الوعد الصادق - هدر وب سایت وعده صادق

آيا طرح اندلسيزه كردن ايران اسلامي جدي است؟

دوران حكومت 800 ساله مسلمانان بر جنوب اروپا (اسپانيا و پرتقال) دوران درخشان و روشني است كه البته عاقبتي بسيار تلخ و دردناك دارد.در زمان حضور مسلمين در اندلس، سطح رفاه زندگي ، رشد تمدن در بالاترين سطح خود بود. اما چه شد كه اين تمدن عظيم و افتخار آفرين فروپاشيد . داستان اين فروپاشي عبرت آموز است.

 

 

 

جوان مرد يا شواليه عرب كه براي جنگ به ميدان مسابقه مي رفت، بر روي بازوهاي خود علامتي مانند شكل قلب با تيري كه آن را سوراخ كرده يا حرف اول اسم محبوبه خود را داغ مي كرد و يا خال كوبي مي نمود. اين سپاهيان علناٌ درحضور محبوبه هاي خود براي جايزه شجاعت و دلاوري با يكديگر مبارزه مي كردند و اغلب با…
5 رجب سال 92 هجري مصادف با 712 ميلادي است. جنوب اروپا شاهد ورود دلاوران مسلمان به شبه جزيره ايبري (Iberia) است. اندلس مسيحي در مقابل سپاه سردار طارق بن عزيز تسليم مي شود.[1]

* * * *
مسلمانان حدود 800 سال دراسپانيا، قدرت را در دست داشتند و اسپانيا در اين مدت، مهد علم و تمدن شده بود.[2]

* * * *

اينك 800 سال از ورود سپاه 12 هزار نفري مسلمين مي گذرد. سال 897 هجري قمري است. ابوعبدا… محمد آخرين حاكم قرناطه، مهم ترين و زيبا ترين بخش اندلس، كليد شهر را تسليم فرديناند، سردار مسيحي مي كند و خود با چشماني گريان مي گريزد.
اين بار اين اندلس اسلامي است كه تسليم سپاهيان مسيحي مي شود.

* * * *

دوران حكومت 800 ساله مسلمانان بر جنوب اروپا (اسپانيا و پرتقال) دوران درخشان و روشني است كه البته عاقبتي بسيار تلخ و دردناك دارد.
پس از حضور مسلمين در اندلس، آزادي ديني، علم اندوزي و تحصيل دانش، سطح رفاه و زندگي ، رشد تمدن و … در بالاترين سطح خود بود.
آن زمان كه ماريا راهبه مسيحي در نامه اي به اسقف طليطله اين گونه مي نويسد: تا 60 سالگي جز انگشتانم كه مكرر به آب مقدس رسيده، بدنم با آب آشنايي نداشته و شست وشو نشده است. در همان زمان در شهر قرطبه به تنهايي 900 حمام عمومي وجود داشت كه اغلب با سنگ مرمر ساخته شده بود و اين نشان دهنده ميزان پيشرفت و رفاه مسلمانان بود.[3]
فيليپ ك.حتي در “تاريخ عرب ” مي نويسد: در اين دوران، قرطبه، پايتخت اندلس، بزرگترين مركز فرهنگي اروپا و با قسطنطنيه و بغداد سه مركز فرهنگي جهان به شمار مي رفتند. قرطبه 113000 خانه، 21 محله ي بيرون شهر، 70 كتابخانه و تعداد زيادي كتابفروشي و مسجد داشت. در شهر فرسنگها راه، سنگ فرش بود كه از خانه هاي دو طرف روشني مي گرفت. در صورتي كه لندن و پاريس، حتي هفت قرن پس از آن تاريخ، چنين وضعي نداشت. قرن ها بعد اگر كسي جرات مي كرد و در يك روز باراني پاريس، از آستانه ي خانه بيرون مي رفت، تا قوزك به گل فرو مي رفت. موقعي كه دانشگاه آكسفورد نظر مي داد كه استحمام يك رسم بت پرستي است!! نسل هاي متوالي از دانشوران قرطبه از استحمام در حمام هاي مجلل بهره ور شده بودند.[4]
گسترش، پيشرفت و توسعه ي علوم در شاخه هاي مختلف بسيار چشم گير بود، به نحوي كه همگان پيشرفت اروپا را مديون توسعه علم در اندلس مي دانند. “لاين پل‏ ” مستشرق انگليسى مى‏نويسد: اسپانيا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن، اروپا را نورانى ساخته بود.[5]
اين پيشرفت هاي علمي آن چنان بود كه هر بيننده اي را به تعجب و البته تحسين وا مي داشت. به عنوان مثال، پزشكان مسلمان در اندلس اسلامي به درجه اي از تخصص رسيده بودند كه جراحى‏هاى دقيق چشم همچون آب مرواريد، قرنيه و … را انجام مى‏دادند.[6]

* * * *
و اما چه اتفاقي افتاد كه اندلس زيبا، اين حسرت هميشگي مسلمانان، از كف رفت و به دست صلبيون فتح شد.
با حضور فرديناند در اندلس، پذيرش مسيحيت براي همگان اجباري و آموزش و صحبت به زبان عربي ممنوع شد و هر كه از اين امر سرباز مي زد به تبغ جلاد سپرده مي شد.
كشتارها آغاز شد. صليبي ها حتي به مسلماناني كه با تغيير دين، مسيحي شده بودند نيز رحم نكرده و با عنوان عرب هاي خائن آنها را كشتند. در يك روز 3000 نفر از آنان زنده زنده سوزانده شدند.
مساجد، دانشگاهها و نمادهاي والاي تمدن، به بهانه حذف نمادهاي اسلامي ويران شدند و اين ها همه در حالي بود كه در هنگام حضور مسلمين در اندلس نه تنها آزادي اديان وجود داشت، بلكه بسياري از مناصب دولتي در اختيار مسيحيان بود .

به راستي بر آندلس چه رفت ؟!
گوستاو لوبون در اين زمينه مي نويسد : دشمنان با انتشار فساد و رواج مشروبات الكلي و بي بند باري و بالاخره در اثر اختلافات بين زمامداران حكومت، بر مسلمانان چيره شدند و مسلمانان را به زور، وادار به قبول دين مسيح كردند.[7]
لوبون دو دليل اختلافات دروني و رواج فساد را عامل سقوط اندلس مي داند .پيرامون عامل اول اشاره به اين موضوع خالي از وجه نيست كه حكومت هاي كوچك محلي مسلمانان در پي درگيري هاي به وجود آمده ميان بومي هاي اندلس و شامي ها و عرب هاي مقيم اندلس براي غلبه بر ديگري، دست ياري و نياز به سوي حكومت هاي مسيحي دراز كردند. اختلافات و جنگ هاي داخلي در طول ساليان دراز سبب ضعف قواي مسلمين شده بود.

و اما عامل دوم :رواج فساد و فحشا
وقف تاكستان هاي بزرگ و متعدد و توزيع مشروبات حاصل از آنها به شكل رايگان در بين جوانان مسلمان و تاسيس تفريح گاه هاي متنوع از سوي صاحبان كليسا كه خدمه و كاركنان آن همگي زيبارويان مسيحي بودند و … ، همگي عواملي اند كه موجب ضعف اراده در ميان جوانان مسلمان شد. دليران مسلمان كه به هنگام فتح اندلس با چنان ايماني مي جنگيدند كه نوشته اند،كشتي هاي خود را به آتش كشيدند تا ديگر راه باز گشتي نداشته باشند،[8] اينك در آغوش دختران زيباروي مسيحي به ضعف نشسته اند.
حال و روز جوانان و دليران مسلمان از زبان امير علي تاريخ نويس مسلمان، خواندني و البته افسوس خوردني است:
” جوان مرد يا شواليه عرب كه براي جنگ به ميدان مسابقه مي رفت، بر روي بازوهاي خود علامتي مانند شكل قلب با تيري كه آن را سوراخ كرده يا حرف اول اسم محبوبه خود را داغ مي كرد و يا خال كوبي مي نمود. اين سپاهيان علناٌ درحضور محبوبه هاي خود براي جايزه شجاعت و دلاوري با يكديگر مبارزه مي كردند و اغلب با محبوبه هاي شان مي رقصيدند.[9] ”
همچنين دقت در عوامل ديگري همچون آزادي بيش از حد مسيحيان براي تبليغ و ترويج ،رشد و گسترش روحيه تساهل و تسامح، تقدس زدايي گسترده از ارزش هاي اسلامي از راه عادي جلوه دادن توهين به مقدسات مسلمين همچون توهين به مقام والاي پيامبر اسلام (ص)، دگرديسي ارزش هاي ديني و معنوي، اشرافي گري زمامداران و … مي تواند در ارائه تحليلي روشن، پيرامون دليل از دست دادن اين بخش از سرزمين هاي اسلامي، سودمند و مثمر ثمر باشد .
دشمن براي شكست مسلمين در اندلس، به جاي قهرمانان و شواليه هاي و جنگ جويان غول پيكر، دختر كان ظريف اندام خود را به آوردگاه مسلمين روانه كرد و به جاي تيرهاي آتشين و كشنده با غمزده چشمان جادويي زيبارويان مسيحي به جان مجاهدان مسلمان افتاد و ترنم آوازه خوانان مه رو را به جاي برق شمشيرهاي خون ريز هديه مسلمانان كرد و شراب سرخِ شيرافكن را در كنار همه اين ها در حلقوم مسلمين ريخت تا بدين سان و در يك پروسه مدت دار، اندلس را به حسرتي هميشگي در دل مسلمين بدل نمايد .

* * * *
جمله زير از زبان “بنيامين نتانياهو ” نخست وزير پيشين اسرائيل خطاب به مجلس نمايندگان امريكا بيان شده است:
ارسال برنامه هاي ماهواره اي حاوي تصاوير زنان زيبا، با بدن هاي برهنه و نيمه برهنه و پرداختن به امور دينوي، از قبيل زندگي تجملي و البسه زيبا و صحنه هاي جنسي و مشاهده امور كاملا انحرافي باعث مي شود كه كودكان ايراني خواستار لباس هاي زيبا، زندگي تجملي و استخر و امثال اين ها شوند و با اين امر مي توان در ايران انقلابي به راه انداخت .

يك سؤال جدي ؟!
آيا طرح اندلسيزه كردن ايران اسلامي جدي است؟ آيا جدي است ؟!
غفلت متوليان فرهنگي و اثر گذاران فكري ـ فرهنگي جامعه، شايد نشان آن باشد كه اين خطر آن چنان كه بايد و شايد، جدي نيست!!!

پي نوشت ها:
[1]- نور الدين آل على، اسلام در غرب، انتشارات دانشگاه تهران، ص 45 .
[2]- گوستاو لوبون، تمدن اسلام وعرب، ص333.
[3] – نورالدين آل علي، اسلام در غرب (تاريخ اسلام در اروپاي غربي)،1370، ص 3 و4.
[4]- اعترافات، ج1، خدمات اسلام به اروپا، عطايي اصفهاني، چاپ چهارم، 1387، ص 32.
[5]- محمد ابراهيم آيتى، اندلس يا تاريخ حكومت مسلمين در اروپا، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ص 14.
[6]- حسن وطنخواه، اسلام در اندلس، مجله مشكوة، پاييز 1370، شماره‏32، ص 115 .
[7]- گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب ، ص335
[8]- همچنين، تدمير، جانشين پادشاه اندلس در زمان حمله دلاوران مسلمان، در نامه اي به رودريك، پادشاه اندلس در وصف دلاوران مسلمان اين گونه مي نگارد: مردمي به كشور ما آمده اند كه ندانيم آنها اهل آسمانند يا اهل زمين. اعترافات، ج1، خدمات اسلام به اروپا، عطايي اصفهاني، چاپ چهارم، 1387، ص 32.
[9]- امير علي، تاريخ غرب و اسلام، ص542.

منبع : سايت بولتن نيوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *