در مورد حکومت مهدوی و چگونگی تشکیل آن، آیات قرآنی زیادی آمده است که طبق تفسیر مفسّرین صاحب نام اسلامی، به این امر مهم اشاره دارند. ذکر برخی از این آیات بیانگر مشروعیت حکومت جهانی امام زمان (عج) است:
حکومت جهانی مهدوی و فرجامشناسی، از جمله مسائل مهمی است که همواره مورد مداقه ادیان مختلف – و البته با رویکردها و تفاسیر مختص به خود – قرار گرفته است. در این مقال سعی خواهیم کرد تا با نگاهی به متون مقدس از قبیل قرآن و روایات اسلامی این مسئله را مورد بررسی اجمالی قرار دهیم.
الف – آیات قرآنی:
در مورد حکومت مهدوی و چگونگی تشکیل آن، آیات قرآنی زیادی آمده است که طبق تفسیر مفسّرین صاحب نام اسلامی، به این امر مهم اشاره دارند. ذکر برخی از این آیات بیانگر مشروعیت حکومت جهانی امام زمان (عج) است:
1.سورهى قصص، آیهى 5: «و نُریدُ ان نَمُنَّ علی الّذینَ استُضْعِفِوا فی الارضِ و نَجْعَلَهُم اَئِمة و نَجْعَلَهُمُ الوارثین»؛ و ما اراده کردهایم بر آنان که در روی زمین به ضعف کشیده شدهاند، منّت نهاده، آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.
این آیه، معروفترین آیه دربارهى وجودِ حکومتِ مهدوی توسط حضرت حجت (عج) است. در ذیل تفسیر این آیه در کتاب تفسیر برهان به نقل از حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق – علیهما السّلام – آمده است که آن دو بزرگوار پیرامون این آیه فرمودهاند:
«این آیهى مبارکه مخصوص به صاحبالامری است که در آخرالزمان ظاهر میشود و فرعونیان و جبّاران را نابود میسازد و شرق و غرب جهان را به تصرّف خود درمیآورد و آن را چنان که پر از ظلم و ستم شده است. مالامال از عدل میسازد».1
2.سورةنور، آیهى 55: «وَعَد الله الّذین آمَنوا مِنْکُمْ و عَمِلوُا الصالحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُم فی الارض کَما اسْتَخَلفَ الّذین مِنْ قَبْلِهمْ و لَیُمَکِنَّنَّ لَهُم دینَهُمُالّذی ارّتَضی لَهُم…»؛ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل شایسته انجام دادند، وعده داده است که آنها را در روی زمین جانشین قرار دهد؛ چنانچه کسانی را که قبل از ایشان بودند، جانشین ساخته بود و دینی را که برای ایشان پسندیده – در جهان – استقرار خواهد بخشید.
این آیهى شریفه نیز بیانگر خلافت جهانی امام مهدی (عج) است و طبق تفسیر بسیاری از مفسرین از جمله علامهى طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان و … بر اصل حکومت مهدوی صحّه میگذارد. جانشینی خدا بر روی کره زمین، مبیّن این مدّعاست.
3. سورهى اسراء، آیهى 33: «و مَنْ قُتِلَ مَظلوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِولیّهِ سُلطاناً فَلا یسرِفْ فی القتلِ انّه کان منصوراً»؛ و آن کس که مظلوم کشته شده، ما به ولیّ او حق حکومت [و حقّ قصاص] دادیم پس در کشتن اسراف و زیادهروی نکند که او از جانب ما «منصور» و مورد حمایت است.
حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر این آیه میفرمایند: «منظور از این جمله «و مَن قُتِلَ مظلوماً» حسین بن علی (ع) است … و مقصود از این جمله «اِنَّه کان منصوراً» این است که، حضرت قائم (عج) که ولیّ حقیقی حسین و مردی از دودمان رسول خدا (ص) است، از دنیا نمیرود تا این که به پیروزی کامل برسد و بر همهى دنیا تسلط یابد و سراسر زمین را پر از عدل و داد کند، همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد».2
4. سورهى توبه، آیهى 33: «هُوَ الّذی اَرْسَلَ رسولَهُ بِالهُدی و دینِ الحّقِ لِیُظْهِرَهُ علی الدّین کُلّهِ وَ لَوْ کَرِهَ المُشْرِکُونَ»؛ او خداوندی است که پیامبرش را با هدایت و دینی حق فرستاد تا آن را بر تمام ادیان پیروز گرداند، اگر چه مشرکان ناخشنود باشند.
