چون فروغ تو رسد اين شب ظلمت برود
دوره محنت و غم دور مصيبت برود
دوره محنت و غم دور مصيبت برود
چون تو از ره برسي خوبي و نيکي برسد
در پناهت ز جهان زشتي و نخوت برود
بذر امّيد بپاشي به همه ملک جهان
از همه روح زمان سستي و رخوت برود
ارزش و منزلتي را کني ارزان همه
ديگر از ملک جهان پستي و نکبت برود
گردد از لطف تو عالم همه اش صلح و صفا
از دل آدميان کيد و خصومت برود
علم کامل برساني تو جهالت ببري
با تو از دور زمين مستي و غفلت برود
زنده از دولت بيدار تو ايمان بشود
آدمي سوي خدا با دل و رغبت برود
خرم آن سير زمان در کنف دولت تو
که جهان با تو همه رو به سعادت برود