ممکن است پس از استقرار یهودیان در کشور ویژه خودشان، دیگر یهودیان دشمن نداشته باشند و همین امر موجب انزوای آنان شود و به سرعت، برای همیشه نابود خواهند شد. من بر این باورم که یهودیان همیشه –همچون هر امت دیگری- به اندازه کافی دشمن دارند و خواهند داشت. اما اگر در سرزمین ویژه خودشان در برابر دشمنان خویش مقاومت و ایستادگی کنند، از این پس، دچار تفرقه نخواهند شد و در جای جای جهان پراکنده نخواهند گشت.
نخستین ترجمه فارسی «دولت یهود» نوشته هرتصل/آخرین بخش
هرتصل: بیزاری و ستیز با دیگران امری ضروری است
آن چه پیش رو دارید ، آخرین بخش از ترجمه کتاب «دولت یهود» نوشته بنیامین زئب (تئودور) هرتصل می باشد. کتابی که جنایتبارترین پروژه ی تاریخ معاصر را کلید زد و تشکیل عجیب ترین رژیم سیاسی در هزاره اخیر را تسهیل نمود. تاخیر صد ساله در انتشار این کتاب به زبان فارسی ، بی شک دلایلی قابل توجه دارد که از حوصله ی این بحث خارج است و مجالی دیگر می طلبد اما هر چه بود ، این مهم به همت پایگاه خبری مشرق محقق گردید و راه برای کسانی که به مطالعات عمیق تر پیرامون پرونده ی صهیونیسم سیاسی معتقدند هموار تر شد ، هر چند که هنوز منابع درجه اول فراوانی در این زمینه وجود دارد که از دسترس فارسی زبانان خارج است و متاسفانه همین کمبود ها ، باعث فقر فرهنگی خجالت آوری در میان نخبه گان این کشور درباره این موضوع استراتژیک شده است و حتی بیم آن می رود که انتشار کتاب دولت یهود در بستر چنین استضعافی ، بر شبهات بش از پیش دامن بزند اما به هر حال باید از جایی شروع می شد و این گام کوچک ، در حد بضاعت ما بود.
پیش از مطالعه کتاب دولت یهود ، توجه به یک نکته ضروری است. نوشته ی هرتصل را باید به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول که قسمت های عمده ای از کتاب به آن اختصاص یافته است ، تئوری ها و راه کارهای تشکیل یک اجنماع مهاجرنشین و تبدیل آن به یک نظام منسجم شهری و تمدنی است. این بخش های کتاب ، به دلیل تخصص نویسنده آن در رشته حقوق ، تنها نکات فنی و معادلات شناخته شده حقوقی را در بر می گیرد که به هیچ وجه نتیجه خلاقیت های هرتصل و زاییده تفکرات او نیست بلکه میراث تمئن بشری به شمار می آید اما در بخش بعدی که قطعا برای هرتصل نیز از اولویت اصلی برخوردار بوده ؛ وی به تبیین تئوری های مربوط به حاکمیت یک نژاد برتر و بسط و گسترش قدرت جهانی صهیونیسم پرداخته است.
هرتصل که به خوبی از حساسیت نخبه گان و حکام سیاسی عصر خود نسبت به چنین نظریاتی آگاه بود ، با وسواس و زیرکی ویژه ی یک یهودی ، مطالب این چنینی کتاب خود را درلابلای سطور کتاب جاسازی و مستتر نموده است و تنها با مطالعه دقیق و هوشمندانه می توان آن ها را استخراج نمود.
