الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش سی و یکم

بسم الله الرحمن الرحیم

تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش سی و یکم

در بخش قبلی، ضمن وقفه ای موقت در روایت « موثقه جابر »، به بررسی یک موضوع مهم که « صیحه آسمانی » بوده و در زمانی قبل از ورود لشکر « سفیانی » به « حجاز » رخ خواهد داد و در متن « موثقه جابر » نیز به جزییات به آن اشاره نشده بود، پرداختیم.

در این بخش نیز به دو موضوع مهم که آن ها نیز مستقیماً در روایت « موثقه جابر » مورد بررسی قرار نگرفته، اما در روایات « صحیحه » و « متواتر » دیگر به آن ها اشاره شده است و به زمانی قبل از ورود لشکر « سفیانی » به « حجاز » تعلق » دارند، اشاره می گردد.

یکی از از این موضوعات، وقوع نشانه مهم آسمانی « خسوف » و « کسوف » در وقت غیر عادی، و دیگری « شهادت نفس زکیه » به عنوان یک نشانه « حتمی » ظهور می باشد.

در تعدادی از روایات آخرالزمانی، پیرامون وقایع نجومی « عجیب » و « غریب » در سال ظهور امام مهدی (عج) مطالبی بیان شده است که از حیث « سند » دارای سطوح مختلفی از شدت و ضعف می باشند.

در این میان، یکی از نشانه های ظهور که به صورت متواتر، و در منابع معتبر ذکر شده است، بروز « خسوف » و « کسوف » در زمانی غیر از زمان مورد انتظار است که محاسبات « منجمان » را نیز به هم می ریزد و از هبوط حضرت آدم (ع)، بی سابقه می باشد، در این میان، روایات متعددی وجود دارند که به دو مورد از آن ها اشاره می نماییم.

محمد بن الحسن از الأبان از الحسین بن سعید از النضربن سوید از یحیی الحلبی از الحکم بن الخیاط از محمد بن همان از ورد از امام باقر (ع) فرمود:

« پیش از این امر دو اشاره وجود خواهد داشت؛ ماه گرفتگی در پنجم و خورشیدگرفتگی در پانزدهم ماه.

از زمان هبوط حضرت آدم به زمین چنین اتفاقی پیش نیامده است. در آن وقت محاسبات ستاره شناسان نادرست جلوه
می کند. »

کمال الدین صدوق، ص 614.

ابن عقده از تیملی از احمد و محمد بن حسن از پدرشان از ثعلبة بن میمون از بدر بن خلیل اسدی، گفت: در محضر امام باقر (ع) بودم، سخن از دو نشانه ای که پیش از قیام قائم آل محمد (ص) خواهند بود و این که دو پدیده و نشانه از زمان هبوط حضرت آدم (ع) به زمین که درود خداوند بر او باد، سابقه ای نداشته است، به میان آمد. آن دو نشانه این که در نیمه رمضان، پدیده خورشید گرفتگی پیش می آید و آخر ماه رمضان پدیده
ماه گرفتگی. مردی به آن حضرت عرض کرد: ای فرزند رسول خدا (ص)! این گونه نیست! و همیشه خورشید گرفتگی
در آخر ماه اتفاق می افتد و ماه گرفتگی در نیمه ماه! امام باقر (ع) به او فرمود:
من به سخن خویش آگاه ترم و می دانم چه می گویم! این دو نشانه، نشانه هایی هستند که از زمان هبوط آدم بی سابقه
بوده است!

الغیبة للنعماني، حدیث 45، ص 271.

همان گونه که ملاحظه می فرمایید، در هر دو روایت، به « خسوف » و « کسوف » در زمانی غیر از زمان مورد انتظار منجمان اشاره شده است که در طول تاریخ بشر، بی سابقه بوده است.

این که از زمان هبوط حضرت آدم (ع) بی سابقه بوده است، هم می تواند به این معنا باشد که در طول کل تاریخ، چنین سابقه ای وجود نداشته است، یا ممکن است صرفاً به مدت زمانی که بشر بر روی زمین زیسته است، اشاره داشته باشد و ممکن است قبل از هبوط حضرت آدم (ع) به زمین، چنین اتفاق نجومی در کره زمین و اجرام سماوی مورد بحث، رخ داده باشد.

علی ای حال ما با پدیده ای بی سابقه در تاریخ بشر مواجه خواهیم شد که از محاسبات منجمان قرن 21 هم خارج خواهد بود. حتی با وجود دقیق ترین اجسام رصدی همچون تلسکوپ های پیشرفته زمینی و فضایی.

البته چنین اتفاقی ممکن است یک علت فیزیکی و اخترفیزیکی قابل فهم داشته باشد که به صورت ناگهانی بروز نماید.

از سوی دیگر نیز، ممکن است مساله ذکر شده، مساله ای کاملاً معجزه وار بوده و اسباب کاملاً غیرمادی در بروز آن دخیل باشند.

هر چه که هست، بشر امکان پیش بینی چنین واقعه ای را قبل از وقوع نخواهد داشت.

یک نکته بسیار مهم: برخی از اندیشمندان، ذکر کرده اند که ممکن است « کسوف » یا « خسوف » رخ داده، از قواعد معمول « کسوف » و « خسوف » تبعیت نکند. یعنی به دلیل مانع شدن « ماه » یا « خورشید » رخ ندهد، بلکه اجرام سماوی دیگری همچون « شهاب سنگ های بزرگ » یا هر جرم نامعمول دیگری، ممانعت فضایی و تصاویری شبیه « کسوف » و « خسوف » ایجاد کند.

به نظر مولف حاضر، این احتمال قابل رد کردن نیست، اما ضعیف می باشد. چرا که چنین جرمی، اگر در فاصله بین زمین و ماه قرار گیرد، محکوم به سقوط است و اگر شهاب سنگ بزرگی باشد، ممکن است منجر به انقراض بشر شود.

اما به نظر نگارنده، بجز احتمال مسایل غیرمادی، و اعجاز و …، ممکن است مسایل نجومی دیگری نیز در این امر دخیل باشند. با توجه به حجم بسیار بالای « زباله های فضایی » در سالیان اخیر، که خود ناشی از حجم و تعداد بسیار زیاد ماهواره ها و فضاگردها در زمان فعلی می باشد، این مدارگردها ممکن است در واقعه نجومی ناشناخته ای، در آینده مشکل ساز شوند.

در واقع پدیده ای به نام « سندرم کسلر » وجود دارد که چندین « زباله فضایی » در گردش دور زمین، ممکن است به اجرام سالم دیگر همچون ماهواره ها برخورد نمایند و آن ها نیز تخریب و چند تکه شده و مجدداً حجم زیادی از زباله های فضایی را وارد مدار می کنند که باز روند تخریب و آبشار تولید زباله های فضایی را افزایش داده و حجم خطرناکی از این مواد را ایجاد می نماید.

در قسمت های قبلی همین مقاله نیز ذکر شده بود که احتمال دارد بخشی از وقایع نجومی عجیب آخرالزمان، به فعالیت غیرمنتظره شراره های خورشیدی و لکه های خورشیدی مرتبط باشند که امکان دارد آسیب های شدیدی در ماهواره ها و ادوات الکترومغناطیس نظامی و غیرنظامی، ایجاد نمایند. ممکن است اتفاقی همچون یک « شراره خورشیدی » عظیم و غیرمنتظره در آخرالزمان، محاسبات دانشمندان را به هم ریخته و اتفاقاتی همچون « سندرم کسلر » پدید آید. چنین حجم عظیمی از آشغال های فضایی در گردش، می توانند ممانعت فضایی قابل توجهی در حین گردش در مدار زمین ایجاد نموده و با ایجاد ممانعت فضایی توام در برابر نور خورشید و نور ماه، « خسوف » و « کسوف » در وقتی غیرمنتظره ایجاد نمایند.

البته همین اتفاقات یعنی « شراره های عظیم » خورشیدی نیز به راحتی قابل پیش بینی نیستند و الگوهای تخریبی آن ها نیز کاملاً شناخته شده نمی باشند و مجدداً در محاسبات دقیق دانشمندان، نمی گنجند. اما مطالب ذکر شده توسط نگارنده، فقط یک احتمال مادی بوده و ممکن است کل فرآیند کسوف و خسوف « غیر عادی »، مساله ای معجزه وارانه و غیرمادی باشد.

علی ای حال بروز « صیحه آسمانی » در ماه رمضان که به حقانیت « اهل بیت (ع) گواهی می دهد، و همچنین وقایع نجومی عجیب و غریب و ناشناخته، شرایط جدیدی را برای کل بشریت فراهم می کنند و مردم کره زمین، با مباحثی مواجه می شوند که قبلاً برای بسیاری از آن ها ناشناخته بوده است.

یقیناً اتفاقات ذکر شده، مباحث مختلف منجی گرایانه و بالاخص « مهدویت » را در سطحی جهانی، به راه خواهد انداخت.

در این میان، با شدت گرفتن توجه مردم به منجی، برخی روایات، سخن از ارتباط گرفتن ابرار، صلحا و برخی علما با امام مهدی (ع) به میان می آورند و برخی روایات نیز به صورت غیر مستقیم، به ارسال برخی افراد از سوی ایشان، برای اتمام حجت با مردم، اشاره دارند.

یکی از اتفاقات مهمی که در نزدیکی ظهور امام مهدی (عج) و هفته های پایانی قبل از اعلام « نهضت جهانی » توسط ایشان روی می دهد، « شهادت نفس زکیه » در مسجدالحرام و در محلی بین « رکن » و « مقام » می باشد که روایات از این نشانه نیز، به عنوان یک « نشانه حتمی » نام برده اند.

البته آن چه که در خصوص « نفس زکیه » به صورت قطعی قابل دستیابی است، محل شهادت وی در مسجدالحرام، در زمان و مکان حرام، و به دست گروه ستمگر حاکم « حجاز » در آخرالزمان است و با توجه به کلمه « نفس زکیه »، سلامت نفس و ایمان فرد شهید شده نیز، به دست می آید.

در میان روایات متعددی که در خصوص « نفس زکیه » وجود دارند، روایات زیر، مطالب قابل توجهی را ذکر می کنند:

در روایت « موثقه ابن ربعی الأسدی »، چنین آمده است:

« انتهای سلطنت بنی فلان، کشته شدن نفسی حرام، در روزی حرام، در سرزمینی حرام است. آن ها پس از این اتفاق ها، پانزده شب (روز) بیشتر سلطنت نمی کنند. »

الغیبة للنعمانی، ص 173.

در روایت « صحیحه حمران بن أعین » چنین آمده است:

« از جمله امور حتمی که ناچار پیش از قیام قائم (عج) رخ خواهد داد، … کشته شدن « نفس زکیه » … است.

الغیبة للنعماني، صفحه 176.

در حدیثی معتبر از قول امام باقر (ع) چنین ذکر شده است:

محمد بن محمد بن عصام از کلینی، محمد بن یعقوب از قاسم بن علا از اسماعیل بن علی فزاری از علی بن اسماعیل از عاصم بن حمید خیاط از محمد بن مسلم ثقفی از امام محمد باقر (ع) در حدیثی طولانی فرمودند: « … و کشته شدن پسری از آل محمد (ص)، میان رکن و مقام که نامش محمد بن حسن نفس زکیه است و صیحه ای می آید و می گوید: حق با او و پیروان و دوستداران او است … »

مطابق احادیث ذکر شده، نکات زیر در خصوص « نفس زکیه » از بین روایات صحیحه قابل دستیابی است:

نفس زکیه یکی از سادات هاشمی مومن است که 15 شب قبل از ظهور در مسجدالحرام، پیام دعوت به حق و دعوت به اطاعت از قائم آل محمد (عج) را به مردم ابلاغ می کند، اما این اقدام، به شهادت وی به دست رژیم ستگر حاکم بر « حجاز » منجر می گردد و این امر به عنوان یک « نشانه حتمی » ظهور به شمار می رود. برخی از روایات نیز، نام وی را « محمد بن حسن » ذکر کرده اند.

