بسم الله الرحمن الرحیم
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر – بخش بیست و چهارم
در بخش های قبلی، به برخی ویژگی های « سفیانی » پرداختیم. در این بخش، به ادامه روایت « موثقه جابر » در خصوص « تحرکات سفیانی »، تا رسیدن به « معرکه قرقیسیا »، می پردازیم. در ادامه روایت معتبر و ارزشمند « موثقه جابر »، چنین آمده است:
« … ثُمَّ لَا يَكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاقِ يَمُرُّ جَيْشُهُ بِقِرْقِيسِيَاءَ فَيَقْتَتِلُونَ بِهَا فَيُقْتَلُ بِهَا مِنَ الْجَبَّارِينَ مِائَةُ أَلْفٍ … »
« … و سپس ديگر همّتى به كار نخواهد بست مگر روى آوردن به سوى عراق، و سپاهيانش به قرقيسيا گذر كنند و در آنجا به جنگ پردازند و صد هزار تن از ستمكاران در آنجا كشته شوند … »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
همان گونه که ملاحظه می فرمایید، ادامه روایت « موثقه جابر » چنین ذکر می کند که پس از شکست « اصهب » و « ابقع » و تسلط « سفیانی » بر مناطق پنجگانه شام که عمدتاً شامل « اردن امروزی »، و کل مناطق غرب فرات در « سوریه » امروز می باشند، دیگر هیچ هم و غمی بجز « حمله به عراق » ندارد، اما ادامه روایت ذکر می کند که « سفیانی »، قبل از ورود به عراق، درگیر نبرد ناخواسته ای در خاک « سوریه » خواهد شد که روایات از آن به عنوان « قرقیسیا » نام برده اند.
این عبارات « موثقه جابر » به لحاظ ژئوپلتیک و توالی وقایع ذکر شده، حائز مطالب بسیار باارزشی است.
یکی از مسایل مهم و با ارزش ذکر شده در این بخش از روایت، تعامل « سفیانی » با ارتش لاییک « ترکیه » و همپیمانانش می باشد که با توجه به بخش های قبلی روایت در خصوص تصرف « جزیره » یا مناطق شمالی سوریه و عراق توسط « ترکیه » در شرق فرات، نشان از همسایگی دوستانه با « ترک ها » در ابتدای امر و روابط خصمانه با « ترک ها » در ادامه ماجرا می باشد که این امر با نگاهی به نقشه تصرفات « سفیانی » و « ترک ها »، قابل درک خواهد بود.
آن چه که از این بخش از روایت می توان دریافت، این است که در ابتدای امر، طبق توافقاتی که احتمالاً محرمانه است، پیشاپیش بین « ترکیه لاییک » و « سفیانی » تحت حمایت « رومی ها » یا همان « اروپایی ها » و « آمریکایی های امروز »، تقسیم کار و معاهده ای پدید خواهد آمد که در طی آن، طرفین به تمامیت ارضی یکدیگر و نیز « مستعمرات » و « متصرفات » یکدیگر احترام گذارند و در امور یکدیگر دخالت نکنند.
در ابتدای امر، چنین توافقی برای « سفیانی » و « ترکیه لاییک و سکولار »، یک توافق برد-برد به حساب خواهد آمد. چرا که از یک سو با تقسیم سوریه و نیز شمال عراق بین سفیانی و ترکیه، هر دو گروه، از یک سو متصرفات جدیدی خواهند داشت و از سوی دیگر، شکم « هلال شیعی » را خواهند درید تا انسجام بین نیروهای « محور مقاومت » – که از « ایران » تا « لبنان » و « مرزهای فلسطین »، از طریق « عراق » و « سوریه »، یک محور یکپارچه نظامی – لجستیکی ایجاد نموده اند -، را از بین ببرند!
با این ترفند، هم « اسراییل » از فشار نیروهای مقاومت اسلامی خلاص شده و هم یکپارچگی نیروهای مقاومت مضمحل خواهد گردید، و هم زیاده خواهی های « ترکیه » در احیای « امپراطوری عثمانی » و « سفیانی » در برپایی حکومت سکولار « عربی »، تامین خواهد شد!!! فلذا این توافق در ابتدا « برد-برد » در نظر گرفته خواهد شد!
