خلیفة الله، همان انسان کامل است که از گزند هر گونه زوال، مصون است. اهمیت پرورش روحی به گونهای است که مدینه فاضله، به مثابه جسم است و خلیفة الله به مثابه روح آن و مدینه فاضله را انسان کامل تأسیس میکند (همان: ص 336).
چکیده
در آموزههای اسلام و آرای مسلمانان، مباحث متعددی در ارتباط با نظام اسلامی مطلوب یا همان مدینه فاضله وجود دارد که در این راستا میتوان ابعاد پیشرفت نظام اسلامی ایران با چشمانداز الگوی مدینه فاضله مهدوی را بررسی کرد. آیت الله جوادی آملی، پیشرفت نظام اسلامی را مبتنی بر نقش محوری رهبر آن میداند که در عصر غیبت، ولایت فقیه و در عصر ظهور، امامت انسان کامل یعنی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به آن مشروعیت میبخشد.
همچنین نقش مدیران و شاخصههای مدیریتی آنها در رسیدن به رشد و پیشرفت کشور با توجه به الگوی مدینه فاضله مهم است.از نظر آیت الله جوادی آملی، اسلام در حوزههای فرهنگی، اقتصادی و حقوقی، دارای آموزههای روشنگرانه و سازندهای برای تکامل و پیشرفت نظام اسلامی به واسطه الگوی مدینه فاضله است.
مقدمه
آیت الله جوادی آملی، مفسر قرآن و از نظریه پردازان مبحث حکومت دینی و لوازم آن از منظر اسلام است. وی، پیشرفت و لوازم آن را از شؤون جامعه انسانی میداند، شؤونی که در دین، بدون حکم نیستند.
در این پژوهش، سعی شده است با بررسی دیدگاه این بزرگوار دربارة رشد و پیشرفت و ابعاد آن که عمدتاً با استناد به منابع اسلامی است، این سؤال بررسی شود که: «آیا رشد و پیشرفت درالگوی مدینه فاضله اسلامی، مفهوم و جایگاهی دارد یا نه؟» اگر جواب مثبت است، چگونه و در چه محورهایی قابل طرح است؟ در پاسخ به این سؤال، فرض کردیم با توجه به دیدگاه آیت الله جوادی آملی، در مدینه فاضله اسلامی، مفهوم رشد و پیشرفت، جایگاه معینی دارد و در شاخصههای فرهنگی، حقوقی و صنعتی مدینه فاضله، میتوان ویژگیها و ابعاد آن را بررسی کرد.
از نظر آیت الله جوادی آملی پیشرفت یا توسعه «فرایندی است که متضمن رشد مداوم در ابزار و روابط مادی و معنوی و بنیانهای اقتصادی ـ اجتماعی میباشد و انسان در این جریان میتواند به کمال برسد» (جوادی آملی، 1380: ص 213)؛ پس رشد در آموزههای اسلامی، جریانی پویا و مداوم و همه جانبه با هدف به کمال رسیدن انسان است.
برخی با انحراف از مسیر صحیح رشد، همّ و غمشان در پیشرفت و توسعه، رشد مالی به منظور رفاه طلبی، رشد مصرفی، رشد و توسعه شخصی به معنای زراندوزی بیشتر و بخل و… است؛ لذا رشد سرمایه داری اگر به منظور جمع مال و رفاه و راحت طلبی و فخرفروشی است، در این رده جای میگیرد: «کسانی که فقط به فکر توسعه شخصیاند، مسرفین، مترفین، مرفهین افرادی هستند که چون چهارپایان میخورند» (همان: ص219). اینگونه رفتارها به نام رشد و پیشرفت، مطرود است.
زمانی هم انسان برای رفع نیاز خود و جامعه تلاش میکند؛ ولی چون به منظور افزایش ثروت، حب مال و تکاثر نیست، این رشد، معنای کوثر میگیرد و مقبول است؛ برای نمونه: «توسعه اقتصادی به معنای افزایش سرمایه، بر اساس خودمحوری و تکاثر، مذموم و راه شیطان است؛ اما توسعه اقتصادی و داشتن کارخانجات و مزرعه و امکانات مادی به منظور رفع نیاز نیازمندان، محبوب و مطلوب دین است» (همان: ص 223). اهداف حقیقی و نحوه استفاده از این مواهب است که تمایز بین این دو مطلب (کوثر و تکاثر) را سبب میشود.
