الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

اولویت هالیوود؛ترویج سبک زندگی مصرف گرا

در فیلم‌های این دوره سوپراستارها افرادی بی‌گناه و معصوم تصویر شدند، آنچنان‌که مخاطبان جذب خانواده‌‌های از هم گسیخته می‌شدند، سبک زندگی تک والدینی به شدت در فیلم‌ها تبلیغ می‌شد و روند رو به افزایش تعداد چنین خانواده‌هایی نیز به طرز چشمگیری مشهود بود.

 

 

 

 

در شروع قرن بیستم میلادی صنعت سینمای هالیوود شکل گرفت و به مرور استودیوها شروع به کار کردند که این امر به شدت سینمای جهان را تحت تاثیر خود قرار داد چون نه تنها ایالات متحده آمریکا بازار فیلم خانگی خود را داشت بلکه این سینما، کشورهای دیگر را نیز با محصولات خود تغذیه می‌کرد، همین مسئله باعث شد تا فیلمسازان آمریکایی نسبت به ساخت فیلم‌هایی در رابطه با خانواده خیلی حساس شود.

 

البته هالیوود در کنار مضامین بشری و خانوادگی، بسته به افکار به خصوص مدیران استودیوها و کمپانی‌های بزرگ خانوادگی، به دیگر موضوعات نیز علاقه نشان می‌داد.

*سینمای هالیوود ابزاری برای رسیدن به سودهای کلان/ادیسون و آرزویی که هیچگاه برآورده نشد

آن دسته از تهیه‌کنندگان فیلم در فرایند فیلمسازی در درجه اول به سودهای کلانی که از فیلم‌هایشان و تبلیغ درباره افکار فرهنگی، اقتصادی و سیاسی می‌اندیشیدند و در گام بعد به حقایق برخواسته از بطن جامعه آمریکایی می‌اندیشیدند.

«توماس الوا ادیسون»، مخترع برق و موسس اولین استودیوی فیلمسازی جهان گفت: من درباره استفاده از سینما رویاهای درخشان بسیاری داشتم و می‌خواستم بدانم که آیا می‌شود از طریق سینما هر‌آنچه را که لازم است جهانیان بدانند به آنها آموزش داد؟ یک یادگیری درخشان و هدایت‌شده. ولی زمانیکه سینما تبدیل به ابزار سرگرمی و تبلیغاتی شد من به این بازی پایان دادم چون رویاهای من در این زمینه به حقیقت نپیوست.

 

توماس ادیسون

در اواسط قرن بیستم، هالیوود تلاش کرد تا مشکلات مالی‌‌اش را از راه رسیدن به سود‌های کلان بوسیله ساخت فیلم‌های عظیم رزمی و پرفروش حل کند تا از این طریق نه تنها به سودهای کلان دست یابد بلکه بتواند تسهیلات خود را گسترش دهد.

همچنین تبلیغ برای یک سبک زندگی مصرف‌گرا همواره یکی از اولویت‌های سینمای هالیوود بوده است، آنچنان‌که همواره خانواده را به این سمت تشویق می‌کند که اگر می‌خواهید به لذت واقعی زندگی تصویر شده در فیلم‌های سینمایی دست یابید باید از ابزارهای مادی استفاده کنید، در واقع تمایلات این خانواده‌ها بود که چرخ کارخانه‌ها را می‌‌گرداند و بحران‌های اقتصادی را مرتفع می‌ساخت.

البته هالیوود نه تنها مصرف گرایی را تبلیغ می‌کرد بلکه به مرور و به شدت از موقعیت‌های اجتماعی و واقع‌گرایانه فاصله می‌گرفت.

 

*هالیوود و فیلم‌های خانوادگی پس از جنگ جهانی دوم از دیدگاه «اریک هود»، نویسنده آمریکایی

«اریک هود» در کتاب خود تحت عنوان «تاریخ سینما می‌نویسد: هالیوود پس از جنگ جهانی دوم نه تنها در انعکاس انتقادات افکار عمومی موفق نبود، بلکه این صنعت سینمایی باعث تغییر ادراک‌های درستی که در رابطه با سبک زندگی خانواده‌ها وجود داشت، شد، قهرمانان جاه طلب سینمای هالیوود به خانواده بالاخص به مادرانشان به عنوان افراد دردسر ساز می‌نگریستند و سناریست‌های آنها می‌خواستند که این افراد را همواره به عنوان نماینده‌ای از طیف وسیعی از جامعه نشان دهند.