البته برخی روایات دیگر نیز از شهادت افراد دیگری اعم از خواهر و یا پسر عموی این سید هاشمی در حجاز، در زمانی نزدیک به شهادت وی، سخن گفته اند، لیکن روایات مذکور، متواتر نیستند و اعتبار روایات مربوط به « نفس زکیه » را ندارند و صرفاً « شهادت نفس زکیه » به عنوان « نشانه حتمی » ذکر شده است.

علی ای حال به نظر می رسد که شهادت « نفس زکیه »، از جهات مختلفی حائز اهمیت باشد که به بعضی از آن ها اشاره می نماییم:

الف) ارسال « سید هاشمی » ملقب به « نفس زکیه »، یکی دیگر از مراحل اتمام حجت امام زمان (عج) با مردم عصر و زمان خود می باشد و شهادت « نفس زکیه » به مردم و بالاخص ساکنان « حجاز » نشان خواهد داد که بیان حرف حق نیز، از سوی مردم و حکومت های غیر معصوم حاکم بر ممالک اسلامی، تحمل نخواهد شد و عملاً بشر هیچ راه سعادتی بجز زیستن در سایه امام معصوم (ع) نخواهد داشت. حتی اگر کلام حق گفته و نوشته شود، بدون حاکمیت « رهبری الهی »، امکان پیاده شدن و اجرایی شدن نخواهد داشت.

ب) شهادت « نفس زکیه » یکی از عوامل مهمی است که پایه های حکومت متزلزل بنی فلان را -که از همپیمانان « سفیانی » بوده و « سفیانی » به واسطه وجود حکومت آنان، از حمله اولیه به « حجاز » صرفنظر کرده بود-، تخریب نموده و در یک شب، حکومت ستمگر « بنی فلان » را با شهادت مظلومانه خود در محل حرام، زمان حرام و نفس حرام، دچار فروپاشی می نماید. چرا که این شهادت مظلومانه، جای هیچ توجیه و عذر و بهانه ای برای حکام ستمگر « حجاز » و نیروهای طرفدار آنان، باقی نگذاشته و اعتراضات و اختلافات و … رخ داده پس از شهادت « نفس زکیه »، کار حکام « حجاز » را یکسره می نماید. به همین دلیل روایت ذکر می کند که بیش از 15 شب بین « شهادت نفس زکیه » و قیام قائم « عج » فاصله نخواهد افتاد.

ج) با شهادت « نفس زکیه » و « فروپاشی حکومت بنی فلان » در « حجاز »، « سفیانی » که خود را برای مقابله با لشکر « خراسان » آماده می نماید، ناگهان با بحران خلاء قدرت در « حجاز » مواجه شده و می داند که اگر فوراً اقدامی نکند، شیعیان « یمن » به سرعت « حجاز » را فتح خواهند کرد. فلذا علی رغم میل باطنی، مجبور به « دو تکه کردن » سپاه خود و ارسال بخشی از سپاه خویش به « حجاز » می شود تا شیعیان « یمن » و فردی که جاسوسانش او را شبیه « مهدی (عج) » می دانند را قلع و قمع نموده و مانع تسلط آنان بر « حرمین شریفین » شود و البته این مساله، به عنوان بخشی از « مکر خداوند »، شکست قطعی « سفیانی » را در هر دو جبهه، رقم خواهد زد!

ان شا الله از بخش بعد، به ادامه روایت « موثقه جابر » خواهیم پرداخت که در آن، به « ورود سپاه سفیانی » به « حجاز » به منظور « مقابله » با آشفتگی های به وجود آمده بعد از « شهادت نفس زکیه » و نابودی حکام « بنی فلان » حاکم بر حجاز، اشاره خواهد شد.

پایان بخش سی و یکم

تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)

ادامه دارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *