از جمله وصاياي حضرت زهرا(س) به علي (ع) اين بود كه گفتند: اي پسرعمو! وقتی که از دنيا رفتم جنازهام را شبانه تشييع كن و مراسم تشييع من را اعم از غسل و كفن و نماز خواندن و دفن كردن بايد در محيطي مخفي و پنهان انجام دهيد و فقط به كساني اجازه در تشييع دهيد كه ظلم و جفا نسبت به من روا نداشتهاند.
و حتّي به يك نقل حضرت زهرا(ع) تصريح كردند كه نگذاريد ابيبكر و عمر بر من نماز بخوانند و در تشييع جنازه من شركت كنند.
بعد بحث در ايناست كه علّت اجازه ندادن حضرت زهرا(س) در مراسم تشييع حضرت بيانگر چيست؟
يقيناً حضرت زهرا(س) با اين كارشان ميخواستند باري ديگر همانند جريان فدك مبارزهاي را تازه با وصيّتنامه سياسي خويش شروع كنند كه ضربه سهمگيني به حكومت وقت وارد سازند.(2)
فاطمه اطهر(س) با وصيّت خويش افكار خفته مردم مدينه را بيدار ميساختند و توجه افكار عمومي را نسبت به پايمال كردن حقّ خويش جلب ميكردند.(3)
اميرالمؤمنين با عمل به وصيّت زهرا(س)اذهان جامعه را دچار شك و ترديد كردند و مشروعيت خليفه را زير سؤال بردند و مظلوميت زهرا(س) را بيشتر آشكار ساختند و اين سؤال را هميشه براي همگان مطرح كردند كه چرا قبر زهرا(س) مخفي مانده است.
بدين طريق زماني كه حضرت زهرا(س)از دنيا رفتند مردم سراسيمه به خانه زهرا(س)ميآمدند و منتظر بيرون آمدن جنازه بودند كه علي (ع) به ابوذر گفتند: برو و با صداي بلند اعلام كن كه برگردند چرا كه تشييع جنازه دختر رسولخدا امشب صورت نميگيرد و به تأخير افتادهاست.
مردم كه متفرق شدند حضرت علي (ع) با كمك اسماء بدن حضرت را غسل و كفن كردند و در نيمه شب با عدهاي از نزديكان و ياران خويش كه البتّه اختلافي است در اينكه چه كساني در تشييع جنازه حضرت حضور داشتند ولي آنهايي كه به اتّفاق نامهاي آنها آمده است عبارتند از: سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، عباس و زبير و چند تن ديگرند كه اينها به همراه امام علي(ع) جنازه دختر رسولخدا را شبانه تشييع كردند و شبانه به خاك سپردند و حضرت علي (ع) قبر فاطمه (س)را همسطح زمين كردند و حتي روايت شده در چند نقطه در بقيع حضرت، قبر درست كردند تا متوجه نشوند كه قبر فاطمه(س) كداميك است و اين راز مخفي ماندن قبر فاطمه(س) براي هميشه مانده است و كساني هم كه حضور داشتند ديگر بعدها محل اختفاء قبر فاطمه(س) را بيان نكردند.(4)
بنابر بعضي روايتها عمر و ابوبكر از جمله كساني بودند كه چون صبح شد به درب خانه علي (ع) آمدند براي تشييع جنازه، كه مقداد ندا داد كه ديشب حضرت زهرا(س) به خاك سپرده شدهاست، اين دو تن به شدّت خشمگين شدند و بر علي (ع) اعتراض كردند.
به احتمال زياد حضرت زهرا(س) كه اين وصيّت را كردند شايد به خاطر اين بود كه نخواستند اين دو تن در تشييع جنازه ايشان حضور پيدا كنند.(5)
————————————————
پی نوشت:
1- احتجاج الزهرا فاطمه تأليف شيخ حجه اللّه النجفي الرضوي الاميري، ص 210.
2- شهين خشاوي، زندگاني سياسي حضرت زهرا(س) ص 280.
3- رنجهاي زهرا(س)، علامه سيد جعفر مرتضي عاملي، ترجمه محمد سپهري، ص 223.
4- بحارالانوارج دهم، ص 195.
5- تحليل سيره فاطمه الزهرا، علياكبر بابازاده، ص 255
————————————————
متن وصيتنامه حضرت زهرا (سلام الله عليها)
بسم الله الرحمن الرحيم
هذا ما اوصت به فاطمة(سلام الله عليها) بنت رسول الله(صلي الله عليه و آله)اوصت و هي تشهد أن لا إله إلا الله و أن محمد(صلي الله عليه و آله) عبده و رسوله و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتية لاريب فيها و ان الله يبعث من في القبور
يا علي! انا فاطمة(سلام الله عليها) بنت محمد(صلي الله عليه و آله) زوجني الله منك لاكون لك في الدنيا و الآخرة انت أولي بي من غيري حنطني غسلني كفني باليل و صل علي و ادفني باليل و لا تعلم احدا و استودعك الله و اقرء علي ولدي السلام الي يوم القيامة.
به نام خداوند بخشنده مهربان
اين وصيت نامه فاطمه(سلام الله عليها) دختر رسول(صلي الله عليه و آله) خداست، در حالي كه وصيت مي كند كه شهادت مي دهم، خدايي جز خداي يگانه نيست و محمد(صلي الله عليه و آله) بنده و پيامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و روز قيامت فرا خواهد رسيد، شكي در آن نيست و خداوند مردگان را زنده وارد محشر مي كند.
اي علي! من فاطمه(سلام الله عليها) دختر محمد(صلي الله عليه و آله) هستم، خدا مرا به ازدواج تو درآورد، تا در دنيا و آخرت براي تو باشم. تو از ديگران بر من سزاوارتري، حنوط و غسل و كفن كردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن كن و هيچ كسي را اطلاع نده! تو را به خدا مي سپارم و بر فرزندانم تا روز قيامت سلام و درود مي فرستم.