یقیناً با چنین نگاه « برد-برد »ی، « سفیانی » ابتدائاً به « غرب فرات » در « سوریه » بسنده خواهد کرد و به مناطق « شمالی و شرقی » فرات که تحت حکومت « ترکیه » خواهد بود، کاری نخواهد داشت. همچنین، « شمال عراق » را نیز که جمعیتی عمدتاً « کردنشین » داشته، در طی همان توافقات، به « ترکیه » واگذار خواهد نمود و از دردسر در افتادن با شبه نظامیان « کرد »، خودداری خواهد کرد، لیکن هدفی که « سفیانی » در قدم بعدی، به آن توجه خواهد کرد، قسمت های « مرکزی » و « جنوبی » کشور نفت خیز « عراق » خواهد بود تا در خلاً یک دولت مرکزی « عربی » قدرتمند در عراق، این کشور را نیز ضمیمه متصرفات خود کند تا از یک سو به « قطع کامل » هلال شیعی دست یازد و از سوی دیگر نیز، به « سرکوب شیعیان عراق » و مواجهه مستقیم با « ایران » بپردازد!
تا این مرحله، ظاهراً همه چیز بر وفق مراد « سفیانی »، « ترکیه لاییک » و « متحدانشان به پیش خواهد رفت. چرا که از یک سو « ترکیه » به سرکوب معارضان « کرد » پرداخته و از سوی دیگر نیز بر مناطق « نفت خیز » شمال عراق، مسلط خواهد شد و از سوی دیگر نیز « سفیانی »، طبق برنامه ریزی اربابانش، هم منجر به خلاصی « اسراییل » از فشار محور مقاومت شده و هم « هلال شیعی » را متلاشی کرده و هم آماده « ژاندارمی منطقه » و تسلط بر منابع جدید « ثروت » در سرزمین های جدید، می گردد!
اما این وضعیت، دیری نمی پاید و ناگهان روابط بین « سفیانی » و « ترک ها » تیره و تار شده و صلح و شادی اولیه، مبدل به یکی از خونبارترین جنگ های منطقه خواهد شد که روایات از آن به عنوان « نبرد قرقیسیا » یاد می نمایند! در واقع این گروه های متجاوز و مغرور در آخرالزمان، گرفتار « مکر الهی » شده و به اذن الهی، خودشان زمینه شکست های آتی خودشان را نیز فراهم خواهند آورد که این مساله، بالاخص در کاهش دردسرها در زمان ظهور امام مهدی (عج)، بسیار ارزشمند خواهد بود!
اما چه چیزی ناگهان، توافقات اولیه به دست آمده بین « سفیانی »، « ترک ها » و « متحدان شان » را تبدیل به یک فاجعه نظامی و نبردی خونبار می نماید؟
برای پاسخ به این سوال، روایات صحیح السند، عمدتاً نکات شفافی را بیان نکرده اند، لیکن در برخی از روایات « ضعیف » تر همچون حدیت « نسخه خطی ابن حماد، ص 92 »، چنین مطالبی بیان شده اند:
« فرات از کوهی از طلا و نقره پرده بر می دارد که به خاطر آن، جنگی در می گیرد که در آن از هر 10 نفر، 9 نفر کشته می شوند. »
این روایت ضعیف، خبر از پیدا شدن گنجی از طلا و نقره در نزدیکی « رود فرات » می دهد که البته این گنج، می تواند هر چیز با ارزشی همچون « طلا »، « نقره »، « میادین نفت و گاز » و … نیز باشد.
اما حتی اگر این روایات ضعیف را نیز کنار بگذاریم، با ملاحظه کلمه « قرقیسیا » در روایت « موثقه جابر » و سایر روایات معتبر، تا حدی می توان به علت دقیق بروز این جنگ، دست یافت!
در این راستا، قبل از هر چیز باید به موقعیت جغرافیایی « قرقیسیا » بپردازیم:
« قرقیسیا » معرب عبارت « کرکیسیوم » می باشد که به شهری باستانی در منطقه « سوریه » امروز اشاره می نماید که در حال حاضر، نام این شهر، « البصیرة » می باشد.
