روزي که تو بيايي ميلاد عشق و نور است
پايان شام هجران آغاز جشن و سور است
پايان شام هجران آغاز جشن و سور است
روزي که تو بيايي رخسار خود نمايي
آن دوره طلايي هنگامه سرور است
با تو بهار خرم گردد نصيب عالم
با تو مرارت و غم از اين جهان به دور است
روزي که از تو احياء گردد زمين و دريا
دوران شود شکوفا هنگامه شعور است
با تو شود جهاني احسان و مهرباني
در ملک جاوداني نعمت به ما وفور است
وقتي که رخ برآري پايان غصه آري
پايان غمگساري در آن دم ظهور است
رخساره تو ديدن رؤياي آخر من
هنگام با تو بودن زيباترين حضور است
ناب است اي دلارام ديدار تو سرانجام
خوب است از تو پيغام خوشتر نداي صور است