برخي گمان ميكنند كه تنها اعتقاد به اهل بيت و محبّت امام زمان(ع) كافي است. اين دسته از افراد ميپندارند كه در قبال گناهشان عذابي نیست. اين توهم كه در قرآن و روايات مردود شمرده شده است، تمنّي يا اميد كاذب نام دارد. اينان چون اهل كتاب فكر ميكنند همين كه نام دين و مذهب را بر خود نهادهاند، اهل سعادتند و عذاب نمی شوند.
– مرحوم صدوق در كمالالدين نقل كرده كه امام جواد(ع) فرمود: «يهلك فيها المستعجلون[27]؛ در دوران غيبت، شتابزدگان در امر ظهور هلاك ميشوند.» امام صادق(ع) فرمود: «انما هلك الناس من استعجالهم لهذا الامر. ان الله لايعجل لعجلة العباد ان لهذا الامر غاية ينتهي اليها فلو قد بَلَغوها لم يستقدموا ساعة و لم يستأخروا؛ شتاب مردم براي اين كار، آنها را هلاك ساخت. خداوند به جهت شتاب مردم، شتاب نميكند. براي اين امر مدتي است كه بايد پايان پذيرد. اگر پايانش فرا رسد، آن را ساعتي پيش و پس نيفكنند.»
از پيامدهای تعجیل می توان به ناسپاسي و اعتراض و عدم رضايت به مصلحت الهي، رويكرد به منحرفان و مدعيان دروغين مهدويت، يأس و نااميدي در اثر عدم تحقق ظهور، شك و ترديد، دست به اقدام ناشايست زدن و استهزا و تمسخر آيات و روايات و معتقدان به غيبت و ظهور اشاره کرد.
این آسیب از عدم درك جايگاه مصلحت و حكمت الهي، عدم تسليم نسبت به اراده خدا، بي طاقتي و بي ظرفيتي و عدم صبر در سختيها، اذيتها و طعنههاي دشمنان، تنها خود را معيار ديدن ناشی می شود.
برای مبارزه با این آسیب باید همواره تسليم اراده و حكمت الهي باشیم. در دو مقولة عواقب تعجيل و آثار صبر، روايات بسياري آمده است. در بسیاری از روایات آمده است: عاقبت عجله ، پشيماني است: «لا تعاجلوا الامر قبل بلوغه فتندموا؛ پيش از رسيدن اين امر، شتاب مكنيد كه پشيمان ميشويد.» درباره فضيلت صبر و شتابزده نبودن نیز آمده است که: «…اما ان الصّابر في غيبته علي الاذي و التكذيب بمنزلة المجاهد بالسيف بين يدي رسولالله؛ آنها كه در زمان غيبت او برآزار و طعنه و تكذيب دشمنان صبر كنند، مانند كساني هستند كه در حضور رسول خدا شمشير زدهاند».
تعجيل، يكي از آفتها و آسيبهايي است كه فرا روي منتظر قرار دارد، اما برخي در نقطه مقابل دچار آسيب شدهاند و آن دور شمردن وقت ظهور است كه پيامد آن، بيتفاوتي و قساوت قلب است. در روايتي فرمودهاند: پيش از رسيدن اين امر شتاب نكنيد كه پشيمان ميشويد و آن را دور نشماريد كه دلتان قساوت ميگيرد. در روايات ديگر تكليف مشخص شده است: «اهل عجله هلاكند. اهل نجات، كسانياند كه تسليم اراده خدايند، و امر ظهور را نزديك ميشمارند.
– چرا خداوند برای ظهور حضرت مهدی (عج) وقتی معینی تعیین نکرده است؟
– یكي ديگر از آسيبها، تعيين وقت ظهور است. چرا كه حكمت الهي بر اين است كه وقت ظهور امام زمان(ع) بر بندگان مخفي بماند. لذا احدي نميتواند زماني براي ظهور تعيين كند. مفضل بن عمر گويد: از مولايم امام صادق(ع) پرسيدم: هل للمأمور المنتظر المهديّ(ع) من وقت موقّت يعلمه الناس؟ فقال: حاشلله أن يوقّت ظهوره بوقت يعلمه شيعتنا… فقال: يا مفضل، لا اوقّت له وقتا ولا يوقّتُ له وقت، انّ من وقّت لمهديّنا وقتاً فقد شارك الله تعالي في علمه وادّعي انّه ظهر علي سِرّه ..؛ فرمودند: اين چنين نيست كه خداوند براي آن وقتي تعيين كرده باشد كه شيعيان ما آن را بدانند. اي مفضل، براي آن وقتي تعيين نميكنم. وقتي هم نميشود براي آن معين كرد. آنكه براي ظهور ما وقتي تعيين كند، خود را در علم خداوند شريك دانسته و مدعي شده كه از اسرار خداوند آگاه گشته است.
فضيل از امام باقر(ع) پرسيد: آيا براي اين امر وقتي معيّن است؟ آن حضرت سه مرتبه فرمود: آنان كه وقتي براي آن تعيين ميكنند، دروغ ميگويند. ابي بصير گويد: از امام صادق(ع) درباره امام زمان(ع) پرسيدم. فرمود:آنان كه وقتي براي آن تعيين ميكنند، دروغ ميگويند. ما اهل بيت، زماني براي آن تعيين نميكنيم. آنگاه فرمود: خداوند چنين اراده كرده است كه با هر وقتي كه تعيين كنند، حتما مخالفت نمايد و ظهور را در آن وقت قرار ندهد.
در روايت ديگر فرمودهاند:آنكه براي آن وقتي تعيين كند دروغ گفته است… ما در گذشته وقتي تعيين نكردهايم و در آينده نيز هرگز وقتي براي آن تعيين نخواهيم كرد. در برخي روايات، علت عدم تعيين وقت، چنين بيان شده است: امام جواد(ع) فرمودند: اگر براي اين امر وقتي تعيين شود دلها را قساوت ميگيرد و توده مردم از اسلام بر ميگردند. بگوييد: چه زود است! چقدر نزديك است! تا دل مردم آرام گيرد و فرج نزديك شود.
توقیت جداي از اين كه ادعايي است بي دليل و دروغي است آشكار؛ چرا كه اهلبيت فرمودهاند: كسي از زمان آن آگاه نيست. پيامدهايی چون ايجاد يأس و نااميدي به سبب عدم تحقق ظهور در وقت تعيين شده، ايجاد بدبيني نسبت به اصل ظهور، ايجاد بدبيني به شخصيت امام در اثر عدم تحقق ظهور، قساوت قلبها و برگشتن مردم سست ايمان از دين را در پی دارد.
این آسیب در پی تعجيل و شتاب كردن در امر فرج، عوامفريبي در اثر هوي و هوس، توهم و خيال پردازي و عدم تطبيق صحيح آثاري كه بر اثر قدرتهاي روحي و رياضتها بهدست ميآورند. يعني چيزهايي را در آينده پيشبيني ميكنند، امّا در تطبيق آنها اشتباه نموده و خيال ميكنند ظهور است. لذا وقتي تعيين ميكنند، ایجاد می شود.
محمد بن مسلم گويد: امام صادق(ع) فرمود: اي محمد، هر كس از جانب ما به تو خبر دهد كه ما وقتي براي ظهور تعيين كردهايم، بي مهابا و ترس او را تكذيب كن. زيرا ما براي هيچ كس [حتي خواص] وقتي تعيين نميكنيم.
نكته قابل توجه اين است كه در روايت آمده است: بي مهابا او را تكذيب كن. از اين تفسير به خوبي بر ميآيد كه نبايد شخصيت زده شد. ابهت و بزرگي افراد نبايد مانع تكذيب شود. هر كس با هر مقام و جايگاهي كه دارد اگر براي ظهور وقتي معين كرد، بايستي تكذيب شود. همچنین روشنگری و تبیین علما و اندیشمندان دینی نیز راهکار مبارزه با آسیب توقیت است. راه چاره اين است كه انسان ظهور را نزديك بداند، هر لحظه منتظر ظهور باشد و با اين حال، تسليم اراده و امر الهي باشد و هيچ امري، پرده صبر او را ندرد.
– شما از تطبیق به عنوان یکی از آسیب های مهدویت یاد کردید. آیا در همه شرایط تطبیق روایات بر حوادث آسیب شمرده می شود؟
– پس از توقيت و تعجيل، آسيبي كه قابل ذكر است، تطبيق ناصواب است. به اين توضيح كه عدهاي با خواندن يا شنيدن چند روايت در علايم ظهور، آنها را بر افراد يا حوادثي تطبيق ميدهند. البته خودِ تطبيق روايات بر حوادث، آفت و آسيب نيست، بلكه آفت، مطالب و ادعاهايي است كه افرادي به صرف خواندن يك يا دو روايت و بدون بررسي آيات و روايات و مطالب تاريخي و قدرت تشخيص صحيح و سقيمِ روايات مطرح ميكنند، يعني بدون داشتن تخصص به اظهار نظر ميپردازند.
اين تذكر لازم است كه در روايات، تشخيص مؤلّفهها و علايم سپاه حق و باطل به عهده علماي راستين گذاشته شده است؛ همانها كه در عصر غيبت كبرا به عنوان نواب عام عهده دار امور گشتهاند.
پيامد تطبيق، توقيت و تعجيل است. نوميدي و يأس در اثر عدم اتفاق ظهور از پیامدهای این آسیب است. عدم تحقق تطبيقهاي مطرح شده، باعث بياعتقادي افراد نسبت به اصل ظهور مي شود و افراد در اصل ظهور و روايات به شك و ترديد ميافتند.
خاستگاه تطبیق توهم زدگي، هوي و هوس و مشكل مطرح سازي خود (بيماري رواني هيستري)، دخالت افراد غير متخصص در مطالب كاملا فنّي و تخصصي، عدم روشنگري كافي توسط علما در عدم تبيين علايم حتمي و غير حتمي، عدم طرح مسئله بداء و مسايل مرتبط با علايم ظهور و نداشتن عكسالعمل مناسب در مقابل مدّعيان است. تنها راه مبارزه با تطبیق تبيين و روشنگري، تكذيب و مبارزه با انحرافات، كار كارشناسي در مورد علايم و ويژگيها توسط علما است.
– درباره تبیین مفهوم غيبت چه دیدگاه هایی وجود دارد؟
– نگاه افراطی و تفریطی در تبیین مسئله غیبت از آسیب های حوزه مهدویت است. برخي غيبت حضرت را به معناي عدم حضور معنا كردهاند. گروهي از اينان عالَمي توهم كرده و آن را ”هورقليا” نام گذارده و حضرت را در آنجا مكان دادهاند. برخي ديگر حضرت را در دور دستها یعنی جزيره خضرا پنداشتهاند. برخي هر گونه ديداري با حضرت را نفي كردهاند. این در حالی است که جزيره خضرا، عالم هور قليا و مانند اينها توهمهايي هستند رد شده و افسانههايي هستند بي دليل.
اين ديدگاهها نادرست است و با روايات ما سازگار نيست. مطابق روايات، حضرت بر خلاف عيساي پيامبر(ع) به آسمان نرفته، در ميان مردمان است، در شهرها و بازارها و… قدم مينهد. در روایت است که “صاحب الامر در ميان مردم رفت و آمد ميكند، به بازارهايشان ميرود و بر فرشهايشان قدم مينهد، ولي او را نميشناسند.” هر ساله در مراسم حج حاضر ميشود، مردم را ميبيند و ميشناسد و مردم هم او را ميبينند ولي نميشناسند . “به خدا سوگند كه صاحب الامر، هر سال در مراسم حج حاضر ميشود، مردم را ميبيند و آنها را ميشناسد، ولي مردم او را با آنكه ميبينند نميشناسند.
دور از دسترس قراردادن امام و كم رنگ جلوه كردن تأثير وجود امام در اثر عدم اعتقاد به حضور ملموس ايشان از پیامدهای نگاه تفریطی به مسئله غیبت است. خاستگاه این آسیب نیز عدم درك دقيق مفهوم غيبت، دوري از آيات و روايات، هواي نفس، اطمينان به برخي نقلهاي غير معتبر مثل جزيره خضرا، عدم بصيرت كافي و تفقّه در دين و بدگماني و عدم اطمينان به نقلهاي معتبر است.
در مقابل ديدگاه تفریطی، ديدگاه ديگر هيچ تفاوتي بين غيبت و حضور قائل نيست. توقع دارد حضرت در هر امري دخالت کند. اين ديدگاه نيز به خطا راه پيموده است. اگر قرار بود حضرت مستقيماً در هر كاري دخالت كنند يا همه به محضرشان مشرف شوند، ديگر غيبت معنايي نداشت. این آسیب هم پیامدهایی به دنبال دارد که از میان آنها می توان به رويكرد و توجه زياد مدعيان ارتباط و ملاقات، توهم زدگي و خيالپردازي و نااميدي و يأس در اثر عدم ملاقات اشاره کرد.
دیدگاه افراطی در تببین مفهوم غیبت از عدم درك دقيق مفهوم غيبت، توهم و خيالپردازي، عدم درك جايگاه معجزات، امدادهاي غيبي و اسباب و علل مادي، عدم تفقّه و تخصّص در دين و هواي نفس منشا می گیرد. تنها راه رفع این آسیب، دوري از خيالپردازي و توهمات، رويكرد به معارف ناب ديني و علماي ربّاني، مقابله با انحرافات و بدعتها و توهم گراها و تبيين و روشنگري توسط علماي دين است.
– شاید یکی از بارزترین آسیب های مهدویت در عصر ما ملاقات گرايي و مدعیان دروغین مهدویت باشند. رواج این آسیب چه پیامدهایی در پی دارد؟
از آسيبهايي كه در عصر غيبت براي منتظران اتفاق ميافتد، مدعياني هستند كه بيدليل يا به سادهترين اتفاق، ادعاي ملاقات ميكنند، يا كساني كه تمام وظيفه خويش را رسيدن به ديدار حضرت ميپندارند و از باقي وظايف غافل شده و افراد را تنها به اين عمل، به عنوان برترين وظيفه، فرا ميخوانند.
از پیامدهای این آسیب می توان به يأس و نااميدي در اثر عدم توفيق ديدار، توهم گرايي و خيالپردازي، رويكرد به شيّادان و مدّعيان مهدويت، نيابت و مدّعيان ملاقات، دور ماندن از انجام وظايف اصلي به دليل اهتمام بيش از اندازه و غير متعادل به ديدار و بدبيني به امام(ع) به علت عدم ديدار اشاره کرد. متاسفانه این آسیب از نبود بصيرت و آگاهي نسبت به دين و نشناختن وظايف اصلي و فرعي، توهم و خيالپردازي و هواي نفس نشات می گیرد.
مهمترين راه درمان اين آسيب، توجه و رويكرد به منابع اصيل، معارف ناب دين در پرتو مراجعه به علماي راستين است كه در اين صورت، براي ما روشن ميشود كه بسياري امور مطلوب و خوب هستند، امّا خداي متعال آنها را به عنوان وظيفه بر دوش ما ننهاده مانند ملاقات حضرت ولي عصر(عج). يا اينكه در ميان تكاليف و وظايف ديني رتبهبندي وجود دارد و در مقام عمل، لازم است به درجه اهميت و ضرورت آنها توجه شود. به راستي در ميان وظايفي مانند تقوا، خودسازي، تكاليف اجتماعي، انتظار و … ملاقات چه جايگاهي دارد؟!
برخي گمان ميكنند كه تنها اعتقاد به اهل بيت و محبّت امام زمان(ع) كافي است. اين دسته از افراد ميپندارند كه در قبال گناهشان عذابي نیست. اين توهم كه در قرآن و روايات مردود شمرده شده است، تمنّي يا اميد كاذب نام دارد. اينان چون اهل كتاب فكر ميكنند همين كه نام دين و مذهب را بر خود نهادهاند، اهل سعادتند و عذاب نمی شوند.
آرزو گرایان بی عمل نیز از آسیب های مهدوی هستند که در پی آن عمل نكردن به وظايف فردي و اجتماعي، انتظار منفي و عدم اقدام عملي و انجام وظيفه در قبال امام(ع) و توهم بي جا در مورد رضايت از خويشتن و عملكرد خود ایجاد می شود.
خاستگاه این آسیب تفاوت نگذاشتن ميان اميد و رجاي واقعي با خيالپردازي و آرزوگرايي و عدم شناخت جايگاه آن، هواي نفس، عدم شناخت خدايِ مهربان و حكيم كه خداوند گرچه مهربان است، حكيم و عادل هم است و ديدگاه احساسي و غير منطقي نسبت به ائمه و عدم درك قهر و مهر است.
تأمل و تدبّر در آيات و روايات و توجه به اين نكته كه ميزان و معيار اعمال، نيت خالص همراه با انجام وظايف فردي و اجتماعي است، می تواند در کاهش این آسیب موثر باشد.
برخي، ائمه و امام زمان(عج) را صرفا براي دنيا و منافع آن و رسيدن به جاه و منصب ميخواهند. حتي اگر براي ظهورش دعا ميكنند، صرفاً براي خويش و مطامع دنيوي است و اگر امام، بنا به دلايلي به آنها توجه نكند، با امام به دشمني برميخيزند كه طلحه و زبيرها در طول تاريخ بسيار بوده و خواهند بود. اما آنچه به عنوان آسيب در اينجا مطرح مي شود و بيشتر حالت عمومي دارد، نگاهي است كه بسياري نسبت به امام دارند. توسّل به امام و خواستن حوايج دنيوي و واسطه ساختن امام به درگاه پروردگار عظيم، امري است صحيح و مورد تأكيد روايات، اما امام را صرفاً براي اين امور خواستن، نشانه عدم درك درست از جايگاه امام در نظام هستي است و متاسفانه بايد گفت نشانه اين است كه هنوز عطش واقعي نسبت به ظهور پيدا نشده است و آمادگي بشر هنوز تحقق نيافته است.
ممکن است در پی رواج عاشق نمایان دنیا خواه دشمني و ستيز با امام و كم اعتقادي يا بياعتقادي به امام در اثر عدم تحقق خواستههاي پايان ناپذير و گاه بيمصلحت رواج پیدا کند. افرادی که درك درستی از جايگاه امام و امامت و خود محوري و خودخواهي دارند به این آسیب دچار می شوند. البته برای رفع این شکل نیز باید ارتقای معرفت در اثر تدبّر در دين، تربيت و تمرين نفس بر مقدّم ساختن خواسته امام بر خواسته خويش را در دستور کار خود قرار دهیم.
يكي از ويژگيهاي سلمان كه او را ممتاز کرد، اين بود كه خواسته امام را بر خواسته خود مقدم ميساخت. منصور بزرج گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: سرورم، چه بسيار ميشنوم از شما ياد كرد سلمان فارسي را! فرمود: نگو سلمان فارسي، بلكه بگو سلمان محمّدي(ص) ميداني چرا بسيار از او ياد ميكنم؟ عرض كردم: نه. فرمود: براي سه صفت: مقدّم داشتن خواستة امير مؤمنان بر خواستة خويش. دوست داشتن فقرا و مقدم داشتن آنها بر ثروتمندان و دوست داشتن علم و علما.
– با توجه به اینکه شناخت علل و ريشههاي انحراف مدعيان دروغين، ميتواند از آفات دروني و بيروني و آسيبهاي تدريجي جلوگيري كند، با چه ابزار هایی می توان صدمات حاصل از آسیب مدّعيان دروغين مهدويت و نيابت خاصه و عامه را کم کرد؟
– در هر عصري عدهاي به دروغ، ادّعاي مهدويت کرده يا ديگران چنين نسبتي به آنان دادهاند و بدين وسيله فرقههايي ايجاد كردهاند. چه در دوره غيبت صغرا و چه در دوره غيبت كبرا، كساني بودهاند كه نيابت خاصه يا وكالت امام را به دروغ، ادعا ميكردهاند. البته ادعاهاي اين افراد به صورتهاي متفاوتي چون مهدويت، نيابت خاصه، وكالت، بابيت يا … و نيابت عامه مطرح می شود.
افرادي كه مدعياند هر موقع بخواهند امام را ميتوانند، ببينند، مشكلات بهواسطه آنان حل ميشود، آنها واسطه و باب ميان مردم و امام هستند، پيامي را از امام آوردهاند يا پيامي را براي امام ميبرند و عدهاي که خود را به جاي علماي ربّاني، مراجع عظام تقليد و فقها و… معرفي ميكنند با اين كه در اين دوران، عقل و نقل، وظيفه همه را روشن ساخته است و آن، مراجعه به علما و فقها است، در حوزه مدعیان دروغین مهدویت قرار می گیرند. اين افراد راهي جداي از قران و سنت و عقل برگزيده و سير و سلوكي معرفي ميكنند و رهْ نرفته، ره ميآموزند.
متاسفانه مدعیان دروغین مهدویت موجب گمراهي مردم، دوري از مسير اهلبيت، به بازي گرفته شدن دين و اختلافات ديني در اثر متابعت از فرقه هاي انحرافي می شوند. خاستگاه این آسیب مشكلات روحي و رواني، عقده خود كم بيني، هيستري و مطرح كردن خود، نفسانيات و مشكلات اخلاقي و ضعف ايمان، توهم و خيالپردازي ، هوي و هوس و خواسته هاي دنيوي و جاه و مقام، جهل و ناآگاهي، سكوت انديشمندان و عالمان يا به موقع و مناسب تصميم نگرفتن، مشكلات سياسي، تأثير اَيادي اجانب مثل فريفتن محمد علي باب و عدم معرفت به جايگاه و شأن امام و جانشيني ايشان می شوند.
تقوا و تهذيب نفس، علم و بصيرت ديني و سياسي علما، انديشمندان، دولتمردان و مردم، روشنگري علما و انديشمندان، تكذيب منحرفان، برخورد دولتمردان جامعه اسلامي و عدم تسامح و اغماض در برخورد با انحرافات و بدعتها از راه های کاهش آسیب های مدعیان دروغین است.
يكي ديگر از آسيبهايي كه وحدت جامعه اسلامي را خدشهدار ساخته و زمينه را براي فعاليت دشمنان دين و مهدويت به صورتهاي مختلف مانند دشمني روشن و بيواسطه، فرقهسازي، مدعيان و… فراهم ميآورد، عدم پيروي از نوّاب عام امام عصر(ع) است با آنكه اطاعت از اين بزرگواران، در عقل و نقل تأكيد شده است.
عدم پیروی از نواب امام عصر (عج) گمراهي و ضلالت، پراكندگي افراد و عدم وحدت در سايه رهبري واحد و شكست پذير بودن در مقابل دشمن و عدم مقاومت را منجر می شود. خاستگاه این آسیب هم عدم بصيرت كافي در دين، توجه نكردن به دلايل عقلي و نقلي، توهم پيروي مستقيم و بيواسطه از امام عصر(ع)، توقع نيابت خاصه در عصر غيبت كبرا، هوي و هوس و اغراض سياسي و شيطنت هاي استكبار است که برای رفع آن نیازمند تبيين عقلي و نقلي ضرورت رويكرد به نوّاب عام هستیم.
امام صادق (ع) فرمودند: از ميان فقيهان، فقيهي كه نفس و دين خود را نه دنيايش را نگاهدار باشد، با هوي و هوسهايش مخالفت کند و فرمان مولايش را اطاعت كند، بايد مردم از او تقليد كنند و داراي چنين صفات والايي نباشد مگر برخي از فقهاي شيعه، نه همه آنان.
در توقيع محمد بن عثمان عمري خطاب به اسحاق بن يعقوب از امام زمان(ع) چنين آمده است: “اما الحوادث الواقعة فارجعوا الي رواة احاديثنا، فانهم حجتي عليكم و انا حجةالله عليكم؛ در حوادث و پيشامدها به راويان احاديث ما (فقها) مراجعه كنيد؛ چرا كه آنان حجت من بر شما و من حجّت خدا بر شمايم.
يكي ديگر از آسيبها و تخريبها، تحريفهايي است كه توسط مستشرقان در مقولة مهدويت پديد آمده است. آنان مغرضانه يا بدون مراجعه به منابع اصيل، مطالبي را به نام دين و مهدويت ارائه ميدهند و در پي آن، افرادي نيز با مطالب و مقالههاي آنان برخورد علمي كرده و آن را يك كار علمي و تحقيقي و بدون هيچ عيب و نقص ميپندارند و در كتابها و مقالات خويش از آن بهره ميگيرند.
در پی این آسیب نیز مشکلاتی چون دوري گزيدن جوامع غير اسلامي از مطالب اصيل اسلامي به طور كلي و مهدويت به طور خاص كه مورد بحث است و ايجاد شك و ترديد يا تنفّر در ميان معتقدان كم اطلاع ایجاد می شود.
تحریف های مستشرقان در مقوله مهدویت از بي اطلاعي از منابع اصيل، مراجعه به منابع دست چندم به جاي منابع اصيل و دست اول، مراجعه به منابع و آراي مخالفان شيعه، جدايي از علما و كارشناسان مذهب يا آن مقوله، بياعتنايي يا بياطلاعي يا عدم طرح توضيحات كارشناسان مربوط، برخورد مغرضانه و جانبدارانه به جاي بي طرفي با مقولات علمي و سياست بازي و شيطنتهاي استكبار ناشی می شود.
برای رفع این آسیب می توان به تبيين، روشنگري، حل شبهات و… توسط علما و انديشمندان مانند ارائة دائرة المعارفها با توضيحات كافي و دلايل معتبر و اصيل ، هوشياري در مقابل غرض ورزيها و سياست زدگيها و مبهوت نشدن در مقابل غرب، مستشرقان و… تمسک جست.
نشريه الکترونيک ساعت صفر