الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

حذف شريعت با شعار مهدويت!

براساس اين بينش و نگرش، انسان، ديگر مظهر ولايت خداوند نيست و اصولا خداوند انسان را به خود واگذار كرده تا هر گونه كه خود مي خواهد عمل كند. بنابراين، چيزي به نام شريعت الهي، قوانين حاكم بر جامعه انساني معنا و مفهومي ندارد و همان گونه كه شريعت و قوانين الهي حذف مي شود، ولايت انسانهاي كامل از سوي خداوند بر انسان و جامعه انساني حذف مي شود و همه انسانها به عنوان انسان كامل در جايگاه خدايي مي نشينند.

 

 

محمدباقر عزيزي

پروتستانتيسم به معناي مكتب اعتراض نسبت به بينش و نگرش كاتوليك در دوره بيداري اروپا و عبور از واسطه گري كليسا ميان انسان و خدا بود. اين عبور در نهايت به جايگزيني انسان به جاي خدا انجاميد. به اين معنا كه خداوند از حوزه ربوبيت انسان بيرون رفت و انسان به جاي خلافت الهي، در مقام خدايي قرار گرفت و ولايت طولي و مظهري انسان به تفويض كامل اختيارات از سوي خدا به انسان تبديل شد كه از آن به اومانيسم تعبير مي شود.
چنين نگرشي به اين معنا بود كه قوانين شريعت، از گردونه خارج شد و قوانين عقلاني انسان و عقل جمعي يعني احكام عرفي و عقلايي به جاي شريعت نشست.
براساس اين بينش و نگرش، انسان، ديگر مظهر ولايت خداوند نيست و اصولا خداوند انسان را به خود واگذار كرده تا هر گونه كه خود مي خواهد عمل كند. بنابراين، چيزي به نام شريعت الهي، قوانين حاكم بر جامعه انساني معنا و مفهومي ندارد و همان گونه كه شريعت و قوانين الهي حذف مي شود، ولايت انسانهاي كامل از سوي خداوند بر انسان و جامعه انساني حذف مي شود و همه انسانها به عنوان انسان كامل در جايگاه خدايي مي نشينند. پس جايگاهي براي كليسا و روحانيت مسيحي به عنوان مفسران يا مبلغان قوانين الهي باقي نمي ماند. بدين ترتيب خدا و روحانيت و كليسا حذف مي شود و انسان به جاي خدا مي نشيند و مرگ خدا به طور رسمي اعلام مي شود.
تقابل با ولايت فقيه
اكنون نوعي تفكر نوين در جامعه شيعي بروز كرده كه شباهت بسياري به مرگ خدا و حذف كليسا و روحانيت آن دارد. گروهي براين باورند كه تفكر ولايي مي بايست جايگزين تفكر و ولايت فقيه شود. به اين معنا كه انسان كاملي به نام امام زمان(عج) در جهان هستي به ربوبيت و اداره امور جهان مشغول است، بنابراين لازم نيست تا نهاد يا نمادي ديگر جانشين ولي الله(عج) شود.
از نظر اين ديدگاه، قرار گرفتن يا قراردادن عنصري چون روحانيت يا ولايت فقيه در ميان امت و امام(عج) به معناي سرگردان كردن مردم و آميختن حق و باطل است؛ چرا كه توجه يابي مردم به ولايت فقيه و يا دولت اسلامي با خاستگاه ولايت فقيه، به معناي عدم توجه به ولي الله (عج) و عدالت جهاني او است و عدم توجه به معناي عدم درخواست براي حضور و ظهور آن حضرت(عج) است و دولت اسلامي مبتني بر ساختار ولايت فقيه، دولتي است كه مانع از توجه يابي مردم به ولي الله(ع) و دولت او مي شود.
از نظر طرفداران اين ديدگاه همان گونه كه باز كردن درهاي خانه هاي ابوحنيفه و مالك و ابن حنبل، مردم را از مراجعه به خانه هاي امام صادق(ع) و امام باقر(ع) بازداشت و معارف نيم بند آنان، مردم تشنه را به خود مشغول كرد، همچنين ولايت فقيه و دولت اسلامي مبتني بر آن، به عنوان يك مانع جدي در توجه يابي مردم به اصل ولايت و دولت ولي الله(عج) عمل مي كند و لازم است تا از سر راه برداشته شود.
از اين رو، لازم است تا هر مانع توجه يابي ملت ها و مردم به ولي الله(ع) و دولت عدالت محور جهاني ايشان، حذف و كنار زده شود تا آنان متوجه اصل شوند. اين گونه است كه مقابله عليه ولايت فقيه و دولت مبتني بر آن، به عنوان يك راهبرد مورد تاكيد و توجه اين جريان فكري و انحرافي قرار مي گيرد.
عرفان بي شريعت
حذف ولايت فقيه در زماني كه امام زمان(عج) و ولي الله ظهور ندارند و در پرده غيب به سر مي برند، به جريان انحرافي اين امكان را مي بخشد تا بتواندبه دور از هر گونه مانع و مقاومتي، با نام امام زمان(عج) شريعت را كنار زند و حكومت و قدرت را در اختيار گيرد. اين گونه است كه روحانيت شيعي به عنوان مهم ترين چالش فكري و عملي شناخته مي شود و تمام تلاش ها براين محور صورت مي گيرد تا روحانيت شيعي كنار زده شود، زيرا تا زماني كه روحانيت شيعي هست، حركت بر مدار شريعت مورد تاكيد امت قرار مي گيرد و نمي توان مديريت جهان را به نام خدا در دست گرفت. از اين رو بر عرفان و تصوف بي شريعت تاكيد و پافشاري مي شود و ولايت فقيه را مانع جدي در سر راه ولايت حقيقي امام زماني(عج) معرفي مي كنند؛ چرا كه ولايت فقيه به معناي حكومت قوانين الهي و شريعت برزمين است كه خود آن مانع جدي بر سر راه حكومت خودكامه آنان است.
در حقيقت مسيري را كه پروتستانتيسم در غرب مسيحي پيمود تا به قوانين عرفي و خداي مرده رسيد، اينان با نام ولي الله مي پيمايند تا پروتستانتيسم شيعي را رقم زنند و حكومت عرفي و دنيوي خويش را به نام دين چون آمريكايي ها برپاكنند و عقل ابزاري را به جاي خدا، حاكم بر جهانيان سازند و دين را از دنياي مردم جدا كنند.

 

منبع: کیهان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *