دوره پدران کلیسا،یکی از تأثیرگذارترین دورههای تاریخ تفکر مسیحی است. و به دلایل الاهیاتی دارای اهمیت است. هر سه فرقه بزرگ مسیحی یعنی کاتولیک، ارتدکس و پروتستان و همچنین انگلیکانها این دوره را نقطه عطفی در آموزههای مسیحیت میدانند.
چکیده
مسیحیان برخلاف توصیه حضرت عیسی(ع) که گفته بود کسی را «پدر» نخوانید،1 اسقفان برجسته متکلم و صاحبقلم خود را در فاصله بین سالهای 100ـ500 م. پدران کلیسا نامیدند. کلیسا به معنای جامعه مسیحی است. دورة پدران کلیسا، به دلایل الاهیاتی نزد هر سه فرقه بزرگ مسیحی دارای اهمیت است. رشتهای که به مطالعه پیرامون زندگی و آثار پدران کلیسا میپردازد، «پاترولوژی» نام دارد.
مورخان مسیحی، پدران کلیسا را از جنبههای گوناگون تقسیم کردهاند. از جمله در رابطه با زبانی که آنان با آن سخن میگفتند: از اینرو، پدران کلیسا به آبای یونانیزبان و آبای لاتینیزبان تقسیم میشوند. پدرانی نیز بودهاند که نه یونانیزبان محسوب میشوند و نه لاتینیزبان. این نوشتار به این موضوع پرداخته است.
مقدمه
دانشمندان مسیحی به اسقفان برجستة متکلم که در فاصله بین سالهای 100ـ500 م. زندگی میکردند،2 پدران کلیسا میگویند. «کلیسا» در زبان فارسی از واژه یونانی «اکلیسیا»3 گرفته شده و در لغت به معنای «مجمع» است. بیشترین کاربرد واژه «کلیسا» در سه معناست:
1. جامعه مؤمنان مسیحی. مقصود حضرت عیسی(ع) از کلیسا در این عبارت نیز جامعه مؤمنان است: «و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم. ابواب جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو میسپارم. آنچه بر زمین ببندی، در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی، در آسمان گشاده شود».4 جوامع ایمانی مسیحیت با لفظ کلیسا مشخص میشوند. برای مثال، گفته میشود: کلیسای کاتولیک،5 کلیسای ارتدکس6 و کلیسای پروتستان.7 در اسلام برای جامعه مؤمنان واژه «امت» به کار میرود.8
2. جامعه روحانیت مسیحی.9
3. ساختمانی که مسیحیان برای عبادت در آن جمع میشوند. «کلیسا» در این معنا در برابر «کنیسه»10 و «مسجد» قرار میگیرد.منظور از واژه «کلیسا» در عنوان ترکیبی «پدران کلیسا» جامعه مسیحی است.
پیشینه
در عهد عتیق برگزیدگانی مانند حضرت ابراهیم(ع)، حضرت اسحاق(ع) و حضرت یعقوب(ع)، که قوم بنیاسرائیل را پدید آوردهاند و در عهد جدید کسانی که به کمک روحالقدس، ایمان مسیحی را تعلیم دادهاند، «پدران» نامیده میشوند. پولس رسول میگوید: «زیرا هر چند هزاران استاد در مسیح داشته باشید، اما پدران بسیار ندارید؛ زیرا که من شما را در مسیح به انجیل تولید نمودم».11
در قرون نخستِ مسیحیت، اسقف کلیسا را به سبب تعمید و تعلیم مردم «پدر در مسیح» میخواندند. از قرن چهارم به بعد، اسقفانی را که برای حجیتِ سنت مسیحی به آثارشان استناد میشد، «پدر» مینامیدند. آگوستین (354ـ430 م.) برای اولین بار جروم (340ـ420) را که اسقف نبود، در ردیف «پدران» قرار داد. در غرب، برای ابراز وفاداری به اسقفان از عنوان «پدر» استفاده میشد. شاخه ارتدکس شرقی مسیحیت برخی از متکلمان قرون وسطا را نیز «پدران کلیسا» مینامد.
