البته برخی فیلمها نیز وجود دارند که شاید در نظر اول چنین به نظر برسد که نگاهی انتقادی به سازمان سیا دارند. یکی از این دست موارد مجموعه چهارگانه “هویت بورن” است که قسمت چهارم آن در همین ماه منتشر گریدد. داستان فیلم روایت یک مأمور سابق سازمان سیا است که اکنون در پی حوادثی حافظه خود را از دست داده و افرادی نیز درصدد قتل وی هستند و او تلاش بیامانی را برای بازیابی هویت از دست رفته خویش آغاز میکند. اگرچه در این فیلم برخی افراد سازمان سیا فاسد معرفی میشوند اما نکته مهمتر قدرت مبالغهآمیز سازمان سیا است.
شواهد و قراین نشان میدهند که هالیوود، صنعت فیلمسازی پرزرق و برق آمریکا، هنوز هم به عنوان یکی از اهداف اصلی نفوذ و دستکاری بسیاری از سازمانهای دولتی آمریکا، بالاخص سیا، مطرح است. اغلب مباحثی که در مورد تبلیغات سینمایی در جریان هستند به بحث در مورد گذشتهها میپردازند و در حالیکه تعدادی از کارشناسان امر توجهات را معطوف به روابط طولانیمدت و علنی هالیوود با پنتاگون نمودهاند اما مطالب کمی در مورد تأثیرگذاری پنهانی بر هالیوود پس از واقعه 11 سپتامبر به رشته تحریر درآورده شدهاند. در گزارش حاضر سعی میگردد که بخشی از زوایای پنهان به اصطلاح “سیاستهای عمیق و در سایه” هالیوود بررسی گردند، یعنی فعالیتهایی که بخاطر ماهیت پنهانی و سری بازیگران قدرت در سایه، هماکنون توانایی فهم کامل و دقیق آنها وجود ندارد.
هالیوود تبدیل به یکی از ابزارهای قدرتمند حکومت آمریکا برای تحریف واقعیتها و ارائه تصویری دروغین از آنها شده است
روایت روزنامه گاردین از ارتباط سیا با هالیوود
سازمان سیا از همان ابتدا به دنبال راهی بود تا بتواند همانگونه که در سایت خود نیز نوشته به مخاطبان القا کند که رهبران جامعه بدون این سازمان نمیتوانند از ملت محافظت کنند، بنابراین همواره به دنبال این بود تا به طرق مختلف با روسا و افراد با نفوذ هالیوود ارتباط برقرار کند.
روزنامه گاردین در مطلبی تحت عنوان “پیشنهادی که آنها (هالیوودیها) نمیتوانند رد کنند”مینویسد: هر کسی که فیلمهای هالیوودی، از فیلمهای جاسوسی پس از جنگ “آلفرد هیچکاک” گرفته تا پرده پاره او در سال 1966 را تماشا کند، به خوبی میداند که هالیوود فریفته ژانر جاسوسی است ولی تنها عده کمی میدانند که سازمان سیا، از دهه 70 در فیلمهایی چون “سه روز کندور” و تا به امروز در فیلمهایی چون “هویت بورن” و “لاشه دروغها” حضوری غیر قابل کنترل داشته است.
خریداری حقوق فیلم “مزرعه حیوانات” به وسیله سازمان سیا
این روزنامه در ادامه مینویسد: سازمان سیا فقط نقش راهنماییکننده فیلمسازان را ندارد، بلکه به آنها رشوه نیز میدهد، این سازمان در سال 1950 حقوق مربوط به مزرعه حیوانات “جورج اورول” را خریداری کرد و سپس در سال 1954 برای ساخت نسخه انیمیشن این فیلم در انگلستان سرمایهگذاری کرد.
اولین نماینده رسمی سازمان سیا در هالیوود کیست؟
“چیس براندون” با حدود 4 دهه سابقه کار در سازمان سیا اولین نماینده این سازمان در هالیوود بود.
اولین بار سال 1995 قردادی میان هالیوود و سازمان سیا به امضا رسید که بر اساس آن شخصی به نام چیس براندون، یکی از مامورین کهنهکار سازمان سیا، از آن پس بر فیلمنامهها و پروژه سینمایی، بالاخص آنهایی که به نوعی با موضوع سازمان سیا در ارتباط بودند، نظارت داشت.
