آموزه مهدویت،از جهت این که ریشه در ادیان بزرگ تاریخی دارد و در اسلام به شکل برجسته تبلور یافته است،الگوی بیبدیل در این زمینه میباشد. با جا انداختن این آموزه،حقوق بشردوستانه به شایستهترین شکل ممکن برآورده خواهد شد.
تأمین حقوق بشردوستانه در آموزه مهدویت
اکنون وقت آن رسیده که حقوق بشردوستانه بینالملل را بر آموزه مهدویت عرضه کرده و فرضیه پژوهش خود را اثبات نماییم. برای این منظور، در چند گفتار، بحث را دسته بندی و ارائه خواهیم کرد. در این نوشته، منظور از تأمین حقوق بشردوستانه در آموزه مهدویت، خصوص عصر غیبت یا هنگامه ظهور و پس از برپایی حکومت عدالت محور امام عصر علیه السلام نیست؛بلکه نگاه جامع در پرتو این تفکر مورد اهتمام میباشد.
گفتار اول: ناکامی حقوق بشردوستانه بینالملل
پیشتر روشن شد که حقوق بشردوستانه، در پی اثبات حق و باطل بودن جنگ نیست. رعایت این حقوق، دربارة دولی که معاهدات را امضا نکردهاند جنبة عرفی دارد و دربارة کشورهایی که قرارداد را امضا کردهاند، معاهدهای لازم الاجرا است.حقوق بشردوستانه، میکوشد در شرایط خاص جنگی، آلام بشری را کاهش داده و افراد غیر دخیل در اصل نزاع را یاری کند. افراد آسیب پذیر مانند زنان، اطفال، سالخوردگان، اموال و اماکن فرهنگی نیز مورد پشتیبانی قرار خواهند گرفت. اکنون سؤال این است که آیا بسنده کردن به همین میزان، موجب رفع انبوه مشکلات جهانی میشود؟
پاسخ، منفی است؛ چون مطالعات تاریخی و تجارب جهانی، حاکی از آن است که تلاشها در این راستا ثمره قابل توجهی نداشته و موجب کاهش چشمگیر معضلات بینالمللی نبوده است. این، حقیقتی است که نویسندگان مهد حقوق بشردوستانه[21] به آن اعتراف دارند و در نوشتههای آنان انعکاس یافته است. تئودور مرون[22] مینویسد:
همانطور که میدانیم، تصویب همه این اسناد، هنجارها و استانداردها به وضعیت نقض شدید حقوق بینالمللی بشر و هنجارهای بشردوستانه پایان نبخشیده است. حتی تأسیس غیر منتظرة دادگاه بینالمللی جرایم برای یوگسلاوی سابق و رواندا، به این تخلفات پایان نداده است. بدیهی است جامعه بینالمللی در یافتن راههای مؤثر برای حمایت از حقوق بشر ـ به ویژه در شرایط منازعات داخلی ـ موفق نبوده است.[23] این، حقیقتی است که روشن بوده و نیازمند استدلال نمیباشد؛ پس برای تأمین هرچه بهتر کلیه حقوق بشری، طرح راهبردی مؤثری لازم است، تا حقوق بشردوستانه هرچه کاملتر فراهم شود. آموزه مهدویت، در اینباره مناسبترین پیشنهاد میتواند باشد؛ بنابراین نباید این مواهب از جامعه بشری دریغشود.
گفتار دوم: حقوق بشردوستانه در عصر انتظار
در عصر انتظار موعود، دنیا شاهد جنگهای ویرانگر بوده و خواهد بود. حقوق بشردوستانه بینالمللی، براساس همین واقعیتها بنیانگذاری و تأسیس شده است. هر چند که در خود کنوانسیونها ذکر نشده است، این حقوق دو بخش دارد:«بخش عملی» که در زمان جنگ، باید از آن استفاده شود تا موجب امنیت و کاهش آلام ناشی از صحنه نبرد گردد.بخش دیگر آن، مربوط به زمان صلح است که تلاش میشود برای آگاهی از مقررات این حقوق در عرصه جهانی فعالیت شود. اکنون در قالب برگزاری همایش حقوق بشردوستانه، این هدف تعقیب شده و در کشورهای مختلف برای رساندن پیام آن، این روش به کارگرفته میشود.
در آموزه مهدویت، حفظ حقوق بشردوستانه در عصر انتظار به این صورت امکان پذیر است که مردم أصولاً به فکر جنگ نباشند و جنگ را کنار بگذارند؛ بنابراین وقتی جنگی در جهان نباشد حقوقی از کسی ضایع یا تباه نمیشود. روایات در این باره فراوان است. نعمانی روایاتی را ذکر میکند که به شیعه دستور میدهد (در عصر غیبت) بردبار باشد و در انتظار فرج بماند و در امر خداوند و تدبیر او، شتابزدگی نکند.
امام صادق علیه السلام فرمود: «زبانهای خود را نگه دارید و در خانههای خود بنشینید؛ چیزی دامنگیر خصوص شما نشود؛ بلکه همگانی باشد».[24] یعنی این یک فتنه جهانی است؛ ولی با خانه نشینی و عدم دخالت، میتوان از شر آن مصون ماند. باز حضرت صادق علیه السلام میفرماید: «هر کس که از بودن در شمار یاران امام قائم شادمان است، باید در انتظار باشد و با همین حال انتظار، به پرهیز و اخلاق نیکو رفتار کند».[25]
بنابراین با اشاعه و گسترش تفکر کنارهگیری از جنگ، میتوان به تأمین حقوق بشردوستانه در عصر انتظار کمک کرد. شاید به همین علت باشد که فقها، جهاد ابتدایی را در عصر انتظار واجب نمیدانند و جنگ را فقط در حد دفاع مجاز میشمارند.[26]البته مفهوم فرمایش امام علیه السلام این نیست که منزوی و گوشهگیر باشیم.
آنچه از مجموع آیات و روایات اسلامی و مفهوم واژة «انتظار» استفاده میشود، این است که انتظار، در همة ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، عامل رشد و اصلاح، مقاومت و پیشرفت، بیداری و بقای جامعه و بالآخره عامل حرکت، جنبش، دفاع از عقاید تاریخ ساز و انقلاب آفرین اسلامی بوده و بذر اصلی قیام جهانی حضرت مهدی علیه السلام در دوره انتظار کاشته خواهد شد.[27]
همان روشی که پیامبر صلی الله علیه و آله در عصر بعثت در پیش گرفت. آن حضرت، برابر تمام فشارها و ستمگریها مقاومت کرد و فقط به هدایت و دعوت مردم اهتمام ورزید و مقابل همة حرمت شکنیها، زجرها و شکنجهها صبر نمود.«خود اصل پرهیز و اجتناب، یکی از اصول زندگی سالم بشر است؛ مثلاً کلمه توحید، یعنی «لا إِلهَ إِلا اللَّه» مجموعاً نفیی و اثبات است. بدون نفی ما سوا الله، دم از توحید زدن ناممکن است».[28]
با این وصف، دیگر جای نگرانی نیست که دغدغه زیر پاگذاشتن حقوق بشردوستانه در این آموزه فکری ابراز شود و مردمان جهان از این تفکر هراسان گردند. البته امروزه برخی با تصورات نادرست و چه بسا مغرضانه از امام عصر علیه السلام تصویری خشن و غیر رأفت آمیز ترسیم مینمایند. از همین رو، نتایج پژوهش معارف مهدویت مهم است؛ چون ثمره آن، این توهمها را از اساس زایل میکند و برغلبه همه سویه جوانب انسانی مهر تأیید میزند.[29]
حال اگر بنا باشد ثمره تفکر مهدویت، آثار و نتایج آن مخصوص روزگار پایانی تاریخ باشد، طرح و بحث آن در روزگار کنونی موضوعیت نخواهد داشت و اگر مربوط به همة اعصار باشد، باید ثمره ارزشمندی داشته باشد، تا بتوان در جهت سازندگی از آن استفاده کرد؛ بنابراین بدیهی است که رعایت کرامت انسانها و حقوق بشردوستانه (مبتنی بر آیین توحیدی اسلام) تنها به امام عصر علیه السلام ختم نمیشود؛ بلکه یاران وی نیز عالم و عامل به این حقوق و مظهر آن در معاملات فردی و اجتماعی هستند؛ زیرا آنان، از خداوند و امامشان شناخت فراوان دارند و با آگاهی کامل، در میدان حق حضور خواهند یافت.[30]
گفتار سوم: روزگار قبل از ظهور امام مهدی علیه السلام
جنگی که به ملاحم و فتنههای آخر الزمان مربوط میگردد، عامل اجتماعی دارد و ناشی از ظهور حضرت مهدی علیه السلام نیست. جنگ و نا امنی آن دوره، برخاسته از فقر، خشک سالیهای متمادی، گسترش جمعیت و فقدان منابع خواهد بود.امیرالمؤمنین علیه السلام چنین پیش بینی کرده است: «در آینده، آتش جنگ میان شما افروخته میشود، و چنگ و دندان نشان میدهد و با پستانهایی پر شیر که مکیدن آن شیرین است؛ ولی پایانی تلخ و زهرآگین دارد، به سوی شما میآید».[31]
بر این اساس، میتوان گفت: اصل این واقعه، به عصر ظهور اختصاص ندارد. مگر ویرانی جنگهای اول و دوم جهانی کمتر از فتنه و آشوبهایی بود که در عصر ظهور ممکن است واقع شود؟ جنگ، همیشه و همه جا واقع میشود و خاصیت آن هم تخریب است. نقش آموزه مهدویت در این راستا، آن است که خود امیر المؤمنین علیه السلام در پایان همین خطبه توصیه میکند: «پس باید بر سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله باقی بمانید که برپا است، و بر آثار رسالت تکیه نمایید که آشکار است. به عهد نزدیکی که بستهاید، وفادار مانید که یادگار پیامبر، بر آن تکیه دارد».
از این فرمایشهای نورانی فهمیده میشود که اگر به اصول اسلامی و مقررات شرعی پایبند باشیم، از گزند حوادث مصون میمانیم. فلسفه انتظار، همین است که باید دین دار، دین مدار و دین محور بود و آموزه مهدویت، بر زیّ دینی تأکید دارد.مفهوم این جملات، آن است که با ایمان و حفظ اصول دین، امکان رهایی وجود دارد؛ به همین دلیل است که وقتی انسان، ناامید میشود و میبیند با وجود این همه پیشرفتهای فکری و علمی، روز به روز به فساد و تباهی کشیده میشود و اختراعات و اکتشافات حیرت انگیز نتوانسته انسان را از سردرگمی برهاند، بنا به فطرت ذاتی خود، متوجه درگاه خداوند بزرگ میشود و برای رفع ستم و بحرانهای روحی و معنوی خود از او کمک میجوید.[32]
پس حفظ حقوق بشردوستانه در این مقطع از تاریخ، به این وسیله است که مردم، راه دین داری و خدا پرستی را در پیش گیرند و با معارف دینی، خود را از آسیب روزگار نگهدارند.همینها اوصاف یاران مهدی علیه السلام در عصر ظهور است. ابن اعثم کوفی نقل میکند که امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: «نیکی باد برایت ای طالقان! خدا را در آنجا گنجهایی است که از طلا و نقره نیست؛ بلکه آن گنجها، مردان مؤمنی هستند که خدا را به خوبی شناختهاند. آنها در آخر الزمان از یاران مهدی خواهند بود».[33]پس، از نقش مثبت دین داری نباید غفلت کرد.
گفتار چهارم: هنگامه ظهور حضرت مهدی علیه السلام
اما هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام بالآخره این جنگ، قربانیهای خود را میگیرد، جو ناامنی و رعب را ایجاد کرده، انسانها را به چاره اندیشی وادار خواهد ساخت. در همین هنگامه است که ندای ملکوتی یا هاتف آسمانی، آواز سر خواهد داد و به زبان هر قوم، آمدن مهدی علیه السلام را مژده خواهد داد[34]؛ پس راه تأمین حقوق بشردوستانه به این صورت خواهد بود که فکر و عقل مردم خسته از آشوبها رشد یافته و دروازه حقیقت بر روی آنان گشایش یابد. مردم آن زمان، با بصیرتی که خواهند یافت، فوراً امام زمان خود را شناخته و به او ایمان میآورند. بدین سان، بخش قابل توجه مردم از شراره آتش جنگ نجات یافته و به جاده سعادت رهسپار میشوند.
شیخ مفید از حذیفه یمانی روایت کرده است که گفت: از پیغمبر صلی الله علیه و آله شنیدم میفرمود:هنگام آمدن قائم گویندهای از آسمان بانگ میزند: «ای مردم! زمان حکومت جباران به پایان رسیده و بهترین شخص امت محمد صل الله علیه و آله متولّی امر شده است. در مکه به وی ملحق شوید». آنگاه نجبا از مصر و ابدال از شام و دستههایی از مردم عراق که شبها را به عبادت مشغول و روزها همچون شیر میباشند و دلهایشان مانند پارههای آهن است، میآیند و بین رکن و مقام، با وی بیعت میکنند.[35] طریحی میگوید:
ابدال، گروهی از صالحین هستند که زمین از وجود آنان خالی نیست. وقتی یکی از آنان بمیرد، خداوند آن را به دیگری تبدیل میکند. و از قاموس نقل میکند که خداوند، به وسیله آنان، زمین را نگه میدارد، و آنها هفتاد نفرند که چهل نفرشان در شام و سی نفر در دیگر بلاد هستند. هیچ یک از آنان نمیمیرد مگر این که جای آنان، دیگری میآید.[36]و در کتاب الخرائج و الجرائح از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود: «هنگامی که قائم ظهور میکند، دست خود را روی سر مردم میگذارد و بدان وسیله عقول آنها جمع و افکارشان کامل میگردد». [37] پس با رشد فکری مردم خطری حقوق انسانی را تهدید نخواهد کرد و زندگی، سیر طبیعی خود را خواهد داشت.
گفتار پنجم: پس از فتح جهان
ممکن است برخی از تفکر مهدویت احساس خطر کنند و بگویند: این اندیشه در پیسیطرة جهانی است و وحدت اعتقادی را بر مردم جهان تحمیل مینماید، در نتیجه آزادی عقیده از جامعه جهانی رخت بربسته و حقوق بشری از این جهت مخدوش میگردد؛ چون در صورت مخالفت، با تیغ برّان مهدی مواجه شده و جان خود را دست خواهد داد که این نمونه دیگری از نادیده گرفته شدن حقوق بشردوستانه میباشد.
جواب این شبهه هم خیلی روشن است. وقتی عقل مردم جهان کامل شد، در رویارویی با دعوت مهدی آخر الزمان علیه السلام تسلیم شده و با رغبت یا میل باطنی پذیرای مکتب مهدویت و مجذوب آن میگردند. وقتی اقبال با اختیار و از روی طیب نفس باشد، دیگر تحمیلی نخواهد بود و این، بهترین خدمت برای نجات انسانها میباشد؛ اما تعداد اندک باقی مانده مجازات میشوند و کیفر آنان مطابق موازین حقوقی خواهد بود؛ به این دلیل که سرکوب گناه کاران در هر نظام، امری طبیعی بوده و هیچ نظامی عقیده مخرب باطل را در قلمرو خود تحمل نمیکند. در واقع، برخورد با آنان در راستای خدمت به جامعه صورت میگیرد، نه این که از روی ظلم و ستمگری باشد.
بنابراین اگر آموزه مهدویت به طور درست تبیین شود و تمام جوانب آن مورد تأمل قرار گیرد، بخشهای خاص آن، بزرگنمایی نشود و قسمتهای عمده آن به زبان روز بیان شود، نه تنها راهکاری در جهت تأمین حقوق بشردوستانه است که حتی احتمال روی آوری جهانی به اصل دین و مقبولیت آن فزونی خواهد یافت. و بشریت در پرتو آن، به آرامش خواهند رسید. به این علت که در این آموزه، هیچ موردی را نمییابیم که به فتنه انگیزی و کشتار بیگناهان دستور داده شده باشد و به مهدی یاوران سفارش کند که روحیه انتقام جویی، کینه توزی، ایجاد خشم و نفرت را در خود تقویت کنند. امام سجاد علیه السلام میفرماید:
ای ابا خالد! مردم زمان غیبت آن امام که معتقد به امامت و منتظر ظهور او هستند، از مردم هر زمانی برترند؛ زیرا خدای تعالی عقل و فهم و معرفتی به آنها عطا فرموده است که غیبت نزد آنان به منزله مشاهده است، و آنان را در آن زمان، مانند مجاهدان پیش روی رسول خدا صل الله علیه و آله که با شمشیر به جهاد برخاستهاند قرار داده است. آنان، مخلصان حقیقی و شیعیان راستین ما و داعیان به دین خدای تعالی در نهان و آشکارند.[38]
دعوت به دین، مکتب و آرمانهای عالی از ویژگیهای انسانی است. و همه طبق عقیدة خود هم این کار را انجام میدهند.مهم این است که ارشاد و هدایت در جهت صواب و مصونیت باشد، نهتفکر الحادی و گمراهی. بدین ترتیب در یک جمع بندی کلی تأمین حقوق بشردوستانه را در آموزه مهدویت میتوان چنین خلاصه کرد: با در پیش گرفتن رفتار و اخلاق نیکو و اجتناب از حضور در میدان آشوبها و انتظار فرج امام عصر علیه السلام، امکان تأمین حقوق بشردوستانه میسر خواهد بود.
در صورت باقی ماندن بر سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله، تکیه بر آموزههای دینی، وفاداری به تمام عهدها و حفظ اصول کلی شریعت، میتوان حافظ حقوق بشردوستانه هم بود.شناخت به موقع امام زمان، تسلیم و پذیرش دعوت منجی (که همزمان با رشد خرد جمعی بوده و دعوت، همراه با ندای هاتف غیبی است) موجب حفظ حقوق بشردوستانه میشود.اشتیاق شدید مردم به صلح و امنیت جهانی باعث میل باطنی آنان به پذیرش عقاید امام مهدی علیه السلام شده و در نهایت آزادی و اختیار صورت خواهد گرفت و بدینسان کرامت انسانی به شایستهترین شکل خود محقق میشود.
نتیجه
برای اثبات فرضیه پژوهش مبنی بر تأمین حقوق بشردوستانه در آموزه مهدویت نگاهی گذرا به حقوق بشردوستانه بینالمللی انداختیم. نتیجة این مطالعات نشان میدهد که حقوق بشردوستانه، به دنبال احساس نیاز شدید به استقرار صلح و کاهش آلام بشری که ناشی از وقوع منازعات میباشد، وارد عرصه حقوق بینالملل شد. کشورهای جهان، با مساعدت سازمان ملل، مقرراتی را در قالب چهار کنوانسیون و دو پروتکل برای این حقوق وضع کردهاند.
الزامات عرفی، معاهداتی و دادگاه کیفری بینالمللی، ضمانت اجرای این حقوق را عهده دار است. اهداف آموزشی آن، ضمن الزاماتی که برای کشورها در نظر گرفته شده، با برپایی همایشهایی تحت همین عنوان در کشورهای مختلف دنبال میشود؛ ولی تمام این راهکارها در حدی نبوده و نیست که توان حل معضلات کلان جهانی را داشته باشد؛ بنابراین، طرح عمیقتر میخواهد که با آموزههای راهبردی مناسب از پس این خاست جهانی برآید.
آموزه مهدویت، از جهت این که ریشه در ادیان بزرگ تاریخی دارد و در اسلام به شکل برجسته تبلور یافته است، الگوی بیبدیل در این زمینه میباشد. با جا انداختن این آموزه، حقوق بشردوستانه به شایستهترین شکل ممکن برآورده خواهد شد؛ به این دلیل که بخش اعظم آموزه مهدویت به دوره انتظار منجی مربوط میشود. بحرانهای جهانی که به جنگ میانجامد هم در این دوره واقع میشود.
طرح راهبردی آموزه مهدویت برای حفظ کرامت انسانی و حقوق بشردوستانه به تناسب مقاطع و برهههای زمانی، متفاوت خواهد بود. همانگونه که عرض شد، در عصر انتظار، با کنارهگیری از ورود به صحنههای نبرد التزام به رفتار و اخلاق نیکو، در آستانه ظهور و با حفظ سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و اصول شریعت اسلام در هنگامه ظهور، با پذیرش دعوت مهدی علیه السلام و پیوستن به سپاه منجی جهانی، میشود از زیانهای جنگ و وقوع فاجعه بزرگ جلوگیری کرد.
در توجیه روایاتی که ایجاد اخافه میکند و از قتلهای انبوه سخن میراند، میتوان گفت: اولاً: ممکن است به صدور قطعی آنان خدشه شود و ثانیاً: قطعی الدلاله هم نمیباشد. چه کسی میتواند صد در صد مطمئن باشد که حتماً موارد آنها محقق میگردد؟! زیرا دست کم چهار آیه قرآن کریم[39] به ظهور امام مهدی علیه السلام تفسیر شده و هیچ کدام، مفهوم آن روایات را تداعی نمیکند؛ پس با وجود این آیات، نمیتوان مطلقاً به مفهوم روایات تمسک کرده و صحنههای رعب آور برای پایان تاریخ ترسیم نمود.
پی نوشت:
[21]. یعنی کشورهای غربی که خود را مبتکر طرح و تأسیس حقوق بشردوستانه میدانند.(اگر این ادعا درست باشد، دول غرب مهد حقوق بشردوستانه است و الا صرف ادعا خواهد بود).
[22]. Theodor Meron.
[23]. تئودور مرون، ترجمه: سلاله حبیبی امین، حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه، تهران، گرایش، 1382ش، ص 151.
[24]. «کُفُّوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ الْزَمُوا بُیُوتَکُمْ فَإِنَّهُ لا یُصِیبُکُمْ أَمْرٌ تُخَصُّونَ بِهِ أَبَداً وَ یُصِیبُ الْعَامَّةَ»؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، پیشین، باب11، ح 7، ص197.
[25]. «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الأَخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر»؛ همان، باب 11، ح 16، ص 200.
[26]. شیخ طوسی مینویسد:« و متى لم یکن الإمام ظاهرا، و لا من نصبه الإمام حاضرا، لم یجز مجاهدة العدوّ». «و تا هنگامی که امام علیه السلام ظاهر نباشد و کسی که منصوب امام علیه السلام است حاضر نباشد جهاد ابتدایی و جایز نیست»، ابو جعفر محمد بن حسن طوسی، النهایة، بیروت، دارالکتاب العربی، دوم، 1400ق، ص 290.
[27]. حسین عبدی پور، نقش اجتماعی انتظار، قم، بوستان کتاب، دوم، 1386ش، ص17.
[28]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج16، تهران، صدرا، چهارم 1380ش، ص503.
[29]. بهرام اخوان کاظمی، نگرشهایی نو بهآموزه مهدویت، قم، آینده روشن، 1387ش، ص22.
[30]. همان، ص 43.
[31]. «حَتَّی تَقُومَ الْحَرْبُ بِکُمْ عَلَی سَاقٍ بَادِیاً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا»؛ سید رضى، نهج البلاغة، قم، هجرت، 1414ق، خ 138، ص 195.
[32]. محمد مهدی کریمینیا، همزیستی مسالمت آمیز در اسلام و حقوق بینالملل، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1383ش، ص 343.
[33]. «وَیْحاً لَکَ یا طالَقَانُ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا کُنُوزاً لَیْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لا فِضَّةٍ وَ لَکِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَنْصَارُ الْمَهْدِیِّ فِی آخِرِ الزَّمَان»؛ أحمد بن اعثم کوفى، الفتوح، بیروت، دارالاضواء، 1411ق، ج 2، ص 320.
[34]. «عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ% قَالَ: یُنَادِی مُنَادٍ بِاسْمِ الْقَائِمِ% قُلْتُ: خَاصٌّ أَوْ عَامٌّ؟ قَالَ: عَامٌّ یَسْمَعُ کُلُّ قَوْمٍ بِلِسَانِهِمْ»؛ «در کمال الدین از زراره روایت شده که امام صادق علیه السلام فرمود: موقع ظهور صدا زنندهای قائم علیه السلام را به اسم نام میبرد. پرسیدم: این صدا برای افراد خاصی است یا عمومی است؟! فرمود: عمومی است و هر ملتی به زبان خود آن را میشنوند». علامه مجلسى،بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق، ج 25، ح 35، ص 205.
[35]. «إِذَا کَانَ عِنْدَ خُرُوجِ الْقَائِمِ یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَیُّهَا النَّاسُ قُطِعَ عَنْکُمْ مُدَّةُ الْجَبَّارِینَ وَ وَلِیَ الأَمْرَ خَیْرُ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ فَالْحَقُوا بِمَکَّةَ فَیَخْرُجُ النُّجَبَاءُ مِنْ مِصْرَ وَ الأَبْدَالُ مِنَ الشَّامِ وَ عَصَائِبُ الْعِرَاقِ رُهْبَانٌ بِاللَّیْلِ لُیُوثٌ بِالنَّهَارِ کَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ فَیُبَایِعُونَهُ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ»؛ شیخ مفید، اختصاص، قم، انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید، 1433ق، ص208.
[36]. فخر الدین طریحى، مجمع البحرین، تهران، کتاب فروشی مرتضوی، سوم، 1416ق، «الأبدال: قوم من الصالحین لا تخلو الدنیا منهم إذا مات واحد أبدل الله مکانه آخر. و فی القاموس الأبدال: قوم یقیم الله بهم الأرض و هم سبعون، أربعون بالشام و ثلاثون بغیرها، لا یموت أحدهم إلا قام مقامه آخر من سائر الناس».
[37]. «عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَابُلِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ% قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَکْمَلَ بِهِ أَخْلاقَهُم»؛ قطب الدین راوندى، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی، 1409ق، ج 2، ص 840.
[38]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، دوم، 1395ق، ج1، ص320.
[39]. انبیاء (21): 105، حج (22): 41، نور (24): 55، و قصص (28): 5.
حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی ابراهیمی
محقق و پژوهشگر مباحث مهدویت
منبع:ماهنامه انتظار موعود – شماره 28