران نمی پردازد.

گرچه مهم ترین مقطع تاریخی برای منتظران ظهور، فاصله زمانی بین « خروج سفیانی » تا « قیام امام مهدی (عج) » می باشد، اما مطالعه احوالات پس از این دوران نیز خالی از لطف نخواهد بود.

بنابراین ما نیز به صورت خلاصه، ان شا الله در جلسات آتی، به برخی وقایع مهم پس از آغاز قیام « مهدوی » تا استقرار و تحکیم « حکومت جهانی مهدوی » خواهیم پرداخت.

با این حال با توجه به این که تعداد روایات « صحیح السند » مربوط به دوران پس از آغاز قیام مهدوی، بسیار کمتر از روایات مربوط به پیش از قیام می باشد، پالایش این روایات از بین انبوه روایات ضعیف تر، زمان زیادی می طلبد. همچنین با توجه به این که شالوده سلسله مقالات فعلی تا اتمام بخش مربوط به روایت « موثقه جابر »، بر پایه مقاله ای منتشر نشده از 10 سال قبل بنا نهاده شده بود، عملاً تالیف مقالات جدید که عقبه مکتوبی در سال های قبل نداشته اند، وقت بیشتری می طلبند.

فلذا پس از بخش فعلی، احتمالاً چند شب وقفه در مقالات فعلی خواهیم داشت تا فرآیند پالایش و نگارش مطالب مربوط به « روایات صحیح السند » به خوبی اجرا شود. ان شا الله در این فاصله، از کلیپ ها و مطالب دیگری استفاده خواهیم نمود. بنابراین پیشاپیش از مخاطبان ارجمند درخواست می نماییم که صبر و شکیبایی به خرج داده و ما را در ادامه راه نیز، یاری فرمایید.

ان شا الله به زودی در بخش بعدی این سلسله مقالات، پیرامون وقایع پس از آغاز قیام مهدوی در مکه، سخن خواهیم گفت.

پایان بخش سی و چهارم

تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *