در لحظات آخرين عمر پيامبر، صلی الله علیه و آله وسلم، فاطمه، علیها السلام، خود را روي پدر انداخته نگاه به چهره وي ميكرد و ناله و گريه مينمود و ميگفت: ” اي سفيد رو و آبرومندي كه به بركت و آبروي تو از ابرها طلب باران ميشد، اي پناهگاه يتيمان و نگهبان بيوه زنان.”
پيامبر، صلی الله علیه وآله وسلم، چشم خود را باز كرد و با آهنگي ضعيف فرمود: ” دخترم اين سخن و شعر، گفتار عمويت ابوطالب است اين را نگو بلكه (آيه قرآن بخوان و) بگو: محمد نبود مگر فرستادهاي كه پيش از او رسولاني آمدند و گذشتند. آيا اگر او بميرد يا كشته شود شما به دوران جاهليت بازگشت خواهيد نمود؟ “
فاطمه، علیها السلام، گريهاي طولاني كرد. رسول خدا، صلی الله علیه وآله وسلم، اشاره فرمود كه به وي نزديك شود. زهرا، علیها السلام، به پدر نزديك شد؛ پيامبر، صلی الله علیه وآله وسلم، در گوش او رازي گفت كه چهره فاطمه، علیها السلام، از آن گشوده گرديد. در روايت آمده كه به فاطمه، علیها السلام، گفته شد: ” رسول خدا، صلی الله علیه وآله وسلم، با تو چه گفت كه اندوه و اضظرابي كه به خاطر درگذشت پيامبر، صلی الله علیه وآله وسلم، بر تو چيره شده بود، مرتفع گرديد. “
فاطمه، علیها السلام، فرمود: ” پدرم به من خبر داد كه من نخستين كس از اهل بيت اويم كه به وي خواهم پيوست، و ديرزماني بعد از ارتحال او بر من نميگذرد كه زندگيم به سرآمده و به آن حضرت ملحق خواهم شد، و اين خبر، مايه شادماني من گرديد. “
در اين قسمت از روايت و تاريخ، دو مطلب از روحيات حضرت صديقه طاهره، علیها السلام، را مشاهده ميكنيم كه يكي، امري طبيعي است و جاي شگفتي ندارد و ديگري در مردمان عادي بيسابقه بوده و به راستي حيرتآور است و به همين جهت، حكايت از فوقالعادگي روح والاي آن بانوي بزرگ جهانيان ميكند.
نخستين مطلب، اندوه عميق و درد رنجباريست كه حضرت زهرا،، علیها السلام، از نزديك شدن فراق و جدايي پدر بزرگوارش احساس ميكرد. اين مطلب، كم و بيش عاديست و فرزند به ويژه دختر از مرگ پدر، احساس رنج و ناراحتي ميكند و اندوهناك ميگردد كه البته اندوه فاطمه، علیها السلام، در اين مصيبت، جانكاه و كشنده بود.
ولي آن چه با معيارهاي طبيعي توجيه نميشود صحنه دومي است كه براي صديقه طاهره،، علیها السلام، دست داده؛ يعني شادي و ابتهاج قهري بانوي اسلام از اين كه پيامبر به او گفته ديري نخواهد پاييد كه تو به من ملحق ميشوي.
شگفتا! بانوي جوان و تازه سال، با داشتن همسري عزيز و بينظير و چهار فرزند خردسال، نورسته، زيبارو، محبوب و آتيه ساز كه هر كدام جداجدا درِ دنيايي از اميد را به روي آدمي ميگشايد، از شنيدن خبر مرگ زودرس خود شادماني ميكند؛ زيرا خبر مرگ، بشارت پيوستن به پدر عاليقدر را به همراه دارد و نويد ميدهد كه دوران فراق، جدايي و محروميت از ديدار پدري كه پيامآور رحمت و لطف الهي بود، بسيار كم است و اين كه در ميان خاندان پيامبر او از همه زودتر به رسول خدا خواهد پيوست.
اينجاست كه دلدادگي فوقالعاده فاطمه، علیها السلام، به پدر بزرگوارش را ميتوان ارزيابي كرد.
منبع : saafi.ir