حضور چیس براندون در هالیوود به ذائقه بسیاری خوش نیامد و بسیاری به طرق مختلف به این قضیه اعتراض کرده و حضور او را به نوعی خیانت به شعار آزادی بیان در سینما عنوان کردند.
فیلمهایی که زیر نظر براندون ساخته شد
با همه این اعتراضها براندون به کار خود در سینما ادامه داد و طی این سالها فیلمهای زیادی زیر نظر او ساخته شدند که از جمله آنها میتوان به “دشمن حکومت”، “کمپانی بد”، “جیمزباند”، “کمپانی جاسوسها”، “استخدام”، “مجموعه همه ترسها”، “هویت بورن”، “24” و چند پروژه تلویزیونی اشاره کرد.
جلسه سیا و پنتاگون با دیوید فینچر و اسپایک جونز
سیا و پنتاگون رسما از فیلمنامهنویسان و کارگردانانی چون “دیوید فینچر” و “اسپایک جونز” خواستند تا در همکاری با مقامات این دو سازمان فکر بکری کنند تا شاید جلوی حملات تروریستی آینده گرفته شود و در ازای آن پنتاگون نیز تسهیلات نظامی زیادی در اختیار هالیوود قرار خواهد داد، این میشود که فینچر کمی بعد اتاق وحشت را میسازد که داستان تجاوز سه دزد به خانهای امن در نیویورک است.
نشستها و ملاقاتهای مکرر مقامات سیاسی آمریکا و چهرههای شاخص هالیوود همچنان ادامه داشت و اکثر این نشستها از سوی موسسه فنآوریهای خلاقانه دانشگاه کالیفرنیا جنوبی هماهنگ و برگزار میشد.
دورههای آموزشی هنر برای سربازان
طی این نشستها برای سربازان دورههای آموزشی هنر گذاشته شد و از سویی دیگر، فیلمنامهنویسان نیز به خواسته سیا و پنتاگون، فیلمنامههایی درباره “ترور” مینوشتند.
به عقیده آنها، اغلب هنر، راهی به سوی واقعیت است و به اعتراف برخی از مقامات سازمان سیا، هنر، نوشتهها و فیلمی که حاصل کار فیلمنامهنویسان و کارگردانان است در واقع میتواند الهامبخش واقعیات باشد.
سازمان سیا نیز از سال 2002 با همکاری دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، دست به ساخت یکسری گسترده از بازیهای کامپیوتری زد که شاید از آن طریق بتواند حملات احتمالی به آمریکا را پیشبینی و دفع کند.
“پل باری”، نیرویی با دو دهه سابقه در سازمان سیا
اوایل سال 2007 جلسهای با حضور شخصیتهای تراز اول سینمای هالیوود و برخی از کارکنان ارشد سازمان سیا برگزار شد، در این جلسه “پل جیمیگلیانو” که سخنگوی سازمان سیا بود، پل باری را به عنوان نماینده و مشاور سازمان سیا در هالیوود معرفی کرد.
پل باری، 47 ساله اهل بوستون، خود یکی از ماموران کهنهکار سازمان سیا بود.
در این جلسه که به صورت محرمانه برگزار شد، قرداد توسعه همه جانبه همکاری هالیوود و سازمان سیا به امضای دو طرف رسید، اهمیت این طرح تا به آنجا بود که ریاست آن را ژنرال “مایکل هایدن”، رئیس پیشین سازمان سیا و دستیار اول “جان نگروپونته”، مدیر آژانس امنیت ملی به عهده داشت.
پل باری طی این سالها بر ساخت چندین پروژه مهم سینمایی و تلویزیونی نظارت داشته که مهمترین آنها “جنگ چارلی ویسلون” ساخته “مایک نیکولز” و “چوپان خوب” ساخته “رابرت دنیرو” است.
باری: امیدواریم بتوانیم با کمک سینما چهره منفی سیا را بهبود ببخشیم
او درباره نیاز سازمان سیا به صنعت سینمای هالیوود در یکی از مصاحبههای خود گفت: «مشکل بزرگی که در رابطه با این سازمان وجود دارد، تصویر منفی است که در اذهان عمومی شکل گرفته است، ما امیدواریم بتوانیم با کمک سینما این تصویر را بهبود ببخشیم و آن را در این حالت ثبات بخشیم.»
به گفته پل جیمیگلیانو، پل باری بیش از دو دهه سابقه فعالیت در سازمان سیا دارد و با همه قسمتهای این سازمان چه در ایالات متحده آمریکا و چه در سراسر دنیا آشنایی کاملا دارد، او نه تنها میداند که سازمان سیا چگونه از آمریکا محافظت میکند، بلکه تمام زندگیاش را به طور حرفهای فدای حمایت و بهبود اهداف این سازمان کرده است.
در نشست سال 2007، وظیفه باری در هالیوود اینگونه تشریح میشود: او در رابطه با فیلمنامهها و داستانهایشان مشاوره میدهد، ترتیب مصاحبه با زنان و مردانی را میدهد که عمرشان را در عملیاتهای جاسوسی سپری کردهاند و زمینه ملاقات با رؤسای سازمان سیا را فراهم میآورد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان، زمینه فکری لازم در ارتباط با مسائل جاسوسی را به دست آورند.
سخنگوی سازمان سیا در این نشست گفت: «ما برای انتخاب نمایندهامان در هالیوود، گزینههای مناسب بسیار زیادی داشتیم ولی به عقیده ما، او همان کسی است که ما میخواهیم. باری سازمان سیا را از بالاترین تا پایینترین مقام میشناسد، با تفکرات حاکم بر این سازمان به اندازه کافی آشنایی دارد و در عین حال از انرژی و تیزبینی خارقالعادهای برخوردار است.»
دنی بایدرمن پوششی بر فعالیتهای محرمانه سیا در هالیوود
دنی بایدرمن، مشاور فنی سازمان سیا در هالیوود
نکته قابل توجهی که درباره دو مامور رسمی سازمان سیا در هالیوود وجود دارد، این است که در صورتی که نام هالیوود را در سایت رسمی سازمان سیا جستوجو کنید، به جای نام این دو، نام “دنی بایدرمن” نویسنده کتاب “دنیای خارقالعاده جاسوسی تخیلی” و مشاور فنی سازمان سیا در هالیوود به چشم میخورد.
بایدرمن که به اعتراف خودش از 10 سالگی دوست داشته که یک جاسوس باشد، تحت تعلیم سازمان سیا قرار میگیرید و از آن پس به عنوان مشاور و کارشناس به استخدام استودیوهای بزرگی چون برادران وارنر و “موسسه سینمایی آمریکا” در میآید و همچنین برای ساخت فیلم جیمزباند با کمپانی مترو گلدن مایر قرداد میبندد.
وظیفه بایدرمن نظارت بر فیلمهای جاسوسی و طراحی ابزارهای جاسوسی پیچیده در فیلمهایی از این دست است تا هر چه واقعیتر و جذابتر به نظر برسد.
سانسور در هالیوود
هر فیلمسازی که برای ساخت فیلمش نیاز به تسهیلات داشته باشد بالاخص در عرصه نظامی، باید تن به نظارت مستقیم پنتاگون و سازمان سیا بدهد و در این میان شاید نیاز به بازنویسی چندباره یک فیلمنامه باشد. (کتاب “سیا در هالیوود” نوشته “تریشیا جنکینز”)
روزنامه گاردین به نقل از “باب بائر” یکی از ماموران سابق سیا مینویسد: همه این مردمی که استودیوها را مدیریت میکنند، به واشنگتن میآیند و با سناتورها سر و کله میزنند، با رؤسای سیا و هر آنکه مقامی دارد گفتوگو میکنند و چانهها میزنند.
روزنامه گاردین گواه این ادعا را “لوئیگی لوراسچی”، رئیس موسسه سانسور داخلی و خارجی کمپانی پارامونت در اوایل دهه 50 میلادی میداند، که چندی پیش ماهیت او به عنوان یکی از ماموران مخفی سازمان سیا در رسانهها برملا شد.
تریشیا جنکینز نیز در قسمتی از کتاب خود تحت عنوان سیا در هالیوود، به این مسئله میپردازد که سازمان سیا از همکاری با هالیوود چه میخواهد؟
او در جواب به این سوال اینگونه مینویسد: سازمان سیا به دنبال سه چیز است:
1. رسیدن به اهداف دورهای (که با توجه به اتفاقات هر دوره تغییر میکنند)
2. احیای دوباره چهره مخدوش خود پس از جنگ سرد و بالاخص حادثه 11 سپتامبر
3. چهرهای از خود ارائه دهد که اولا در همه زمان در همه جا حاضر است، ثانیا حضور او همراه با قدرتی مطلق و شکستناپذیر است.