امامت و رهبری در مدینه فاضله
از نظر آیت الله جوادی آملی، انگیزه نهایی بعثت پیامبران، پیروزی دین خدا بر همة مکتبهای باطل و منسوخ است: (لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون) (توبه: 33 و صف: 9)، و مهمترین عامل تحقق چنین حکومتی نیز رهبری انسانهای کامل معصوم ـ به ویژه وجود مبارک حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ است (جوادی آملی، 1387: ص 94).
آیتا… جوادی آملی در توصیف این انسان کامل که خلیفه خداوند در زمین است(اشاره به سوره بقره:30)، میفرماید:
وجودی عنصری دارد که در عالم طبیعت است و جامعه در خدمت اویند و وجودی مثالی دارد که ملکوتیان در مشهد و محضر اویند و وجودی جبروتی دارد که عقول عالیه در خدمت اویند و یک وجود خلافت مطلق دارد که در مشهد و محضر مستخلف عنه خود، از همه مستور و غایب است (جوادی آملی، 1387: ص110).
این انسان کامل که رهبری مدینه فاضله مهدوی را دارد یعنی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، دارای دو ویژگی محوری است: 1. بعد علمی که رأی او بر قرآن عرضه میشود. 2. بعد عملی که هوای نفس و… را تابع هدایت قرار میدهد. (همان: ص111و112). رهبر با دو رسالت عمده و محوری، مدینه فاضله را تشکیل داده و پیشرفت و تکامل آن را مدیریت میکند: یکی رسالت حراست از وحی و اقامه معارف آن و دیگری رسالت حراست از سلامت عقل و بصیرت بشریت (رک: همان: ص251 ـ 253). وی از این دو مأموریت با عنوان نخستین سر فصلهای حکومت حق مهدوی و مبنای هندسه دولت کریمه یاد میکند (همان: ص254).
از سوی دیگر، الگوی نظام اسلامی ایران در عصر غیبت، مدینه فاضله مهدوی است و در این راستا، سلسله رهبری اسلام، اینگونه تبیین میشود: واجبات و محرمات مقطعی در زمان رسول الله، به دست خود حضرتش بوده است و در زمان معصومین علیهم السلام به دست توانای آنها و در زمان غیبت، به دست کسی که نایب ائمه معصومین هستند، خواهد بود (جوادی آملی، 1363: ص94).
این انقلاب اسلامی ایران، از جهات متعددی آینه انقلاب عظیم مهدوی میباشد:
1. این انقلابها هر دو نقطه عطف تاریخ میباشند که به تغییر کل جهان و نظام طاغوتی آن، منجر میشوند.
2. در هر دو این انقلابها قلبهای انسانها دگرگون میشود. این تحول قلوب، بر اساس کریمة «یهدون بامرنا (انبیا: 73)» در جهت هدایت انسانها است (جوادی آملی، 1387، ص 159و160).
در نظام اسلامی عصر غیبت نیز رهبری، نقش اساسی را ایفا میکند و اعتبار و مشروعیت همه ساختار و ارکان نظام به او است. آیت الله جوادی آملی درمفهوم و ضرورت این مطلب، معتقد است: آن که منوب عنه را نشناخت، به شناخت نایب راه نمییابد. امام معصوم، نایب رسول اکرم است و ولایت فقیه، عهده دار نیابت عام امام معصوم؛ پس آن که وحی و نبوت را نشناخت، امام شناس نمیشود و آن که امام شناس نشد، نیابت عام و ولایت فقیه را نخواهد شناخت و شخص فقیه نیز تابع فقاهت خواهد بود (همان: ص152).
از نظر وی:
فقیه جامع شرایط در زمینههای مختلف اجتماعی ـ چه در امور فرهنگی نظیر تعلیم و تربیت و تنظیم نظام آموزشی صالح، چه در امور اقتصادی مانند منابع طبیعی، جنگلها، معادن و دریاها و… چه در امور سیاسی داخلی و خارجی مانند روابط بین الملل و در زمینههای نظامی همانند دفاع در برابر مهاجمان و تجهیز نیروهای رزمی و در سایر امور لازم ـ به تطبیق قوانین اسلام و اجرای آن مبادرت میورزد (جوادی آملی، 1378: ص 244-242).
در همین راستا، ویژگیهای این دو نظام اسلامی در عصر ظهور و غیبت نیز با تفاوت درجات و توجه به اختصاصات آنها در مسیر هم میباشد و نظام مبتنی بر ولایت عام امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف چشم انداز نظام و مدینه فاضله مهدوی را در پیشرفت و تکامل و زمینه سازی ظهور، در نظر دارد: برخی از افراد در انقلاب و تحول عمیق عصر مهدویت که با محدودی از شاگردان و سربازان ویژه آن حضرت آغاز میگردد و سر انجام به تغییر نظام حاکم بر پهنه زمین خواهد انجامید، تشکیک روا میدارند و چنین تحول عظیمی را که به یاری گروهی به ظاهر اندک انجام میشود، بعید میدانند (جوادی آملی، 1387: ص58).
2. ویژگیهای مدیران مدینه فاضله
ابعاد رشد در نظام اسلامی را میتوان از زاویه تأثیر شاخصههای شخصیتی مدیران و نیز نوع مدیریت آنها در نظام اسلامی بررسی کرد. این بخش، به ابعاد انسانی و فردی مدیر یا کارگزار میپردازد. چه شاخصههایی برای یک فرد یا کارگزار سیاسی لازم است تا او را در مدیریت و رهبری و سازماندهی رشد نظام هدایت کند؟ این شاخصه، در سطوح مختلف کارگزاران و مدیران اجرایی و تصمیم گیری به طور کامل وجود خواهد داشت و هر چه مسؤولیت، بالاتر رود، عمق و تأکید و ضرورت آن شاخصهها بیشتر نمود مییابد؛ اما وجود آن برای همه کارگزاران نظام اسلامی لازم است:
تخصص و تعهد: این ویژگی، در رشد کمی و کیفی امور مؤثر است و فردی که تخصص و تعهد دارد، از انضباط و وجدان کاری برخوردار است. از طرفی جامعهای که کار را به کاردان نمیسپارد، همواره سیر نزولی خود را طی میکند، نه سیر پیشرفت و توسعه. و از سوی دیگر، تعهد در کار موجب میشود که شخص، متوجه نیاز جامعه باشد و از شغلهای کاذبی که در عینِ داشتن درآمدهای کلان شخصی، به پیکر اقتصادی جامعه خسارت وارد میکند، بپرهیزد. چه در بخش خصوصی و چه عمومی، مدیریت و سیاستهای نظام، باید با تعهد و تخصص سیاستگزار گره بخورد، تا پیشرفت به جای خسارت باشد.
اتقان در مسؤولیت: انجام هر مسؤولیتی بدون در نظر گرفتن ضوابط، جوانب و پیامدهای آن، نافرجام و بیحاصل است. به طور عموم در اسلام از کم کاری، خیانت و تزویر در کار، نیرنگ و پنهان کردن حقیقت به شدت نکوهش شده است (جوادی آملی، 1380: ص 163-157).
پایداری در مسؤولیت: شخص با استقامت، سختیهای موقت و محرومیتهای مقطعی را نادیده میگیرد و برای رسیدن به هدف، همه جانبه میکوشد. از قرآن کریم (اعراف: 85) استفاده میشود که استقامت، موجب تقویت و آرامش دل و وسعت رزق است.
اخلاص در کار: اخلاص، ضمن تقویت جنبة عبادی مسؤولیت، به آن، رنگ تقدس میبخشد و به منزله زینت و زیور عمل است.
انتخاب مسؤولیتی مناسب: اسلام، برخی شغلها را واجب، بعضی را حرام، بخشی را مستحب و برخی را مکروه میداند. خداوند متعال، کارهای شکوهمند و عالی را دوست دارد و کارهای پست را خوش ندارد.
اعمال تخصص در طلیعه کار: ممکن است فرد متخصص، مسؤولیتی بپذیرد؛ ولی در برخی بخشها، از توجه به تخصص خودش غفلت کند. لازم است هر کاری از ورودی، نقشه، معیار، الگو و اندازه بگذرد، تا به وسیلة تخصص، از افزایش بیجا یا کاهش بیمورد جلوگیری شود. امام علی علیه السلام فرمود: «نخست اندازه بگیر، آن گاه برش بده. ابتدا بیندیش، سپس بگو. اول روشن و آگاه شو، آنگاه کار کن» (آمدی، بیتا: ج4، ص56).
اینجا دو نکته به دست میآید: 1. تلاش در تولید و کوشش در عرضه کالاهای مورد نیاز جامعه، نه تلاش در مصرف؛ 2. قناعت در مصرف، نه قناعت در تولید، و عکس آن، یعنی تلاش در مصرف و قناعت در تولید، پسندیده نیست.
خلاقیت در کار و مسؤولیت: اصل کار و مسؤولیت، به منزله دمیدن روح هنر در کالبد طبیعت است، تا صنایع آدمیان، تبلوری از حیات هنر و تجلی زنده بودن و زنده شدن باشد.
