حضرت عبدالعظیم حسنی فرمود: بر سرورم حضرت جوادالائمهع) وارد شدم؛ تصمیم داشتم از او بپرسم که آیا <قائم> شما همان مهدی است یا غیر او؛ پیش از آنکه سخن بگویم، فرمود: <ای اباالقاسم! قائم ما همان مهدی است که باید در زمان غیبتش منتظر او بود و در زمان ظهورش وی را اطاعت کرد و او سومین فرزند من است.
چیستی و چرایی انتظار،بخش چهارم/
ارزش انتظار و کَرامت منتظَر
اشاره
انتظار فرج و ظهور امام مهدیعج)، انتظاری شیرین و در عین حال سخت است که شاید بتوان ادعا کرد هر کسی توان پذیرش آن را ندارد. انتظار فرج تنها به معنای نشسستن و انتظار کشیدن نیست؛ بلکه باید به زمینه سازی فرج و ظهور امام مهدیعج) پرداخت. در قسمت گذشته به ضرورت حکومت اسلامی برای تحقق قضای اسلامی و دعای امام صادقع) به عنوان راهی برای اثبات ولایت فقیه پرداختیم. اینک در ادامه بحث به انتظار فرج انتظار در مکتب اهل بیت:، شرایط تحقق حقیقت انتظار و ارزش انتظار و کرامت منتظر خواهیم پرداخت. اینک در ادامه، به بیان مطالب این مبحث میپردازیم.
انتظار فرج
فرج وجود مبارک امام عصرعج)، از بزرگترین آرزوهای پیروان مکتب اهلبیت: است که سبب امید به آینده و حرکت و پویایی در جامعه اسلامی است. مهم، باور حتمی بودن ظهور و انتظار راستین برای تحقق آن است. رسول خدا6 بهترین عمل امت را انتظار فرج از جانب خدای سبحان میداند: <أفضل أعمال اُمّتی انتظار فرج من اللهعزّوجلّ)> و اهلبیت: برجستهترین مصداق این عنوان کلی را انتظار فرج وجود مبارک ولیّ عصرعج) دانستهاند؛ چرا که برای انسانهای مؤمن ظهور آن حضرت گشایش حقیقی است.
حضرت عبدالعظیم حسنی فرمود: بر سرورم حضرت جوادالائمهع) وارد شدم؛ تصمیم داشتم از او بپرسم که آیا <قائم> شما همان مهدی است یا غیر او؛ پیش از آنکه سخن بگویم، فرمود: <ای اباالقاسم! قائم ما همان مهدی است که باید در زمان غیبتش منتظر او بود و در زمان ظهورش وی را اطاعت کرد و او سومین فرزند من است.
قسم به خدایی که محمد6 را به پیامبری برگزید و امامت را به ما اختصاص داد، اگر تنها از عمر دنیا یک روز باقی باشد، خدای تعالی آن روز را به قدری طولانی میکند که قائم ما ظهور و خروج کند و آنگونه که زمین از ظلم و جور پر شده است، آن را از عدل و قسط پر گرداند. خدای سبحان کار او را در یک شب اصلاح میکند و اوضاع را به نفع او میگرداند، چنان که کار موسیع) را در یک شب اصلاح کرد. موسی برای گرفتن شعلهای از آتش برای استفاده خانوادهاش رفت؛ اما هنگام بازگشت به شرافت رسالت و افتخار نبوت رسیده بود>. سپس امام جوادع) فرمود: <بهترین اعمال شیعیان ما انتظار گشایش امور به دست آن حضرت است>.
انتظار در مکتب اهلبیت:
ظهور منجی آخرالزمان، اندیشهای جهانی است که بشر را بر محور انتظار گرد میآورد. فارغ از آنچه دیگران به عنون منجی بدان امید بستهاند، امت اسلامی براساس آموزههای نبی مکرم اسلام6 مصداق منحصر منجی آخرالزمان را وجود مبارک مهدیعج) میدانند؛ اما در میان همین امت، گروهی درس مهدویت را در مکتب نورانی عترت پیامبر بزرگ اسلام6 آموختهاند و دستهای علم را از غیر اهلش گرفته و به باوری ابتر راه یافتهاند.
انتظار پیروان اهلبیت عصمت و طهارت: با انتظار دیگران تفاوتی عمیق دارد؛ چون فرقة ناجیه در انتظار طلوع شمس موجود مستور است و دیگران منتظر ستاره معدوم. به اعتقاد راسخ ما، مهدی موعود، موجود است؛ اما در پندار دیگران فقط موعود است نه موجود. تفاوت معنای انتظار در دو طیف مزبور، همان فاصلة عریق میان موجود معدوم است که نمیتوان مرز آن را تحدید کرد؛ زیرا یکی دل به نقش ماه خوش داشته و دیگری به نظاره آن چشم از آسمان پر کرده است و ماه را در سپهر یافته و به انتظار اوج، فرازمندانه عروج میکند:
دلا خـود را در آیـینه/تـو کـژ بـینـی هــر آیــینه تـو کـژ بـاشی نه آیینه/ تو خود را راست کن اول
یکی میرفت در چاهی/چو در چَه دید او ماهی مه از گردون ندا کردش من این سویم/تو لاتعجل
مَـجو مـه را دریـن پـستی که نبود در عدم هستی نـرویـد نـیشکر هـرگز/ چـو کـارد آدمـی حنظل
در تبیین معنای حقیقی انتظار، روایات متعددی هست، از آن جمله روایتی است که ابوبصیر از حضرت صادقع) چنین نقل میکند: <لیُعدَنَ أحَدُکم لخروج القائم ولو سهماً…> بر این اساس آن که بخواهد به واقع منتظر وجود مبارک آن حضرت باشد، لازم است خویشتن را مهیا سازد، اگرچه با آماده کردن یک تیر باشد.تأمل در این روایت شریف میفهماند که انسان تا مرد میدان جهاد و مبارزه نشود، نمیتواند خویشتن را در زمرة منتظران راستین آن حضرت بداند و این، همان معنای بلندی است که در ادعیه نورانی شبهای ماه مبارک رمضان به آن اشاره گردیده است: <و قتلاً فی سبیلک مع ولیّک فوفّق لنا>.
آن که خویش را خواهان ظهور حضرت ولیّ عصرعج) میداند و امید اصلاح امور را از آن حضرت دارد؛ اما خود اهل جهاد نیست، سخن به گزاف گفته و در حقیقت، نه منتظر که منزوی از ایشان است.به قطع پس از ظهور، آن حضرت با جنگ روبهرو خواهد بود، پس کسانی توان یاریاش را خواهند داشت که کارآزمودة این میدان باشند و اگر کسی اهل کارزار نباشد کار او زار است.
در عرصه جهاد علمی، مسلح شدن به سلاح قلم و تیغ سخن و در عرصه عملی تجهیز به اسلحه رزم و آموختن شیوههای نوین آن، لازمِ انتظار حقیقی است، حال آنکه میان این دو عرصه را جمع کند و به سلاح مناسب هر یک مسلح شود، به اجر هر دو جهاد نائل میشود، طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَئآبٍ؛ البته بخش مهم پیروزی آن حضرت مرهون رشد فرهنگی جامعه بشری است.
نتیجه آنکه معنای عمیق انتظارِ موجودِ موعود در مکتب اهلبیت:، از سویی اقتدا به سنت امامان هدایت: و از سوی دیگر، مسلح بودن یا مسلح شدن به سلاح علم و ایمان برای مجاهده در راه خداست.این عبادت والا، عرصههای گوناگونی دارد که در هر یک عنصر انتظار تجلی خاصی دارد و به شیوهای متفاوت مطرح میگردد. عرصه فرهنگ از اساسیترین عرصههایی است که در زمینهسازی طلوع شمس مهدویعج) مؤثر است، از اینرو دریافت فهم صحیح انتظار در این عرصه سهم اساسی در تصحیح فرهنگ انتظار دارد.
امام باقرع) فرمود: <رحم الله عبداً حبس نفسه علینا، رحم الله عبداً أحیا أمرنا>؛ این سخن نورانی، نمود روشنی از جلوة انتظار حقیقی در عرصه فرهنگ را به نمایش میگذارد؛ چرا که انسان منتظر در این عرصه میباید خویش را در محدوده اوامر الهی بگذارد و از قلمرو دستورهای قرآن و عترت تجاوز نکند.
شرایط تحقق حقیقت انتظار
انسان، تنها انتظار کسی یا چیزی را میکشد که او را به کارگشایی بشناسد؛ چون که شیء ناشناخته در اصل خود غریب است، چه رسد به آنچه متعلق به اوست. حال، هرچه دانش و معرفت والاتر و صحیحتر باشد، انتظار نیز عمق و حقیقت بالاتری خواهد داشت. انسانهای عصر غیبتِ وجود مبارک ولیّ عصرعج) یا در زمرة منتظران آن حضرتاند یا نیستند و آنانکه در گروه منتظران نیستند، ناگزیر در زمرة متحیران وادی ضلالت و جاهلیتاند.
بیشک، زمین همواره به نور مصباح هدایت و امام معصومی روشن است. امام صادقع) فرمود: <إنّ الله أجلّ و أعظم من أن یترک الأرض بغیر إمام عادل>. وجود مستمر امام معصوم و خلیفه الهی تا آنجا مورد تأکید است که آن وجود مبارک میفرماید: <لو بقیت الأرض بغیر إمام لساخت>. نیز میفرماید: از آن هنگام که خداوند زمین را آفریده است تا هنگام برپایی قیامت، زمین از حجت خدا خالی نبوده و نخواهد بود و اگر چنین نباشد، عبودیت خدای سبحان به تعطیلی میانجامد؛ اما این حجت الهی گاه ظاهر و معروف است و گاه غائب و مستور: <لم تخل الأرض منذ خلق الله آدم من حجة لله فیها؛ ظاهر مشهور أو غائب مستور؛ ولا تخلوا إلی أن تقوم الساعة من حجة فیها؛ ولولا ذلک لم یعبد الله>.
بر همین اساس، اعتقاد راسخ پیروان مکتب اهلبیت: بر این مبنا استواراست که همواره در تمام اعصار و در میان بندگان خدا، امامی معصوم هست که خلیفة خدا و حجت اوست، از اینرو به تولد و موجودیت حجت غائب و مهدی موعود، باوری عمیق دارند. وجه تمایز پیروان مکتب اهلبیت: در این عرصه با سایر معتقدان به ظهور منجی موعود، ـ چنانچه قبلاً بیان شد ـ همین اصل موجودیت موعود است وگرنه دیگران نیز در باور به منجی موعود با آنان همداستاناند.پس از باور به موجودیت موعود، بایسته است که او را بشناسیم و جان و روان را در خدمت حجت خدا بنهیم و حقیقت انتظار را عمق بیشتری ببخشیم.
گفتنی است مراد از شناخت خلیفه الهی و امام هر عصر، تنها معرفتی ساده و ابتدایی براساس شناخت حسب و نسب و نیز شناخت تاریخی نیست تا آنکه امام را به اسم و خاندان و تاریخ شناخت، گمان کند به معرفت حیاتبخش امام راه یافته و از حیات و مرگ جاهلی رهیده است؛ بلکه حیات معقول را معرفت امامت و اعتقاد به ولایت و شناخت شخصیت حقیقی امام به انضمام اطاعت او تأمین میکند و گرنه حاکمان برخاسته از سقیفه، طاغوتیان شام، فاجعه آفرینان انسانیت کُش کربلا، حکمرانان خونریز مروانی و عباسی و… بیش از دیگران به زوایای سطحی شناخت امامان عصر خویش عالم بودند.
دیگر اینکه حقیقت انتظار که از اعظم عبادات است با امید، هماهنگ و از آرزوی خام منزّه است. قرآن کریم ضمن امضا و تأیید رجاء، اُمنیّه را خرافه میداند: لَیْسَ بِأمانِیِّکُمْ وَ لا أمانِیِّ أهْلِ الْکِتابِ، اُمنیّه همان آرزوی ناپختهای است که با مبادی آن همراه نیست؛ اما امید میوة قابل نضج است که با مقدمات پختگی آمیخته است، همچون امید مادری به رشد و بالندگی کودکش. چنین کسی بر اثر همان امید در شیر دادن و سایر مراقبتهای لازم کوتاهی نمیکند و باغبانی که به رشد و بالندگی نهال خویش امید دارد در غرس، هرس، آبیاری و نگهداری آن قصور روا نمیدارد، همانطور که نبی اعظم اسلام6 فرمود: <الأمل رحمة لاُمّتی، لولا الأمل ما رضعت والدة ولدها ولا غرس غارس شجراً>.
ارزش انتظار و کَرامت منتظَر
ارج انتظار به کرامت منتظَر است و حرمت ترقّب، به مقدار تأثیر مترقّب؛ چون ولیّ عصرعج) قلمرو تأثیر او، اعم از معارف بود و نبود و مسائل باید و نباید است و منطقة وساطت وی، اعم از انسان و غیر انسان است و نصاب توانمندی او در این است که گسترة به ظلم و جور آلوده زمین را به پهنة پاک قسط و عدل بدل میکند و جهنم سوزان نظام سلطه را که مایه پر شدن عرصه حیات بشر از غبار ستم و دود طغیان است، با دست انتقام الهی خاموش و آرمان شهر بهشت گونه را که لبریز از برابری و برادری و میانهروی است، تأسیس میکند. بنابراین منطقة انتظار مترصدان حضرتش که جهانآرای واقعی است، به وسعت قلمرو بشریت است؛ زیرا همگان خواه و ناخواه به امید طلوع چنان شمسی، بیصبرانه به سر میبرند.
معرفتِ قدیم را، بُعد حـجاب کـی شود؟ /گرچه به شخص غایبی، در نظری مقابلم
آخِرِ قصد من تویی/ غایت جهد و آرزو تا نرسم/ز دامنت دستِ امید نگلسم
بهترین راه، برترین انتظار
برترین شکل انتظار آن است که با جان منتظِر آمیخته گردد و سراسر هستی او را فرا گیرد و وی را از سهو و نسیان به حضور و ذکر و از ظلمات وهم به نور عقل بازگرداند؛ بدانسان که قلب را در اختیار کسی قرار دهد که آن را به اذن خدا و براساس (یَهْدُونَ بِأمْرِنا) متحول سازد. چنین منتظِری عالم را در کام خود شیرین مییابد و هیچ حادثهای توان قبضه کردن چنان قلبی را نخواهد داشت و این نه فقط در آخرت، بلکه در دنیا همچنین است: (ألا إِنّ أوْلِیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).بهترین راه نیل به چنان مقام آن است که انسان مترصد امر غیب باشد، تا اگر نسیمی وزید و پرده عالم شهادت را کنار زد، بتواند نظری به پس پرده بیندازد.
اولیای الهی، خود پرده غیبت را کنار میزنند و ما را از پس آن آگاه میسازند، آنچنان که ائمه: چنین بودند؛ اما بار یافتن به چنین بارگاهی برای ما که بیدست و پا هستیم، شدنی نیست. تنها میتوانیم چشمانی باز داشته باشیم و هرگز به خواب غفلت نرویم و از مقابل پرده کناره نگیریم، تا اگر نسیمی وزید و پرده کنار رفت، گوشهای از ماوراء این پرده برایمان آشکار شود: <إنّ لربهم فی أیام دهرکم نفحات ألا فتعرّضوا لها>.
عقل، راهبرد انتظار حقیقی
انتظار حقیقی زمینهساز ظهور حضرت ولیّ عصرعج) است و این انتظار مقدس از جهات مختلفی درخور بررسی است. در زمینهسازی طلوع خورشید ظهور، روشن نگاهداشتن چراغ وحی و دفاع از حریم آن سهم عمده دارد و این مهم جز با پرداختن به تنویر جانها به مصباح عقل به دست نمیآید، پس باید عدهای مسلح به سلاح عقل، از اندیشههای وحی دفاع کنند و متعدیان متجاوزی را که به امید فتح عقول و قلوب جوانان و نوجوانان، به سرزمین دلهای پاکشان هجوم میآورند، با تیغ برّان برهان و شعاع فروزان عقل منکوب سازند، تا بر آنان که میکوشند با زعم آفل قرائتهای مختلف از دین و القای شبهه و مغالطه، عقل را کور و دل را تاریک سازند، عرصه تنگ گردد.
عقل قویترین ابزار بلکه حجت خداوند بر بندگان است، همان طور که ابنسکیت از امام رضع) پرسید، در اوضاعی که مدعیان امامت، خلافت و ولایت بسیارند، حجت خدا بر مردم چیست؟ امام رضع) از عقل نام برد. آنگاه ابنسکیت در محضر امام هشتمع) گفت: هذا والله هو الجواب.آنان که منتظران واقعی بقیةاللهعج)اند میباید اولوالالباب، اولوا البصائر و اولوا الابصار باشند تا (أُولُوا بَقِیّةٍ) شوند و اولوا بقیة، یعنی نامداران صاحب بقا؛ آنانی که ذات اقدس الهی بقای آنان را تثبیت فرمود که اینان غیر از علمای وارسته نیستند.
منبع:نامه جامعه – شماره هشتاد و یک
ادامه دارد……………..