منطقه « البصیرة » یا « قرقیسیا » ی باستان، شهری کوچک در محلی بین « رود فرات » و « نهر خابور » قرار دارد. این منطقه قبلاً نبردهایی همچون « نبرد عین الوردة » بین « توابین » و « امویان » را نیز به خود دیده است و به لحاظ « استراتژیک »، محل مناسبی برای صف آرایی لشکرهای متخاصم به شمار می رود.
منطقه « البصیرة » یا « قرقیسیا » امروزه در استان « دیرالزور » سوریه واقع شده است.
اما نکته بسیار مهمی در خصوص منطقه « دیرالزور » به صورت کلی و « البصیرة » به صورت اختصاصی وجود دارد.
آن نکته مهم این است که تمرکز « چاه های نفتی » سوریه در استان « دیرالزور » و از جمله منطقه « البصیرة » یا همان « قرقیسیا » ی سابق، می باشد!
وفور میادین نفتی در استان « دیرالزور » سوریه فعلی.
نام منطقه « البصيرة » یا « قرقیسیا » ی باستانی، در بین شهرها و مناطق دارای منابع نفتی غنی در « سوریه » ذکر شده است که البته در زمان نبردهای داخلی سوریه، مورد طمع « داعش » و سایر گروه های تکفیری نیز قرار گرفته بوده است!
نقشه « Google Earth » از وضعیت « رود فرات »، « نهر خابور »، شهر « البصیرة » یا همان « قرقیسیا » ی باستانی، نزدیکی بسیار زیاد میادین و « چاه های نفت » به « البصیرة » و موقعیت آن ها در استان « دیرالزور » سوریه. در حال حاضر نیز « البصیرة » یا همان « قرقیسیا » گنجی بزرگ یعنی « نفت » را به نمایش گذاشته است!
نکته جانبی!: به تاریخ اسکرین شات « Google Earth » توجه فرمایید! بخش های زیادی از این سلسله مقالات فعلی و حتی تصاویر آن، در حدود » 10 الی 12 سال قبل نگارش یافته بود که به دلیل وضعیت آشفته سوریه، و خطر بیان این گونه مباحث در آن مقطع زمانی از نظر تطبیق و توقیت و …، و نیز سایر مسایل مربوط به آن دوره، از انتشار این مطالب خودداری نمودیم تا در وقت مقتضی و با نگاهی غیراحساسی و معقولانه و به دور از سوگیری، به روایات صحیحه آخرالزمانی و انتشار مطالب مرتبط با آن بپردازیم. به دوستان گرانقدر نیز توصیه می گردد که در برخورد با روایات، مسیر منطقی و معقول را مد نظر داشته باشند و از هر گونه افراط و تفریط در این مباحث، خودداری فرمایند.
نکته بسیار مهم این که در زمان اوج نبردهای داخلی سوریه نیز، کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای، به منابع نفتی « البصیرة » و « دیرالزور » چشم طمع داشته و این مساله در اخبار و مطالب منتشر شده در آن زمان نیز قابل ردیابی می باشد!
بنابراین همان گونه که ملاحظه می گردد، احتمالاً گنج بزرگ منطقه « قرقیسیا » یا « البصیرة » که روابط مسالمت آمیز « سفیانی » با « ترکیه » را به هم خواهد زد، « نفت » و یا « گاز » خواهد بود و این منابع ارزشمند به قدری برای دو دولت « سفیانی » و « ترکیه سکولار » با ارزش خواهند بود که حتی پادرمیانی های احتمالی قدرت های جهانی نیز نمی تواند اختلافات فیمابین آن ها را حل کند! و نهایتاً این مساله، منجر به نبرد بزرگ « قرقیسیا » خواهد شد
ذکر یک نکته بسیار مهم: گرچه در حال حاضر نیز « استان دیرالزور » و شهر « البصیرة » یا « قرقیسیا »، مملو از منابع نفتی است، لیکن به نظر می رسد که منابع نفتی فعلی، مورد مناقشه « سفیانی » و « ترک ها » نخواهد بود. چرا که از الان نیز این منابع موجودند و بالطبع اگر همین منابع مورد مناقشه « سفیانی » و « ترک ها » می بودند، از همان ابتدای امر نیز نمی باید وضعیت آرامش یا صلح بین این دو گروه برقرار می بود و هم و غم « سفیانی » به سمت عراق می رفت! فلذا این مساله نشان می دهد که احتمالاً منابع نفتی فعلی « دیرالزور » محل مناقشه نخواهد بود و احتمالاً منبع « نفتی » بسیار عظیمی در آینده کشف خواهد شد که از محاسبات اولیه قدرت های منطقه ای و جهانی خارج بوده و آن موقع است که گروه های معارض، به جان یکدیگر خواهند افتاد!