دلپذیر بودن مسؤولیت: اصل هر چیز را روح ملکوتی آن تشکیل میدهد؛ لذا برای آن که کار و مسؤولیت کارگزاران، صبغه ملکوتی پیدا کند، لازم است دلپذیر و دلاویز بودن در ضمن آن مسؤولیت، ظهور یابد.
کار و مسؤولیت هدفمند: کار و شغلی به صورت هنر مدرن متبلور میشود که از بدعت، سهلانگاری، سست رفتاری و بیرونق بودن رهایی یابد و به سنت نوآوری بودن برسند. در این راستا باید: 1. کار و مسؤولیت برای هدف برین باشد. 2. هدف، معقول و مقبول جامعه انسانی باشد. 3. کارهای متنوع همانند اعضای یک پیکر زنده بالنده، مکمل هم باشند. 4. فرهنگ کار، جنبه دینی و مدنی خود را تفسیر و کارهای گوناگون نسبت به یکدیگر تبلور دهد، تا مکمل هم باشند و تمام نیازهای صادق جامعه بشری را به بهترین وضع برطرف کنند (همان).
ویژگیهای متولیان امور توسعه در نظام اسلامی و ساختار فکری و رفتاری آنها، در تصمیم گیری، اجرا و تکامل نظام، نقش اساسی دارد که توجه به نهادینه کردن آن، ضروری است. در مجموع، شاخصههای فردی (جامعه یا مسؤولان) در مدینه فاضله یا الگوی نظام اسلامی عبارتند از:
1. تخصص و تعهد، 2. اتقان و پایداری در مسؤولیت، 3. اخلاص در کار، 4. تناسب فرد با مسؤولیت، 5. خلاقیت، 6. نظم و محاسبهگری، 7. اصلاح و تحول به منظور پیشرفت، 8. هدفمند بودن.
آیت الله جوادی آملی در شرح ابعاد رشد در مدینه فاضله، موارد متعددی را برای تحقق آن در مدینه فاضله و نظام اسلام قابل ذکر میداند. چهار بعد اصلی که لازمه رشد نظام اسلامی هستند، عبارتند از: 1. رشد فرهنگی، 2. رشد اقتصادی، 3. رشد در فرایند صحیح صنعتی، 4. رشد حقوقی (داخلی و بین المللی).
در مباحث بعد به بیان دیدگاه این عالم محترم و تبیین آن در این موارد میپردازیم.
3. بررسی شاخصههای رشد فرهنگی در مدینه فاضله
در تعریفی فرهنگ، «شامل آداب و رسوم، اطلاعات، تخصصها، علم و هنر، زندگی خانوادگی و مذهب میباشد» (راد، 1382: ص 29). رشد فرهنگی، در واقع پیشرفت ضابطهمند فرهنگ، یعنی آداب و رسوم، پیشرفت اطلاعاتی، رشد تخصصها، پیشرفت علم و هنر و توسعه زندگی خانوادگی و نقش مذهب را شامل میشود.
از نظر آیت الله جوادی، زمامدار حکومت اسلامی درباره تأمین و توسعه علمی و فن آوری مسؤول است: (هوالذی بعث فی الأمیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و إن کانوا من قبل لفی ضلال مبین) (جمعه: 2).
در موضوع فرهنگ، دو نکته مهم مد نظر وی عبارتند از: 1. رشد علمی و به دنبال آن، رفع جهالت. 2. رشد اخلاقی و تزکیه نفس که به رفع ضلالت و گمراهی منجر میشود. اینجا رشد علوم را میتوان به معنای جامع آن در نظر گرفت:
رشد علوم تجربی: اسلام با ترغیب به علوم تجربی و ریاضی و… هم به ترتیب منطقی مباحث آن پرداخته و هم از اکتفای به آنها و اعتزاز به داشتن آنها و اعمال نابجای آنها ترهیب نموده است. آیت الله جوادی اصل تحریص اسلام به فراگیری این گونه از علوم را [به لحاظ روشنی] نیازمند به طرح نمیدانند؛ ولی بیان منطقی مسائل این علوم به این است که سبک متداول تبیین آنها به شرح سیر افقی اشیا و تفسیر غرضی اسرار طبیعی و ریاضی است (جوادی آملی، 1380: ص 183).