فیلمهایی که قربانی فشارهای پنتاگون شدند
در کنار خواسته سازمان سیا از هالیوود، پنتاگون نیز از این صنعت سینمایی خواستههایی دارد که عمدهترین آن ارائه چهرهای با اقتدار، حرفهای و شکستناپذیر از ارتش آمریکاست و البته برای رسیدن به این خواسته خود گاهی فیلمسازان و فیلمنامهنویسان را تا اندازه زیادی تحت فشار قرار میدهد تا آنجا که به گفته کتاب “عملیات هالیوود” فیلمهای زیادی در این میان بودهاند که قربانی خواسته پنتاگون شدهاند ولی در این میان میتوان به دو فیلم “روز استقلال” ساخته “رونالد امریچ” محصول سال 1996 میلادی و “جی.آی.جین” به کارگردانی ریدلی اسکات در سال 1997 میلادی و با حضور “دمی مور” اشاره کرد.
روزنامه گاردین نیز در گزارشی تحت عنوان پیشنهادی که آنها نمیتوانند رد کنند، این مطلب را تایید کرده است و مینویسد: پنتاگون برای دهههای متمادی به هالیوود مشاوره میدهد و تجهیزات نظامی در اختیار آنها قرار میدهد، ولی در ازای این تسهیلات از هالیوودیها میخواهد که نیروهای ارتش آمریکا را آنگونه که آنها میخواهند، تصویر کنند.
آنچنانکه به گفته این روزنامه در فیلم سقوط شاهین سیاه به کارگردانی ریدلی اسکات که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده، شخصیت اصلی فیلم که یک سرباز آمریکایی، شخصی بیاخلاق و متجاوز نیز هست ولی به دستور وزارت دفاع، این مسئله سانسور میشود.
کتابهایی که در ارتباط با تاثیر سازمان سیا و پنتاگون در هالیوود، نوشته شده است
کتاب “هالیوود و سازمان سیا” (سینما؛ دفاع، ویرانی) (رسانه، جنگ و امنیت)
این کتاب نوشته مشترک “الیویر بود بارت”،”دیوید هرارا” و “جیم بائومان” است که 5 آوریل 2011 منتشر شده است.
این کتاب فیلمهایی که طی 5 دهه اخیر ساخته شده است را از چهار نقطه نظر زیر بررسی کرده است:
1. تا چه حد این فیلمها به صورت آشکار سیاسی هستند؟
2. تا چه حد این فیلمها مورد قبول سازمان سیا هستند یا خیر؟
3. جهتگیری نسبی این فیلمها نسبت به موضوع جاسوسی.
4. برجستگی نسبی سازمان سیا در این فیلمها.
“دیوید ال راب”، روزنامهنگار مشهور آمریکا در این کتاب که آوریل 2004 منتشر شده است، نقش سیاست، پنتاگون و سازمان سیا بر ساخت یک فیلم را بررسی کرده است.
ال راب، هدف خود از نوشتن این کتاب را اینگونه عنوان میکند: میخواهم مخاطبان بدانند که آنچه که در سینما به روی پرده میبینند، تنها آن چیزی نیست که کارگردان فیلم میخواسته است.
این کتاب 26 جولای 2011 منتشر شده، “گادفرد” در این کتاب به بررسی شبکهای از ماموران ویژه سازمان سیا میپردازد که به عنوان بازیگر، پاپاراتزی و… وارد سینمای هالیوود میشوند و کارشان نظارت بر پروژههای سینمایی است.
این کتاب 1 مارس 2012 به وسیله تریشیا جنکینز منتشر شده است.
در توضیح این کتاب آمده است: تصور شما درباره سازمان سیا چیست؟ سازمانی که نمیتواند از جاسوسان خود محافظت کند؟ سازمانی خشن و بیرحم که کارش سازماندهی عملیاتهای محرمانه و ترورهاست؟ تماشاچیان باهوش سینما و تلویزیون به خوبی میدانند که این تصورات نسبت به سازمان سیا نه تنها وجود ندارد بلکه مخصوصا طی سالهای اخیر تصویر بسیار مثبتی از این سازمان و کارکنانش در فیلمها به تصویر کشیده شده است.
البته حقیقتی که تنها تعداد بسیار کمی درباره آن میدانند این است که سازمان سیا چه تاثیر فعالی در شکل گیری محتوای فیلمها در سینما و تلویزیون دارد.