منع عیسی(ع) از کاربرد واژه پدر
1. طبق عهد جدید، حضرت عیسی(ع) توصیه کرد که همه پیروانش با هم برادر باشند؛ کسی احساس برتری نکند و هیچکس عنوان «پدر» نداشته باشد: «هیچ کس را بر زمین «پدر» خود مخوانید؛ زیرا پدر شما یکی است که در آسمان است».12کاتولیکها، برخلاف توصیه آن حضرت، اسقف اعظم رم را «پاپ» مینامند. این واژه از «پاپاس»13 یونانی، به معنای «پدر» میآید. عهد جدید نیز سه مرتبه از واژه «ابا»،14 که در زبان سریانی به معنای «پدر» است، استفاده میکند. 15
اَبوت16 نیز که به معنای «پدر» است و به رهبر یک گروه از راهبان گفته میشود، از همین واژه به دست میآید. شاخه ارتدکس شرقی مسیحیت، به اسقفان عالیمقام برخی مراکز خود عنوان «پاتریارک»17 به معنای «پدر فرمانروا» میدهند.پاتریارک مسکونی18 لقبی است که مسیحیان ارتدکس به پاتریارک استانبول عطا میکنند.علاوه بر این، در مسیحیت به کسی که هنگام تعمید کودک متعهد میشود، به امور دینی وی رسیدگی کند، پدر تعمیدی گفته میشود. وی در صورت درگذشت والدین، یا بیتوجهی آنان به تربیت دینی فرزندشان، تعهد خود را عملی میکند.
واژهشناسی
پاترولوژی19 عنوان رشتهای است که به مطالعه پیرامون زندگی و آثار پدران کلیسا اختصاص دارد. واژه ها و اصطلاحات آبایی20، آباءشناسی21 و الاهیات پدران (پدرشناسی) نیز به همین معنا ست. در این فن، نوشتههای دفاعی پدران کلیسا بررسی میشود.22
عصر پدران
1. به عقیده مسیحیان، حضرت عیسی(ع) سال 30 به رسالت برگزیده و در سال 33 مصلوب شد. جسد وی از صلیب برداشته شد و در قبر مدفون گردید. آن حضرت، پس از سه شبانه روز از قبر برخاست و تا چهل شبانه روز برای شاگردانش ظاهر میشد. پس از این چهل روز، عیسی(ع) به آسمان رفت و تاکنون بازنگشته است. پانصد سال صدر مسیحیت، به دو دوره23 تقسیم میشود: عصر رسولان و عصر پدران.
الف. عصر رسولان. این عصر شامل سال 3024 تا سال 100 م. است. پس از رستاخیز عیسی(ع) رسولان آن حضرت، اعم از شاگردان برگزیده وی و کسانی مانند پولس که عیسی(ع) را ندیدند، به تبلیغ آیین حضرت اقدام کردند. آخرین رسول عصر رسولان، یوحناست که حدود سال 100 م. از دنیا رفت.
ب. عصر پدران. فاصله بین سالهای 100ـ500 را «عصر پدران»25 مینامند. پدران کلیسا در این دوره، تفاسیری بر کتاب مقدس نوشتند و از عقاید مسیحیت دفاع کردند، امور مربوط به ایمان و شرایط آن را شرح دادند، حوادث و مجادلات زمان خویش را ثبت نمودند و تعالیم مسیحی را به یهودیان و بت پرستان عصر خود انتقال دادند. این دوره، به عصر پدران شهرت یافته است؛ زیرا چهرههای برجسته ای مانند ژوستین شهید،26 ایرنه، اوریگن، ترتولیان و آگوستین، که همه عنوان پدر کلیسا داشتند، در این عصر زندگی میکردند. تاریخ دقیق این عصر، از زمان خاتمه نگارش عهد جدید (حدود 100 م.) تا شورای کالسدون27 (451 م.) است.
پدران رسولی
«پدران رسولی»28 دوران رسولان را درک کرده بودند. با رسولان و آموزههای آنان بودند و پس از نوشته شدن عهد جدید، نگارش آثار مسیحی را ادامه دادند و از رهبران کلیسا به شمار میرفتند. قدیس کلمنت (30ـ100 م.)، ایگناتیوس انطاکی (110 م.) و پولیکارپ شهید (69ـ155 م.) از پدران رسولی هستند. پدران رسولی پیش از اینکه سنت کلیسایی شکل بگیرد، آرای خود را بیان کردند، اعمال و گفتار عیسی(ع) را مد نظر قرار دادند و کتاب مقدس را برحسب آن تفسیر کردند. با تلاش آنان، عقاید مسیحی تثبیت شد. بنابراین پدران رسولی کسانی هستند که اولاً، با حواریون و رسولان ارتباط داشته و ثانیاً، از خود آثار و تألیفاتی به جا گذاشتهاند.
آثار پدران رسولی
شاید قدیمیترین اثر پدران رسولی، رسالة اول کلمنت باشد. دیداخه،29 رساله دوم کلمنت، قطعاتی از پاپیاس، دفاعیه کوادراتوس، شبان هرماس، رساله برنابا، هفت رساله از ایگناتیوس انطاکی به افسسیان، مغننسیان (مانیسای کنونی در ترکیه)، ترالیانیان، رومیان، فیلادلفیانیان، ازمیرنیان و پولیکارپ، رساله پولیکارپ به فیلپیان، رساله پولیکارپ شهید و رساله به دیوگنتیوس30 مجموعه ای از رسالههای پدران رسولی است. 31 نوشتههای پدران رسولی سه ویژگی دارند:
أ. علاوه بر عهد جدید به عهد عتیق نیز عمیقاً تکیه میکنند؛
ب. از مسائل فلسفی کمتر سخن به میان آوردهاند؛
ج. اغلب مربوط به سالهای 95 تا 150 م. است.32
دکترهای کلیسا
به برخی از پدران کلیسا، عنوان «دکتر» داده شده است. دکترهای کلیسا، نه تنها برای کلیسا، یعنی جامعه مسیحی، تألیفاتی داشتهاند، بلکه پیرامون کلیسا نیز آثاری پدید آورده اند. یکی از ویژگیهای مهم این گروه، سازماندهی آموزههای مسیحی و ایجاد نظام الاهیاتی بوده است. از اینرو، برخی آثار، آنان را بنیانگذاران مینامد.پدرانی که در کلیسای غرب «دکتر خوانده» شدهاند، عبارتند از آمبروز، آگوستین، جروم گریگوری کبیر.همچنین پدرانی که در کلیسای شرق دکتر خوانده شده اند، عبارتند از آتاناسیوس؛ باسیل؛ گریگوری نازیانزی ویوحنای زریندهن.بعدها این عنوان به صورت افتخاری به برخی از متألهان کلیسا نیز داده شده است.
نقش پدران کلیسا
دوره پدران کلیسا، یکی از تأثیرگذارترین دورههای تاریخ تفکر مسیحی است. و به دلایل الاهیاتی دارای اهمیت است. هر سه فرقه بزرگ مسیحی یعنی کاتولیک، ارتدکس و پروتستان و همچنین انگلیکانها این دوره را نقطه عطفی در آموزههای مسیحیت میدانند. هر یک از این کلیساها، خود را ادامه و بسطدهنده آن دوره میپندارند. برای مثال، لنسلوت آندروز33 (1555ـ1626 م.) نویسندة برجسته انگلیکان در قرن هفدهم اعلام کرد که اساس مسیحیت راست کیش عبارت است از دو عهد (عهدین)، سه اعتقادنامه، چهار انجیل و پنج قرن نخست تاریخ مسیحیت.
پدران کلیسا بیشتر در سه محور زیر تأثیرگذار بودهاند:
أ. تعیین فهرست رسمی عهد جدید یا تنظیم کتابهای قانونی
واژة «قانونی» برگرفته از واژه یونانی «کانن»34 به معنای خط کش، محدوده، معیار، ضابطه و میزان است. به عقیده مسیحیان، پدران کلیسا با الهام روح القدس محدوده کتاب مقدس را تعیین و بر اقتدار و مرجعیت35 آنها اجماع کردند. بر این اساس، انجیل لوقا قانونی و انجیل توماس خارج از محدوده کتابهای قانونی36 قرار گرفت.هنگام نگارش عهد جدید، اصطلاح «کتاب مقدس» تنها به عهد عتیق اطلاق میشد.
از دوران پدران کلیسا، اصرار بر این شد که مسیحیان عهد جدید را دارای همان اقتدار و مرجعیت عهد عتیق بدانند. از زمان ژوستین (100ـ 165 م)، اناجیل و کتاب اعمال رسولان عهد جدید نامیده شد، و در پایان قرن دوم، این توافق پدید آمد که علاوه بر چهار انجیل و اعمال رسولان، چهارده رساله پولس (رساله به عبرانیان را نیز اثر پولس دانسته میشد) و مکاشفه یوحنا کتب الهامی باشند.
در فهرست موراتوری37 که حدود سال 200 نوشته شده،22 کتاب از کتب عهد جدید نام برده شده است. آتاناسیوس (296ـ373 م.) در سال 367، در نامه ای خطاب به کلیساهای مختلف، 27 کتاب از 39 کتاب فهرست خود را به عنوان کتب قانونی عهد جدید معرفی کرد. این 27 کتاب، همان عهد جدیدی است که امروزه مورد پذیرش همه مسیحیان است.
در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش رساله یعقوب، رساله اول کلمنت و کتاب دیداخه مباحثی وجود داشته است که سرانجام تنها رساله یعقوب به عنوان کتاب قانونی پذیرفته شد. درباره مقدم یا مؤخر بودن برخی کتابها نیز، بین کلیساهای شرق و غرب اختلاف بود. برای مثال، کلیسای شرق مایل بود رسالههای کاتولیکی38 پیش از رسالههای پولس قرار گیرد، اما کلیسای غرب اصرار داشت تا رسالههای پولس بلافاصله بعد از اعمال رسولان قرار گیرد.
ب. تثبیت نقش سنت39
در قرن دوم جریانی پدید آمد که بر اساس آن، انسان میتواند به وسیله معرفتی خاص40 نجات یابد. این جریان فکری، که تفکر گنوسی41 نام داشت، با مسیحیت تشابه نزدیکی داشت؛ زیرا هم از نام مسیح استفاده میکرد و هم گزیده هایی از کتاب مقدس را برای اثبات اصول عقاید خود به کار میبرد. ابداع این دست اندیشههای نو، که به نام اندیشههای مسیحی صورت میگرفت، خشم رهبران مسیحی را برانگیخت و آنان را واداشت تا به نقش سنت توجه جدی داشته باشند.
ایرنه، یکی از پدرانی است که در مقابل تفکر گنوستیکی به دفاع از مسیحیت راستین پرداخت. وی میگفت: کلیسا سنت رسولان، یعنی انجیلی را که ایشان موعظه میکردند و در کتب قانونی محفوظ است، به نسلهای بعدی منتقل کرده است.اما گنوسی-ها راه دیگری را برگزیده اند و عقاید خود را تحت عنوان مسیحیت تبلیع میکنند. ترتولیان نیز با تأسف اظهار داشت که بعضی افراد، معنای کتب مقدس را تحریف میکنند تا نظرات خود را اثبات کنند. از نظر وی، سنت میتواند کلیسا را از تعابیر و تفاسیر غریب و منحرف محفوظ دارد.
ج. تدوین اعتقادنامهها
در دوره پدران کلیسا، اعتقادنامههایی42 تدوین شد که هنوز هم اساس ایمان و اعتقادات مسیحیان را تشکیل میدهد. در اوایل مسیحیت کسانی که میخواستند تعمید یابند، براساس دستورالعمل مختصری اعتقادات خود را بیان میکردند. جزییات این اعتقادنامهها، در مناطق مختلف متفاوت بوده است. از میان اعتقادنامههای مسیحی، سه اعتقادنامه که در دوره پدران کلیسا شکل گرفت، از اهمیت بیشتری برخوردارند:
أ. اعتقادنامه رسولان. مسیحیان از این اعتقادنامه در مراسم تعمید خود استفاده میکنند. نام اعتقادنامه رسولان، به این دلیل نیست که رسولان آن را نوشتهاند. این عنوان را نخستین بار یکی از پدران کلیسا، به نام امبروز در سال 390 م. به کار برد. اعتقادنامه رسولان دارای سه بخش اصلی درباره خدا، عیسی مسیح و روح القدس و مطالبی درباره کلیسا، روز داوری، رستاخیز و نزول به جهنم، رسالت عیسی و حیات کلیساست. اعتقادنامه رسولان کوتاه و تنها دارای دوازده فراز است که هر یک از دوازده فراز این اعتقادنامه، از دیر زمان به یک رسول نسبت داده میشود.
ب. اعتقادنامه نیقیه. این اعتقادنامه از مشهورترین اعتقادنامههای مسیحی است که در واکنش به مناقشات بین آریوس و آتاناسیوس در باب الوهیت مسیح پدید آمد. اعتقادنامه نیقیه، در سال 325 م. در شورای نیقیه به تصویب رسید. سپس در سال 381 م. در شورای اول قسطنطنیه مورد تجدید نظر قرار گرفت. در اعتقادنامه نیقیّه آمده است: روحالقدس از خدای پدر صادر میشود.
کاتولیکها قید «و پسر»43 را بر آن افزودهاند و عقیده دارند روحالقدس از پدر و از پسر صادر میشود. یکی از عوامل جدایی رسمی شرق و غرب، وجود همین عنصر اعتقادی فیلیُکوِ است. کلیسای شرق بر این باور بود که کلیسای غرب، با تغییر یک جانبه این اعتقادنامه که میراث مشترک کل کلیساهاست، دچار خطا شده است. کلیساها از این اعتقادنامه در مراسم عشای ربانی خود استفاده میکنند.
ج. اعتقادنامه آتاناسیوس. این اعتقادنامه، نام خود را از آتاناسیوس (373 م.) گرفته است. آتاناسیوس شمّاس جوانی بود که در شورای نیقیه، اسقف اسکندریه را در مقابله با آریوس همراهی کرد. اعتقادنامه آتاناسیوس مشتمل بر چهل فراز پیرامون موضوع ایمان است. مطالب این اعتقادنامه در دو بخش تنظیم شده است:
بخش اول، به موضوع تثلیث و بخش دوم، به موضوع تجسد پرداخته است. امروزه به سبب تکفیرهای شدیدی که در اعتقادنامه آتاناسیوس وجود دارد، کمتر این اعتقادنامه مورد استفاده قرار میگیرد. رسمی و معین شدن فهرست عهد جدید، تثبیت نقش سنت و تدوین اعتقادنامهها در دوره پدران کلیسا به تثبیت و شکل گرفتن الاهیات و اعتقادات مسیحیت کمک کرد.
مواضع پدران کلیسا
پدران کلیسا، علاوه بر نقش آفرینی در سه عرصه مذکور، کوشیدند تا به سؤالهای فکری و مهمی که پیرامون طبیعت مسیح، آموزه تثلیث، محدوده اقتدار و مرجعیت کلیسا و موضوع فیض حاکم خدا در مقابل اراده آزاد انسان وجود داشت، پاسخ دهند. این پاسخها، مرجعی برای نسلهای بعدی شده است. علاوه بر این، در طول تاریخ مسیحیت، شاهد مواضعی از سوی پدران کلیسا هستیم که تأثیر آن در روند مسیحیت کنونی انکارناپذیر است. برای مثال:
أ. دفاعیههایی44 که از سوی پدران کلیسا برای دفاع و توجیه عقلانی از ایمان مسیحی در برابر منتقدان نوشته شده است.45 دفاعیههای ژوستین شهید، ایرنه اهل لیون46 (130-200 م.) در غرب و اوریگن47 (185ـ254 م.) در شرق، نمونههایی از دفاعیههاست که درصدد توضیح و دفاع از عقاید و آیین مسیحیت نگاشته شده است.
ب. پدران کلیسا و پیروان آنان، بازگشت عیسی و وقوع آخرالزمان را بسیار نزدیک میدیدند. این گرایش، با گذشت زمان و بینتیجه ماندن انتظارها، به انتظار بازگشت وی در آیندهای نامعلوم تبدیل شد و از آن زمان تاکنون، ظهور هرگونه بیدینی فراگیر و هر حادثه بزرگ طبیعی یا غیرطبیعی از نشانههای بازگشت و ظهور مسیح تلقی شده است.
ج. مخالفت پدران کلیسا در قرون نخست با سپردن خدمت کشیشی به زنان هنوز هم مورد توجه است. پدران کلیسا، عقیده برخی از فرقههای بدعتگذار، به ویژه گنوسیان (غنوصیان) را در این مورد بدعت دانستند و بیدرنگ آن را محکوم کردند.
د. قدیس باسیل که در قرن چهارم میزیست، در رسالة سوم خود به اسقف ایقونیه48 نوشت که هیچگاه پدران کلیسا از چندهمسری سخنی به میان نیاوردهاند؛ زیرا آنان این امر را طبیعتی حیوانی میشمارند و آن را شایسته مقام انسان نمیدانند. وی در این رساله نوشت، گناه چندهمسری از زنا بدتر است.49 این عقیده همچنان مورد توجه است و در مسیحیت چندهمسری50 وجود ندارد.51
تقسیمبندی پدران کلیسا
مورخان مسیحی پدران کلیسا را از جنبههای گوناگون تقسیم میکنند:
أ. پدران کلیسا، گاهی در رابطه با شورای نیقیه (325 م.)، به آبای قبل و بعد از شورای نیقیه تقسیم میشوند. کسانی مانند کلمنت، ایگناتیوس، پاپیاس، پولیکارپ، ژوستین و ایرنه، از آبای قبل و کسانی مانند امبروز و یوحنای زریندهان، از آبای بعد از شورای نیقیه محسوب میشوند؛
ب. پدران کلیسا گاهی در رابطه با منطقه جغرافیایی که مرکز مباحث مهم الاهیاتی بود، تقسیم میشوند. سه منطقه دارای اهمیت ویژه ای بودند که دو منطقه نخست به یونانی و سومی به لاتینی صحبت میکردند:
1. شهر اسکندریه مصر مرکز آموزش الاهیات به سبک خاصی بود. این سبک با سنت افلاطونی52 پیوند داشت. مکتب اسکندرانی53 بیشتر بر الوهیت عیسی(ع) تأکید میورزید و الوهیت را به کلمهای که تجسد یافت، تفسیر میکرد. مهمترین متن مورد استدلال، واژه «جسم» گردید و میان ما ساکن شد»54، بود. اسکندریه در قرن سوم، مهمترین مرکز فکر مسیحی بود.
مسیحیان پای درس فیلسوفان یونانی حاضر میشدند و در اواخر قرن دوم، خود صاحب مدرسه شدند. کلمنت اسکندرانی (حدود150ـ 215 م.) و اوریگن (185ـ 254 م.) دو متفکر بزرگ مسیحی یونانی زبان قرن سوم در این شهر ظهور کردند. افکار و مذاهب مختلف، ادیان شرقی، مصری و رومی در کنار یکدیگر با صلح و آرامش در این شهر به حیات خود ادامه میدادند. یهودیان نیز که غالبأ سنت کلامی فیلو55 را نگه داشته بودند، برای خود مدارسی داشتند. بزرگان گنوسی مانند والنتین،56 باسیل57 و مرقیون نیز چندی در این شهر اقامت داشتند.
