انجمن حجتیه و داعیه تمدن سازی

0

شهیدمطهری هم بیان می‌دارند«از نظر روایات اسلامی در مقدمه قیام و ظهور امام، یک سلسله قیام‌های دیگر از طرف اهل حق صورت می‌گیرد. آن‌چه به نام قیام یمانی پیش از ظهور بیان شده است، نمونه‌ای از این سلسله قیام‌هاست. این جریان نیز ابتدا به ساکن و بدون پیش‌زمینه رخ نمی‌دهد. در برخی روایات اسلامی سخن از دولتی است از اهل حق، که تا قیام مهدی ادامه پیدا می‌کند»

انجمن حجتیه یکی از جریان‌های خرده فرهنگی بود که به صورت طیف گسترده درجامعه ایران فعالیت داشته است. جریانی که توانست در طول حیات خود حرف و حدیث‌های فراوانی را به بار آورد. به‌طور کلی از دو منظر مباحث انجمن حجتیه قابل‌توجه است. اول حرکت فرهنگی ضدبهایی این جریان است که اتفاقاً مورد تمجید غالب اندیشه‌وران اسلامی نظیر آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، شهید بهشتی، شهید مطهری و مقام معظم رهبری قرار گرفته است. دوم نسبت این جریان با امر قیام، سیاست و انگاره‌های مهدوی است که مورد نقد جدی و نکوهش قرار گرفته است. البته باید توجه داشت که انجمن حجتیه خود طیف‌ها و لایه‌ها و افراد مختلفی را در برمی‌گیرد به نحوی که برخی از اندیشمندان نظیر مقام معظم رهبری به گونه‌شناسی آن اقدام کرده و همه را به یک چوب راندن را برنتابیده‌اند. اما با توجه به اساسنامه انجمن و تبصره دوم از ماده دوم فصل یکم آن که بیان می‌کند: «انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هر نوع دخالتی را که در زمینه‌های سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد بر عهده نخواهد داشت». می‌توان از امتناع سیاسی این جریان سخن گفت.

نگره منفی در ارتباط با سیاست و یا دخالت روحانیون در سیاست ریشه در این باور انجمن دارد. امام خمینی(ره) منتقد جدی این تفکر و این انگاره‌ها بوده‌اند و نسبت به خطرات آن هشدار داده‌اند «دسته‌ای دیگر از روحانی نماهایی که قبل از انقلاب، دین را از سیاست جدا می‌دانستند و سر به آستانه دربار می‌ساییدند، یک مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفی که برای اسلام آن همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز مقدس‌نماهای بی‌شعور می‌گفتند: دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز می‌گویند مسئولین نظام کمونیست شده‌اند، تا دیروز مشروب‌فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان- ارواحنا فداه- را مفید و راهگشا می‌دانستند، امروز از اینکه در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می‌دهد، فریاد وااسلاما سر می‌دهند. دیروز حجتیه‌ای‌ها، مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‌اند. ولایتی‌های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‌اند و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‌اند و عنوان ولایت برای‌شان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می‌خورند. راستی اتهام آمریکایی و روسی و التقاطی، اتهام حلال کردن‌ حرام‌ها و حرام کردن حلال‌ها، اتهام کشتن زنان آبستن و حلیت قمار و موسیقی از چه کسانی صادر می‌شود؟ از آدم‌های لامذهب یا از مقدس‌نماهای متحجر و بی‌شعور؟ فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار لعن‌ها و کنایه‌ها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟ خواص از چه گروهی؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم که حرف بسیار است»(صحیفه نور، جلد 21: 281).
نکته دیگر که از همین بی‌اعتقادی به سیاست ریشه می‌گیرد، همان نفی قیام‌های قبل از ظهور است. آقای پرورش در این باره می‌گوید: «انجمن به روایاتی در مقدمه صحیفه سجادیه استشهاد می‌کردند که مضمون آن این است: هر قیامی قبل از امام زمان به شکست می‌انجامد و خلاصه این طور می‌گفتند که این قیام به شکست منتهی می‌شود و با آن همکاری و همگامی نمی‌توان داشت و به این حرکت و نهضت سر سوزنی اعتقاد نداشتند» (به نقل از: خسروپناه، عبدالحسین. (1389). جریان شناسی ضدفرهنگ‌ها: تبیین و تحلیل حریان های فرهنگی معارض با فرهنگ ناب محمدی(ص) و علوی(ع). چ2. قم: تعلیم و تربیت اسلامی، 1389: 531).

