گفتنی است که امام رضا(ع) جریان پشیمانی و رسوایی مأمون را قبل از برگزاری مناظرات با علمای ادیان، چنین فرموده بودند: “ای نوفلی، میخواهی بدانی چه زمانی مأمون پشیمان میشود؟زمانی که ببیند با اهل تورات با توراتشان و با اهل انجیل با انجیلشان و با اهل زبور با زبورشان و با صابئین به عِبری و با زردشتیان به فارسی و با رومیان به رومی و با علمای هر فرقه به زبان خودشان بحث میکنم، و آنگاه که همه را مجاب کردم و در بحث بر همگی پیروز شدم و همه آنان سخنان مرا پذیرفتند، مأمون پشیمان خواهد شد.”
شاید مهمترین رویداد در تاریخ تشیع ایران سفر امام رضا(ع) به ایران و استقرار ایشان در مرکز خلافت وقت می باشد. گر چه این سفر به اجبار و به عناد با علوی گری به امام رضا (ع) تحمیل می شود، اما امام(ع) علاوه بر اینکه از این سفر به عنوان فرصتی در نمایان نمودن چهره حکام ظالم استفاده می نمایند، ایرانیان که گرایش بسیار به معصومین و تشیع دارند را نیز در جهت پیوند بیشتر با مبانی عقیدتی و کلامی تشیع آموزش می دهند.
علی بن موسی الرضا(ع) طی دوران اقامت خود در مرو، برای ترقی اندیشه و اعتقادات مردم ایران مناظرات با علمای اهل کتاب و پاسخ به شبهات فرق ضاله را مورد توجه قرار داده بودند که بر حسب تاریخ ایشان با علما و بزرگان مسیحیان، یهودیان، مانویان، زرتشتیان، صابئین و فرق اسلامی بسیار به بحث و مناظره پرداخته و موضوع این مباحث بیشتر مناظرات علمی درباره آفرینش جهان، توحید، صفات خداوند، انبیای الهی و عصمت آنان، جبر، اختیار و امامت، تفسیر آیات گوناگون قرآن، فضایل اهل بیت(ع)، احادیث، دعا و احکام دین بود.
گفتنی است که امام رضا(ع) جریان پشیمانی و رسوایی مأمون را قبل از برگزاری مناظرات با علمای ادیان، چنین فرموده بودند: “ای نوفلی، میخواهی بدانی چه زمانی مأمون پشیمان میشود؟زمانی که ببیند با اهل تورات با توراتشان و با اهل انجیل با انجیلشان و با اهل زبور با زبورشان و با صابئین به عِبری و با زردشتیان به فارسی و با رومیان به رومی و با علمای هر فرقه به زبان خودشان بحث میکنم، و آنگاه که همه را مجاب کردم و در بحث بر همگی پیروز شدم و همه آنان سخنان مرا پذیرفتند، مأمون پشیمان خواهد شد.”
شیعیانی که از شهرها و روستاهای دور و نزدیک و از طبقات گوناگون برای زیارت آن حضرت و گرفتن راهنمایی و کسب معارف علمی و دینی و حل شبهات و مسائل گوناگون می آمدند تعدادشان هر روز بیشتر می شد، تا جایی که مأمون احساس خطر کرد و مانع ورود و اجتماع آنها در خانه حضرت شد.
امام(ع) در برنامه های عبادی خویش نیز بر آن بود تا سنت رسول الله(ص) و امیرالمؤمنین را زنده نگهداشته و تحقق بخشد، مسئله ای که در تبیین جایگاه شیعه و معارف اسلامی نقش برجسته ای دارد.
از دیگر نتایج این دوران فراهم شدن زمینه رشد و گسترش تشیع در خراسان بود. مردم خراسان که از پیش دوستدار خاندان رسالت بودند، پس از حضور آن حضرت محبت و ارادتشان به اهل بیت(ع) و علویان بیشتر شد، به گونه ای که مدفن امام رضا(ع) یکی از پایگاههای مهم تشیع در طول تاریخ درآمد.
قیام محمد بن قاسم اهمیت، نفوذ تشیع و گستردگی آن پس از ورود امام رضا(ع) در خراسان را بهتر نشان می دهد. هر چند این قیام در سال 219 هـجری و چند سال بعد از شهادت امام رضا(ع) رخ داد، از آن روی که باعث گسترش تشیع در بخشی از خطه ایران گردید، در خور توجه است. محمد بن قاسم در زمان معتصم در طالقان خروج کرد و پس از جنگهایی که میان او و عبدالله بن طاهر روی داد، سرانجام عبدالله او را دستگیر کرد و به نزد معتصم فرستاد. وی پیش از آن مدتی در جوزجان تلاش کرد و طولی نکشید که چهل هزار نفر از مردم آنجا با وی بیعت کردند. که این خود بیانگر وسعت گرایش های شیعی در ایران است.
پس از شهادت مظلومانه علی بن موسی الرضا(ع) دوستان و شیعیان متوجه زیارت آن حضرت شدند. بقعه رضویه، نخست محوطه کوچکی بود که در میان باغ بزرگی قرار داشت. روضه مطهره رضویه از همان روز نخست خادم داشته و شخصی کلیددار حرم مطهر بوده است. پس از مدتی در کنار قبر آن حضرت مسجدی ساخته و در اختیار زائران قرار میگیرد. به موازات ساختن مساجد رباطهایی نیز جهت سکونت زائران امام(ع) ساخته و متصدیان در آنجا به فعالیت می پرداختند و برای رفاه و آسایش زائران کوشش می کردند.
ظاهراً نخستین گروهی که در کنار قبر مطهر سکونت اختیار میکنند، خادمان روضه مبارکه، کسبه و اصناف بوده اند، از این تاریخ که زمان آن مشخص نیست، مشهد امام رضا(ع) محل مسکونی می شود و اندک اندک در آنجا سکونت می یابند و بعد از مدتی حالت یک قصبه را به خود می گیرد و به “مشهدرضا ” معروف می گردد.
در قرن سوم و چهارم هجری سه گروه در مشهد اقامت داشتند: نخست خادمان و کارگزاران روضه مبارکه، دوم علما و سادات که برای قرب جوار، تبلیغ احکام و اقامه شعائر دینی در آنجا سکونت داشتند و سوم افرادی که برای کسب و کار به آنجا رفته بودند و حوائج ساکنان و زائران را برآورده می کردند.
اعلام تشیع اثنی عشری در سال 907 هجری به عنوان مذهب رسمی کشور در دوران حکومت تازه تأسیس صفویه، از سوی شاه اسماعیل در تبریز، باعث شد تا شیعیان و محبان اهل بیت(ع) نیز از فضای تقیه بیرون آمدند.– نه اینکه ضرب شمشیر صفویه ایرانیان را شیعه نمود -.
در حقیقت باید اذعان کرد که بر خلاف تصور برخی از پژوهشگران تاریخی معاصر که بیشتر به مستشرقین غربی گرایش دارند و شمشیر صفویان را عامل شیعه شدن ایرانیان می دانند، سفر امام رضا(ع) به ایران و زمینه سازی آن حضرت برای نشر معارف اهل بیت (ع) در ایران که عموما توسط سادات موسوی به اجرا درآمد، عامل گرایش اکثریت ایرانیان به مکتب اهل بیت(ع) بوده است و آن چه در عصر صفویه رخ داده است پایان یافتن دوران تقیه در ایران است.
در این زمان مشهد مقدس رضوی رونق زیادی یافت و از شهرها به این سرزمین روی آوردند به دلیل امنیت راهها و سرکوب شدن مخالفان و معاندان، زائران خود را از اقصی نقاط آذربایجان و قفقاز و از صغد خوارزم، از بدخشان و طخارستان و هند و سند و جنوب و شمال کشور پهناور به مشهد مقدس می رساندند و با دستورات و معارف اسلامی و تشیع بیشتر آشنا می شدند. بر این مبنا حکومت صفوی را باید محملی برای تعمیق معارف تشیع توسط علمای دینی دانست نه آغاز تشیع در ایران.
خبرگزاری شبستان