2. شهر انطاکیه و مناطق اطراف کپادوکیه،58 یکی از مراکز اصلی تفکر مسیحی بود. مکتب انطاکیه59 بر بشر بودن مسیح و الگوی اخلاقی او تأکید میکرد. در قرن چهارم پدران کلیسایی، اهل کپادوکیه حضور الاهیاتی مهمی داشتند و به سبب سهمی که در آموزه تثلیث داشتند، شهرت یافتند.
3. شمال غربی آفریقا، الجزایر کنونی و کارتاژ (تونس)، نویسندگان مهمی از دوره پدران مانند ترتولیان،60 سیپریان61 و آگوستین اهل هیپو را در خود پرورش داده است.
ج. پدران کلیسا، گاهی دررابطه با موضعشان نسبت به فلسفه تقسیمبندی میشوند:
1. گروهی که فلسفه را رقیب مسیحیت و مضر برای آن میدانند، مانند طاطیان؛
2. گروهی که معتقدند میتوان از فلسفه برای دفاع از مسیحیت و مقابله با مخالفان استفاده کرد، مانند اوریگن؛
3. گروهی که رواج فلسفه در دوره قبل از مسیح را نوعی آماده سازی برای پذیرش مسیحیت میدانند. بر این اساس فلسفه بر اساس مشیت خدا پدید آمد تا مردم به مرور زمان قدرت فهم تعالیم مسیح را به دست آورند. مانند کلمنت اسکندرانی و ژوستین. این گروه بر این باور بودند که همانطور که قوم یهود را موسی(ع) و فرامینی که به او نازل شد هدایت کرد، قوم یونانی را نیز فلاسفه و حکمای آن هدایت کرده-اند.
د. پدران کلیسا، گاهی در رابطه با زبانی که با آن سخن میگفتند، به آبای یونانی زبان و آبای لاتینی زبان تقسیم میشوند. پدرانی نیز بوده اند که نه یونانی زبان محسوب میشوند و نه لاتینی زبان.
پی نوشت:
1. متی 23: 8-12.
2. این زمان در مسیحیت شرقی حدود سالهای100ـ600 است.
3. Ekklesia
4. متی 16: 18ـ19.
5. Catholic Church.
6. Orthodox Church
7. Church Protestant
8. وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّه وَسَطًا … (بقره: 143).
9. توماس میشل، کلام مسیحی، ص91.
10. در زبان عربى واژه الکنیسة هم براى معبد یهودیان و هم براى معبد مسیحیان به کار مىرود.
11. رساله اول به قرنتیان 4: 15.
12. متی 23: 8-12.
13. papas
14. «ابا» در زبان سُریانى به معناى «پدر» است.
15. مرقس 14: 36، رساله به رومیان 8: 15 و رساله به غلاطیان 4: 6.
16. Abbot.
17. Patriarc.
18. Ecumenical Patriarch.
19. Patrology.
20. Patristic.
21. Patrology.
22. تاریخ کلیسا از جنبههای متفاوت سیاسی، تبشیری، عقیدتی و… مورد مطالعه قرار میگیرد. در بعد عقیدتی به مباحث متعددی مانند بدعتها، مناقشات الاهیاتی، تدوین اعتقادنامهها و دفاعیههای پدران کلیسا پرداخته میشود. مناقشات الاهیاتی سالهای 325-451 و 1517-1648 در این زمینه قابل توجهاند.
23. برخی قرون اولیه مسیحیت یعنی از سال 30 تا اواخر قرن چهارم (حدود سال 400) را به سه دوره تقسیم میکنند: 1. دوره عیسی رسولی، 2. دوره پدران اولیه کلیسا و 3. دوره دفاعیات «Apology» (150ـ400).
24. ابتدای تاریخ دقیق عصر رسولان باید از سال 33 زمان رستاخیز عیسی(ع) محسوب شود. ذکر سال 30 یا به خاطر گرد کردن عدد مذکور است یا به خاطر اختلاف در تاریخ مرگ عیسی(ع) است که برخی مرگ آن حضرت را حتی سال 29 میدانند.
25. این دوره عصر «پدران اولیه کلیسا» postolic Fathers Period نیز نامیده میشود.
26. Justin Martyr.
27. چهارمین شوراى جهانى عبارت است از شورای کالسِدون (Chalcedon) («قاضىکوى» کنونى در ترکیه و در ساحل تنگه بسفر. گاهی از آن به خلقیدون نیز نام برده میشود.) این شورا در اکتبر سال 451 به دستور امپراتور مارسیان (Marcian ) در این شهر تشکیل شد. درباره این شورا دو نکته قابل توجه است: کاتولیکها و ارتدکسها همه شوراهای جهانی را میپذیرند، اما برخی از پروتستانها بعد از شورای چهارم را نمیپذیرند. بنابراین، شورای کالسدون آخرین شورای اجماعی همه مسیحیان به معنای تام است. ثانیأ مصوبات مهم سه¬گانه زیر این شورا را دارای اهمیت مضاعف کرده است:
1. هیچ کس حق ندارد بدون مجوز کلیسا دیر یا صومعهای ایجاد کند؛
2. تعالیم اوتیخا (378ـ454) (Eutyches) باطل است. وى مىگفت عیسى طبیعت بشرى ندارد و فقط داراى طبیعت الاهى است. پیروان اوتیخا«مونوفیزیت» (Monophysite یعنى کسى که به طبیعت واحد الاهى در مسیح معتقد است) نامیده مىشوند. شوراى کالْسِدون همراه با نفى تعلیم«مونوفیزیتها» بر تعالیم شوراهاى نیقیّه و افسس پیرامون حقیقت طبیعت بشرى عیسى و تجسم کلمه ازلى خدا در وى تأکید داشت و بر آن اصرار مىورزید.
