گويند که شب سرآيد خورشيد حق برآيد

0

گويند که شب سرآيد خورشيد حق برآيد
مهدي ما به زودي يکباره از در آيد
گردد عيان حضورش روشن کندبه نورش
آيد دم ظهورش غيبت به آخر آيد
آيد دم رهايي آن لحظه نهايي
آن وصل وآشنايي اوقات بهتر آيد
آن مظهر ولايت دردانه امامت
آن مايه سعادت يکدانه گوهر آيد
جان آورد جهان را هم نو کند زمان را
اين قلب عاشقان را چون جان به پيکر آيد
زيبا شود زمانه پر گردد از ترانه
دلبر رسد به خانه جانانه از در آيد
آيد نسيم و باران باز آورد بهاران
آخر به جمع ياران دلدار دلبر آيد
عاشق شود دو چندان خوشحال و شاد وخندان
از شوق وصل جانان با ديده تر آيد
آيد زمان ايمان عصر کمال انسان
شيطان شود گريزان دوران برتر آيد
آمد طليعه فجر گاه سپيده و بدر
دوران عزت و فخر از سوي داور آيد
اي قلب زار و تنها غم کم بخور که فردا
چون آن طبيب دلها آخر به بستر آيد


Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!