از مجموع روایات متواتر اسلامی برمیآید که این آیهى مبارکه، مربوط به زمان ظهور امام عصر (عج) است؛ زیرا در زمان حکومت جهانی آن حضرت است که دین مقدّس اسلام در سراسر زمین حاکم میشود. به عنوان مثال؛ باید به حدیثی از حضرت امام محمد باقر (ع) اشاره کرد که حضرت در تفسیر این آیه، اشاره میکنند که: «این آیهى مبارکه به هنگام خروج مهدی آل محمد – صلوات الله علیهم – تحقق مییابد. دیگر احدی در روی زمین باقی نمیماند، جز این که به رسالت محمد (ص) اعتراف میکند».3
5. سورهى سجده، آیهى 29: «قُلْ یَوْمَ الفَتْحِ لا یَنفْعُ الّذین کَفَروا اِیْمانُهم وَ لا هُم یُنْظَرونَ»؛ بگو (ای پیامبر!) روز پیروزی، دیگر ایمان آوردن برای کافران سودی ندارد و به آنها هیچ مهلت داده نمیشود.حضرت امام صادق (ع) در تفسیر این آیه میفرمایند: «روز پیروزی، روزی است که دنیا به دست قائم (عج) فتح میشود…».4
6. سورة آل عمران، آیهى 39: «اَفَغَیر دینِ الله یَبْغوُنَ وَ لَهُ اَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ و الاَرْضِ طَوْعاً و کَرْهاً و اِلیه یُرْجَعوُنَ»؛ آیا جز دین خدا را میجویند؟ با آنکه آنچه در آسمانها و زمین است خواه و ناخواه تسلیم او هستند و به سوی او باز گردانیده میشوند.
این آیهى شریفه، بر جهانی شدن آیین توحید و حاکمیت آخرین دین بر سرتاسر جهان حکایت دارد و طبق تفاسیر متعدّد و معتبر، بر حکومت مهدوی (عج) صحّه میگذارد، چنانکه حضرت امام موسی الکاظم (ع) در تفسیر این آیه تأکید میکنند که: « این آیه، دربارهى حضرت قائم (عج) نازل شده است. هنگامی که ظاهر شود، آیین مقدّس اسلام را در شرق و غرب جهان، به یهود و نصاری و صائبان و ملحدان و مرتدان و کافران عرضه میدارد…».5 البته غیر از این آیات، موارد دیگری نیز در قرآن وجود دارد که به اصل حکومت مهدوی اشاره دارد که به منظور رعایت اختصار، از ذکر سایر آیات خودداری میکنیم.
ب – روایات:
غیر از آیاتی که ذکر شد، روایات زیادی نیز در مورد بحث مذکور نقل شده است. از همه این روایات میتوان نتیجه گرفت که اهل بیت (ع)، حکومت مهدوی را پیشبینی کرده بودند و آن را ادامهى حکومت راستین انبیاء و ائمه طاهرین (ع) میدانستند:
1.حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند: «خلفا و اوصیای من که حجّتهای پروردگار بر مردمانند، دوازده تن میباشند، اوّل آنها علی (ع) و آخر آنها پسرم مهدی (عج) است… در زمان او زمین با نور پروردگارش روشن میشود و سلطنت او شرق و غرب جهان را فرا میگیرد». 6
2.حضرت امام صادق (ع) میفرمایند: «زمانی که حضرت قائم (عج) قیام کند، به عدالت حکومت میکند و در دوران حکومت او، در روی کرة زمین از ظلم و جور اثری یافت نمیشود… حضرت قائم (عج) در میان مردم به حکم حضرت داوود (ع) و حکم حضرت محمد (ص) حکومت میکند…».7
3.حضرت علی (ع) میفرمایند: «صاحب پرچم محمّدی (ص) و بنیانگذار دولت احمدی ظهور میکند در حالی که شمشیر در دست دارد و جز راستی بر زبان نیاورد…».8
4.امیرالمؤمنین (ع) در جای دیگری تأکید میکنند: «خداوند به زودی – در آینده – گروهی را میآورد که آنان را دوست میدارد و آنها نیز خدا را دوست میدارند، کسی در بین آنان مالک جهان میشود که در بین آنان غریب است و او مهدی (عج) است که …. زمین را بدون سختی از عدل و داد پر خواهد کرد، … و با امنیّت مالک شهرهای مسلمین میشود، زمان مطیع و فرمانبردار او میگردد و سخن او را میشنود، پیران و جوانان از او فرمانبرداری خواهند نمود، زمین را از عدل و داد پر میکند، آن گونه که از ظلم و جور پر شده باشد. آنگاه امامت او کامل و خلافتش ثابت و پا بر جا میگردد…».9
5.حضرت امام محمد باقر (ع) میفرمایند: «قائم ما به وسیلهى رعب (در دل دشمنان) یاری میشود و با نصرت الهی تأیید میگردد، زمین زیر پایش پیچیده میشود و گنجهای زمین برای او ظاهر میشود و دولت او به شرق و غرب عالم میرسد».10
6.نبی مکرّم اسلام میفرمایند: «هنگامی که مهدی (عج) خروج کند، یک قطعه ابر بر او سایه میاندازد و بالای سرش حرکت میکند و فرشتهای در میان آن قرار میگیرد و بانگ برمیآورد: این خلیفه خدا مهدی است از او پیروی کنید».11
7.حضرت امام صادق (ع) تأکید میکنند: « برای هر قومی دولتی هست که فرار رسیدن آن را انتظار میکشند، ولی دولت ما در آخر الزمان ظاهر میشود».12
8.حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) میفرمایند: «اگر جز یک روز از عمر دنیا نمانده باشد، خداوند آن روز را چندان دراز گرداند، تا مردی از اولاد من قیام کند و زمین را پر از عدل و داد نماید، چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد».13
همچنان که ذکر شد، روایات زیادی در مورد حکومت مهدی (عج) نقل شده است که البته به چند نمونة آن اشاره شد. از این روایات میتوان دریافت که حکومت جهانی امام مهدی (عج)، نه تنها مورد تأکید و تأیید اهل بیت (ع) بوده است، بلکه به عنوان امید و آرمان عالی آن بزرگواران در جهت احیای شریعت محمدی (ص) و آموزههای قرآنی محسوب شده است.
حکومت مهدوی و ویژگیهای آن:
لزوم وجود یک حکومت جهانی با توجه به ناهنجاریها و چالشهای موجود دنیا، امری غیر قابل انکار است. هر چند امروزه داعیه حکومت و رهبری جهانی استکبار به سردمداری امریکا نویدی دروغین بر وجود امنیت و عدالت کامل در جهان میباشد، اما کیست که نداند آن حکومت جهانی مورد قبول عقل، شرع و عرف است که مؤلّفههای مهمی مانند عدالت، آزادی، تقوا و … را به عنوان راهبردهای بنیادین و اساسی خود به همراه داشته باشد.
این مؤلّفهها نه تنها در دستگاه حاکمه ایالات متحده و قدرتهای شرق و غرب دنیا وجود ندارد، بلکه زادگاه بزرگ «تاریخ» شهادت میدهد که جنایتهای بزرگ بشری؛ از ایجاد جنگهای جهانی اول و دوم گرفته تا فاجعهى بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی و همین طور کشتار مردم بیدفاع کشورهای اسلامی و آفریقایی توسط همین داعیهداران دروغین حکومت جهانی صورت پذیرفته است.