این کتاب فیلمهای بسیاری از جمله کمپانی جاسوسها، سریانا، چوپان خوب، استخدام، دشمن حکومت و مجموعه همه ترسها را فیلمهایی میداند که به سفارش مستقیم سازمان سیا ساخته شدهاند.
پنتاگون و نفوذ بر هالیوود در ازای ارائه تسلیحات!
امروزه تقریبا تمام سازمانهای دولتی مهم آمریکا از افبیآی گرفته تا ناسا و سرویس مخفی دارای دفاتر رابط در هالیوود هستند. تعداد کمی از این سازمانها دارای ابزار کافی برای مبادلات دوطرفه با هالیوود هستند و بنابراین از نفوذ محدودی در این غول سرگرمی جهان برخوردارند. اما وزارت دفاع از این قاعده کاملا مستثنی بوده است. پنتاگون در ازای ارائه مشاوره، نفرات و نیز تجهیزات نطامی به مانند ناوهای هواپیمابر و هلیکوپتر به صورت مداوم برای تغییر سناریوهای فیلمها اعمال نفوذ کرده است.
برخی از انبوه فیلمهایی که پنتاگون محتوای آنها را تغییر داد.
“هواپیمای رئیسجمهور”، “تصمیم اجرایی”، دروغهای حقیقی” و “اسلحه برتر”
نمونههایی از این دخالتها عبارتند از تغییر هویت شخصیت قهرمان فیلم “سقوط شاهین سیاه” (2001)، وی فردی متهم به تجاوز جنسی به کودکان بود؛ حذف لطیفهای در مورد شکست در ویتنام از فیلم جیمز باند با عنوان “فردا هرگز نمیمیرد” (1997) و یا حذف تصاویر سربازان آمریکایی که دندانهای طلا را از دهان سربازان کشته شده ژاپنی بیرون میکشیدند در فیلم “رمزگویان” (2002).
“سقوط شاهین سیاه”، “فردا هرگز نمیمیرد” و “رمزگویان” جزو فیلمهایی بودند که پنتاگون محتوای آنها را تغییر داد تا از ارائه چهره حقیقی ارتش آمریکا جلوگیری نماید.
نمونههای دخالت پنتاگون در صنعت فیلمسازی آمریکا برای ارائه چهرهای مطلوب از ارتش آمریکا شامل لیستی طولانی است. برخی دیگر از این نوع فیلمها عبارتند از: “اسلحه برتر” (1986)، “دروغهای حقیقی” (1994)، “تصمیم اجرایی” (1996)، “هواپیمای رئیسجمهور” (1997)، “مجموع تمام ترسها” (2002)، “ترنسفورمرز” (2007)، “مرد آهنی” (2008) و همچنین سریالهای تلویزیونی به مانند “جیایجی” (2005-1995).
تعداد دیگری از فیلمهایی که به دستور مقامات وزارت دفاع آمریکا مورد جرح و تعدیدل قرار گرفتند
“ترنسفورمرز”، “جیایجی”، “مرد آهنی” و “مجموع تمام ترسها”
ورود رسمی سازمان سیا به صنعت فیلمسازی
اگرچه این فعالیتها مشکوک بوده و تا حدودی به صورت مخفیانه انجام میگرفتند اما حداقل در حوزه عمومی رخ میدادند. اما در مورد دخالتهای سازمان سیا در هالیوود نمیتوان چنین نظری داد. این سازمان در دهه 1990 بود که به صورت رسمی دخالت در فیلمنامههای هالیوود را تأیید نمود. در سال 1996 بود که سازمان سیا با تأسیس دفتری به نام “دفتر رابط رسانهای” به فعالیتهای خود جنبه رسمی بخشید. این دفتر متعاقب انتشار “گزارش کارگروه ویژه در مورد شفافیت بیشتر سیا” (1991)” تأسیس گردید. نکته جالب توجه اینجاست که تمام فعالیتهای این گروه در راستای ارزیابی شفافیت سازمان سیا به صورت سری انجام میگرفت. اما فعالیتهای رسانهای سیا سابقهای بسیاری طولانیتر داشته است. در ادامه برخی از دخالتهای اولیه سازمان سیا در دوران جنگ سرد تشریح میگردد.