«اریک هود» در جای دیگری از کتاب خود می‌نویسد: بحران اقتصادی در سال 1930 میلادی حسی از خیانت و عدم اعتماد را در میان والدین و روابط خانوادگی ایجاد کرد و تعهدهای اجتماعی خانواده‌ها نیز دچار تزلزل شد.

فیلم‌های خانوادگی هالیوود نیز نه تنها به بهبود این اوضاع بحرانی کمکی نمی‌کرد بلکه باعث تشدید آن می‌شد، از جمله فیلم‌های مشهوری که در این دوران ساخته شد می‌توان به فیلم «سفر» ساخته «جان فورد» اشاره کرد.

 

این فیلم داستان مادری است که با ازدواج پسرش با دختر همسایه به حدی مخالف است که برای جلوگیری از این ازدواج، پسرش را به زور به جنگ می‌فرستد و پسر در جنگ کشته می‌شود و ده سال بعد مادر برای حضور در مراسمی رسمی و ملاقات با سربازان جنگ به فرانسه سفر می‌کند و مخاطب در نهایت این مادر را می‌بیند که در کنار مادران دیگری که آنها نیز با فرزندانشان مشکل داشته و اکنون فرزندانشان را از دست داده‌اند، در حال خواندن مرثیه برای فرزندان کشته‌ شده‌شان هستند.

 

در حقیقت این فیلم تلخ، حس عدم اعتماد به والدین را در میان نسل جوان جامعه آن‌موقع به شدت دامن می‌زد.

فیلم‌های هالیوودی در اواسط قرن بیستم پر از صحنه‌هایی در ارتباط با سبک زندگی خانواده بود ولی همه آنها در یک مورد مشترک بودند و آن این بود که همه این فیلم‌ها تصویرگر در‌گیرهای  موجود میان اعضاء خانواده بودند؛ از درگیری لفظی گرفته تا فیزیکی، حتی روی میز غذا، در این فیلم‌ها والدین دیگر نه تنها کنترلی بر فرزندان خود ندارند بلکه خودشان نیز به یکدیگر خیانت می‌کنند، مرتکب جنایت و اعمالی غیراخلاقی می‌شوند.

 

*رئال‌گرایی در فیلم‌های خانوادگی پس از جنگ جهانی دوم

ولی پس از جنگ جهانی دوم، واقعیت‌گرایی در سینمای هالیوود به اوج خود رسید، فیلم‌های رئال تصویرگر حقایق ناخوشایند و تلخی بودند.

«همشهری کین» به کارگردانی «اورسن ولز» (1941) نمونه شفافی از فیلم‌هایی است که هالیوود در آن دوره از زمان با جهت‌‌گیری رئال در رابطه با خانواده ساخت.

 

این فیلم داستان مردی است که همه چیز را برای رسیدن به قدرت و در دست گرفتن کنترل رسانه‌ها فدا می‌کند، در حالیکه نمی‌داند که سبک ‌زندگی، اهداف و آرزوهایش همگی خود تحت تاثیر همین رسانه‌ها شکل گرفته‌اند.

او در نهایت به هیچ‌چیز دست نمی‌یابد و دور از خانواده در تنهایی می‌میرد.

 

*شروع جنگ سرد و فیلم‌هایی که مروج خانواده‌های تک سرپرست بود

جنگ سرد مانعی بر سر راه روابط بین‌الملل بود و هالیوود اواخر دهه 50 به شدت تحت تاثیر این مطلب قرار گرفت، آنچنان‌که به ابزاری در خدمت این جنگ تبدیل شد.

در این دوره فیلم‌های بی‌شماری ساخته شد که همگی تصویرگر خانواده‌ها و سبک زندگی کسانی بود که در بلوک شرق زندگی می‌کردند، در این فیلم‌ها خانواده‌هایی که در برخی کشورها چون جماهیر شوروی سابق زندگی می‌کردند،‌ همچون ابزارهای ماشینی به تصویر کشیده می‌شدند که کاملا تحت تسلط دولتمردان خود بودند.