در هر حال علیرغم نفی ادّعای سردمداران نفاق و جنایت مبنی بر رهبریت و هدایت جامعهى جهانی، نمیتوان اصل وجود یک حکومت جهانی را انکار کرد. این مسئله مورد تأکید قرآن و روایات میباشد و از آن گذشته؛ بسیاری از اندیشهوران و صاحبنظران غربی و شرقی نیز بر این اصل تأکید نظر دارند. «برتراند راسل» فیلسوف شهیر انگلیسی معتقد است:
«اکنون از لحاظ فنّی مشکل بزرگی در راه یک امپراتوری وسیع جهانی وجود ندارد و چون هم اکنون خرابی جنگ بیش از قرون گذشته است، یا باید حکومت واجد جهانی را بپذیریم و یا این که به عهد بربریّت برگردیم و به نابودی نژاد انسانی راضی شویم».14
«امانوئل کانت» فیلسوف نامدار آلمانی نیز میگوید: «ایجاد نظم جهانی، منوط به وضع یک قانون جهانی است. این همان است که مذاهب آن را خواستهاند و این همان است که پیامبران از دورانی بس کهن، برای تحقّق بخشیدن به آن بپا خاستند و خروشها برآوردند و بدین گونه خواستند روشنگر تاریکیها باشند».15
«دانته» ادیب و نویسندهى پر آوازهى ایتالیایی نیز بر لزوم وجود حکومت واحد جهانی تأکید نموده و مینویسد: «واجب است که تمام زمین و جماعاتی که در آن زیست دارند به فرمان یک امیر باشند، که آنچه را مورد حاجت است مالک باشد تا جنگ واقع نشود و صلح و آشتی برقرار شود».16
نقطهى اشتراک نظر این اندیشمندان، حول یک محور قرار دارد و آن این که برای نظمبخشی به امور دنیا و ایجاد صلح، آشتی، عدالت و پرهیزکاری در این جهان، به وجود یک حاکم و حکومت جهانی، احساس نیاز میشود. این حکومت جهانی نه از عهدهى آمریکا و جهان غرب برمیآید و نه آن که کشورهای شرق و صنعتی شایستگی این امر را دارند.
این مهم مختص به حاکمی است که علاوهى بر پشتوانه و محبوبیت مردمی، از حمایت بیدریغ الهی نیز برخوردار باشد و از این گذشته دارای ملکهى عصمت، تقوی، عدالت، حریّت و مدیریت باشد و این حاکم کسی نیست جز امام مهدی (عج) و حکومتی نیست جز حکومت صالحهى مهدوی. از این رو باید اولین شاخصهى حکومت مهدوی را در «جهانی بودن» آن دانست. حکومت جهانی حکومتی نیست که در گوشهای از زمین برقرار شود، همان گونه که خداوند در آیهى 105 سورهى مبارکهى انبیاء میفرماید: «… بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند شد».
ویژگی اوّل حکومت مهدوی، گسترش اسلام در همهى جهان است به گونهای که در دوران حکومت امام عصر (عج) هیچ ده، قریه یا جایی نیست مگر صدای اذان در آن جا به گوش میرسد.
ویژگی دوّم از برنامههای حکومت حضرت مهدی (عج) و مهمترین برنامهاش، مبارزهى جدّی با ستم و ریشهکن کردن آن است.از روایات اسلامی استفاده میشود که حضرت ستم را برطرف میکند. نه افراد نسبت به هم ظلم میکنند، نه حکومتها نسبت به رعیتهای خود و نه حکومتی نسبت به حکومت دیگر.
ویژگی سوّم، گسترش و اجرای عدالت در سرتاسر جهان است. در اکثر روایاتی که دربارهى حضرت حجت (عج) است، این جمله بیشتر به چشم میخورد: «یَمْلَأُها قِسْطاً وَ عدْلاً کما مُُلِئَتْ ظُلْماً وَ جوْراً»
ویژگی چهارم حکومت امام عصر (عج) این است که اسلام را در ابعاد مختلف زندگی مردم وارد میکند؛ در یک کلام باید گفت که حضرت جهان را به وسیلهى احکام اسلامی اداره میکند.
شاکلهحکومت مهدوی
در مورد شکل و کیفیت اجزاء دولت مهدوی، میتوان سه مورد را اجمالاً ارزیابی نمود:
کارگزاران: در مورد کیفیت و کمّیت کارگزاران و همراهان حکومت عدل امام زمان (عج)، میتوان به برخی اخبار و روایات مراجعه کرد. قدر متقن آن است که دولتمردان حکومت مهدوی از شایستگان و نخبگان جامعه میباشند. به همین علّت در بسیاری از روایات، دولت امام زمان ترکیبی از پیامبران، جانشینان آنان، صالحان روزگار و امتهای پیشین ذکر شده است.
در رأس وزیران؛ یکی از پیامبران بزرگ الهی یعنی حضرت عیسی بن مریم (ع) قرار دارد. حضرت مسیح به عنوان جانشین و فرمانده و مسئول در حکومت مهدوی معرفی شده است و وزراء و سایر کارگزاران این حکومت عبارتند از: سلمان فارسی، مالک اشتر، اصحاب کهف، مقداد، ابادجانه انصاری، یوشع وصی موسی (ع) و چند نفر از قوم موسی و … 17
مقرّ حکومت: در مورد پایتخت حکومت مهدوی اقوال و احتمالات گوناگونی ارائه شده است، اما با توجه به روایات متعدد و معتبر، میتوان دریافت که مقر حکومت مهدوی شهر «کوفه» است. حضرت امام جعفر صادق (ع) از مسجد سهله – واقع در شهر کوفه – به عنوان خانه و مسکن حضرت مهدی (عج) یاد میکند18 و امام باقر (ع) نیز تأکید میکند که حضرت مهدی پس از قیام به سوی کوفه میرود و منزلش را آن جا قرار میدهد.19 ابوبکر حضرمی نیز وقتی از امام صادق (ع) میپرسد:
کدام سرزمین پس از حرم خدا و حرم پیامبرش بافضیلتتر است؟ پاسخ میشنود: «سرزمین کوفه؛ که جایگاه پاکی است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدی که همهى پیامبران در آن نماز خواندهاند و از آن جا عدالت الهی پدیدار میگردد و قائم خداوند و قیامکنندگان پس از او از همان جا خواهند بود. آن جا جایگاه پیامبران و جانشینان صالح آنان است». 20 نبی مکرّم اسلام نیز تأکید میکنند: «حضرت مهدی (عج) نُه یا ده سال حکومت میکند و خوشبختترین مردم نسبت به او، مردم کوفه هستند.» 21 از این روایات میتوان دریافت که شهر کوفه مقرّ فرمانروایی و پایتخت دولت عدل مهدوی خواهد بود.
مدت حکومت: مدت حکومت امام زمان نیز به طور دقیق مشخص نشده است. در روایتی که از حضرت رسول ذکر شده، مدت آن 9 یا 10 سال است. برخی از احادیث عمر حکومت حضرت را هفت سال و برخی دیگر، هشت، ده، نوزده، بیست و حتی تا هزار سال ذکر میکنند. مرحوم مجلسی صاحب کتاب ارزشمند «بحار الانوار» در تفسیر و تحلیل این روایات میگوید:
«روایاتی را که دربارهى مدت حکومت امام آمده است، باید به احتمالات زیر توجیه کرد: برخی روایات بر تمام مدّت حکومت دلالت دارد و برخی بر مدّت ثبات و استقرار حکومت. بعضی بر طبق سالها و روزهایی است که ما با آن آشناییم و بعضی احادیث دیگر بر طبق سالها و ماههای روزگار حضرت است که طولانی میباشد و خداوند به حقیقت مطلب آگاه است».22
حقوق مخالفان در حکومت مهدوی
به طور کلّی میتوان مخالفان حضرت مهدی در حکومت مهدوی را به سه دسته تقسیم کرد؛23 دستهى اوّل: مخالفان سیاسی و مذهبی مسلمانان دستهى دوّم: اهل کتاب و دستهى سوّم: مستکبران. سؤالی که پیش میآید این است که روش برخورد حاکمان دولت مهدوی و در رأس آنان، حضرت حجت (عج) با مخالفان به چه صورت است؟ مروری بر روایات، نشان میدهد که در نظام آن حضرت، آزادی مذهب وجود دارد و مسلمانی به جرم داشتن عقیدهى مخالف، مجازات نمیشود و مخالفان مذهبی، حقّ اظهار عقیده دارند، به چند دلیل:
1.در هیچ دولتی از منابع شیعی چنین مطلبی نقل نشده است که حضرت مهدی (عج) مخالفان را به ترک مذهب و پذیرش ولایت علی (ع) وا میدارد. تنها در مواردی که از شدّت عمل سخن به میان آمده، برخورد با ناصبیها و معاندان اهل بیت است24 و بس و ناصب – نه هر مخالف و غیر موافق عقیده و مسلک اهل بیت – کسی است که دشمنی با علی (ع) و دیگر امامان را در سینه پرورانده و از اظهار سبّ و دشمنی ابایی ندارد و در فقه شیعه، سبّ علی و ائمه (ع)، حکم سبّ پیامبر را دارد.
2.امام در همهى مراحل دعوت و فعّالیت، به تبیین اهداف و علل اقدامات خود میپردازد و نقطهى ابهامی را برای مردم باقی نمیگذارد. مخالفان سیاسی و مذهبی، با استفاده از جوّ آرامی که امام ایجاد میکند، به بیان مواضع خود میپردازند و جواب میشنوند.
از جمله، در منزل ثعلبیّه، یکی از بزرگان بنیهاشم، به سیرهى امام انتقاد میکند و خواهان دلیل شرعی بر آن میشود. امام، برخلاف برخی از مأموران که خواهان شدّت عمل با این گونه انتقادگرانند، به آرامی پاسخ میدهد و با استدلالهای مستند به سیرهى پیامبر (ص)، او را با خود همراه میسازد. 25
3.امام (ع) تنها با مخالفان مذهبی و سیاسی که مسلّحانه علیه امام و برنامههایشان بپاخیزند، برخورد قهرآمیز دارد. در مورد آنان نیز از جادهى انصاف بیرون نمیرود و با آنان مدارا میکند. حضرت، پیشاپیش با مخالفان اتمام حجّت میکند و به قرآن و سنّت پیامبر، با ایشان به گفت و گو مینشیند. در مواردی که دشمن، کینهى خود را آشکار میسازد و به جنگ با حضرت میپردازد، امام مهدی (ع) دستور مقابله میدهد. 26
پینوشتها:
1. تفسیر برهان، ج 3، ص 220.
2. تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 163.
3. تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 38
4.منتخب الاثر، فصل 7، باب 1، ص 470.
5. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 207، حدیث 82.
6. ینابیع المودة، ج 3، ص 295، باب 78.
7. بحار الانوار، ج 52، ص 338، حدیث 83.
8. ینابیع المودَة، ج 3، ص 208، باب 68.
9. همان، ج 3، ص 338، باب 84.
10. بحار الانوار، ج 52، ص 191، حدیث 24.
11. منتخب الاثر، ص 448، حدیث 4.
12. همان، ص 169، حدیث 84.
13. بحار الانوار، ج 51، ص 133.
14. جهان بعد از ظهور، ص 80، به نقل از مفهوم نسبیّت اینیشتین، ص 35.
15. هاشمی شهیدی، سید اسد الله، ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص 415.
16. همان، ص 414.
17. بحار الانوار، ج 36، ص 246.
18. برای اطلاع از منابع این روایات، ر.ک: (چشم اندازی به حکومت مهدی (عج)) نجم الدین طبسی، صص 170 – 173.
19. بحار الانوار، ج 52، ص 331.
20. همان، ص 225.
21. اعیان الشیعه، ج 2، ص 51.
22. بحار الانوار، ج 52، ص 280.
23. فروع کافی، ج 8، ص 227.
24. ر.ک: چشم به راه مهدی، جمعی از نویسندگان مجلهى حوزه، صص 394 – 401.
25. بحار الانوار، ج 52، ص 343.
26. همان، ص 387.
منبع: ماهنامه فرهنگ پویا شماره 5