“عملیات پرنده مقلد”، برنامه مخفی سازمان سیا برای کنترل رسانهها در دوران جنگ سرد
“عملیات پرنده مقلد” یکی از برنامههای سری سازمان سیا برای نفوذ و اثرگذاری بر رسانهها بود. نامههای کشف شده در کتابخانه ریاستجمهوری آیزنهاور از شخصی به نام لوئیجی جی. لوراچی (Luigi G. Luraschi)، مدیر شرکت فیلمسازی پارامونت و کارمند هیأت استراتژی روانی سیا، نشان می دهند که چگونه در روزهای ابتدایی جنگ سرد سازمان سیا توانسته بود بر خلاف ادعاهایی که دارد در صنعت فیلمسازی آمریکا نفوذ نماید.
نامههای لوراچی از مدیران ارشد شرکت پارامونت در دهه 1950 نشان از نفوذ درازمدت سازمان سیا در هالیوود دارند.
برای مثال، لوراچی در نامههای خود بدین موارد اشاره دارد که با کارگردانان فیلمهایی چون “شراب قرمز” (1953) و یا یکی از فیلمهای جری لوئیس به نام “کدی” (1953) به توافق رسیده تا صحنههایی خوشایند از آمریکا ترسیم نمایند. در یکی دیگر از موارد، سیا موفق شد بخشی از فیلم “نوک پیکان” (1953) را حذف نماید. در این صحنه نحوه برخورد آمریکاییها با سرخپوستان آپاچی مورد انتقاد قرار میگرفت و رویدادی نشان داده میشد که طی آن یک قبیله سرخپوست توسط ارتش آمریکا مجبور به ترک زندگی خود میشدند.
فیلمهای “نوک پیکان”، “کدی” و “شراب قرمز” جزو اولین فیلمهای دوران جنگ سرد بود
که به درخواست سیا تغییراتی در آنها ایجاد گردید
این تغییرات عمدتا به منظور مبارزه با تبلیغات شوروی انجام میگرفت که سعی داشت از سابقه سیاه آمریکا در مسائل نژادی استفاده تبلیغاتی ببرد. البته این اقدامات تنها جنبه دفاعی نداشتند. در سال 1950 سازمان سیا در کنار دیگر سازمانهای مخفی به مانند “دفتر هماهنگسازی خطمشی” (OPC) و با کمک “دفتر رابط رسانهای” حقوق مربوط به کارتون “مزرعه حیوانات جورج اورل” (1954) را خریداری نمود. تغییراتی ضد شوروی در این انیمیشن انجام گرفت تا نیات سرمایهگذاران پنهانی آن برآورده شوند.
فیلمهای “مزرعه حیوانات”، “1984” و “آمریکایی ساکت” جزو اولین فعالیتهای سیا در هالیوود بود
که به صورت مستقیم شوروی کمونیستی را نشانه رفته بودند
به هیمن ترتیب، تولید فیلم “1984” (1956) زیر نظر “کمیته آرادی فرهنگی آمریکا” انجام گرفت که یکی از سازمانهای تابعه سیا است. نکات کلیدی در این فیلم به نحوی تغییر یافتند تا چهرهای نامطلوب از شوروی ارائه نمایند. همچنین دستکاری نسخه سال 1958 فیلم “آمریکایی ساکت” توسط سیا به حدی بود که گراهام گرین (Graham Greene) نویسنده کتاب این فیلم، از آن برائت جست.
سیا و هالیوود پس از 11 سپتامبر
با توجه به سابقه نیم قرنی سازمان سیا در امور رسانهای جای تعجبی ندارد که این سازمان در برخی از فیلمها و سریالهای پرطرفدار سالهای اخیر نیز دخیل بوده است. سریال “سازمان” (The Agen)، مجموعه تلویزیونی شبکه سیبیاس که از سال 2001 شروع به پخش نمود توسط بازل باز (BazzelBaz) مأمور سابق سیا نوشته شده بود. در این سریال برخی دیگر از عوامل سازمان سیا نیز به عنوان مشاور شرکت داشتند.
“سازمان” (2003-2001) یکی از سریالهای تلویزیونی هالییود که عوامل سیا در تولید آن نقش مستقیم داشتند
و نیز فیلم “جاسوسبازی” (2001) که تداعیگر توانایی برتر مأمورین سیا است.
(مایکل فراست بکنر کارگردان فیلم اول و نویسنده دومی میباشد)
در این سریال فعالیتهای جاسوسین آمریکایی در جنگ با تروریستهای عرب، روس، آلمانی و عراقی به شیوهای اغراقآمیز و قهرمانانه به تصویر کشیده شده بود. در یکی از قسمتها یکی از مأمورین سیا جان فیدل کاسترو را نجات میدهد. این در حالی است که سازمان سیا تاکنون چندین عملیات ناموفق برای ترور وی را هدایت نموده است.
از دیگر فیلمها میتوان به داستان تلویزیونی “در شرکت جاسوسها” محصول سال 1999 اشاره نمود. تام برگنر (Tom Berenger) بازیگر اصلی این فیلم نقش یک مأمور سازمان سیا را ایفاء مینمود که به محل مأموریتش بازمیگردد تا یکی از جاسوسین دیگر سیا را که در کره شمالی دستگیر شده رها نماید. سازمان سیا تمام توان خود را برای حمایت از این فیلم به کار گرفت و به نوشته وب سایت این فیلم حتی 50 نفر از مأمورین خود را برای کمک در اختیار عوامل فیلم قرار داد. این فیلم با امتیاز 5/1 در وبسایت IMDB از اقبال چندانی برخوردار نشد.
فیلم “در شرکت جاسوسها” یکی از محبوبترین فیلم ها
نزد سازمان سیا بود که البته مورد استقبال تماشاگران قرار نگرفت
از جمله چهرههای محبوب در سازمان سیا نیز میتوان به تام کلانسی (Tom Clancy) نویسنده رمانهای جاسوسی اشاره نمود. وی به خاطر نوشتن رمان فیلمهایی چون “شکار اکتبر قرمز” (1990) و “بازیهای میهنپرستانه” (1992) بارها به سازمان سیا دعوت شده است. از دیگر فیلمهای اخیر میتوان به “مجموع تمام ترسها” (2002) اشاره نمود که در آن مأمورین سازمان سیا در حال ردگیری تروریستهایی هستند که سعی در ایجاد یک انفجار هستهای در آمریکا دارند.
فیلمهایی که از نظر سیا مطلوب قلمداد میگردند، با بهرهگیری از بازیگرانی معروف
چون مورگان فریمن، بن افلک، هریسون فورد و شان کانری
(“مجموع تمام ترسها”، “بازیهای میهنپرستانه”، “شکار اکتبر قرمز”)
البته برخی فیلمها نیز وجود دارند که شاید در نظر اول چنین به نظر برسد که نگاهی انتقادی به سازمان سیا دارند. یکی از این دست موارد مجموعه چهارگانه “هویت بورن” است که قسمت چهارم آن در همین ماه منتشر گریدد. داستان فیلم روایت یک مأمور سابق سازمان سیا است که اکنون در پی حوادثی حافظه خود را از دست داده و افرادی نیز درصدد قتل وی هستند و او تلاش بیامانی را برای بازیابی هویت از دست رفته خویش آغاز میکند. اگرچه در این فیلم برخی افراد سازمان سیا فاسد معرفی میشوند اما نکته مهمتر قدرت مبالغهآمیز سازمان سیا است. این سازمان دارای برترین تکنولوژیها است که میتوانند هر کسی را در هرکجای دنیا ردگیری نمایند و یا در هر شهری دست به عملیات بزنند. جیسون بورن، با بازی مت دیمون، نیز یک مأمور همه فن حریف و یک ماشین کشتار است که تقریبا هیچ نیرویی نمیتواند جلودار وی گردد. بدین ترتیب سیا به مثابه سازمانی فوقانسانی و بسیار پیشرفته ترسیم میگردد که البته تنها افراد ترتیب شده توسط خود سازمان یارای مقاومت در برابر آن را دارند.
چهارگانه “هویت بورن”؛ اغراقی بزرگ در مورد توانایی سازمان سیا و مأمورین آن
از راست به چپ: “میراث بورن”، “بورن نهایی”، “برتری بورن” و “هویت بورن”
از کمونیستهای دیروز تا اعراب امروز
البته تعداد این فیلمها چنان زیاد است که شاید حتی مجالی برای ذکر اسامی آنها در این گزارش وجود نداشته باشد. اما نکتهای مشترک در تمام این فیلمهایی که از دهه 50 میلادی تا کنون در حال تولید و نمایش هستند وجود دارد: ترسیم چهره آمریکا به عنوان کشوری آزاد، قدرتمند و مرفه با برخورداری از سازمان های نظامی و جاسوسی بسیار قوی و ارائه چهرهای خشن، نامعتدل، نامعقول و افراطی از دشمنان خیالی و واقعی این کشور که به اقتضای زمان ساخت فیلم میتوانند از کمونیستهای شوروی تا تروریستهای آلمانی، عرب و یا ژنرالهای چشم بادامی چینی و کرهای تغییر یابند.