3. نصب مجدد مقامات اسقفی انطاکیه که شوراى سارق (Robber Council نامى که لئو نماینده کلیساى غرب به شورایى که در سال 449 در افسس برگزار شد، داد. این شورا واکنشى به شوراى جهانى افسس 431 بود و در تاریخ به همین نام معروف شد.) آنان را از مقام خود خلع کرده بود.
28. Apostolic Fathers.
29. دیداخه واژهای یونانی به معنای تعلیم، یکی از آثار مهم صدر مسیحیت است که اطلاعات مهمی را از آن زمان به ما میدهد. این کتاب تا قرن نوزدهم مفقود بوده است و امروزه کسی مؤلف، مکان و زمان تألیف آن را به خوبی نمیشناسد. در برخی از مقاطع تاریخ مسیحیت این اثر از ارزشی همطراز رسالههای عهد جدید برخوردار بوده است.
30. به نظر میرسد دیوگنتیوس کسی است که رساله برای او نوشته شده است. رساله را یک مسیحی ناشناس در اواخر قرن دوم یا اوایل قرن سوم نگاشته و ماهیت دفاعیهای دارد و از نوشتههای پدران رسولی محسوب میشود. نویسنده با پوچ نشان دادن بتپرستی، ناتوان جلوه دادن یهودیت و منطقی دانستن مسیحیت، آیین مسیحیت را در اعتقادات و سجایای اخلاقی برتر از ادیان دیگر معرفی میکند.
31. این مجموعه در کتاب The Writtings of the Apostolic Fathers به ویراستاری پل فوستر و کتاب Christian Writings Early که ماکسول استانیفورث آن را از لاتینی به انگلیسی ترجمه کرده، آمده است.
32. ارل کرنر، (ترجمه آرمان رشدی)، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص49.
33. Lancelot Andrews.
34. Canon.
35. Authoritative
36. Extra-canonical.
37. نام این فهرست Canon Muratorian)) از نام کاشف آن در سال 1740 اِل. اِى. موراتورى (L. A. Muratori) مىآید. اصل آن به زبان یونانى بوده، در قرن دوم به زبان لاتینى و سپس به انگلیسی ترجمه شده است. ابتداى آن (که شاید درباره انجیل متّى صحبت مىکند) و انتهاى آن گم شده است. این متن به سبب اشاره به انگیزهها و فرایند رسمىشدن کتابهاى مقدس اهمیت دارد.
38. رسالههایی ازعهد جدید که مخاطب آنها عموم مؤمنان مسیحی است، رسالههای کاتولیکی نام دارند؛ مانند رساله یعقوب، رساله اول و دوم پطرس، رساله اول، دوم و سوم یوحنا و رساله یهودا. از سوی دیگر رسالههای غیرکاتولیکی رساله¬هایی هستند که مخاطب یا مخاطبان خاصی دارند، مانند رسالههای پولس به رومیان، قرنتیان، غلاطیان، افسسیان، فیلپیان، کولسیان، تسالونیکیان، تیموتاوس، تیطس، فلیمون و عبرانیان.
39. سنت «Tradition» عبارت است از مجموع شعائر و عقایدى که از حواریون به دست مسیحیان رسیده است. حواریون نیز آنها را از روحالقدس دریافت کردهاند. بر اساس شوراى ترنت (1545ـ1563) سنت از نظر ارزش در کنار کتاب مقدس قرار گرفت و با آن داراى رتبه واحدى شد. بر این اساس هر مسیحی باید نسبت به هر دو به طور یکسان احترام قائل شود. امروزه سنت همچون کتاب مقدس منبع معتبرى براى اصول عقاید کاتولیکهاست. برخی معنای سنت را انتقال عقیده، آداب و رسوم از گذشته به زمان حال دانستهاند.
40. این جریان فکری به زبان یونانی Gnosis نامیده میشد. گنوسیسیان کسانی بودند که با آیینهای ظاهری مخالفت بودند، نجات و سعادت ابدی را در رعایت قوانین دینی نمیدانستند و بر این باور بودند که نجات با نوعی الهام و اشراق به دست میآید.
