زاهدان و عابدانی که پیوندی با جهاد و شهادت و مبارزه ندارند، خواسته یا نخواسته دوستدار امام غائباند نه امام قائم؛ و چون آن حضرت ظهور کند، چنین افرادی اولین کسانیاند که از او رخ برتابیده و دستورهای مبارزهآموز و سیرتهای مخاطرهآمیزش را نادرست خواهند دانست.مطلوب اینان غائب آل محمد(ص) است، نه قائم آل محمد(ص).
چیستی و چرایی انتظار،بخش پنجم
منتظر واقعی
اشاره
در قسمت گذشته به انتظار فرج و روایات وارد شده از معصومین: در این زمینه پرداختیم و گفتیم که انتظار پیروان اهلبیت عصمت و طهارت: با انتظار دیگران تفاوتی عمیق دارد. شرایط تحقق حقیقت انتظار و موضوعاتی همچون ارزش انتظار و کرامت منتظر؛ بهترین راه، برترین انتظار؛ عقل، راهبرد انتظار حقیقی از جمله موضوعاتی بود که مورد بررسی قرار گرفت.
منتظر
آنان که به حقیقت انتظار بار یافتند، منتظران واقعیاند که چشم دل به صبح دیدار امام عصرشان دوختهاند و در مسیر آمادهسازی ظهورش در تلاش و تکاپویند. آنکه بخواهد در ظلمات عصر غیبت امام عصر (عج) از مرگی جاهلانه رهیده و به حیاتی عقلانی دست یازد و در زمرة اهل سعادت قرار گیرد، ناگزیر از معرفت به وجود امام معصوم زمان خویش است؛آنگاه چون امامت را و امام خویش را در پرتو معرفت توحید و نبوت شناخت، برنامههای حکومت و دولت کریمه امام خویش را خواهد شناخت، تا بداند در برابر چنین امام و چنان حکومتی، چه وظیفهای بر عهده دارد.
کسی که وظیفه خود را در راستای تحقق حکومت امام معصوم عصرش به روشنی دریابد، تلاش میکند تا امر آن حضرت را در درون و برون احیا سازد و خویش و جامعهاش را مهیای ظهور وجود مبارک امام زمانش کند؛ آنگاه چنین فردی شایستگی مییابد تا بر اساس (یَهْدُونَ بِأمْرِنا)مجرای فیض عنایات ولیّ خود شود و قلبش به نور معرفت و فروغ ایمان روشن گردد و چون قلب هدایت شد، قالب نیز دنبالهرو آن خواهد بود.
شناخت وجود مبارک امام زمان (عج) بیتردید معبر و گذر از جاهلیت به سوی حیاتی معقول و باوری حیاتبخش است و بر همین اساس، انتظار آن وجود مبارک نیز حیاتبخش خواهد بود.کسی که قلبش با چنین انتظار زندهکنندهای حیات یافت، هرگز دچار ناامیدی نمیشود؛زیرا وعدة نصرت الهی را شنیده و به آن باور دارد و به امید تحقق آن از حرکت و پویایی دست نخواهد کشید؛ چون میداند وعده الهی تخلف نمیپذیرد و قطعاً محقق خواهد شد، بنابراین از پیِ آن میرود تا جان خویش را که متعلّق وعده خدای سبحان است، اصلاح کند تا هماره شایسته این بشارت باشد که (وَعَدَ اللّهُ الّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنّهُمْ فِی اْلأرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنّ لَهُمْ دینَهُمُ الّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أمْنًا یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئًا).
خدای سبحان به اهل ایمان و عمل صالح نصرت را وعده داده است و بشارت میدهد که آنان را جانشین انسانهای صالح گذشته کند. مؤمن منتظر که خود اهل ایمان و عمل صالح است، با اطمینان از نصرت الهی و امید مستحکم به بشارت قرآن از یأس مبرّا خواهد بود و نور امید همواره از مشرق جانش خواهد تابید و سرزمین قلب مؤمنش را روشن میسازد.
منتظر حقیقی
منتظران حقیقی ویّ عصر (عج) که به حق عارف ولایت اولیای الهیاند، از فیض (إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ)برخوردارند؛ زیرا یا به دیدار و ادراک ظهور آن حضرت مفتخر میگردند یا به منزلت کسانی میرسند که همراه حضرتش جهاد کرده باشند. مسلّم، درجات و مراتب منتظران و یاوران آن حضرت در معرفت، ایمان و انتظار ظهور او متفاوت است؛ اما بار یافتن به مقام (إحدَی الحُسنَیَین) به فراخور مرتبهشان بهره همگی آنان خواهد بود.
دوستداران امام غائب در برابر منتظران امام قائم
بیشک، ظهور امام عصر (عج) و ایجاد حکومت عدل مهدوی (عج) با مبارزات فراوانی همراه خواهد بود، چرا که سردمداران کفر و طغیان به راحتی پیام عدالتگستر و حق محور امام عصر (عج) را بر نتابیده و با حضرتش به جنگ خواهند پرداخت، بنابراین قیام آن حضرت با مجاهده و ایثار و نثار آغاز خواهد گشت.
در عصر غیبت، کسانی منتظر حقیقی آن حضرتاند که از سویی بر اساس (الّذینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیامًا وَ قُعُودًا وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکّرُونَ فی خَلْقِ السّماواتِ وَ اْلأرْضِ)اهل معرفت و فکر و ذکرند و با دعا و نیایش، خواست و اندیشه و راز و نیاز انسی دارند و از سویی دیگر، براساس <لیعدنّ أحدکم لخروج القائم ولو سهماً>هماره آماده جهاد، شهادت، حماسه، ایثار و نثارند.
زاهدان و عابدانی که پیوندی با جهاد و شهادت و مبارزه ندارند، خواسته یا نخواسته دوستدار امام غائباند نه امام قائم؛ و چون آن حضرت ظهور کند، چنین افرادی اولین کسانیاند که از او رخ برتابیده و دستورهای مبارزهآموز و سیرتهای مخاطرهآمیزش را نادرست خواهند دانست.مطلوب اینان غائب آل محمد(ص) است، نه قائم آل محمد(ص).
آنان که در کنار زهد و پارسایی در عرصههای علمی و عملی اهل میدان جهاد، مبارزه و شهادتاند و خویش را برای یاری و حمایت امامشان (هرچند به آماده ساختن یک تیر) مهیا کردهاند و آماده دفاع از مرز دین و حریم قرآن و عترتاند و از غیر خدا نهراسیده و سلاح در کف، اهل زمزمه و مناجاتاند، منتظران راستین ولی عصر و مشتاقان قائم آل محمدند (عج).حال آنکه میخواهد صدق انتظارش را بیازماید، باید ببیند علاقهمند امام غائب است یا مشتاق امام قائم، تا بداند منتظر حقیقی امام عصر است یا عنوان انتظار آن حضرت را به گزاف بر خود بسته است.
آثار انتظار
1. امید به آینده
انتظار ظهور ولیّ عصر (عج) آثار و نتایج فراوان فردی و اجتماعی دارد. امید به آیندهای روشن که سهم بزرگی در حرکتها، کوششها و تلاشهای فردی و اجتماعی دارد، یکی از این آثار شمرده میشود و چه بسا یکی از جهات تأکید و توصیه انتظار در لسان عترت طاهرین: لحاظ همین فایده بوده است؛ آنگونه که امیر مؤمنان علی(ع) انتظار فرج را محبوب خدای سبحان دانسته و امید به رحمت خدا را از آثار آن معرفی میکند: <انتظروا الفرج ولا تیأسوا من روحالله، فإنّ أحبّ الأعمال إلیالله(عزّوجلّ) انتظار فرج>و حضرت سیدالساجدین(ع)، انتظار فرج را از بزرگترین گشایشها میشمارد: <انتظار الفرج من أعظم العمل>.