وی تبیین و شناخت رشد یافته علوم را با مثالی اینگونه مطرح میکند: مثلاً فلان موجود زمینی یا سپهری در گذشته دور چنین بوده است و هم اکنون نیز چنین است و پیش بینی میشود در آینده به فلان صورت در آید.
در این تفسیر، فقط به نظام داخلی امور طبیعی و ریاضی پرداخته میشود؛ لکن اسلام به غیر از اشاره کوتاه موضوعی به کیفیت ساختار درونی آنها به تبیین نظام فاعلی و نظام غایی آنها نیز همت میگمارد و با رمز گویای «هو الأول و الآخر» به مبدأ پیدایش اسرار جهان میپردازد و به مبدأ غایی و هدف آن، کاملاً عنایت میکند و علم تجربی و مانند آن را تفسیر صحیح کتاب تکوینی خدای سبحان دانسته و غفلت از آن را مایه ابتر بودن علوم میداند(همان: ص 183ـ 186).
تأکید زیاد این عالم بزرگوار به این که نقش نظام فاعلی و نظام غایی اگر در علوم تجربی غافل بماند، در واقع، علم ناقص است و اشاره وی به ابتر بودن آن، چیزی شبیه به عقب افتادگی علمی صاحبان چنین علوم و اطلاعاتی میباشد؛ لذا عقب ماندگی یا پیشرفت علمی از نظر وی، علاوه بر مسأله کمی علوم تجربی با تبیین و فهم آن علوم هم به گونهای که ذکر شد، مرتبط است و این، شامل تمام علوم تجربی میشود.[1]
رشد علوم عقلی: در این راستا نیز «تأملات عقلی بشر به تنهایی عقب ماندگی آن است و بایستی در کنار آنها، متوجه ارسال انبیا و انزال وحی بود» (همان، ص 186). در نتیجه، رشد عقلی زمانی در مسیر صحیح و تشخیص درست است که در کنار عقل، نسبت به کتاب و سنت، متوجه و متذکر باشد.
علم شهودی: از نظر آیت الله جوادی آملی، علم شهودی، همان تزکیه است و این دو جدای از هم نیستند: … برخی باید به زحمت، تعلیم خود را به تزکیه مرتبط کنند؛ یعنی بگویند: «خدا، قیامت و حسابی هست؛ لذا من باید پرهیز کنم»؛ ولی اگر کسی به علم شهودی رسید، علم او همان تزکیه است و تزکیه او همان تعلیم. چنین علمی مطلوب بوده و مقدور وارثان انبیا و اولیای الهی میباشد (جوادی آملی، 1384: ص 166).
در ارزش و جایگاه پیشرفت علمی و نقش کارگزاران آن، به نظر وی: هر دانشمندی که با دانش و تحقیق خود در رفع مشکل علمی جامعه میکوشد، یا پزشکی که بیماران را مداوا میکند، یا مهندسی که طرح فنی میریزد، یا دانش پژوهی که در راه دانش رنج میبرد، هر کدام از این کوششهای علمی و پژوهشهای تحقیقی، مصداق بارزی از مصادیق کارند؛ اما ارزش آنها یکسان نیست (جوادی آملی، 1380: ص 154).
از طرفی نوع کاربرد علوم پیشرفته نیز مهم است؛ چرا که باید منجر به «پرهیز از تباهی محیط زیست و عدم محروم کردن دیگران از حقوق خداداد شود» (همان).
هماهنگی علم و تزکیه و نقش آن در پیشرفت
معیار دیگری که وی در رشد فرهنگی تأکید دارد، بحث تزکیه است که راه رهایی از ضلالت میباشد. در فرهنگ جامعه و نظام اسلامی، انحرافات عملی و اخلاقی، راهکاری برای درمان دارد و آن، رشد و ترویج تهذیب روحی انسانهای آن است. به تبع آن، فرهنگی که از انحرافات رفتاری و اخلاقی در هر بعدی از زندگی فردی و اجتماعی به وسیله رشد و نهادینه کردن علم توأم با تزکیه، پیشگیری میکند، شاخصه فرهنگ مدینه فاضله و الگوی توسعه فرهنگی در نظام اسلامی است:
گاهی انسان عالم است و مواظب است که به علم خود عمل کند. او همیشه باید اهل محاسبه باشد، تا علم خود را به عمل برساند؛ اما یک وقت او علمی دارد که با تزکیه است؛ یعنی دو لفظ و دو مفهوم است و یک مصداق. این علم، رنجی ندارد. البته رسیدن به این جا سخت است؛ ولی از این پس، به آسانی کار خیر را انجام میدهد (جوادی آملی، 1384: ص 165).
توجه به هماهنگی علم و تزکیه در رشد فرهنگی جامعه اسلامی، مبحثی فراتر از همراهی علم و تزکیه است که در نظام اسلامی رشد یافته مورد توجه قرار میگیرد. شاید این مطلب را بتوان در چیزی که بسیار مورد تأکید ایشان و از اهداف اصلی حکومت اسلامی است نیز بررسی کرد که آن، راهنمایی انسان به سوی «خلیفة الله» شدن است:
خلیفة الله، همان انسان کامل است که از گزند هر گونه زوال، مصون است. اهمیت پرورش روحی به گونهای است که مدینه فاضله، به مثابه جسم است و خلیفة الله به مثابه روح آن و مدینه فاضله را انسان کامل تأسیس میکند (همان: ص 336).
از طرفی وی، اینگونه رشد فرهنگی را بر اساس حرکت فردی و اجتماعی انسانها با مدیریت و رهبری نظام اسلامی اصلی دانسته است که نورانی شدن جامعه انسانی را در پی دارد: هدف حکومت الهی، نورانی نمودن جامعه انسانی است. انسان نورانی، از گزند تیرگی هوی و آسیب تاریکی هوس مصون بوده و از دسیسه وسوسه و پند و مغالطه محفوظ خواهد بود (همان).
مفهوم نورانی کردن چیست؟ از نظر آیت الله جوادی «مردم نورانی، مردمی هستند که حق را بدانند و طبق دانسته و علم خویش- یعنی حق- عمل کنند… » (جوادی آملی، 1374: ص 364). نکته مهمی که اینجا مطرح میشود، مسأله پیروی از حق است که بیتوجهی به آن، سد راه علم و سبب زوال حق است: عدم پیروی از حق، انسان را دچار مشکلات فراوان علمی و عملی و مایه عبرت دیگران میکند و حق، همان است که از سوی خدای سبحان آمده است: (الحق من ربک فلا تکن من الممترین) (آل عمران: 60)و سر پیچی از آن، مانع کمال عقل است؛ بلکه سبب نقض و زوال آن میگردد (جوادی آملی، 1384: ص122).
ارتباط دقیق بین حق و مفهوم آن و در این راستا سنجش میزان صحت و سقم عقل انسان و جامعه، ما را ناگزیر میکند که در مفهوم نقص و کمال عقل و حقانیت ـ به خصوص در آنچه در علوم آکادمیک طرح شده است ـ به طور دقیقتر مروری بنماییم، تا به تمایزات عقلانیت و حقانیت در اندیشه فاضله اسلام که بر محوریت فرمان خدا است با دیگر مکاتب بشری واقف شویم. از نظر آیت الله جوادی آملی: «تجلی گاه اهداف نهایی (نورانی کردن) و اهداف میانی (عدالت در جامعه) مدینه فاضلهای است که افراد جامعه به یمن تمسک به دین، آن را ایجاد کرده و از وجودش بهره میبرند.»(جوادی آملی، 1381: ص26).
در نتیجه تلاش برای رسیدن به این اهداف فاضله، قسمت عمدة برنامه ریزی مرتبط با رشد فرهنگی نظامی اسلامی را به خود اختصاص میدهد. آثار و نمود تلاش در جهت توسعه علم، رهایی از جهل، رشد تزکیه و رهایی از ضلالت را میتوان در ابعاد مختلف فرهنگی در آداب و رسوم، تخصصها، هنر، زندگی خانوادگی، مذهب و… بررسی کرد. این شؤون مختلف فرهنگی، در اثر پیشرفت و نهادینه شدن دو اصل محوری مذکور در حوزه فرهنگ برای تعالی و سعادت انسانها تثبیت، تصحیح یا تکمیل خواهند شد.
در باب سیاستگزاری فرهنگی در مدینه فاضله میتوان موارد زیر را جمع بندی کرد:
الف. رشد علمی:
1. پیشرفت علوم تجربی که با تفسیر نظام فاعلی و غایی همراه باشد.
2. رشد علوم عقلی که همراه کتاب و سنت باشد.
3. در مدینه فاضله، علم مطلوب و رشد یافته، با تزکیه هماهنگ است.
ب. رشد بعد روحی و اخلاقی جامعه:
1. اهمیت رشد فضایل اخلاقی در مدینه فاضله ——— هدف مدینه فاضله
2. تشخیص حق از باطل و عمل به حق در مدینه فاضله ——— هدف مدینه فاضله
ادامه دارد