41. Gnosticism.
42. اعتقادنامه یک خلاصه فشرده، معتبر و رسمی از مهمترین اعتقادات دینی است که همه مسیحیان آن را قبول دارند. به همین دلیل این واژه هرگز درباره بیانیههای اعتقادی که متعلق به فرقههای خاص باشد، به کار نمیرود.
43. به زبان لاتینى: filioque.
44. Apologetics.
45. به زودی در این باره در بخش پدران یونانی و لاتینیزبان سخن خواهیم گفت.
46. Ireneaus of Lyons.
47. Origen.
48. Iconium قونیه کنونى در ترکیه.
49. حنانیا الیاس کساب، مجموعة الشرع الکنسی، ص898.
50. Polygamy.
51. اسلام چندهمسرى را محدود کرده و آن را به صورت مشروط پذیرفته است. از نظر این آیین در صورت ترس از بىعدالتى، گرفتن تنها یک زن مجاز است. نساء 3.
52. نظریه مثل افلاطون (427ـ348ق.م) قرنها اساس بسیاری از نظامهای فلسفی را تشکیل میداد. وی قائل به دو نوع موجود بود: محسوسات که مادیاند و در طبیعت مشاهده میشوند و صور یا مثل که غیرمادیاند و در عالمی فرای جهان طبیعت قرار دارند. نوع اول زمانی و فناپذیرند و آغاز و پایان دارند و نوع دوم خارج از زمان و جاویدانند.
53. Alexandrian School.
54. یوحنا 1: 14.
55. Philo حکیم یهودی اهل اسکندریه (م. ح. 50) است. وی معتقد بود که مثل افلاطونی به صورت لوگوس یا حکمت خداست که خدا به وسیله آن جهان را آفرید، خدا جوهر عالم هستى است و لوگوس حکمت جاوید اوست. عقل مىتواند به وجود او پى ببرد، اما نمىتواند هیچ صفتى را به او نسبت دهد، زیرا هر صفتى یک نوع محدودیت است. خداوند در آفرینش جهان از طریق شکل دادن به ماده و براى ایجاد رابطه با بشر سپاهیانى از موجودات واسطه را به کار برد که نزد یهودیان «فرشته»، در آیین یونانیان «خدایان» و در فلسفه افلاطون «مُثُل» نام گرفتهاند. به عقیده فیلو این موجودات را مىتوان عموما به صورت اشخاص مجسم کرد، گرچه در واقع جز در روح خدا به عنوان اندیشهها و قدرتهاى الاهى وجود ندارند. این قدرتها روى هم چیزى را تشکیل مىدهند که رواقیان آن را «لوگوس» یا «عقل الاهى خالق و راهبر جهان» مىنامیدند. فیلو که میان فلسفه و الاهیات و مُثُل و صورت انسانى در نوسان است، لوگوس را به منزله شخص در نظر مىآورد. وى آن را «نخستین مخلوق خدا» و «فرزند خدا از دوشیزه حکمت» مىنامد و مىگوید خدا خود را از طریق لوگوس بر انسان آشکار کرد. چون روح جزئى از خداست، به وسیله عقل مىتوان به یک شهود عرفانى، نه از خود خدا، بلکه از لوگوس نایل آمد. در نظریه فیلو لوگوس یا حکمت الاهى واسطه آفرینندگى خدا به شمارمىرود. نظریه فیلو درباره لوگوس یکى از مؤثرترین و نافذترین اندیشهها در تاریخ تفکر بشر است.
56. والنتین یک مسیحی غنوصی است که ایرنه اسقف لیون (م.202) اعتقاد او را درباره تصلیب عیسى اینگونه مطرح مىکند: «بنابراین، عیسى [روى صلیب] درد نکشید، بلکه شخصى به نام شمعون قیروانى مجبور شد صلیب او را حمل کند و همین شمعون قیروانى بود که از روى جهل و خطا مصلوب شد؛ زیرا عیسى وى را به شکل خود در آورده بود به گونهاى که مردم تصور مىکردند که او عیسى است؛ در حالى که عیسى به شکل شمعون درآمده، آنجا ایستاده بود و ایشان را مسخره مىکرد.» (ر.ک: اف. ئی. پیترز، یهودیت، مسیحیت و اسلام)
57. باسیل یکی از پدران کلیسایی کپادوکیه است که هر چند یک بار براى دعا و تفکر به صحرا مىرفت. راهبان ارتدکس از آییننامه باسیل پیروى مىکردند و بر اساس آن، دعاى روزانه گروهى در دیر انجام مىشد.
58. در ترکیه امروزی.
59. Antiochene School.
60. Tertullian.
61. Cyprian of Carthage.
جواد باغبانی،دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه
منبع : فصنامه معرفت ادیان،شماره4
ادامه دارد……………
فارس