بخش دهم و پایانی ترجمه کتاب دولت یهود که آن را توراتِ صهیونیسم سیاسی نیز لقب داده اند ، به همه علاقمندان و سربازان فارسی زبان نبرد با کفر جهانی تقدیم می گردد:
*زبان
ممکن است برخی گمان کنند نیاز ما به زبان مشترک معمولی، دشواری هایی دارد. ما نمی توانیم با زبان عبری بایکدیگر سخن بگوییم. چند نفر از ما می توانند به زبان عبری، بلیت قطار درخواست کنند؟ بنابراین هر فرد می تواند زبانی را استفاده کند که اندیشه هایش را به آسانی از طریق آن بیان کند. سوئیس یک نمونه و برهان قاطعی است برای اثبات امکان چند زبانی در یک اتحادیه فدرالی. ما در میهن جدید، مانند اکنون خواهیم بود و به خاطرات دردناک خود در کشورهایی را که از آنجا بیرون رانده شده ایم، افتخار خواهیم کرد. اما دیگر زبان های نامفهوم گتویی را که هنوز به کار می بریم، کنار خواهیم گذارد. معلمان قومی ما باید به این مسأله اهتمام ورزند. ما زبانی را که بدانیم در روابط اجتماعی، سودمندتر است، بدون هیچ گونه نارضایتی و با کمال میل به عنوان زبان قومی خویش برخواهیم گزید. نژاد ما، نژادی منحصر به فرد و عجیب است، زیرا فقط عقیده پدران و نیاکان ماست که ما را به پیرامون یکدیگر جمع می کند.[1]
*حکومت تئوکراتیک
آیا ما حکومتی تئوکراتیک[2] خواهیم داشت؟ بی تردید، اینگونه نخواهد بود. عقیده، ما را پیرامون یکدیگر جمع می کند، معرفت و شناخت نیز به ما آزادی می دهد. به همین دلیل اجازه نخواهیم داد هیچ گونه رویکرد تئوکراتیک از سوی کاهنان، رهبری ما را به عهده گیرد. ما [فعالیت] کاهنان را در گستره معابد محدود خواهیم کرد. همچنانکه ارتش ما نیز محدود به پادگان ها و مراکز نظامی خواهد بود. ارتش ما و کاهنان، به تناسب ارزش مأموریت و کارکردی که دارند، مورد احترام فراوان ما خواهند بود. اما در همین حال، نباید این دو نهاد، در اداره امور حکومتی دخالت کنند که این کار شأن و جایگاه والایی دارد. در غیر این صورت، ما در داخل و خارج [از حکومت] با مشکلات و دشواری هایی روبرو خواهیم شد.
هر انسانی آزاد خواهد بود و هیچ فردی به دلیل اعتقاد، ضعف ایمان و یا ملیت خود دچار مشکل نخواهد شد. اگر افرادی از ملیت های مختلف و یا باورهای متفاوت بیایند و بخواهند با ما زندگی کنند، ما از آنان حمایت و پشتیبانی خواهیم کرد و با ما در برابر قانون از مساوات برخوردار خواهند بود. ما تسامح را در اروپا فرا گرفته ایم. من این سخن را از روی تمسخر و یا ریشخند نمی گویم، زیرا می توان سامی ستیزی ناشی از نبود تسامح دینی را فقط در شمار اندکی از مناطق، یافت. اما در بیشتر مناطق، دلیل سامی ستیزی جنبشی است که بین ملت های متمدن رخ داده و آنان تلاش می کنند انتقام گذشتگان خویش را بگیرند.
*قوانین
هنگامی که اندیشه «دولت» در آستانه تحقق قرار گیرد، انجمن یهودیان شورایی را تشکیل خواهد داد که اعضای آن، حقوق دانان می باشند. این شورا بسترسازی برای قانون گذاری را به عهده خواهد داشت. این حقوق دانان در دوره دولت موقت، بر این اساس عمل خواهند کرد که با هر یهودی مهاجر، بر اساس قوانین حکومتی که از آنجا آمده، برخورد و تعامل شود. اما آنان باید تلاش کنند برای شکل دهی نظام قانون گذاری جدید، میان این قوانین مختلف، وحدت ایجاد کنند. تا این نظام جدید قانون گذاری بهتر از نظام های پیشین عمل کند و چه بسا نبه الگویی برای قانونگذاری تبدیل شود و بتواند همه خواسته ها و نیازهای عادلانه اجتماعی در زمان کنونی را برآورده سازد.
* ارتش
به دولت یهود، به عنوان حکومتی بی طرف نگریسته می شود. به همین دلیل، باید ارتشی حرفه ای، مسلّح و مجهز می خواهد تا بتواند پاسخگوی اقتضاءات جنگ های نوین باشد و نظام را از درون و بیرون مورد حفاظت قرار دهد.