امام خمینی(ره) در نقد استدلال به روایاتی که قیام قبل از ظهور را نفی می‌کنند، فرموده‌اند: «ممکن است هزارن روایت را نشر بدهند که از عمال ظلمه و آخوندهای درباری در تعریف سلاطین جعل شده است. به‌طوری که ملاحظه می‌کنید، با دو روایت ضعیف چه بساطی راه انداخته‌اند و مقابل آن قرار داده‌اند- قرانی که جدیت دارد بر ضد سلاطین قیام کنید و موسی را به قیام علیه سلاطین وامی‌دارد. علاوه بر قران مجید، روایات بسیاری در مبارزه با ستمگران و کسانی که در دین تصرف می‌کنند وارد شده است: تنبل‌ها اینها را کنار گذاشته، آن دو روایت ضعیف را، که شاید وعاظ‌السلاطین جعل کرده‌اند، در دست گرفته و مستند قرار داده‌اند که باید با سلاطین ساخت و درباری شد اگر اینها اهل روایت و دین‌شناس بودند، به روایات بسیاری که بر ضد ظلمه است عمل می‌کردند و اگر اهل روایت هم هستند، باز عدالت ندارند چون عادل و از معاصی به دور نیستند از قران و آن همه روایت چشم می‌پوشند و به دو روایت ضعیف می‌چسبند»(امام خمینی، ولایت فقیه. 1381. چ 12. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره). صص: 66- 65).

شهیدمطهری هم بیان می‌دارند«از نظر روایات اسلامی در مقدمه قیام و ظهور امام، یک سلسله قیام‌های دیگر از طرف اهل حق صورت می‌گیرد. آن‌چه به نام قیام یمانی پیش از ظهور بیان شده است، نمونه‌ای از این سلسله قیام‌هاست. این جریان نیز ابتدا به ساکن و بدون پیش‌زمینه رخ نمی‌دهد. در برخی روایات اسلامی سخن از دولتی است از اهل حق، که تا قیام مهدی ادامه پیدا می‌کند»(مطهری،1372: 68- 67) امام خمینی(ره) به‌عنوان فقیهی که حق تمییز روایات غلط و درست را از هم دارد تاکید فرمودند«اینانی که می‌گویند: هر علمی بلند بشود، و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد، این بر خلاف فرج است. اینان نمی‌فهمند چی دارند می‌گویند … حکومت نبودن یعنی اینکه همه مردم به جان هم بیفتند بکشند … اگر فرض می‌کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می‌زدیم برای اینکه خلاف قرآن است» (صحیفه نور، جلد 20: صص: 15 و 198).

فراهم‌آوری مقدمات ظهور با انگاره‌های غلط نیز در چنین بستری از طرف برخی از انجمنی‌ها امکان نشر یافت. شهید مطهری به مبارزه با این تفکر نادرست برخاستند«برداشت قشری از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم‌ها و تبعیض‌ها و اختناق‌ها و حق‌کشی‌ها و تباهی‌ها ناشی می‌شود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکه‌تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند، فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می‌دهد و دست غیب برای نجات حقیقت- نه اهل حقیقت؛ زیرا حقیقت طرفداری ندارد- از آستین بیرون می‌آید علی هذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است تا در صحنه اجتماع نقطه روشن هست دست غیب ظاهر نمی‌شود، برعکس، هر گناه هر فساد و هر ظلم و تبعیض و هر حق‌کشی، هر پلیدیی به حکم این که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب‌الوقوع می‌کند رواست. .. این جاست که گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کام‌جویی است و هم کمک به انقلاب مقدس‌نهایی. این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت می‌نگرند زیرا آنان را از تأخیراندازان ظهور و قیام مهدی عجل الله فرجه می‌شمارند. برعکس، اگر خود هم اهل گناه نباشنددر عمق ضمیر و اندیشه با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد می‌نگرند زیرا آنان مقدمات ظهور را فراهم می‌نمایند. این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود و این نوع انتظار فرج که منجر به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی می‌شود و نوعی اباحه‌گری باید شمرده شود به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمی‌دهد»(مطهری،  قیام و انقلاب مهدی. 1373 . چ 13. تهران: صدرا. صص : 65- 61) امام خمینی(ره) هم در این زمینه می‌فرمایند «ممکن است صدها هزار سال دیگر … و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد و در طول این مدت طولانی احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود و هر که هر کاری خواست بکند؟ قوانینی که پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن، 23 سال زحمت طاقت‌فرسا کشید، تنها برای مدت محدودی بود؟ آیا خداوند اجرای احکامش را به دویست سال محدود کرد؟ و آیا پس از غیبت صغری، اسلام دیگر همه چیزش را رها کرده است؟»(خسروپناه،همان. 1389 : صص 537- 477).

اندیشه جریان امتناع و باورمندان به جدایی دین از سیاست، و جریانی که امر خداوند را به خود حجت خدا احاله می‌کنند و انگاره‌هایی منفی را به هر مسئولیتی در تحقق مقدمات راستین ظهور اتخاذ می‌کنند، ناتوان از امکان سازی و مقدمه‌ریزی بر مقوله تمدن هم هستند.

صفر حبیبی مشکینی – خرداد 1391 – پایگاه خبری تحلیلی مهدی منتظر

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!