اما در این بخش، مجدداً یک نکته معجزه وار در روایت « موثقه جابر » و روایات مشابه به چشم می خورد و آن نکته نیز وضعیت « استراتژیک » قرقیسیا یا « البصیره » در زمان حاضر است. برای درک این موضوع ابتدا باید توضیحی در خصوص برخی میادین نفتی ذکر کنیم.
بسیاری از مخاطبان محترم، با منابع نفتی متعددی در کشورمان ایران و سایر مناطق « نفت خیز » جهان آشنا هستند که در بسیاری از این مناطق، هیچ مناقشه و اختلاف نظر جدی بین کشورها وجود ندارد. حتی اگر این منابع « نفت » و « گاز »، بسیار وسیع، گسترده، حجیم و با ارزش باشند، اما برخی منابع نفت و گاز دیگر، همواره مورد مناقشه کشورهای مختلف و به خصوص کشورهای « همسایه » می باشند! برای مثال میدان نفتی « مارون » محلی برای اختلاف با کشورهای دیگر منطقه نیست، اما منابع نفتی « آزادگان » محل اختلاف ایران و عراق و میدان گازی « پارس جنوبی » محل اختلاف ایران و قطر می باشند.
با نگاهی به نقشه این میادین، چرایی این اختلافات، به وضوح مشخص می گردد! منبع نفتی « مارون » کاملاً درون سرزمین ایران واقع شده و هیچ دولت دیگری نمی تواند نسبت به آن ادعایی داشته باشد، لیکن میادین نفتی « آزادگان » در مرز بین ایران و عراق، و میدان گازی « پارس جنوبی » در مرز مشترک بین ایران و قطر واقع شده اند و بالطبع هر کدام از دولت های مذکور، مدعی استفاده از چنین منابع مشترکی می باشند!
حال نگاهی مجدد به وضعیت « قرقیسیا » یا « البصیرة » در نقشه جغرافیایی متصرفات « سفیانی » و « ترکیه » در زمانی که این دولت ها، سوریه را بر اساس مرزبندی مبتنی بر رود « فرات »، تقسیم می نمایند، نکات بسیار دقیق و جالبی را خاطرنشان می نماید!
« قرقیسیا » یا « البصیرة » در منطقه « مرزی » بین متصرفات « دولت ترکیه » و « دولت سفیانی » واقع شده و به همین دلیل بر سر بهره برداری از منابع عظیم « نفت » و « گاز » این منطقه که در زمان آینده کشف خواهد شد، اختلافات بسیار عمیقی بین « ترکیه » و « سفیانی » به وجود خواهد آمد و مداخله « حامیان » منطقه ای و فرامنطقه ای آن ها نیز، نمی تواند این مشکل بزرگ را حل نماید! فلذا اختلاف بر سر این منبع مرزی « نفت » و/یا « گاز » منجر به یکی از بزرگ ترین و خونبارترین نبردهای تاریخ خاورمیانه خواهد شد که روایات از آن به عنوان محل کشته شدن « ستمگران »، نام می برد!
فلذا این بخش از روایت ارزشمند و اعجاب آور « موثقه جابر » نیز به صورتی دقیق و معجزه وارانه، نکات بسیار ظریف، موشکافانه و ارزشمندی را در قالب پیشگویی از سوی امام معصوم (ع) بیان می نماید و به ارزش این روایت، بیش از پیش می افزاید.
ان شا الله در ادامه مباحث، به بررسی نکات بیشتر در خصوص « قرقیسیا » و سپس حمله « سفیانی » به « عراق » و مسایل مرتبط با آن ها، خواهیم پرداخت.
پایان بخش بیست و چهارم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد …