الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش سی و سوم

بسم الله الرحمن الرحیم

تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش سی و سوم

در قسمت قبل در خصوص « لشکرکشی سفیانی » به سمت حجاز، حرکت امام مهدی (عج) از « مدینه » به « مکه »، حرکت متعاقب لشکر « سفیانی » از « مدینه » به « مکه » در تعقیب امام (عج)، و نهایتاً « خسف بیداء » و بلعیده شدن کل لشکر « سفیانی » توسط شن های بیابان « بیداء » سخن گفتیم. در این بخش، به آغاز قیام « امام مهدی (عج) » از « مسجدالحرام »، طبق ادامه مطالب ذکر شده در روایت « موثقه جابر » می پردازیم.

ذکر یک نکته بسیار مهم: در کمتر از 2 ماه دیگر، قسمت جدید « فیلم Dune » یا « تلماسه » با بازی هنرپیشگان مطرحی همچون « تیموتی شالامی »، « زندایا » و … بر روی پرده سینما خواهد رفت که قبلا نیز در خصوص رمزگشایی آخرالزمانی این فیلم، و « کتاب » مرتبط با آن، به صورت مفصل در طی یک مقاله، در وبسایت « وعده صادق » و مجله « موعود »، مطالبی بیان گردید که متن کامل آن، در این آدرس در دسترس می باشد:

در این فیلم آخرالزمانی، به یک ابرقهرمان با بازی « تیموتی شالامی » اشاره شده است که وی، « پل آتریدیس (با شباهت بسیار زیاد آتریت به عترت!) » نام داشته و نماد خاندان وی، « شاهین »(نماد خاندان قریش!) با پس زمینه ای به رنگ های سیاه، قرمز، سبز و سفید (رنگ های ناسیونالیسم عربی و پرچم فلسطین!) می باشد! « پل آتریدیس » که در بین طرفدارانش به اسامی همچون « لسان الغیب! »، « مواددیب (مودب)! » و « مهدی »! شناخته می شود، و مادرش نیز « سایادینا (شبیه به سیدتنا!) » نام دارد، « منتقم! » خون پدرش! بوده و در سرزمینی به نام « ایراکیس (شبیه به عراق، یا Iraq!) که مملو از مواد مولد انرژی! است، قیام کرده! و طرفداران صحراگردش! که چشم های « عباد! » دارند و جمعیتی ویژه از آن ها با عنوان « فدایکین (فداییان) » شناخته می شوند، از وی حمایت کامل می نمایند!

« پل آتریدیس » یا « مواددیب »، به سلاح های معجزه آسایی مجهز است که یکی از آن ها، « نام خود وی! » است که دشمن شکن می باشد! اما سلاح دیگر وی که در این بخش مد نظر ما است، کرم عظیم الجثه ای به نام « شای هلود (شیء خلود!) » یا جسم جاودانگی است، که ناگهان از دل شن های صحرا، دهان خود » را باز کرده و حجم عظیمی از انسان ها و ادوات آن ها را می بلعد! به نظر می رسد که این سلاح « عظیم » منجی هالیوودی یعنی « مواددیب » یا « مهدی »، همان « خسف بیداء » روایات باشد که در مجموعه کتاب ها و فیلم های « تلماسه »، به صورت سلاحی وحشتناک و ویرانگر، به تصویر در آمده است!
بنابراین از مدت ها قبل، « هالیوود » به جوامع غربی نسبت به وقایعی همچون « خسف بیداء » هشدار داده و آن را مقدمه قیام « منجی ویرانگر »! معرفی کرده است تا در صورت بروز وقایع مشابه، با ارایه توجیهاتی غیر الهی برای وقایع اعجازآمیز آتی، مردم مغرب زمین را نسبت به تاثیرات احتمالی آن ها، واکسینه نماید!

اما بعد از ذکر نکته مهم فوق در خصوص « خسف بیداء »، به ادامه روایت « موثقه جابر » بعد از وقوع « خسف » می پردازیم. در ادامه روایت موثقه جابر » چنین آمده است:

« قَالَ وَ الْقَائِمُ يَوْمَئِذٍ بِمَكَّةَ قَدْ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْبَيْتِ الْحَرَامِ مُسْتَجِيراً بِهِ فَيُنَادِي يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا نَسْتَنْصِرُ اللَّهَ َمَنْ أَجَابَنَا مِنَ النَّاسِ فَإِنَّا أَهْلُ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ مُحَمَّدٍ وَ نَحْنُ أَوْلَى النَّاسِ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ ص فَمَنْ حَاجَّنِي فِي آدَمَ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِآدَمَ وَ مَنْ حَاجَّنِي فِي نُوحٍ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِنُوحٍ وَ مَنْ حَاجَّنِي فِي إِبْرَاهِيمَ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ وَ مَنْ حَاجَّنِي فِي مُحَمَّدٍ ص فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِمُحَمَّدٍ ص وَ مَنْ حَاجَّنِي فِي النَّبِيِّينَ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِالنَّبِيِّينَ أَ لَيْسَ اللَّهُ يَقُولُ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ- إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‌ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ … »

« … وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ فَأَنَا بَقِيَّةٌ مِنْ آدَمَ وَ ذَخِيرَةٌ مِنْ نُوحٍ وَ مُصْطَفًى مِنْ إِبْرَاهِيمَ وَ صَفْوَةٌ مِنْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ أَلَا فَمَنْ حَاجَّنِي فِي كِتَابِ اللَّهِ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِكِتَابِ اللَّهِ أَلَا وَ مَنْ حَاجَّنِي فِي سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ فَأَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَأَنْشُدُ اللَّهَ مَنْ سَمِعَ كَلَامِي الْيَوْمَ لَمَّا بَلَّغَ الشَّاهِدُ مِنْكُمُ الْغَائِبَ وَ أَسْأَلُكُمْ بِحَقِّ اللَّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ ص وَ بِحَقِّي فَإِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقَّ الْقُرْبَى مِنْ رَسُولِ اللَّهِ إِلَّا أَعَنْتُمُونَا وَ مَنَعْتُمُونَا مِمَّنْ يَظْلِمُنَا فَقَدْ أُخِفْنَا وَ ظُلِمْنَا وَ طُرِدْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَ أَبْنَائِنَا وَ بُغِيَ عَلَيْنَا وَ دُفِعْنَا عَنْ حَقِّنَا وَ افْتَرَى أَهْلُ الْبَاطِلِ عَلَيْنَا فَاللَّهَ اللَّهَ فِينَا لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ تَعَالَى. »

سپس امام باقر (ع) فرمودند: « قائم در اين هنگام در مكّه خواهد بود، پشت خود را به بيت الحرام تكيه داده و بدان پناه جسته آواز مى ‏دهد: اى مردم ما از خدا يارى مى ‏طلبيم، چه كسى از مردم (دعوت) ما را پاسخ مى‏ گويد؟ كه ما خاندان پيامبر شما محمّد هستيم، و ما شايسته‏ ترين مردم به خداوند و محمّد صلّى اللَّه عليه و آله مى‏ باشيم، پس هر كه درباره آدم با من محاجّه كند، بداند كه من سزاوارترين مردم به آدم هستم؛ و هر كه با من درباره نوح به محاجّه پردازد، بداند كه من شايسته‏ ترين مردم به نوح هستم و هر کس که در مورد ابراهیم، به محاجه بپردازد، من نزدیک ترین مردم به ابراهيم هستم؛ و هر كس در مورد محمّد صلّى اللَّه عليه و آله با من به محاجّه برخيزد، بداند كه من سزاوارترين مردم به محمّد صلّى اللَّه عليه و آله هستم، و هر كس در مورد پيامبران با من محاجّه كند، بداند كه من سزاوارترين مردم به پيامبران هستم، مگر خداوند در كتاب خود نمى‏ فرمايد: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ‏- … »

« همانا خداوند آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برگزيد، فرزندانى كه برخى از آنان از نسل پاره‏ اى ديگر هستند و خداوند شنوا و دانا است» پس من يادگارى هستم از آدم، و به جا مانده از نوح، و برگزيده از ابراهيم، و خلاصه ‏اى از محمّد، كه درود خداوند بر تمامى آنها باد. بدانيد هر كس با من درباره كتاب خدا به محاجّه پردازد، پس من شايسته‏ ترين مردم به كتاب خداوند هستم،

هان: هر كه در مورد سنّت رسول خدا با من محاجّه كند، بداند كه من سزاوارترين مردم به سنّت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله هستم، پس من به خدا سوگند مى ‏دهم، هر كس را كه امروز سخن مرا مى ‏شنود كه حاضران [از شما] به غايبان از شما مى ‏خواهم ابلاغ كند، و به حقّ خدا و حقّ رسول او صلّى اللَّه عليه و آله و حقّ خودم، كه مرا بر شما حقّ خويشاوندى با رسول خدا است، از شما مى‏ خواهم كه ما را يارى نمائيد، و از ما باز داريد آن كس را كه به ما ستم مى ‏كند، كه ما مورد وحشت و ستم قرار گرفتيم، و از شهرها و فرزندان مان رانده شديم، و بر ما ستم شد، و از حقّمان كنار زده شديم، و آنان كه بر باطل بودند، بر ما نسبت ناروا بستند. پس خدا را خدا را (به ياد آريد) در حقّ ما، ما را خوار نسازيد و ما را يارى كنيد تا خداى تعالى شما را يارى فرمايد … ».

الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.

همان گونه که ملاحظه می فرمایید و همان طور که از یک روایت « صحیح السند » و « معتبر » انتظار می رود، امام مهدی (عج) با زبانی فصیح، و کلامی نافذ، توأم با ادب و احترام، با استدلالی قوی و قاطع، و مزین به زیباترین عواطف انسانی، جامعه بشری را مخاطب قرار خواهند داد.

حقیقتاً این ادبیات محکم، لحن پدرانه، خطاب های دلسوزانه و استدلالات محکم، باید به صورت ویژه، مورد توجه مسلمانان و بالاخص شیعیان جهان قرار گیرد. این خطابه ابتدایی امام مهدی (عج) مصداق ارزشمندی از آن چه « امر به معروف » و « نهی از منکر » نامیده می شود، به شمار می رود.

حقیقتاً اگر منتظران مهدی (عج) به دنبال « امر به معروف » و « نهی از منکر » هستند، باید ابتدا به بهترین وجه، نحوه اجرای آن را با الگوگیری از منجی محبوب خود، سازماندهی کنند.

این خطابه ابتدایی نشان می دهد که خط و نشان کشیدن، کل کل، مخاطب قرار دادن دیگران با الفاظ زشت و نگاه از بالا، برخورد خشن اولیه، و عملکرد عجولانه، هیچ جایی در امر به معروف و نهی از منکر ندارند و اگر معروفی اجرا نشد یا منکری تداوم یافت، ابتدا باید آمران و ناهیان از خود بپرسند که چقدر به امام خود نزدیک بوده اند؟

اما نکته مهم دیگری که از این خطابه اولیه بر می آید، این است که گرچه طبق برخی روایات، « صیحه آسمانی » یا برخی معجزات دیگر، مرز بین پذیرش اصلاح و توبه، و یا عدم پذیرش اصلاح و توبه در نظر گرفته می شوند، اما ممکن است این مساله، موضوعی عام باشد و برای افراد در شرایط خاصی، کماکان فرصت « توبه » و « اصلاح » وجود داشته باشد.

یقیناً مسلمانانی که دایماً به آیات و روایات و شواهد و استدلالات مرتبط با ظهور امام مهدی (عج) و حقانیت قیام ایشان و خاندان شان، دسترسی داشته و به لحاظ دسترسی به این ادله، مستضعف نبوده اند، احتمال تغییر و اصلاح و پذیرش توبه آن ها شاید به مراتب کمتر از انسان هایی باشد که به دلایل مختلف، امکان دسترسی به ادله و شواهد و احتجاجات و … مربوط به حقانیت اهل بیت (ع) را نداشته اند.

این مساله به خصوص در مورد برخی از اهل کتاب، بیشتر صادق است و بسیاری از روایات، به اسلام آوردن تعداد قابل توجهی از اهل کتاب، به دست امام مهدی (عج) و یا عیسی مسیح (ع) اشاره نموده اند.

همچنین ممکن است تفاوت هایی بین افراد مسن و جا افتاده، و نیز جوانان و نوجوانانی که هنوز قابلیت تغییر و تحول و اصلاح دارند، در این میان وجود داشته باشد و حتی بعضی جوانان ساکن در کشورهای اسلامی نیز، مشمول این فرصت شوند.

این مساله نیز به خوبی قابل درک بوده و منطقی به نظر می رسد. چرا که برخی گروه ها و جمعیت ها، در استضعاف فکری، اطلاعاتی و استدلالی قرار داشته اند و بالطبع شرایط آن ها با مسلمان ها و مسلمان زاده هایی که از مدت ها قبل با معارف شیعی و مهدوی آشنا بوده و باز هم ایمان نمی آوردند، یکسان نیست! بنابراین خداوند متعال ممکن است در توبه و اصلاح را به روی گروهی که مستضعف فکری نبوده اند، زودتر ببندد و به آن ها که مستضعف فکری بوده اند، فرصت بیشتری بدهد. الله اعلم

ان شا الله در قسمت بعد، به فرازهای پایانی « روایت موثقه جابر » خواهیم پرداخت و ان شا الله اگر عمری باشد، نگاه گذرایی نیز در قسمت های پس از آن، به وضعیت جهان، پس از قیام مهدوی، و نیز « فتح قدس » و « سایر مناطق جهان » خواهیم پرداخت. گرچه بسیاری از روایات مربوط به پس از اعلام قیام امام مهدی (عج)، به لحاظ سند و دلالت احادیث، در جایگاه به مراتب ضعیف تری بوده و در تفسیر آن ها باید احتیاط بیشتری به خرج داد.

پایان قسمت سی و سوم

تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *