سلامم بر تو اي آقا که ميدانم که مي آيي

0
سلامم بر تو اي آقا که ميدانم که مي آيي
که زود آيد زماني که نقاب از چهره بگشايي

سلام اي آنکه تاباني به شام تار انساني
شکوفايي دوراني بهار جمله دلهايي

سلام اي حجت يزدان سلام اي مهر جاويدان
تويي که آخرين برهان براي کل دنيايي

سلام اي مهربان مولا سلام اي مالک دلها
امام نازنين ما که خوش سيما و رعنايي

سلام اي نور و زيبايي سلام اي شهر رويايي
تو که از سوي بالايي اميد روز فردايي

سلام اي يار مظلومان اميد قلب محرومان
بيا و زنده کن دوران به انفاس مسيحايي

چو نامت بر زبانها شد زبان بر وصف تو وا شد
چه بي حد شور و غوغا  شد درون قلب شيدايي

خوشا روزي که لطف آري نقاب از چهره برداري
قدم بر ديده بگذاري به دل تشريف فرمايي

تويي نور دل و ديده انيس جان غمديده
به دل نور تو تابيده به زخم دل مداوايي

بيا چشمم بنه پايت بقربان قدمهايت
شد از شوق و تمنايت درون سينه غوغايي

ببين اوج تمنا را دعا و خواهش ما را
بيا آخر دگر يارا که از کف شد شکيبايي

خداحافظ زمان غم خداحافظ شب ماتم
رود ديگر از اين عالم زمان هجر و تنهايي

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!