مصداق کامل انسان کامل در انبیاء الهی و ائمه اطهار(ع) متجلی شد. ولی وارستگان دیگری هم بودند که به طور نسبی به این مقام شامخ دست یافتند. به نظر میرسد که مادران فرهیخته ائمه هدی (ع) نیز از گروه اخیر باشند. زیرا از دامان پر مهر آنان برجسته ترین شخصیتها و کاملترین افراد نوع بشر پا به عرصه وجود نهادند؛ انسانهایی که قلم از توصیف آنان عاجز است. پیدا است که تحمل و باروری چنین وجودهای نورانی تنها متناسب با مادرانی است که با فرزندان خود (یعنی امامان معصوم) سنخیت روحی و اخلاقی داشته باشند.
حمیده، بانوی پاک، مادر امام کاظم(ع)
انسان کامل شخصیتی است که ظرفیت وجودی خویش را با پذیرش حکمت، معارف الهی، صفات حمیده و انجام اعمال حسنه به حداکثر ممکن افزایش داده، به نهایت درجه یقین رسیده، در عرفان و شناختِ حق، گوی سبقت را از دیگران
برباید.
مصداق کامل انسان کامل در انبیاء الهی و ائمه اطهار(ع) متجلی شد. ولی وارستگان دیگری هم بودند که به طور نسبی به این مقام شامخ دست یافتند. به نظر میرسد که مادران فرهیخته ائمه هدی (ع) نیز از گروه اخیر باشند. زیرا از دامان پر مهر آنان برجسته ترین شخصیتها و کاملترین افراد نوع بشر پا به عرصه وجود نهادند؛ انسانهایی که قلم از توصیف آنان عاجز است. پیدا است که تحمل و باروری چنین وجودهای نورانی تنها متناسب با مادرانی است که با فرزندان خود (یعنی امامان معصوم) سنخیت روحی و اخلاقی داشته باشند.
یکی از بانوان نمونه، امالائمه حضرت حمیده است. این ماه عالمتاب، همسر امام صادق(ع) و مادر امام کاظم(ع) است. و به تعبیری پنج امام بعدی (یعنی امام رضا، امام جواد، امام هادی، امام حسن و امام زمان) نیز فرزندان وی و از نسل ایشان به حساب میآیند. بدین ترتیب حضرت حمیده حلقه اتصالی میان امام صادق و ائمه بعد از ایشان است.
متأسفانه در باره این شخصیت بینظیر نیز همچون بسیاری از شخصیتهای گرانمایه شیعه مطلب چندانی در دست نیست. خلاصه مطالبی که در باره ایشان بدانها دست یافتیم، به قرار ذیل است:
اسامی، کنیه، القاب
نام شریف این بانوی گرانقدر، حَمِیْدَة یا ُحمَیْدَة است. امام باقر (ع) در نخستین برخورد از ایشان پرسیدند: نامت چیست؟ گفت: حمیده.(1) لقب ایشان «مصفاة» به معنای پاک و خالص و پیراسته است. این لقب را امام باقر (ع) زمانی که میخواستند ایشان را به امام صادق (ع) هدیه کنند، انتخاب کرده، فرمودند: «حمیدة مصفاة من الادناس»؛(2) حمیده از بدیها پاک شده است.
یا «حمیدة مصفاة من الارجاس»؛(3) حمیده از پلیدیها پاک شده است.
بنابراین اگر در سخن راویان و شرح حال نویسان میبینیم که از این بانوی گرامی تحت عنوان «حمیدة المصفاة» یاد شده، از همین جا ناشی شده است. مثلاً میبینیم که علی بن میثم میگوید: «اشترت حمیدة المصفاة … جاریة مولدة؛(4)» حمیده مصفاة جاریه (کنیز) مولدی خرید.
لقب دیگری که در برخی از گزارشها برای این بانوی عالی مقام ذکر شده، «مهذبة» است. در روایت مسعودی آمده است: «حمیدة … مهذبة» حمیده، تهذیب شده است. یعنی از تمامی آلودگیهای روحی، خالص و پاک است و دارای اخلاق و اوصاف نیکو است. و شاید واژه «مهذبة» مترادف جملهای باشد که به دنبال آن در روایت مسعودی و برخی دیگر آمده است؛ «مصفاة من الارجاس»؛ یعنی پاک و پیراسته از زشتیها و آلودگیها است.
در همین گزارشها از ایشان به عنوان «سیدالاماء» و «سیدةالاماء»(5) (یعنی سرور کنیزان) نیز یاد شده است.
لقب دیگری که برای حضرت حمیده ذکر کردهاند «لؤلؤة»(6) است.
کنیه شریف ایشان «ام محمد»(7) است.
بنابراین، کنیه و اسامی و لقبهای این بانوی فرهیخته عبارتند از:
1ـ حمیدة 2ـ مصفاة 3ـ مهذبة 4ـ سیدة الاماء 5ـ سید الاماء 6ـ لؤلؤة 7ـ ام محمد.
خانواده و نژاد
نام پدر حضرت حمیده، صاعد(8) و نام برادر ایشان صالح(9) و اصل و نژاد ایشان از بربر یا اندلس یا روم یا عجم است.
توضیح اینکه بربر طبق گفته حموی نامی بوده، مشتمل بر قبیلههای بسیاری در کوههای مغرب، و مغرب شامل شبه جزیرهای است که مسلمانان در قدیم به آن مغرب الاقصی میگفتند و به کشور مراکش و الجزایر و تونس تقسیم میشد.
آقای باقر شریف قرشی در باره خانواده و نژاد حضرت حمیده گوید: مورخان در نسب این بانوی گرامی اختلاف فراوان دارند: برخی گفتهاند اندلسی و کنیهاش لؤلؤة است.
و گفته شده که ایشان بربریه و دختر صالح بربری است. و در برخی از منابع آمده است که حمیده مصفاة دختر صالح، و در برخی دیگر دختر صاعد بربری عنوان شده و نیز گفته شده که خواهر صالح است. برخی معتقدند ایشان رومی، و بعضی گفتهاند از جلیل القدرترین نژادهای عجم بوده و بسیاری از مورخان هم اصل و نسب ایشان را بازگو نکردهاند.(10)
ماه فروزان
حضرت حمیده از جمله بانوان باشخصیت عالم تشیع بلکه عالم تدین بوده است. او فرزانهای عارف، فقیه، راوی و از شاگردان بی واسطه دو حجت الهی امام جعفرصادق(ع) و امام موسی کاظم(ع) بوده و بسیاری فضایل ظاهری و باطنی را کسب کرده است. نخستین آشنایی آن بانوی الهی با اهل بیت از زمانی آغاز شد که امام باقر (ع) تصمیم گرفت برای فرزند گرامیش امام صادق(ع) همسری اختیار نماید.
پیوند دو نور الهی
عکاشه بنمحصن گوید: روزی خدمت امام باقر(ع) عرض کردم: چرا برای اباعبداللّه(11) همسر نمیگیرید؟ زمانش فرا رسیده است.
جلوی امام کیسهای سربسته و مهر زده قرار داشت.
امام فرمود: بزودی برده فروشی از اهالی بربر به اینجا رسیده، در منزل میمون ساکن میشود. با این کیسه پول از او کنیزی خریداری میکنیم …
مدتی از این جریان گذشت. روزی خدمت امام باقر(ع) رسیدم. امام فرمود: آیا میخواهید در مورد آن بردهفروش که ماجرایش را برای شما ذکر کردم، سخن بگویم؟ او اکنون آمده است. بروید و با این کیسه پول از او کنیزی بخرید.
عکاشه گوید: ما پیش بردهفروش رفتیم.
بردهفروش گفت: هر چه داشتم، فروختهام مگر دو کنیز که یکی، از دیگری بهتر است.
گفتیم: آنان را بیاور تا ببینیم.
او آنها را آورد، ما گفتیم: آن کنیز بهتر را به چه قیمتی میفروشی؟
گفت: به هفتاد دینار.
گفتیم: به ما خوبی کرده از قیمتش کم کن.
گفت: کمتر از هفتاد دینار نمیدهم.
گفتیم: در مقابل پولی که در این کیسه است و ما نمیدانیم چقدر میباشد، میخریم.
پیرمردی که کنار او بود، گفت: مهر کیسه را بگشایید و پولها را بشمارید.
بردهفروش گفت: این کار را نکنید! چون اگر یک حبه(12) هم از هفتاد دینار کمتر باشد، نمیفروشم.
پیرمرد گفت: بگشایید و بشمارید.
ما کیسه را گشوده و دینارها را شمردیم. با کمال تعجب دیدیم هفتاد دینار است، نه کمتر و نه بیشتر.