*پرچم
ما به یک پرچم نیاز داریم. هر فردی که می خواهد یک گروه مشخصی را رهبری کند، به یک نماد نیاز دارد تا بالای سر خویش قرار دهند. من پیشنهاد می کنم پرچمی سفید داشته باشیم که هفت ستاره طلایی بر روی آن نقش بسته باشد. زمینه سفید، نمادی از زندگی جدید و پاک ماست. اما هفت ستاره، نماد هفت ساعت طلایی کار و تلاش روزانه است. زیرا ما با همراه داشتن شرف و عزت به سرزمین موعود خواهیم رفت.
*پیمان های مبادله امتیازها و تحویل مجرمان
دولت یهود باید با توجه به مرکزیت آینده ما در جهان، یک سیستم مناسبی را ایجاد کند. بنابر این هر گونه تعهد در سرزمین قدیمی، باید به دقت و پیش از کوچ انجام شود. کسانی که می توانند از مقامات محلی گواهی رسمی مبنی بر انجام همه تعهدات خویش بگیرند و نیز در صورتی که این مقامات محلی گواهی دهند، وی در حالتی مناسب کار خود را رها کرده است، انجمن یهودیان و شرکت یهودی برای این افراد سفری ارزان و نیز امتیازات دیگری را فراهم خواهند کرد. هر تقاضای عادلانه ای که از سوی حکومت ترک شده باشد، دولت یهود آمادگی دارد آن را نسبت به دیگر کشورها با استقبال بیشتری بررسی نماید. ما هرگز منتظر مبادله امتیازها نخواهیم بود. ما برای شرف خویش اقدام خواهیم کرد. به این ترتیب، شاید ما در بازه های زمانی بعد، دریابیم که دادگاه ها بیشتر از برخی اماکن دیگر، آمادگی دارند صدای ما را بشنوند.
بی تردید، از سخنان پیشین من چنین نتیجه گیری خواهد شد که ما بیش از هر دولت دیگری آمادگی داریم مجرمان یهود را تحویل دهیم تا اینکه بتوانیم زمانی خودمان، قوانین مجازات ویژه خود را به اجرا بگذاریم. قوانینی که مبتنی بر مبانی پذیرفته شده دیگر ملت های متمدن جهان باشند. به همین دلیل در دولت موقت، ما مجرمان خود را –پس از اینکه مجازات های مناسب برای آن ها اعمال شده باشد- تحویل بگیریم. از آن جا که آنان جریمه اشتباهات خود را پرداخته اند، ما بدون هیچ محدودیتی از آنان استقبال خواهیم کرد. زیرا مجرمان ما نیز وارد زندگی جدید بشوند.
به این ترتیب، ممکن است مهاجرت، برای بسیاری از یهودیان، فاجعه ای باشد که سرانجام سرشار از سعادت و خوشی دارد. ما شرایط نامطلوب خارجی را که بسیاری از اشخاص را از بین برده، تغییر خواهیم داد. این تغییر می تواند به معنای رهایی یافتن از چنگال بسیاری از گمراهان باشد.
در اینجا می خواهم داستانی را به صورت بسیار خلاصه بیان کنم. من این خبر را به هنگام دنبال کردن اخبار معادن طلای «ویت واتررند[3]»با آن مواجه شدم. یکی از روزها فردی به نام «راندRand» وارد این منطقه شد و –به جز جستجو برای یافتن طلا-فعالیتهای بسیاری را تجربه کرد. تا اینکه کارخانه یخ سازی را با موفقیت راه اندازی کرد. وی به سرعت مورد احترام عموم قرار گرفت. اما پس از چند سال، ناگهان او را دستگیر کردند. زیرا او که کارمند بانک فرانکفورت بود، اختلاس کرده بود. او فرار کرد تا با نام مبدّل(مستعار) زندگی جدیدی را آغاز کند. هنگامی که او را به زندان انداختند، بزرگان شهر آمدند تا او را با عباراتی احترام آمیز بدرقه کنند و به او بگویند: به سلامت، زیرا به ناچار او باید به آغوش آنان بازگردد. چه چیزی از این داستان بیان نشده است؟
[پاسخ این است که]زندگی جدید می تواند در فرد، روحی جدید بدمد. حتی اگر مجرم باشد. شمار این افراد در میان ما نسبتاً اندک است.
برخی از آمارهای مشوق آمیز هست که در اینجا باید آنها را خواند. کتاب «جنایات یهودیان در آلمان» اثری است که دکتر ب. ناتان (از برلین) آنرا به دستور «انجمن دفاع بر ضد سامی ستیزی» و به منظور جمع آوری آمارهای تألیف کرد. حقیقت این است که انگیزه های بسیار دیگری باعث اقدام به تألیف این کتاب شد. از جمله این اشتباه که گمان می شود سامی ستیزی را می توان با احتجاج و استدلال های منطقی از بین برد. اما ممکن است ما به همان اندازه ای که به دلیل اشتباهاتمان مورد نفرت هستیم، به دلیل موهبت هایی که داریم، منفور هستیم.
* منافع[مزایای] مهاجرت یهودیان
تصور می کنم دولت ها-چه داوطلبانه و چه به دلیل فشارهای سامی ستیزان- به این پروژه اهتمام ویژه ای خواهند داشت. چه بسا این پروژه در برخی نقاط نیز با استقبال گرم مواجه شود.
مهاجرت پیشنهادی من، بحران اقتصادی نمی آفریند. با اجرای طرح من، می توان از بحرانی جلوگیری کرد که به دلیل آزار یهودیان در هر نقطه ای پدید می آید. چه بسا دوران بزرگ شکوفایی در این سرزمین –که بر ضد سامی است- شروع شود. به طوری که در این کشور،-همچنانکه بارها گفته ام- شماری از شهروندان مسیحی اقدام به مهاجرت داخلی بکنند و به مراکزی بروند که یهودیان از آنجا کوچیده اند. این مهاجرت داخلی نیز به آرامی و به شیوه ای حساب شده خواهد بود. اگر نصیب ما رنج و ستم نباشد –بلکه [من اعتقاد دارم] حتی به ما کمک هایی نیز برای اجرای طرح من ارائه خواهد شد.- بی تردید این جنبش و حرکت، اثر سودمند همگانی خواهد داشت.
این اعتقاد که با مهاجرت شمار بسیاری از یهودی، موجب فقیر شدن یک مملکت می شود، باوری تنگ نظرانه و کوته بینانه است که انسان باید آنرا کنار بگذارد. زیرا میان کوچی که ناشی از ستم و استضعاف باشد (و همچون درگیری های جنگ، در این نوع کوچ نیز املاک و دارایی ها ویران می شود) با کوچ داوطلبانه و مسالمت آمیزی که با پایبندی کامل به قانون و نیز کوچ آشکار و با اشراف مقامات و نهادهای حکومتی و نیز نظارت افکار عمومی صورت می گیرد تفاوت وجود دارد.
جنبش یهود می تواند برای همیشه به مهاجرت کارگران مسیحی به نقاط مختلف جهان پایان دهد. کشورها نیز به دلیل افزایش فراوان ناشی از صادرات امتیازات دیگری را به دست خواهند آورد. زیرا یهودیان مهاجر به «آنجا» برای مدت زمانی، به کالاهای اروپایی متکی خواهند بود. به همین دلیل مجبور خواهند بود در این دوره به واردات از کشورهای اروپایی مبادرت ورزند. مجموعه های محلی موازنه عادلانه در واردات را به عهده خواهند داشت. نیازهای یهودیان برای مدت زمان طولانی از کشورهای مشخصی وارد خواهد شد.
ویژگی دیگری نیز هست که شاید از بزرگترین ویژگی ها و امتیازات این کار باشد و آن رفاه اجتماعی است که در پس اجرای این جنبش به وجود خواهد آمد. چه بسا در مدت زمان مهاجرت یهودیان (بیست سال یا بیشتر)، نگرانی های اجتماعی از بین خواهد رفت و به هر حال شرایط اجتماعی در دوره حکومت انتقالی(دولت موقت) آرام خواهد شد.
شکلی که مشکل اجتماعی ممکن است به خود بگیرد، بستگی به تحول در امکانات و توان تکنولوژی ما دارد. قدرت بخار[فناوری استفاده از انرژی بخار] موجب شده مردم در کارخانه ها از ماشین های صنعتی استفاده کنند. به همین دلیل این کارخانه ها شلوغ شد و این امر منشأ بدبختی مردم شد. میانگین بالا، غیر معقول و نیز نامنظم علت بحران است که هم کارفرمایان و هم کارگران را از بین می برد. اگر بخار توانسته مردم را جمع کند، چه بسا [انرژی] برق آنان رادوباره از یکدیگر دور سازد و در بازار کار شکوفایی ایجاد کند.
به هر حال، مخترع های ما در زمینه فناوری، کسانی هستند که به بشریت خدمت کرده اند. اینان پس از شروع مهاجرت نیز به کار خود ادامه خواهند داد و همچون گذشته امور شگفت آوری را کشف خواهند کرد که چه بسا از گذشته شگفت آورتر باشند. واژه «غیر ممکن» از فرهنگنامه علوم و تکنولوژی برداشته شده است. [هیچ چیز غیر ممکن نیست.]
[به طوری که]اگر فردی که در قرن گذشته زندگی می کرده، به زمان حال برگردد، زندگی کنونی برای او یک زندگی پر از سحر و معجزه خواهد بود. به طوری که درک آن برایش دشوار خواهد گشت. پس هرجا که انسان های امروزی ما بروند، ما می توانیم صحرا را به بوستانی تبدیل می کنیم.
برای اینکه در این دوران، یک شهر بسازیم، شاید به چند سال زمان نیاز داشته باشیم. حال آنکه در گذشته برای این کار به چند قرن زمان نیاز داشتیم. [تجربه] آمریکا در این راستا، نمونه های بیشماری را به ما معرفی می کند.
دیگر امروزه مسافت و فاصلههای مکانی، مشکل ساز نیستند. روح دوران معاصر، گنج های بزرگی را در نهان خود دارد که این سرمایه هر روز در حال فزونی یافتن است. در هر نقطه ای از زمین، یکصد هزار مغز بشری سرگرم اندیشه ورزی و پژوهش است. هرچه را که یکی از آنان اختراع و یا کشف کند، فوراً از آنِ همه جهانیان می شود.
ما از هر تلاش و گام جدیدی بهره خواهیم گرفت و در سرزمین یهودی خویش نیز آنرا به اجرا در خواهیم آورد. همچنانکه ما نظام روزانه هفت ساعت کار را به عنوان یک تجربه [موفق] به نفع بشریت پیاده خواهیم کرد. ما با همان روحیه بشر دوستانه به فعالیت و کار خود ادامه خواهیم داد تا سرزمین جدید را به سرزمین تجربیات و یک مملکت الگو مبدل سازیم.
دستاوردها و اختراعات یهودیان، پس از کوچ به سرزمین جدید، در سرزمین قدیمی خود باقی خواهند ماند. اما هرکجا که روح پروژه های یهودیان به آنجا برود، می توانند در آنجا تحول ایجاد کنند. سرمایه داران یهودی به دلیل سازگاری یافتن با شرایط محیطی، از سرمایه گذاری های خود خرسند خواهند بود. همانگونه که سرمایه یهودیان به دلیل ستم های موجود، از برخی کشورها فرار می کند و پروژه های بیگانگان در دورترین نقاط این سرمایه را می بلعد، بار دیگر این سرمایه به شیوه ای مسالمت آمیز باز خواهد گشت و در پیشرفت همان سرزمینی که یهودیان از آن بیرون آمده اند، مشارکت خواهد کرد.
**فصل ششم
*خاتمه(سخن پایانی)
در این نوشتار بسیاری از امور هستند که درباره آن ها توضیح داده نشد، همچنان که نقص ها و کاستی های فراوانی نیز وجود دارد و بسیاری از مطالب نیز شاید تکراری و بی فایده باشند، که البته بیشتر موارد را پس از درنگ و اندیشه فراوان اصلاح کرده ام. اما با این حال، خوانندگان منصف که توان درک شالوده سخنان و اندیشه های مرا دارند، [بی تردید] این کاستی ها را نادیده خواهند گرفت و به جای بیزاری از این نوشتار، با توان و ظرفیت خویش به کمک ما خواهند شتافت. که البته این کار یک فرد نیست.
آیا امور واضح، توضیح داده شده اند و از پاسخ به اعتراض های مهم غفلت شده است؟!
من تلاش کردم با اعتراض های مشخصی روبرو شوم، اما می دانم که بسیاری از اعتراضات هستند که –یا بی پایه و یا بر اساس استدلال های قوی- مطرح خواهند شد. از جمله اعتراض های دارای استدلال قوی این سخن است که «فقط یهودیان نیستند که در جهان، وضعیت نگران کننده ای دارند.» پاسخ من به این گمان این است که «[حتی در صورت درست بودن سخن شما] اجازه بدهید [با حل کردن مشکل یهودیان] کمی از این نگرانی ها و رنج ها[ی جهانی] بکاهیم.» همچنان که ممکن است گفته شود که نباید میان مردم تفرقه ای جدید ایجاد کنیم. بلکه باید اهتمام ما این باشد که تفرقه موجود قبلی را از بین ببریم. کسانی که اینگونه فکر می کنند، افرادی خوش خیال هستند. اما اندیشه «میهن نیاکان» برخلاف از بین رفتن نیاکان، همچنان اندیشه ای شکوفا خواهد ماند. برادری کلی[فراگیر[sa1]]، یک رؤیای نیکو و پسندیده ای نیست. زیرا برای تحقق تلاش های بزرگ بشری، بیزاری و داشتن ستیز با یکدیگر ضروری است.
اما،ممکن است پس از استقرار یهودیان در کشور ویژه خودشان، دیگر یهودیان دشمن نداشته باشند و همین امر موجب انزوای آنان شود و به سرعت، برای همیشه نابود خواهند شد. من بر این باورم که یهودیان همیشه –همچون هر امت دیگری- به اندازه کافی دشمن دارند و خواهند داشت. اما اگر در سرزمین ویژه خودشان در برابر دشمنان خویش مقاومت و ایستادگی کنند، از این پس، دچار تفرقه نخواهند شد و در جای جای جهان پراکنده نخواهند گشت.
پراکندگی و تفرقه امت[یهود] دوباره رخ نخواهد داد. مگر در یک صورت و آن «فروپاشی تمدن در سراسر جهان» است. چنین امری فقط می تواند انسان های کودن را نگران کند. تمدن کنونی ما، به اندازه کافی مهمات دارد تا از خود دفاع کند.
از سوی دیگر، اعتراض های سست و بی پایه ای نیز وجود دارد. زیرا انسان های ساده لوح در جهان، بیشتر از افراد شریف و فهیم هستند. من تلاش کردم این افکار کوته بینانه و ناصواب را از بین ببرم. اما هرکه دوست دارد در زیر پرچم سفید هفت ستاره ای ما بیاید، باید در این حرکت آگاهی بخشی و بصیرت افزایی، به یاری ما بشتابد. چراکه ممکن است حتی ما مجبور شویم با بسیاری از افراد قوم خویش –همان افراد تنگ نظر و کوته بین و بیماردل و منحرف- بایستیم و مبارزه کنیم.
ممکن است افرادی بگویند که من [با این عبارات] سامی ستیزان را بر ضدّ خود تجهیز می کنم. چرا باید چنین گفته شود؟ آیا به این دلیل که به حقیقت اذعان می کنم؟ آیا به این دلیل که من نمی خواهم شعارگونه سخن بگویم؟ آیا این افراد گمان نمی کنند که من چیزهایی را برای دشمنان فاش می کنم که دشمنان به واسطه همین امور با ما دشمنی دارند و به ما بدی روا می دارند؟ من هرگز سخن این افراد را نمی پذیرم. زیرا پیشنهادهای من، زمانی قابل اجرا هستند که اکثریت یهودیان آنرا آزادانه بپذیرند. ممکن است بتوان بر ضد افراد و یا حتی گروههایی از قوی ترین یهودیان، اقدامات سختگیرانه و بی رحمانه ای اتخاذ کرد، اما دولت ها نمی توانند چنین اقداماتی را بر ضد همه یهودیان به کار بندند[sa2]. حقوق یهودیان مبنی بر مساوات در برابر قانون، امری تغییر ناپذیر است. چراکه این حق، به رسمیت شناخته شده است و در صورتی که تلاش شود این حق از بین برود، همه یهودیان –فقیر و ثروتمند- به احزاب انقلابی خواهند پیوست.
به کاربستن رسمی ظلم و ستم بر ضد یهودیان موجب بروز بحران اقتصادی همیشگی و دائمی خواهد شد. بنابراین نمی توانند از هیچ سلاحی بر ضد ما استفاده کنند. زیرا این سلاح، همان دستی را آزار خواهد داد که این سلاح را به دست گرفته است.
در این میان، روح انزجار و بیزاری به شدت رشد می کند. هرچند ممکن است ثروتمندان ما آنرا احساس نکنند، اما فقیران چنین امری را احساس خواهند کرد. باید از فقرای خود بپرسیم –از زمان ریشه کن کردن سامی ستیزی(اخیر)- چند تن از آنان به زود به پایین ترین طبقات کارگری رانده شده اند؟
ممک است برخی از ثروتمندان ما گمان کنند این فشارهای که به ما وارد می شود، در سطحی نیستند که بتوانند توجیه گر مهاجرت ما باشند و هرگونه بیرون راندن اجباری، برای ما روشن می کند که چگونه ملت ما به دنبال کوچیدن نیستند.
بله، درست است، دلیلش این است که آنان نمی دانند به کجا بروند. زیرا آنان با خروج خود، از یک مصیبت رهایی می یابند و خود را در مصیبت دیگری می اندازند. اما ما مسیر رفتن به سرزمین موعود را به آنان نشان خواهیم داد. باید روحیه شگرف و حماسی بر روحیه پذیرش وضعیت موجود چیره شود. درست است که ستم های روا داشته شده بر ما در دوران کنونی، به اندازه قرون وسطی خباثت ندارند و به آن اندازه بی رحمانه نیستند، اما این حساسیت های ماست که افزایش پیدا کرده است به طوری که احساس نمی کنیم، رنج های ما کاهش یافته باشند. ستم های فراوان در دوران های گذشته، آستانه تحمل ما را پایین آورده اند.
ممکن است دسته ای دیگر از افراد بگوند که پروژه ما، امیدوارکننده نیست. زیرا حتی در صورت دستیابی به یک سرزمین و به دست گرفتن حاکمیت آن، باز فقط فقیران هستند که با ما به سرزمین جدید خواهند آمد.
[پاسخ من این است که] این دقیقاً همان چیزی است که در آغاز راه به دنبال آن هستیم. ما به دنبال فقیرتر ها هستیم، زیرا افراد بینوا و فقیر، همان هایی هستند که به جنگ جویان و رزمندگان سودمند تبدیل می شوند[sa3].
ممکن است چنین گفته شود که اگر چنین امری قابل تحقق بود، باید مدت ها پیش اتفاق می افتاد.
[پاسخ:] این امر در گذشته امکان نداشت، اما اکنون ممکن شده است. در یکصد و یا پنجاه سال گذشته، رؤیایی بیش نبود. اما اکنون به امری واقعی تبدیل شده است. ثروتمندانی که از دستاوردهای تکنولوژی ما بهره می برند و به آن انس پیدا کرده اند، بی تردید می دانند سرمایه فراوان چه کارهایی را می تواند انجام دهد. فقیران و افراد ساده –که نمی دانند انسان در دوران حاضر برای تسخیر قدرت های طبیعی، چه توانی را به کار می بندد- نیز به این رسالت جدید ایمان فراوانی دارند. زیرا آنان هرگز امید خود در سرزمین موعود را از دست نداده اند.
ای برادران یهودی! این همان «سرزمین موعود»! است، نه افسانه و نه نیرنگ. هر انسانی می تواند حقیقت بودن آنرا بیازماید. زیرا هر انسانی قطعه ای از سرزمین موعود را با خود حمل خواهد کرد: برخی را در سرش، برخی را در پیشاپیش خود و برخی را در ملکیتی که به دست آورده است. [sa4]
اکنون، ممکن است این امور کمی طولانی و پایان ناپذیر به نظر بیاید. زیرا حتی در بهترین شرایط نیز ممکن است سال های طولانی بگذرد، اما هنوز دولت یهود برپا نشده باشد. در این مدت، یهودیان در هزاران نقطه از اهانت ها، تحقیرها، بدرفتاری ها، شکنجه و آزارها و … رنج خواهند دید.
اما نه، اگر ما فقط اجرای طرح ها را شروع کنیم، سامی ستیزی سریعاً و برای همیشه متوقف خواهد شد. این نهایت صلح و آرامش است.
اخبار تشکیل شرکت یهودی ما، با سرعت نور و از طریق تلگراف، در عرض یک روز به سراسر نقاط زمین مخابره خواهد شد. پس از این اتفاق، فوراً احساس آرامش و آسایش ایجاد خواهد شد. فراگیران ما از طبقه متوسط در سازمان های اولیه ما احساس راحتی و مجالی برای نفس کشیدن پیدا خواهند کرد. چراکه آنان اولین مهندسان، افسران، اساتید، کارمندان، پزشکان و وکلا خواهند بود. به این ترتیب این جنبش پیشرفت سریع و حساب شده خود را ادامه خواهد داد. همچنانکه برای موفقیت آمیز بودن تلاش ما، در معابد و کنیسه ها صدای دعا بلند خواهد شد. به گونه ای که [سرانجام] از بار سنگین [و رنج]قدیمی که بسیاری از آن رنج بردند، رهایی خواهیم یافت.
اما پیش از هر چیز، ما باید خِرَدها را [از قید و بندها] برهانیم. باید این اندیشه به هر نقطه ای که ملت ما در آن زندگی می کند برود تا با دمیده شدن اندیشه ای نوین به زندگی آنان، از خواب بیدار شوند. هر انسانی نیاز دارد در خود اندیشه و تأمل کند، آنگاه است که این جنبش بیشترین بهره را خواهد برد.
آنانی که برای رسیدن به هدفی غیرخودخواهانه، تلاش و مبارزه می کنند، مجد و عظمت والایی در انتظار آنان است. به همین دلیل من بر این باورم که نسلی شگفت انگیز از یهودیان پا به عرصه وجود خواهند گذارد و «مکابی ها» بار دیگر بیدار خواهند شد.
در اینجا سخنان آغازین خود در ا ین نوشتار را بازگو می کنم: یهودیانی که دولت یهود را می خواهند، این دولت مال آنان خواهد بود. در سرزمین خود زنده خواهیم شد و مردانی آزاد خواهیم بود. ما در آرامش و صلح در خانه های خود خواهیم مرد.
جهان نیز با آزاد شدن ما، آزاد خواهد شد، با ثروت ما و عظمت ما، به ثروت و عظمت خواهد رسید.
در «آنجا»برای رسیدن به هر امر سودمندی برای خود، تلاش کنیم و آنرا به دست آوریم، بازخورد آن خیر و برکت برای بشریت خواهد بود.
* پی نوشت:
[1] این عبارات انفعالی هرتصل در جاهای بسیاری از این متن دیده می شود. به طوری که گاه، سیاق متن را دچار آشفتگی می کند. اما اگر بر اساس منطق بنگریم، می بینیم حتی این عبارات با گفته های پیشین وی در تناقض قرار می گیرند. وی در جای دیگری از این متن، تصریح می کند که سامی ستیزی و به دنبال آن رنج های مشترک یهود، عامل وحدت یهودیان و جمع شدن به پیرامون یکدیگر می باشد.(مترجم )
[2] منظور، دولتی است که علمای دین، در آن حکومت رانی می کنند.(مترجم عربی)
[3] Witqatersrand
[sa1]که حتی غیر یهودیان را شامل شود
[sa2]هرتصل می خواهد بگوید: من هم قبول دارم که آنچه بیان می کنم، ممکن است دستاویز سامی ستیزان بشود و بر علیه خودمان استفاده کنند، اما دولت های سامی ستیز نخواهند توانست این گفته های من را دستاویز قرار دهند تا با همه یهودیان برخورد ناجوانمردانه ای داشته باشند.
[sa3][روحیه اشغالگری هم دارند.]
[sa4]یعنی سه فاکتوری که به تحقق سرزمین موعود منجر می شود: ایمان و یقین به این حقیقت، دوم: پول سوم: خود سرزمین
[پایان متن کتاب دولت یهود] ترجمه و ویرایش از: گروه جهاد و مقاومت مشرق