اين عبارت رئيس جمهور منتخب ايوانجلي ها، يعني آقاي رونالد ريگان معروف است كه گفته بود: «من آرزو دارم اوّلين كسي باشم كه شاسي جنگ اتمي آرمگدون را فشار ميدهد.»
ميخواستم عرض كنم در حالي كه آنها با اين رويكرد آخرالزّماني ماشين هاي جنگي را به راه انداخته اند، شرق اسلامي گفتوگوهاي پراكنده و چالش برانگيز مهدوي را آغاز نموده است.
در يادداشت قبلي از فاصله اي حدّاقل پنجاه ساله ميان جهان اسلام و غرب در گفتوگوي جدّي و به روز دربارة آخرالزّمان، منجيگرايي، حوادث سالهاي ظهور و مصداق يابي دربارة شخصيّتها و سرزمينهاي درگير در واقعة ظهور منجيّ موعود سخن گفتم و مستندات خودم را ارائه كردم.
ما در حالي وارد اين گفت وگو، ورق زدن كتب و روايات مهدوي و گشودن پنجره هاي جديد با رويكردهاي سياسي اجتماعي به موضوع و مفهوم آخرالزّمان و منجي گرايي شده ايم كه آنها دو فاز بزرگ فرهنگي و سياسي را پشت سر گذاشته و براي تجربة مراحل عملياتي و ايفاي نقش در اين ميدان وارد فاز نظامي شده اند.
حركتهاي بزرگ و تصميمات كلان هماره از مراحل مهمّ فرهنگي، سياسي، اجتماعي و در صورت لزوم نظامي عبور ميكنند. موفقيّت در هر مرحله در گرو موفقيّت در مراحل قبلي است.
صرف نظر از پيشينة تاريخي ـ مذهبي موعودگرايي در غرب مسيحي و وجود رويكردهاي جدّي به موضوعاتي همچون «بشارت و نجات» در كلام و لاهوت مسيحيّت از يك سو و بنيادگرايي پيوريتاني شكل گرفته در قرون 16 و 17 ميلادي تاريخ «ايالات متّحدة آمريكا» و موعظه هاي انجيلگرايان، فعّاليت گستردة فرهنگي بنيادگرايان و استفادة آنها از تمامي ظرفيّتهاي رسانه هاي مدرن براي تبليغ و گفتوگو از آخرالزّمان، زمينه سازي براي ظهور و مصداقيابي و مصداق سازي دربارة شخصيّتها تا دهة هفتاد و هشتاد ميلادي نتايج رواني خودش را بارز ساخته بود.
آنها با تكيه بر دستاوردهاي فاز فرهنگي از دهة هفتاد و به قصد تصميم سازي و عملياتي كردن طرحها با همين رويكرد وارد فاز سياسي شده و جلب پشتيباني نو تولّديافته ها يا همان مردمي كه به آموزه هاي مبلّغان انجيلي ايمان آورده و خود را براي ظهور مسيح مهيّا كرده بودند، رئيس جمهور مورد نظر خود را راهيِ «كاخ سفيد» ساختند تا او با استفاده از قدرت، نفوذ و ثروت ايالات متّحدة آمريكا در برابر دجّال و ضدّ مسيح و سپاهيانش كه مظهر ظلمت و شرارتند قد علم كند و لشكر نور را براي حضور در ميدان جنگ بزرگ آخرالزّماني آرمگدون مهيّا كند. نبردي كه از نظر آنها به هزارة خوشبختي، حكومت جهاني پيروان نور، نابودي ضدّ مسيح و پيروانش مي انجامد.
اين عبارت رئيس جمهور منتخب ايوانجلي ها، يعني آقاي رونالد ريگان معروف است كه گفته بود: «من آرزو دارم اوّلين كسي باشم كه شاسي جنگ اتمي آرمگدون را فشار ميدهد.»
ميخواستم عرض كنم در حالي كه آنها با اين رويكرد آخرالزّماني ماشين هاي جنگي را به راه انداخته اند، شرق اسلامي گفتوگوهاي پراكنده و چالش برانگيز مهدوي را آغاز نموده است.
اين همه خلجان و هيجان و اردوكشي در ميان ما ناشي از همين تأخير طولاني در ورود به اين مباحث است. از طرف ديگر، گاه به دليل بستن درها و پنجره ها به هر نوع نسيم چنان بر پارهاي از آموزه هاي قابل طرح و قابل نقد تعصّب مي ورزيم كه تمامي قوا را مصروف آنها ميسازيم كه آخرين فرصتهاي شناسايي موقعيّتها و شرايط را نيز از دست ميدهيم.
اين عبارت محقّق فلسطيني الاصل آمريكايي و استاد سرشناس دانشگاههاي آن كشور، يعني ادوارد سعيد را كه دربارة راز «كينه و حسد» غرب دربارة شرق اسلامي بيان كرده تكرار ميكنم. او پس از مقدّمه اي طولاني و البتّه خواندني مينويسد:
«براي كين جويي و حسد غرب دربارة شرق دلايل مذهبي، سياسي و روانشناختي بسياري ميتوان يافت، ليكن اين همه به آگاهي غرب از چالشهاي آخرالزّماني با شرق برميگردد.» (نقل به مضمون)
غرب به شرق اسلامي به عنوان بزرگترين رقيب آخرالزّماني نگاه ميكند.
چنان كه مطّلع هستيد، تنها «بني اسرائيل و بني اسماعيل»اند كه طيّ همة قرون و هزاره ها از حكومت جهاني سخن گفته و درباره اش انديشيده اند و البتّه از ميان اين دو سلسله، تنها بني اسرائيل بود كه بريده از آسمان و وحي آستين بالا زد و در هواي دستيابي به اين حكومت جهاني بني اسرائيلي طيّ هزاره ها از خورد و خواب گذشت و گام به گام براي تصرّف مواضع، بيرون راندن رقيب و زمينه سازي تا دستيابي به تخت و بارگاه پادشاهي بني اسرائيل با محوريّت «بيت المقدّس» اقدام كرد.
تاريخ يهود، در عبارت كوتاه «تلاش مستمر، همه جانبه و صبورانه فرهنگي، سياسي و نظامي براي دستيابي به حكومت جهاني بني اسرائيل» قابل تعريف و شناسايي است.
اين يعني نگاه امپراتوري، چشم داشت امپراتوري از آنجا كه به خوبي گسترة و ساحات اين موضوع را مي شناختند، نسل در نسل و در ميان همة قرون، همة تلاش خويش را مصروف طرّاحي، توطئه و عمل كردند.
ممكن است آدمي سادهلوح بلافاصله در جواب بنده بگويد:
«اي بابا! خداوند وعدة تفوّق بني اسماعيل و حاكميّت مردي از خاندان بني اسماعيل، يعني حضرت صاحب الزّمان(عج) را داده و حكمش را هم امضا نموده است، پس بي خيال.» همين بي خيالي يعني مشاهده و تجربة قرنها ظلم، تباهي، فساد، توطئه در عرصة زمين؛
يعني حوادث خونبار صفّين، جمل، نهروان، كربلا تا هشت سال نبرد بيامان ما و «بحرين»، «يمن»، شرق «عربستان» و «غزّه»، يعني شكلگيري ماترياليسم، داروينيسم، كمونيسم، فاشيسم، صهيونيسم، ماكياوليسم، ليبراليسم، پان عربيسم و پان تركيسم در حوزة سياست؛
يعني پا گرفتن بني اميّه، بني مروان، بني عبّاس، آل سعود، آل خليفه، قذّافي و علي عبدالله صالح؛
يعني گسترش فساد در زمين، ربا، سكس، شراب، قمار؛
يعني تجربة جاهليّت مدرن در عصر غلبة مدرنتيه؛
يعني 1177 سال غيبت كبراي امام زمان(عج)؛
يعني مصرف ساليانه بيش از يك ميليارد دلار لوازم آرايشي در سال؛
يعني 182 ميليارد تومان، هزينه اي معادل دو ميليون بشكه نفت در سال براي رفع چين و چروك صورت؛
يعني يكصد ميليون نفر الكلي در آمريكا؛
يعني وجود صدها هزار پروندة مشروبخواري در مجامع قضايي كشور؛
يعني نزول سنّ روسپيگري به 15 سال؛
يعني تزريق بيش از 40 ميليون تصوير پورنوگرافیک در سال از طريق تلويزيونها و ماهوارهها به خانه هاي مردم؛
يعني قرباني شدن سالانه 100 تا 300 هزار كودك در منجلاب روسپيگري آمريكا؛
يعني پنجاه ميليون عمل سقط جنين در سال و كشته شدن 585,000 زن در اين مسير؛
يعني اوّل شدن شيعه خانة امام زمان(عج) در مسابقة كنترل جمعيّت در ميان 75 كشور در حال توسعه؛
يعني بي خيالي چيزي مثل بي غيرتي و بي ديني است؛
و … .
اين همه با هم و در تفسير روايت ظلم رفته بر همة مستضعفان قابل شناسايي است. در مسير تلاش بني اسرائيل براي نابودي «حرث و نسل» و افساد بر زمين و تأسيس حكومت جهاني.
در مسير شناسايي رويارويي آخرين و نهايي موعود مقدّس حضرت صاحب الزّمان(عج) با امامت كفر و شرك و نفاق روزي نه چندان دور، اميرمؤمنان(ع) با نگاه در آينة علم يقين لدني خدادادي خويش روزگار ما را اين چنين بيان فرمود:
«باطل در محلّ خود جاي ميگيرد؛
جهالت بر مركبهايش سوار ميشود؛
گروه ستمگر بزرگ و بزرگتر ميشود؛
دعوت كننده به سوي حق كمياب ميشود و روزگار چونان گزنده اي وحشي حمله ميآورد؛
شتر باطل واسپس سكوت، عربده كشيد و قوّت مييابد؛
مردم بر معصيّت پيمان برادري ميبندند و بر دينداري از هم دوري ميگزينند؛
بر دروغ و ناروا بر يكديگر دوستي كنند و به راستي دشمني ورزند؛
… توانمندان همچون گرگ، حاكمانشان درّنده، ميانه حالان طعمه و نيازمندان همچون مردگان شوند؛
… فسق عامل نسب، عفّت باعث شگفتي و اسلام را همچون پوستيني وارونه پوشند.»1
و بالأخره در روايتي خطاب به ما فرمودند:
2
اسماعیل شفیعی سروستانی
موعود
پينوشتها:
1. نهج البلاغه، خ 107.
2. وسائل الشّيعه، ج 15، ص 77.