کنیز را خریده و به محضر امام باقر(ع) مشرف شدیم. امام صادق(ع) هم نزد ایشان ایستاده بود. ماجرا را عرض کردیم، امام شکر الهی را به جا آورد و به آن کنیز فرمود: نامت چیست؟
گفت: حمیده.
امام فرمود: «حمیدة فی الدنیا محمودة فی الاخرة»؛ در دنیا پسندیده و در آخرت ستایش شدهای. بگو ببینم دوشیزهای یا بیوه؟
گفت: دوشیزه …
امام باقر(ع) به امام صادق(ع) فرمود: جعفر، او را برای خود بپذیر.(13)
ماجرای ولادت امام کاظم(ع)
کانون زندگی حمیده خاتون را عشق و محبت الهی و دوستی اهلبیت عصمت و طهارت تشکیل میداد. روابط آن بانو با همسر گرامیش حضرت صادق(ع) بسیار گرم و صمیمانه بود. حمیده خاتون از اینکه دارای بهترین همسر است، و از اینکه در خدمت خاندان وحی و رییس مذهب تشیع قرار دارد، افتخار میکرد و به خود میبالید. امام صادق(ع) نیز به همسرش بسیار علاقه مند بود. گویند حمیده خاتون در نظر آن بزرگوار، عزیزترین و دوستداشتنیترین و محترمترین بانوان به شمار میآمد و جایگاه عظیمی داشت.
در خلال این زندگی پاک و طیب، حضرت حمیده حامله گردید. و در همان سال به همراه امام صادق(ع) و گروهی از اصحاب به بیتاللّه الحرام مشرف گردیدند. پس از پایان حج وقتی به محلی به نام ابواء ـ در چهار منزلی شهر مدینه(14) ـ رسیدند، حمیده خانم متوجه شد که زمان ولادت فرزند گرامیش فرا رسیده است:
آن خلد برین که نامش ابو است مولد مبارکش از آنجاست
آن روضه میان بلدتین است الحق به مثال جنتین است(15)
لذا کسی را نزد امام فرستاد تا ماجرا را اطلاع دهد.
در آن هنگام امام با جمعی از یاران در حال غذا خوردن بود. وقتی از موضوع باخبر شدند، به سرعت خود را به نزد همسر عزیزشان رساندند و چیزی نگذشت که نوزاد متولد شد.
امام صادق(ع) فرزند عزیزش را در آغوش گرفت و آداب شرعی ولادت را به جا آورده، در گوش راستشان اذان و در گوش چپشان اقامه گفتند.
نخستین چهرهای که نوزاد گرامی بعد از گشودن چشمان مبارکش با آن مواجه شد، رخسار نورانی پدر بود و نخستین کلمهای که از زبان شریف پدر به گوش مبارک امام کاظم(ع) جاری شد، کلمه مقدس توحید بود.
سپس امام صادق(ع) به سوی اصحابش بازگشت در حالی که لبخندی بر لبان مبارکش بود.
یاران پرسیدند: ای آقای ما، خداوند شما را شادمان بدارد و ما را فدایتان کند،
حمیده خانم چه کرد؟
امام(ع) آنان را به ولادت نوزاد مبارک بشارت داده مقام والایش را این گونه بیان فرمود: «قد وهب اللّه لی غلاما و هو خیر من برأ اللّه»؛ خداوند فرزندی به من عنایت کرد که بهترین آفریده اوست.
همچنین امام(ع) این نکته مهم را به اصحابش گوشزد کرد که فرزندش از جمله اهلبیتی است که خداوند، فرمانبرداری از او را بر همه بندگانش واجب کرده: «فدونکم فو اللّه هو صاحبکم».(16)
ظاهرا یعنی فرامین و دستورات او را گرفته به آنها عمل کنید که به خدا سوگند او امام شماست.
سال ولادت امام کاظم(ع) طبق گفته برخی از علما 129 و طبق گفته برخی دیگر 128 قمری بود.(17)
هنوز چیزی از ولادت آن نوزاد شریف نگذشته بود که امام صادق(ع) ابواء را به قصد مدینه ترک گفت و در آنجا برای بزرگداشت فرزند عزیزش سه روز از مردم پذیرایی کرد.(18)
شایسته کرامت الهی و تحت نظر
فرشتگان
حضرت حمیده به واسطه آنکه فرشتگان الهی او را حفاظت میکردند، به درجه ای از تکامل روحی و معنوی رسیده بود که خداوند او را لایق همسری و مادری امامان معصوم قرار داده بود. وی همچنین در پرتو عنایات حق توانست به بارگاه کرامت الهی راه پیدا کند. در روایتی از امام باقر(ع) آمده است: «حمیدة سید الاماء مصفاة من الارجاس کسبیکة الذهب فما زالت الاملاک تحرسها حتی اذنت الی کرامة اللّه»؛
حمیده، بزرگ کنیزان و سرور آنان است مانند شمش طلا، پاک و وارسته از پلیدیهاست. همواره ملائکه او را حفاظت میکردند تا اجازه راهیابی به کرامت الهی را پیدا کند.
ظاهرا مقصود از کرامت الهی، این است که به بیت عصمت و طهارت راه یافت و از دامان پاک و مطهرش نوری از انوار الهی متولد شد.
کرامتی از سوی خدا به دو امام
معصوم
حضرت حمیده کرامتی از سوی خداوند تبارک و تعالی به امام صادق و امام کاظم(ع) بود و این بهترین مدح و تعریف از این گوهر عالمتاب است. در خبری دیگر به نقل از امام صادق(ع) در این باره آمده است:
«حمیدة مصفاة من الادناس کسبیکة الذهب ما زالت الاملاک تحرسها حتی أُدّیت الیّ کرامة من اللّه لی و الحجة من بعدی»؛(19)
حمیده پیراسته از پلیدیهاست مثل شمش طلا. همواره فرشتگان او را حراست میکردند تا آنکه به من رسید و این کرامتی از ناحیه خداوند برای من و حجت بعد از من است.
حمیده و محموده
در نخستین برخوردی که امام باقر(ع) با این بانوی عالیقدر داشت، از ایشان پرسیدند: نامت چیست؟
پاسخ داد: حمیده.
امام(ع) فرمود: «حمیدة فی الدنیا محمودة فی الاخرة»؛(20)
تو در دنیا حمیده و در آخرت، ستایششدهای.
از آنجایی که ائمه اطهار از باطن و عاقبت افراد اطلاع دارند، میتوان از این جمله به عظمت و مقام شامخ این بانو پی برد. و باز با توجه به همین کلام نورانی میتوان فهمید که چرا امام باقر(ع) چنین شخصیتی را برای همسری با امام صادق(ع) برگزیدند.
تحت تربیت و تعلیم ائمه(ع)
از دیگر ویژگیهای حضرت حمیده آن است که تحت پرورش و تعلیم دو و شاید
سه خلیفه الهی یعنی امام صادق و امام کاظم و احتمالاً امام باقر(ع) قرار داشت. و چون آن بانو، نفس و روح شایستهای داشت، محل مناسبی برای علوم و معارف نورانی اهلبیت بود. و بیتردید آن بانوی عزیز جزء اصحاب سرّ ائمه و شاگردان ممتاز آنان به حساب میآمد زیرا در وی تمهیدات لازم برای پذیرش اسرار الهی ایجاد شده بود.
فقیه آل محمد(ص)
با وجود روح پاک و زمینه مناسبی که حضرت حمیده داشت، از علوم لدنی اهلبیت عصمت و طهارت یعنی امام صادق و امام کاظم و بسا امام باقر بهره مند گردید و از جمله علما و فقهای عصر خویش شد. پژوهشگران در این باره مطالب ارزندهای نوشتهاند که برخی از آنها را نقل میکنیم:
1ـ هر چه زمان میگذشت در بیت عصمت و طهارت بر علم و معرفت و کمال حمیده افزوده میشد و به همین جهت، امام صادق(ع) او را وادار کرد به زنان مسلمان، احکام دینی و معارف اسلامی بیاموزد.(21)
2ـ امام صادق(ع) به تربیت، تعلیم و تهذیب جناب حمیده عنایت خاصی مبذول فرمودند به گونهای که آن بانو، عالم، فقیه و مربی نمونهای گردید و امام از ایشان خواست به تدریس و تعلیم و ارشاد زنان مسلمان بپردازد.(22)
3ـ حمیده یکی از زنان بافضیلت به شمار میآمد زیرا به کار مهم نشر رسالت، همت میگماشت.(23)
4ـ آن بانو چنان فقیه و عالم به احکام و مسایل بوده که حضرت صادق(ع) زنها را امر میفرموده که در اخذ مسایل و احکام دین به او رجوع نمایند.(24)
5ـ امام صادق(ع) او را به گونهای پرورش داده بود که در دانش و پرهیزکاری و ایمان، سرآمد زنان عصر خویش بود و امام از او خواسته بود که عهدهدار تدریس فقه و تعلیم احکام شرعی زنان مسلمان شود.(25)
6ـ حمیده بربریه … معارف اسلامی را در بیت رییس مذهب آموخته تا جایی که شایستگی مقام ارشاد و تعلیم و تربیت را یافت.(26)
7ـ ابوعبداللّه الصادق(ع) به بانوان امر میفرمود که در احکام به وی رجوع نمایند.(27)
بیانات فوق نشانگر این حقیقت است که حضرت حمیده از جمله علما و فقها و مبلغان و مدرسان علوم اهل بیت بود و این وظیفه خطیر را به نحو احسن انجام میداد.
