بسم الله الرحمن الرحیم
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش بیست و یکم
در بخش قبل، به بخش هایی از روایت « موثقه جابر » در خصوص آغاز تحرکات « سفیانی »، اشاره کردیم. در این بخش برخی دیگر از مشخصات ماه های ابتدایی « تحرکات سفیانی » را مورد بررسی قرار می دهیم.
در روایت صحیحه « عیسی بن اعین »، چنین ذکر شده است:
امام صادق (ع) فرمودند:
« … السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّةُ أَشْهُرٍ يُقَاتِلُ فِيهَا فَإِذَا مَلَكَ الْكُوَرَ الْخَمْسَ مَلَكَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يَزِدْ عَلَيْهَا يَوْماً … »
« … سفیانی از علایم حتمی است و در ماه رجب خروج می کند. از ابتدای حرکت او تا آخر کارش، پانزده ماه به طول میانجامد. شش ماه آن را به جنگ و نبرد میگذراند و چون سرزمينهاي پنجگانه (شام) را به تصرف خود درآورد، نه ماه بر این مناطق حکومت می کند و یک روز هم بر این مدت اضافه نمی شود … »
الغیبة للنعماني، ص 202.
همان گونه که در این روایت ملاحظه می شود، چندین نکته ارزشمند در خصوص « سفیانی » ذکر شده است:
اولین نکته این است که قیام « سفیانی »، یکی از نشانه های « حتمی » ظهور می باشد و این مساله، در سایر روایات « صحیحه » دیگر نیز مورد توجه قرار گرفته اند. این مساله کاملاً قابل درک و عقلانی می باشد. چرا که مساله قیام « قائم »، یکی از مهم ترین مسایل عقیدتی مسلمانان می باشد و در طول تاریخ همواره مورد سوء استفاده مدعیان دروغین قرار گرفته است. فلذا در صورتی که یک « نشانه مهم » و غیر قابل انکار وجود نداشته باشد، مدعیان دروغین می توانند به فریبکاری و دروغ بپردازند. فلذا با این تدبیر الهی، هر مدعی که قبل از « خروج سفیانی »، ادعای « مهدویت » کند، به عنوان « مهدی دروغین » شناخته خواهد شد و این لطفی الهی است تا مومنین ساده دل، به دام مدعیان نپردازند.
از سوی دیگر، گرچه قیام « سفیانی » دردسرهای زیادی را برای امت اسلام ایجاد می کند، اما شاید اصلی ترین نبرد آخرالزمانی بین « خیر » و « شر » نباشد. بلکه نبرد با « دجال » و نیز نبرد با « روم » و ابرقدرت های « شرق » و « غرب »، به لحاظ بعد نظامی و سیاسی، از اهمیت بیشتری برخوردار باشند، لیکن آن چه « سفیانی » را به عنوان مهم ترین نشانه ظهور، با ارزش می نماید، همین « حتمی بودن » و نشانه گذاری « سفیانی » به عنوان « نشانه ای حتمی » برای شناخت « قیام قائم (عج) » می باشد تا مومنین، در مقابل « مدعیان مهدویت »، مصون تر گردند.
از سوی دیگر، در این روایت، آغاز « خروج » سفیانی از « ماه رجب »، اعلام شده است. البته ممکن است سفیانی از مدت ها قبل نیز فعالیت داشته باشد، لیکن « آغاز حرکت نظامی عظیم سفیانی »، از ماه « رجب » آغاز گردد.
همین طور در این روایت، ذکر شده است که تاخت و تاز سفیانی در منطقه « شامات »، و تسلط بر این نواحی توسط « وی » حدوداً 6 ماه زمان برده و از آن تاریخ تا افول وی و نابودی سلطنت و استیلای وی، 9 ماه زمان خواهد برد که مجموعاً 16 ماه را تشکیل می دهند.
اما مناطق 5 گانه شام که توسط « سفیانی » اشغال می شوند، شامل چه مناطقی می گردند.
در « معجم البلدان » یاقوت حموی، جلد 3، مناطق پنجگانه شام، به این ترتیب « معرفی شده اند: « قنسرین ، دمشق ، اردن ، فلسطین ، حُمص »
در مناطق نامبرده فوق، تکلیف « اردن »، « دمشق » و « حمص » که مناطقی در « اردن » و « سوریه » امروز نیز می باشند، مشخص است. لیکن دو منطقه باقیمانده، نیاز به توضیحاتی دارند.
منطقه « قنسرین » به شهری تاریخی اطلاق می شود که ویرانه های آن، امروزه در نزدیکی شهر « حلب » در شمال شرقی سوریه، قابل ردیابی است. بنابراین « قنسرین » نیز عملاً بخشی از خاک « سوریه » امروز را تشکیل می دهد.
اما تسلط بر فلسطین یا بخش هایی از فلسطین توسط « سفیانی »، از دید ژئوپلتیک، نیاز به بررسی ویژه دارد.
از یک سو حضور « دولت صهیونیستی » در آخرالزمان در « فلسطین »، یکی از زمینه های « خروج سفیانی » می باشد. در واقع سفیانی و مناطق تحت تصرف وی، به مثابه سدی امنیتی-نظامی در برابر « محور مقاومت » در آخرالزمان خواهند بود.
همچنین به نظر مولف، احتمالاً « خروج سفیانی » در آخرالزمان در وضعیتی رخ می دهد که « دولت صهیونیستی اشغالگر » در معرض تهدیدات جدی قرار گرفته و به مرحله « مرگ و زندگی » می رسد و « خروج سفیانی » می تواند با ایجاد « هرج و مرج » منطقه ای و استقرار نظام نوین سیاسی و نظامی در قلب « هلال شیعی » یعنی « سوریه » و سپس « سوریه – عراق »، از یک سو موقتاً فشار « محور مقاومت » بر اسراییل را کاهش دهد و از سوی دیگر برای « دولت اشغالگر صهیونیستی » و بقای این دولت منحوس، زمان بخرد و توجه جامعه جهانی را از جنایات و نسل کشی در « فلسطین »، به وقایع رخ داده در منطقه « شامات » و « عراق » منحرف نماید.
فلذا اشغال « فلسطین » توسط « سفیانی »، باید از این منظر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد
در مقالات قبلی نگارنده در وبسایت « وعده صادق »، ذکر شده بود که کشور « اردن »، قیم کنونی مناطق مذهبی « قدس » و « مسجدالاقصی » است و ترمیم و مرمت این اماکن مقدسه در اورشلیم، تحت مدیریت و زعامت « اردن » می باشد. فلذا تصرف « اردن » به مفهوم تسلط « نسبی » بر بخشی از اورشلیم و مناطق مذهبی آن نیز می باشد. ممکن است این حفظ تسلط بر مناطق مذهبی « اورشلیم » در زمره تسلط « سفیانی » بر « فلسطین » تلقی شود.
از سوی دیگر، « اردن » میزبان یکی از پرجمعیت ترین گروه های مهاجر فلسطینی ساکن در خارج از خاک « فلسطین » می باشد. به قطع و یقین، « سفیانی » در ابتدای « خروج » و قبل از تثبیت کامل قدرت خود، نیاز به « مشروعیت » خواهد داشت. بنابراین اصلاً و ابداً بعید نیست که در یک معامله پنهان بین « اسراییل » و « سفیانی »، بخش هایی از مناطق نه چندان مهم « فلسطین » به تصرف « سفیانی » درآید تا وی با ژست « صهیون ستیزی » و عملکرد « شبه منجی »، نظر گروه های مسلمان را به سمت خود جلب نموده و برای خود، هواداران بی شماری فراهم نماید.
در مقالات قبلی نگارنده در وبسایت « وعده صادق »، ذکر شده بود که کشور « اردن »، قیم کنونی مناطق مذهبی « قدس » و « مسجدالاقصی » است و ترمیم و مرمت این اماکن مقدسه در اورشلیم، تحت مدیریت و زعامت « اردن » می باشد. فلذا تصرف « اردن » به مفهوم تسلط « نسبی » بر بخشی از اورشلیم و مناطق مذهبی آن نیز می باشد. ممکن است این حفظ تسلط بر مناطق مذهبی « اورشلیم » در زمره تسلط « سفیانی » بر « فلسطین » تلقی شود.
از سوی دیگر، « اردن » میزبان یکی از پرجمعیت ترین گروه های مهاجر فلسطینی ساکن در خارج از خاک « فلسطین » می باشد. به قطع و یقین، « سفیانی » در ابتدای « خروج » و قبل از تثبیت کامل قدرت خود، نیاز به « مشروعیت » خواهد داشت. بنابراین اصلاً و ابداً بعید نیست که در یک معامله پنهان بین « اسراییل » و « سفیانی »، بخش هایی از مناطق نه چندان مهم « فلسطین » به تصرف « سفیانی » درآید تا وی با ژست « صهیون ستیزی » و عملکرد « شبه منجی »، نظر گروه های مسلمان را به سمت خود جلب نموده و برای خود، هواداران بی شماری فراهم نماید.
با توجه به مطالب گفته شده، عملاً معمای « مناطق 5 گانه » شام که تحت سیطره « سفیانی » قرار خواهند گرفت، حل می گردد. این مناطق در نقشه فوق، علامتگذاری شده اند
حال اگر به نقشه متصرفات فعلی گروه های « متخاصم » در « سوریه کنونی » – که در این پست ارایه شده است-، نگاهی بیندازیم، نکات جالبی به دست می آید!
تمام متصرفات « سفیانی » در منطقه شامات (مناطق 5 گانه)، در « غرب » رود فرات واقع شده اند! یعنی همان مناطقی که امروزه بخش اعظم آن به دست « دولت مرکزی سوریه » اداره می گردد و بخش های اندکی نیز در دست گروه های معارض و تکفیری همچون « داعش »، « ارتش آزاد سوریه » و … می باشند! به عبارت دیگر، « سفیانی اگر « اردن » فعلی و « سوریه » واقع شده در « غرب فرات » را تحت سیطره خود قرار دهد، کل مناطق 5 گانه شام را متصرف شده است!
از سوی دیگر، همان گونه که در بخش های قبلی ملاحظه گردید، بخش های « شرقی » فرات نیز به تصرف « دولت ماسونی ترکیه » در آخرالزمان » در آمده و این کشور و متحدانش، بر منطقه « جزیره » یا همان منطقه « شمالی » محصور شده بین « غرب دجله » و « شرق فرات »، مسلط خواهند شد! منطقه ای که بخش سوریه ای آن، امروزه در دست « گروه های کرد سوری » می باشد!
فلذا در پایان 6 ماه اول، « سفیانی » و « دولت لاییک و ماسونی ترکیه »، بدین ترتیب، به همسایگی یکدیگر در آمده و این اتفاق به مدت کوتاهی تا قبل از معرکه « قرقیسیا »، ادامه خواهد داشت! و بعد از آن هر دو گروه، مشمول مکر الهی خواهند شد!
فلذا وضعیت ژئوپلتیک شامات در آخرالزمان، طبق « روایات صحیحه » کاملاً قابل درک خواهد بود. ان شا الله در قسمت آتی، به مقوله « بنی کلب » پرداخته و پس از آن به اتفاقات « قرقیسیا » و زمینه های بروز آن، خواهیم پرداخت.
پایان بخش بیست و یکم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد …