رايحه ظهور او پر شده در همه جهان
عطر خوش وصال او ميرسدم ز هر کران
عطر خوش وصال او ميرسدم ز هر کران
هر طرف است آيتي زآمدنش علامتي
هر طرفي و صحبتي از رخ آن عزيز جان
از سر شوق وصل او گشته جهان به گفتگو
گشته هميشه نام او ورد زبان عاشقان
حس بکنم حضور او رايحه ظهور او
در دل من ز شور او پر شده قدر کهکشان
ميشنوم نداي او لطف صداي پاي او
دل شده در هواي او مملو شوق بي امان
گشته همه وجود من در همه تار و پود من
بود من و نبود من بسته به صاحب الزمان
وعده حق ايزدي وارث نسل سرمدي
عطر گل محمدي کرده معطر اين زمان
مژده همه جهانيان اهل زمين و آسمان
ميرسد آن نکو زمان فصل وصال دلستان