راوی انوار صادقی
حضرت حمیده از جمله ناشران و راویان علوم اهل بیت(ع) بود. متأسفانه به دلیل جو خفقانآلود حاکم بر عصر امامان و حصارهایی که ستمگران نسبت به آنان ایجاد میکردند و نیز به دلیل بیتوجهی و تعصبات شدید بغضآلود تاریخنگاران به خاندان اهل بیت و وابستگان به آنان و نیز به دلیل محدودیتهایی که به طور طبیعی از دیرباز در میان بانوان وجود داشته، از تمامی مطالب ارزشمندی که از سوی حضرت حمیده به زنان عصر (و شاید همگان) منتشر شده، چیزی در دست نیست؛ نه نام شاگردان ایشان را میدانیم و نه روایتهایی که بیان فرمودهاند. تنها چیزی که نگارنده از ایشان در این باره دست یافت، دو خبر است:
یکی در مورد مسأله حج کودکان میباشد: عبدالرحمان بنحجاج ـ از شاگردان بزرگ و فقهای عصر حضرت صادق(ع) ـ در این باره گوید:
«سألت اباعبداللّه(ع) و کنا تلک السنة مجاورین و اردنا الاحرام یوم الترویة، فقلت: ان معنا مولودا صبیا. فقال(ع): مرو امه فلتات حمیدة فلتسأ لها کیف تفعل بصبیانها، قال: فاتتها فسألتها، فقالت لها: اذا کان یوم الترویة فجرّدوه و غسلوه کما یُجَرّد المحرم ثم احرموا عنه ثم قفوا به فی المواقف و اذا کان یوم النحر فارموا عنه و احلقوا رأسه ثم زوروا به البیت ثم مروا الخادم ان تطوف به بالبیت و بین الصفا و المروة و اذا لم یکن الهدی فلیصم عنه ولیّه اذا کان متمتعا»؛(28)
از امام صادق(ع)، در سالی که مجاور مکه بوده و میخواستیم روز ترویه [یعنی هشتم ذیحجه [احرام ببندیم ـ پرسیدم: طفلی همراه ماست میخواهیم حج او را به جا آوریم، چه کنیم؟
امام(ع) فرمود: به مادرش بگویید پیش حمیده بیاید و از او بپرسد با کودکش چه کند.
مادر نزد حمیدهخانم رفت و پرسید.
ایشان فرمودند: وقتی روز ترویه شد، لباس [دوختهاش] را از تنش درآورید و غسلش دهید همان گونه که محرم لباسهایش را درمیآورد. سپس از طرف او نیت احرام کنید و آنگاه او را در مواقف قرار دهید و وقتی «یوم النحر» [یعنی روز دهم ذیحجه] شد از طرف او رمی [جمرات[ کنید و سرش را بتراشید و او را زیارت بیت [اللّهالحرام [دهید. سپس خادم را وادارید تا او را گرداگرد بیت [اللّهالحرام] و میان صفا و مروه طواف دهد. و اگر «هدی» [یعنی قربانی حج] نباشد، ولیش اگر حج تمتع به جای میآورد، از سوی او روزه بگیرد.
وقتی حضرت حمیده در فروع فقهی چنین تبحری داشته که عبدالرحمان بنحجاج پاسخ مسأله خویش را از ایشان میگیرد، پس در مسایل کلیتر فقهی به مراتب مسلطتر بوده است و روایات بسیاری در سینه شریفش داشته ولی معالاسف به دست ما نرسیده است.
نکته دیگر جالب روایت آن است که حضرت صادق(ع) خود پاسخ ابنحجاج را نداد و او را به واسطه مادر کودک به حضرت حمیده معرفی کرد. شاید به این دلیل که مقام والای علمی ایشان برای همگان روشن گردد و ضمنا گوشزد فرماید که بهتر است حتیالامکان، زنان، مسایل و احکام دین و معارف الهی و بلکه هر نوع دانش و صنعتی را از همجنسان خود فرا گیرند و از اختلاط با نامحرم بپرهیزند.
روایت دومی که از حمیدهخانم نقل شده در ارتباط با واقعه سوزناک و تأسفآور شهادت امام جعفر صادق(ع) است. از ابوبصیر نقل شده که به محضر حمیدهخانم مشرف شدم تا شهادت ابوعبداللّه(ع) را به ایشان تسلیت عرض کنم. ایشان سخت گریست و من هم به گریه او گریستم. بعد فرمود:
«لو رأیت اباعبداللّه(ع) عند الموت لرأیت عجبا، فتح عینیه ثم قال: اجمعوا الیّ کل من بینی و بینه قرابة. فلم نترک احدا الا جمعناه، فنظر الیهم ثم قال: ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوة»؛(29)
اگر اباعبداللّه(ع) را هنگام وفات میدیدی، چیز عجیبی مشاهده مینمودی. ایشان چشمانشان را گشوده، فرمودند: هر کس را که میان من و او خویشاوندی است، گرد آورید. ما کسی را وانگذاشته و همه را جمع کردیم. ایشان به آنها نگاه کرده فرمودند: شفاعت ما به کسی که نمازش را سبک و کوچک بشمارد، نخواهد رسید.
خرید نجمه برای فرزند
طبق برخی از روایتها، حضرت حمیده، حضرت نجمه را که از اسوههای تقوا و فضیلت و عبّاد و عرفای بزرگ و چهرههای پرفروغ عالم تشیع بود، خریداری کرد و به فرزند عزیز و معصومش امام موسی کاظم(ع) هدیه نمود و بدین وسیله شجره طیبه ولایت را شکوفاتر نموده، خیر کثیر دنیا و آخرت را از آنِ خود کرد و مصداق کوثر گردید. زیرا از حضرت نجمه امام رضا(ع) و حضرت معصومه(ع) پا به عرصه وجود نهادند. علی بنمیثم در فضیلت این بانوی عالیمقام گوید: تکتم (یعنی حضرت نجمه) از افضل بانوان در عقل و تدین بود و مقام حمیدهخاتون را بسیار بزرگ میداشت به گونهای که هیچ گاه در حضور ایشان بر زمین ننشست.
هنگامی که حضرت حمیده، حضرت نجمه را خرید، بر اساس یک خبر غیبی و رؤیای صادق، مأموریت یافت او را به فرزند عزیزش حضرت امام موسی(ع) هدیه دهد. او در عالم رؤیا دید که پیامبر خدا(ص) میفرماید: «یا حمیدة، هی نجمة لابنک موسی، فانه سیلد منها خیر اهل الارض»؛(30)
حمیده، نجمه متعلق به فرزندت موسی است. به زودی از او بهترین انسان روی زمین متولد میشود.
در پی این رؤیای صادق، حضرت حمیده، حضرت نجمه را به امام موسی(ع) بخشیده، به ایشان عرض کرد: «یا بنیّ! ان تکتم جاریة ما رأیت جاریة قط افضل منها و لست اشک ان اللّه تعالی سیظهر نسلها ان کان لها نسل و قد وهبتها لک فاستوص خیرا بها»؛(31)
فرزندم، تکتم جاریهای است که بافضیلتتر از او تاکنون ندیدهام. تردیدی ندارم که اگر نسلی داشته باشد، خداوند آن را ظاهر میسازد. او را به شما بخشیدم و درخواست خیر و نیکی نسبت به او دارم.
وکیل حضرت صادق(ع)
گرچه زندگانی بیشتر امامان شیعه در محیط اختناق و تحت کنترل خلفای جایر بود ولی تشیع کم و بیش در سرتاسر سرزمینهای اسلامی گسترش یافت. نمایندگان و وکلا میان امام و مردم ارتباط برقرار میساختند و علاوه بر جمعآوری خمس و وجوهات شرعی و تقسیم آنها به صلاحدید ائمه(ع)، پاسخگوی مشکلات و مسایل دینی و کلامی و سیاسی آنان هم بودند.(32)
یکی از وکلای عظیمالشأن امام صادق(ع) حضرت حمیده بود. در اینکه این بانوی بزرگ چه مأموریتهایی در حوزه تحت نفوذ خویش انجام میداده، اطلاع درستی نداریم؛ همین قدر میدانیم که ایشان حقوق مالی مردم مدینه را قسمت میکردهاند. در منابع در این باره آمده است:
«کلما اراد الامام الصادق تقسیم حقوق اهل المدینة اعطاها لامه امفروة و زوجته حمیدة المصفاة»؛(33)
هرگاه امام صادق(ع) میخواست حقوق مالی مردم مدینه را پرداخت کند آن را به مادرش امّ فروه و همسرش حمیده مصفاة میداد.
حضرت حمیده در نگاه علما و اندیشمندان
در باره این بانوی بزرگ تعاریف فراوانی در کتابها به چشم میخورد که به نقل پارهای از آنها میپردازیم:
1ـ مورخین نوشتهاند: حمیده به لحاظ عفت و فقه و کمال در میان زنان معاصر خود بینظیر بود.(34)
2ـ علی بنمیثم گوید: حمیده مصفاة مادر ابوالحسن موسی بنجعفر(ع) از اشراف و بزرگان عجم بوده است.(35)
3ـ شیخ عباس قمی گوید: «والده حضرت [یعنی امام موسی بنجعفر(ع)[ علیا مخدّره، حمیده مصفاة است که از اشراف اعاظم بود.»(36)
همو در جایی دیگر گوید: «آنچه بر من ظاهر شده از بعضی روایات، آن است که آن مخدره چندان فقیهه و عالمه به احکام و مسایل بوده که حضرت صادق(ع) زنها را امر میفرموده که رجوع به او نمایند در اخذ مسایل و احکام دین.»(37)
4ـ احمد زکی تفاحه گوید: حمیده اندلسیه یا بربریه در پایه بلندی از تقوا و شایستگی قرار داشت.(38)
5ـ آقای باقر شریف قرشی گوید: خداوند او را به شرافت و فضل، مخصوص کرد و مورد عنایت قرار داد لذا خاستگاه امامت و جایگاه فضیلت و کرامت شد.(39)
همو در جایی دیگر گوید: خانهای که حمیدهخاتون در آن بود، مورد لطف و عنایت و تکریم همه علویها بود و با ایشان محترمانه برخورد میشد. امام صادق(ع) هم چشمهسار نیکیها را بر او جاری میکرد و چون در او وفور عقل و کمال و ایمان و اعتقاد پسندیده مشاهده کرد در توصیفش گفت: حمیده بسان شمش طلا از پلیدیها پاک و منزه است …(40)
باز در جایی دیگر مینویسد: این بانوی پاکدامن و عفیف، از نقص و کاستی پیراسته، و وجود خویش را به ایمان و اعتقاد درست مزین ساخته، امام صادق(ع) ایشان را با علوم خویش تربیت کرده بود به حدی که در طلیعه زنان عصر خویش در دانش و پرهیزکاری و ایمان قرار داشت و امام از او خواسته بود که عهدهدار تدریس فقه و تعلیم احکام شرعی به زنان مسلمان شود.(41)
6ـ نهلا غروی در این زمینه گوید: «حمیده از خانواده بزرگان غیر عرب بود.»(42) وی در جایی دیگر ضمن نتیجهگیری از مطالب گذشتهاش مینویسد: «آنچه گفته شد بیانگر میزان طهارت و پاکی حمیده است که خداوند متعال، وی را برای پرورش و تربیت مولودی پاک چون امام کاظم(ع) برگزیده بود.»(43)
7ـ در باره شخصیت والای ایشان آمده است: «هی من التقیات الورعات الثقات»؛(44)
او از پرهیزکاران و متقیان و افراد مورد اعتماد بود.
8ـ علامه مامقانی در ترجمه و توصیف حضرت حمیده گوید: این بانوی جلیلالقدر در سند «من لا یحضره الفقیه»(45) به عنوان حمیده بربریه ذکر شده و در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) تحت عنوان حمیده مصفاة است. لقب وی لؤلؤة است … او از بانوان متقی و ثقه بوده است.(46)
فرزندان
از حضرت حمیده چهار فرزند متولد شد: 1ـ امام کاظم(ع)؛ 2ـ اسحاق؛ 3ـ فاطمه کبرا (یا فاطمه)؛ 4ـ محمد.(47)
پیوست ها:
1 ـ اثبات الوصیه، مسعودی، ص 189؛ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص 413.
2 ـ اصول کافی، ج 1، ص 477.
3 ـ اثبات الوصیه، ص 190.
4 ـ عیون اخبار الرضا(ع)، ج1، ص24.
5 ـ دلایل الامامة، ص147؛ اثبات الوصیه، ص 190.
6 ـ عوالم، بحرانی، ج21، ص10؛ اعلام النساء المؤمنات، ص311؛ تنقیح المقال، ج3، قسم 2، ص76.
7 ـ محدثات شیعه، ص152.
8 ـ حیاة الامام موسی بنجعفر(ع)، باقر شریف قرشی، ج1، ص42؛ تنقیح المقال، ج3، قسم 2، ص76.
9 ـ حیاة الامام موسی بنجعفر(ع)، ج1، ص42.
10 ـ حیاة الامام موسی بنجعفر(ع)، ج1، ص42.
11 ـ کنیه شریف امام صادق(ع).
12 ـ یعنی 601 دینار.
13 ـ کافی، ج1، ص476 و 477؛ تنقیح المقال، ج3، قسم 2، ص76؛ منتهی الامال، ج2، ص336.
14 ـ محل و مزار قبر شریف حضرت آمنه مادر گرامی رسول خدا(ص).
15 ـ تاریخ محمدی، مولانا شیخ حسن کاشی، ص138.
16 ـ ر.ک: حیاة الامام موسی بنجعفر(ع)، ج1، ص43 تا 45.
17 ـ تواریخ النبی و الآل، شیخ محمدتقی شوشتری، ص35.
18 ـ حیاة الامام موسی بنجعفر(ع)، ج1، ص45 و 46.
19 ـ کافی، ج1، ص477.
20 ـ الکافی، ج1، ص477.
21 ـ زنان نامدار، احمد بهشتی، ج1، ص81 ـ 80.
22 ـ سیرة رسولاللّه و اهل بیته(ع)، جزء 2، ص327.
23 ـ هدایتگران راه نور، آیتاللّه مدرسی، ج2، ص113.
24 ـ منتهیالآمال، ج2، ص335.
25 ـ حیاة الامام موسی بنجعفر(ع)، ج1، ص41 ـ 40.
26 ـ شاگردان مکتب ائمه(ع)، ص107.
27 ـ محدثات شیعه، ص153.
28 ـ این روایت با اختلافاتی اندک در این منابع ذکر شده است: الکافی، ج4، ص301؛ .وسائل الشیعه، ج8، ص207؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص410.
29 ـ بحارالانوار، ج47، ص2.
30 ـ دارالسلام، نوری، ج1، ص204.
31 ـ عیون الاخبار الرضا(ع)، ج1، ص24.
32 ـ البته تمامی وکلا در یک طبقه و پایه نبودند. منظور رئوس کلیه کارهایی است که وکلای ائمه انجام میدادند. (ر.ک: حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، جعفریان، ج2، ص153 به بعد.
33 ـ تنقیح المقال، ج3، قسم 2، ص76؛ اعلام النساء المؤمنات، ص311.
34 ـ زنان نامدار، ج1، ص80 و 81.
35 ـ عیون الاخبار الرضا(ع)، جزء 1، ص24.
36 ـ منتهی الآمال، ج2، ص335.
37 ـ همان، ص337.
38 ـ اعلام الهدی، احمد زکی تفاحه.
39 ـ حیاةالامام موسی بنجعفر(ع)، ج1، ص40 تا 41.
40 ـ همان، ص43.
41 ـ همان، ص43.
42 ـ محدثات شیعه، ص153.
43 ـ همان.
44 ـ اعلام النساء المؤمنات، ص311.
45 ـ یکی از چهار کتاب روایی مهم و معروف شیعه.
46 ـ تنقیح المقال، ج3، قسم 2، ص76.
47 ـ بحارالانوار، ج47، ص241؛ مراقد المعارف، ج2، ص255؛ عوالم، ج21، ص10؛ المجالس السنیة، ج5، ص461.