“جنگ چارلی ویلسون”، “یک مشت دروغ” و “سیریانا”؛
فیلمهایی که در سالیان اخیر و با همکاری سازمان سیا ساخته شدهاند.
در فیلم “جنگ چارلی ویلسون” (2007) یک نماینده کنگره آمریکا و نیز تیم نخبهای از سازمان سیا با همکاری یکدیگر کمکهای آمریکا را به سوی مجاهدین افغانستانی سرازیر میکنند تا در جنگ با شوروی به پیروزی دست یابند. در فیلم سیریانا نیز یک مأمور سازمان سیا با بازی “جرج کلونی” در تهران دو دلال اسلحه ایرانی را به قتل میرساند!
ایران، هدف جدید مأمورین سازمان سیا
در سالهای اخیر موضوع ایران تبدیل به یکی از تمهای رایج در سینمای جاسوسی هالیوود شده است. سریال “میهن” (Homeland) که از پخش آن از سال پیش آغاز شده و هماینک فصل دوم آن پخش میگردد یکی از این موارد است. فصل جدید سریال میهن به حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران پرداخت و اهانت به قرآن را به نمایش گذاشت. در این میان سازمان سیا و مأمورین آن سعی دارند تروریستهای سلفی و حزبالله را که در اتحاد با یکدیگر (!) سعی دارند دست به حمله تروریستی در آمریکا بزنند را از این کار بازدارند.
سریال “میهن” و فیلم سینمایی “آرگو” که جزو جدیدترین تولیدات هالیوود در مورد فعالیتهای سازمان سیا هستند
و البته موضوع ایران یکی از محورهای کلیدی این دو اثر است
یکی دیگر از محصولات هالیوودی که در سال جاری وارد بازار شد فیلم سینمایی “آرگو” (Argo) به کارگردانی بن افلک بازیگر و کارگردان آمریکایی است. در این فیلم که آمیزهای از تخیل و واقعیت است یک تیم مأمورین سیا در قالب یک گروه فیلمسازی وارد ایران میشوند تا 6 نفر از دیپلماتهای آمریکایی را که در سفارت کانادا پنهان شدهاند به آمریکا منتقل نمایند. این فیلم تاکنون نتوانسته است انتظارات تجاری سرمایهگذاران خود را فراهم نماید.
آرگو؛ فیلمی تبلیغاتی و ضعیف
زمانی که در نوامبر 1979 جهان به ساختمان تسخیر شده سفارت ایالات متحده در تهران و وضعیت گروگانها خیره شده بود، کاخ سفید همزمان با بحران دیگری نیز دست و پنجه نرم میکرد. شش دیپلمات آمریکایی که خارج از ساختمان سفارت ایالات متحده در تهران بودند، توانستند مخفیانه به سفارت کانادا پناه ببرند و به دنبال راهی برای خروج امن از ایران باشند.
در نهایت با همکاری سفارت کانادا و سازمان سیا، در تاریخ ۲۸ ژانویه ۱۹۸۰ شش دیپلمات فراری پس از صدور گذرنامه و گواهینامه رانندگی کانادایی جعلی، با هویت مبدل فیلمساز از فرودگاه مهرآباد تهران به سوی فرانکفورت پرواز کردند.
سازمان سیا به بهانه ساخت فیلم سینمایی «آرگو» که به تهیهکنندگی «جورج کلونی» و کارگردانی «بن افلک» اکران شده و داستان فرار دیپلماتها از ایران را روایت میکند، «تونی مندز»، چهره واقعی طراح و مجری اصلی عملیات فرار شش دیپلمات آمریکایی از ایران را مقابل دوربین تلویزیونی معرفی کرده است. او متخصص برنامههای فرار شناخته میشود و از ۵۰ مامور برجسته سیا به شمار میآید. تونی مندز در نوشتن فیلمنامه آرگو همکاری نزدیکی با تیم نویسندگان داشته است.
منبع:مشرق