2. اصلاحگرایی در عرصههای فردی و اجتماعی
آنکه باور دارد که هیچ تلاشی برای اصلاح امور در غیبت ولیّ خدا ثمربخش نیست، هرگز برای مبارزه با طاغوتیان و مقاومت در برابر دشواریها انگیزهای نخواهد داشت؛ اما آنان که دل به انتظار راستین سپرده و قلبی مملو از امید به ظهور امامشان دارند و میدانند که دیر یا زود صالحان، حاکمان زمین خواهند بود و حق به صاحبانش باز میگردد و با محو ستم و بیداد امر جامعه اصلاح و سامان میپذیرد، برای رسیدن به چنین جامعهای خویشتن را اصلاح خواهند کرد و در اصلاح جامعه خود نیز میکوشند، تا زمینه ایجاد و تشکیل آن دولت کریمه را فراهم آورند.
بر همین اساس، آن که منتظر راستین مصلح جهانی است، هم صالح است و هم مصلح. چنین کسی با اقتدا به دعای مولای خویش از خدای سبحان چنین میخواهد: <اللّهمّ! إنّا نرغب إلیک فی دولة کریمة، تعزّ بها الإسلام و أهله و تذلّ به النفاق و أهله و تجعلنا فیها من الدعاة إلی طاعتک والقادة إلی سبیلک>.
3. تلاش، پویایی و پیشرفت در تمام عرصهها
آنکه منتظر راستین حجت خداست، هماره در تلاش و تکاپوست تا فرهنگ ناب مهدوی (عج) از علم به عین آید و از گوش به آغوش؛ از این روست که هر متخصص فنآوری که در مکتب انتظار آموخته گردیده است، در ارائه صحیح تخصّص متعهدانه، هیچ قصوری روا نمیدارد.
اگر امام صادق(ع) فرمود: <لیعدنّ أحدکم لخروج القائم و لو سهماً> ـ یعنی منتظر ظهور آن حضرت حتی یک تیر هم که شد، آماده کند ـ صبغة تمثیل دارد نه تعیین؛ زیرا متخصص نظامی، آمادگی رزمی وظیفه اوست و کارشناس اقتصادی، رسالتش تلاش برای حل تورم، رفع بیکاری، تعدیل تقاضا و عرضه، تقلیل فاصله رنجآور طبقاتی و تعطیل اسراف و اتراف و ترفّه است و مجتهد فقهی یا حقوقی یا سیاسی، عهدهدار جهلزدایی و ایستادگی در برابر هجوم فرهنگی و در نهایت، تبیین و تعلیل و حمایت عالمانه از مبانی اعتقادی است.
4. تخلق به فضائل نفسانی
آنکه به راستی امام خویش را موجود میداند و او را مظهر (هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ)، (هُوَ السّمیعُ الْبَصیرُ)و (هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهیدٌ)میشناسد، هماره خویش را در محضر خلیفة الهی و امام معصوم خود میداند، همانگونه که حضور خدای والا را در مرتبهای بالاتر ادراک میکند و آنگاه بر اساس آموزههای اساسی قرآن در محضر خدای سبحان و خلیفه او حیا پیشه میکند و از درون و برون، خود را در مشهد حق و امام خویش دیده، و از زشتیها و معاصی دوری میکند و چنین انتظاری موجب تنزیه روح او شده، قلبش را نورانی میسازد.
5. آمادگی برای ظهور
مجموعه آثار تحرکآفرین، امیدبخش و اصلاحگر انتظار راستین، منتظر صادق را بدان سوی رهنمون میشود که چون وقت ظهور ناپیداست، میباید همواره واجد شرایط و لوازم ظهور مهدی موجود موعود (عج) باشد و همین آمادگی و پرهیز از تسویف و تأخیر، در اصلاح فرد یا جامعه، در بارور شدن فکر فردی و عقل جمعی سهم به سزایی خواهد داشت.
6. استحقاق نگاه تشریفی اهلبیت
آنکه منتظر راستین امام عصر (عج) است، بر اثر تخلق به اخلاق الهی گرد حرام نمیگردد و جانش به گَرد معصیت غبار نمیگیرد و میکوشد در انجام دادن واجب و دوری از معصیت که در رأس آموزشهای فرعی اسلام است، قصور و تقصیر روا ندارد. واجبات را عمل و از حرامها دوری کند و فراخور توان خویش به انجام دادن مستحب و ترک مکروه نیز اهتمام ورزد؛ و چون چنین کند، مطلوب مولای خویش را به انجام رسانیده و مستحق عنایت خاص و نگاه تشریفی امام خویش و سایر عترت طاهره: خواهد شد.
7. شکوفاسازی اندیشهها
شکوفایی گنجهای اندیشه انسانها از برترین برنامههای وجود مبارک امام عصر (عج) است، همانگونه که در بسیاری از روایاتِ ظهور حضرتش به اوج گرفتن سطح آگاهی در عصر ظهور تصریح شده است.سیر طبیعی علوم از سویی و کوشش بیوقفه علما و صاحبان عقل و دانش و فرهنگ از سویی دیگر، سبب گسترش مباحث و معارف علمی و زمینه رشد فکر و شکوفایی اندیشه را فراهم میآورد. این حرکت و جنبش علمی که با تألیف کتاب یا سایر دستاوردهای علمی و فکری و به دست علما که سربازان واقعی و منتظران حقیقی امام عصر (عج) اند به وجود میآید، فتنههای برخاسته از خواستههای نفسانی برای خاموش کردن چراغ عقل را ناکام میگذارد و سبب تعالی اندیشه و دانش خواهد گشت.
8. باریابی به مقام اعتماد
انسان منتظر که در پرتو یقین به حضور ذات اقدس الهی و ادراک محضر امام عصر خویش در میدان جهاد اوسط و اکبر به مبارزه با شیطان درون و بیرون قیام میکند، میتواند تا بدان پایه اوج گیرد که امام معصوم به منظور تجلیل از او و تشویق سایر صحابه به پژوهشگری و پرهیزکاری سخن او را در اثنای قول خویش یادآور میشود و از او سخن نقل کند، همانطور که امام باقر(ع) میان شاگردانش به سخنی از ابوذر استناد فرمودند.گرچه ابوذر با همه جلالت شأنش معصوم نیست تا سخنش چونان کلام معصوم(ع) حجت باشد، چون معصوم(ع) سخن او را نقل فرموده است، روشن میشود که بر سخن او صحه گذارده است.
هر چند ولیّ معصوم به نقل قول از غیر معصوم نیاز ندارد، با چنین کاری، الگوسازی میکند و میآموزاند که انسان بر اثر مجاهده با نفس و ادراک حضور خدای سبحان و ولیّ الله عصر خویش میتواند تا بدان پایه اوج گیرد که مورد اعتماد امام(ع) باشد، به گونهای که امام معصوم از او نقل قول کند.
9. ورود به جایگاه رفیع <منّا اهل البیت>
مقام والای عترت طاهره که همان <مقام محمود عندالله>است، از بالاترین مراتب تقرب به خدای سبحان و آرزوی هر مؤمن صاحب معرفتی است؛ گرچه استقرار در این مقام، یعنی در رتبه عترت طاهره: میسور و مقدور افراد عادی نیست. از آنجا که هر حقیقت موجودی مراتب فراوانی دارد، ورود به چنین جایگاهی بر حسب مرتبه وجودی هر سالک صادقی، میسور و مقدور است.
چه بسا منتظران صالح و صادق حجت منتظر (عج) که خویش را در عرصه جهاد اوسط و اکبر پرورده و به بارگاه قبول اهلبیت: باریافتهاند و مشمول نظرة رحیمیة آنان گشتند و مس وجودشان بر اثر نگاه کیمیایی عترت طاهره گرانبها شده است، در خور مرتبه وجودیشان به مقام محمود اهلبیت: باریابند و مدال <منّا أهل البیت> را بر گردن آویزند، همانگونه که بزرگانی نظیر فضّة خادمه3، ابوذر، سلمان، و… به لطف ارتباط راستین با ولیّ زمانشان بدین بارگاه بار یافته و بدان افتخار مفتخر شدند.
فضه3، خادمة خانة نورانی علوی و فاطمی است که روزگاری مس وجودی نداشت؛ ولی به برکت وجود کیمیا اثر خاندان عترت، طلایش گردانید و تا مقامی بار یافت که در فضیلت (وَ یُطْعِمُونَ الطّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکینًا وَ یَتیمًا وَ أسیرًا)با موالیانش شرکت جست و به افتخار <منّا اهل البیت> رسید.
منبع:نامه جامعه – شماره هشتاد و دو
ادامه دارد…………