همچنین در فیلم‌های این دوره سبک زندگی آمریکایی به عنوان محیطی بسیار تاریک و سرد بدون هیچ‌گونه ارتباط صمیمی میان اعضاء خانواده معرفی می‌شد، تهیه‌کنندگان هالیوود به طور کلی روش خود را تغییر دادند و مبلغ این تفکر شدند که جامعه برای آسیب رساندن به کودکان دسیسه کرده و فرایند سانسور بزرگسالان نیز رو به رشد است، آنها حتی در فیلم‌هایشان کودکان را قربانیان خواسته‌های مادی والدین معرفی کردند.

در فیلم‌های این دوره سوپراستارها افرادی بی‌گناه و معصوم تصویر شدند، آنچنان‌که مخاطبان جذب خانواده‌‌های از هم گسیخته می‌شدند، سبک زندگی تک والدینی به شدت در فیلم‌ها تبلیغ می‌شد و روند رو به افزایش تعداد چنین خانواده‌هایی نیز به طرز چشمگیری مشهود بود.

 

 

بحران به وجود آمده در جامعه آمریکایی باعث شد تا فیلم‌سازان دست به ساخت فیلم‌هایی از جنس «کرامر علیه کرامر» بزنند.

«رابرت بنتون» در این فیلم تصویری تلخ از بنیان خانواده در جامعه آمریکایی به تصویر کشیده شده است.

 

در حقیقت این فیلم‌ها نشان می‌دهند که جامعه آمریکایی با تاکید بر مدرنیسم و آنارشیسم و ایجاد تنفر از آداب و رسوم سنتی، خانواده‌ها را به سمت از هم پاشیدن سوق می‌دهد.

اگرچه ده‌ها سال از جنگ سرد می‌گذرد ولی همچنان آثار سینمایی زیادی وجود دارد که مبلغ خانواده‌های تک سرپرسند،انیمیشن «داستان اسباب‌بازی» نیز از جمله این فیلم‌هاست.

 

 

این داستان در مورد اسباب بازی هایی است که در هنگام نبود انسان‌ها زنده می‌شوند و در تصور یک کودک آشکار می‌شوند، کودکی که از نبود حمایت پدر رنج می‌برد. پدر این کودک به طرز عجیبی در این فیلم ناپدید می‌شود. وقتی اندی جشن تولد می‌گیرد و به سیاره پیتزا می‌رود، در کمال تعجب می‌بینیم که پدرش قادر به همراهی وی نیست و فقط او و مادرش و اسباب بازی ها حضور دارند.

 

*پایان قرن بیستم و سینمایی که با ادعای خوشبختی زنان مروج بی‌اخلاقی می‌شود

با نزدیک شدن به قرن 21، انقلابی عظیم در خانواده‌های غربی نیز به وجود آمد، تغییراتی اساسی در شکل ساختاری و ارزش‌های نهاد خانواده به وجود آمد، وفاداری زوج‌ها به یکدیگر به شدت کاهش یافت، به عبارت دیگر نقش سنتی زن و مرد در چهارچوب خانواده به شدت دستخوش تغییر شد، زنان در خارج از خانه مشغول به کار شدند و اقتدار اقتصادی‌شان افزایش یافت.

گسترش افکار فمینیستی، قانونی شدن ازدواج همجنس‌بازها در برخی کشورهای غربی همگی از جمله عوامل مهمی بود، که مفهوم کلی خانواده در این کشورها تغییر داد.

بسیاری از افراط‌گراها بر این عقیده بودند که خانواده نهادی است که در آنجا حقوق فردی بالاخص حقوق زنان به عنوان مادر و همسر مورد تجاوز قرار می‌گیرد.

این طرز فکرها، سینمای غرب را نیز به شدت تحت تاثیر قرار داد، آنچنانکه فیلمسازان این سینما آثار زیادی در چهارچوب چنین نوع تفکری ساختند که همگی زنان را به سمتی ترغیب می‌کرد که خود را از این همه ‌بی‌عدالتی نجات دهند و برای رسیدن به حقوق مساوی در کنار مردان و یا حتی بیش از آن از هیچ تلاشی فرونگذارند، حتی نادیده گرفتن احساسات مادرانه‌شان.

فیلم «سکوت بره‌ها» ساخته «جانان دم» در سال 1991 از این دست فیلم‌هاست.

 

 

در این فیلم به طور آشکار درباره این مسئله بحث می‌شود که زنان برای رسیدن به حقوق خود باید نقش خود در خانواده را فراموش کنند.

چنین فیلم‌هایی به زنان می‌آموزد که چگونه مستقل باشند و برای اینکار باید تمامی خاطرات و احساسات خود در رابطه با خانواده را به دست فراموشی بسپارند.

از دید چنین سینمایی، دستیابی به یک زندگی موفق مستلزم جدایی از هرگونه تفکرات احساسی و زیر بار مسئولیت خانواده نرفتن است.

 

نتیجه چنین دیدگاه غیرمسئولانه‌ای بنیان خانواده را بیش از پیش تضعیف کرده و باعث ترویج طلاق، خشونت و بی‌قیدی در مسائل اخلاقی و جنسی شده است.

 

*«اس.لیندا جیسون»، نویسنده آمریکایی در اینباره چه می‌گوید؟

این نویسنده آمریکایی می‌گوید: زمانیکه فیلم‌های هالیوودی را از خیلی جهات با زندگی واقعی مقایسه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که تفسیر هالیوود از زندگی در بهترین حالت آن نیز، کاملا تحریف شده و غیرطبیعی است.

 

«لیندا جیسون»، نویسنده آمریکایی

تاثیر منفی که اینگونه فیلم‌ها بر عموم مردم می‌گذارد این است که آنها جذب ستاره فیلم‌ها می‌شوند، فریب می‌خورند و فکر می‌کنند که زندگی واقعی همانی است که در اینگونه فیلم‌ها به تصویر کشیده می‌شود.

در میان افراد جامعه بیشتر از همه؛ نوجوانان، افراد افسرده، بزرگسالان روان‌پریش و ناسالم به آسانی تحت تاثیر روایت هالیوود از زندگی می‌شوند.

اینگونه فیلم‌ها مردم را در برابر برهنگی، اعمال غیراخلاقی، خشونت، خونریزی، قتل و مرگ واکسینه می‌کند.

آنها نمی‌دانند که مصرف مواد، قتل و خونریزی، جنایت و در نهایت مرگ شاید در فیلم‌های هالیوودی با فرصتی دوباره همراه باشد ولی احتمالا پرده آخر زندگی واقعی خواهد بود.

این نویسنده آمریکایی در ادامه می‌افزاید: هالیوود حقایق را تحریف می‌کند و بدترین رفتارهای غیرانسانی را در قالبی پرزرق و برق به خورد مخاطب می‌دهد.

پیام‌ فیلم‌های هالیوودی اغلب یک دروغ است، پشت پرده فیلم‌های هالیوودی در واقع پول است نه کمک به بهبود زندگی و محافظت از آن.

فیلم‌های هالیوودی می‌توانند، شما را بخندانند، بگریانند، عصبانی و یا حتی ناراحت کنند ولی در اغلب‌ آنها عامل حقیقت همانقدر کمیاب است که عوامل انسانی و اخلاقی.

 

و اما در آخر سخنی با کسانی که خانواده را دغدغه هالیوود می‌دانند…

 

شاید نتوان منکر برخی آثار خانوادگی قابل ستایشی که در سینمای هالیوود ساخته می‌شود،شد ولی اول آنکه برای سینمایی که محل ساخت سالانه 700-800 فیلم سینمایی است، ساخت سالانه چند اثر خانوادگی قابل قبول چندان جای تعجب نباشد.

دوم اینکه این سوال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان سینمایی که ضمامن بقایش دستیابی به سودهای کلان از طریق ساخت فیلم‌های غیراخلاقی، خشونت‌آمیز و پرنو است را حامی بنیان خانواده دانست؟!

 

یادمان نرود، هالیوود صنعت سینمایی کشوری است که شعار رییس جمهورش در انتخابات «آزادی ازدواج همجنس‌بازان» است، هر چند که با ژست انسانی خانواده دوست در برابر دوربین رسانه‌ها ظاهر شود.

___________________________

گزارش : نرگس محمدی

فارس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *