شناخت و بازشناخت انديشه مهدويت، شناخت و بازشناخت بزرگترين جريان معرفتي و معنويتي در طول تاريخ است. بازكاوي و بازپژوهي اين جريان، يك ضرورت عيني است؛ تا جرياني كه براي ناب سازي معرفت ديني و بازسازي و نوسازي فرهنگي، معنوي و اجتماعي اتفاق ميافتد، پيوسته زلال و اصيل بماند و مانند هميشه، الهام بخش همة آزادي خواهان جهان باقي بماند.
شناخت آفات نظري و عملي و آسيبهاي ذهني و عيني انديشه مهدويت، امري پسنديده و لازم است. در عين حال، شناخت و تحليل ريشهها و علل پيدايش و رشد مدعيان مهدويت، يك ضرورت عقلاني است؛ تا با نابود كردن علل، معلولها نيز از بين رفته و با ادعاهاي پيدا و پنهان در حال وقوع نيز مبارزه شود.
هر امر مهمي به نسبت اهميتش در معرض خطرها و آسيبهايي است. مقوله مهم مهدويت هم با اثرات بسيار حياتبخش و بهجت زاي خود كه كمترين آنها، اميد به آينده و سر فرو نياوردن در مقابل حوادث، ستمها و سختيهاست، از اين قاعده مستنثي نيست. مقوله مهم مهدويت، به دليل اثرات بسيار حياتبخش و بهجتزايي كه دارد؛ در معرض خطرات و آسيبهايي است. برای درک بهتر آسیب هایی پیش از ظهور و در دوران غیبت با حجت الاسلام محمد رضا نصوری، معاون تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت و مسئول گروه فرقه های انحرافی این مرکز، عضو هیئت علمی فصلنامه انتظار و عضو شورای نویسندگان مجله امان، نویسنده کتاب “قرآن، مهدی (عج) و جوانان” و به گفتگو نشستیم.
– مهدویت به عنوان آموزه حیاتبخش شیعه با چه آسیب ها و تهدیدهایی رو به رو است؟
برداشتهايي انحرافي از مقوله انتظار فرج، افراط و تفريط در ارائه چهرة مهر و قهر از امام عصر(عج)، طرح مباحث غيرضروري، شتابزدگي و تعجيل، توقيت و تعيين وقت ظهور، تطبيق نادرست نشانههاي ظهور، افراط و تفريط در تبيين مفهوم غيبت، ملاقات گرايي، آرزوگرايان بي عمل، عاشق نمايان دنياخواه، مدعيان دروغين مهدويت و نيابت خاصه و عامه، عدم پيروي از ولايت فقيه و نواب عام و فعاليتهاي غرب و مستشرقان از آسیب های حوزه مهدویت است.
برداشتهاي انحرافي از مقوله انتظار فرج یکی از این آسیب ها است. برخي انتظار فرج را در دعا براي فرج، امر به معروف و نهي از منكرهاي جزئي منحصر دانسته و بيشتر از آن، وظيفهاي براي خويش قائل نيستند. گروهي ديگر، حتي امر به معروف و نهي از منكرهاي جزئي را نيز بر نميتابند. چون معتقدند در دوران غيبت، كاري از آنها بر نميآيد و تكليفي به عهده ندارند، و امام زمان(ع) خود، هنگام ظهور كارها را اصلاح ميكند.
پندار گروه سوم چنين است كه جامعه بايستي به حال خود رها شود و كاري به فساد آن نبايد داشت تا زمنيه ظهور ـ كه دنيايي پر از ظلم و فساد است، فراهم آيد. گروه چهارم، انتظار را چنين تفسير ميكنند که نه تنها نبايد جلوي مفاسد و گناهان را گرفت، بلكه بايستي به آنها دامن زد تا زمينه ظهور حضرت حجّت هر چه بيشتر فراهم شود. ـ ديدگاه پنجم، هر حكومتي را به هر شكل ، باطل و برخلاف اسلام ميداند و ميگويد: هر اقدامي براي تشكيل حكومت در زمان غيبت، خلاف شرع و مخالف نصوص و روايات معتبر است به اين استدلال كه در روايات آمده است: هر عَلَم و پرچمي قبل از ظهور قائم(ع) باطل است.
حركت امام زمان(ع) مانند امور ديگر، روال طبيعي دارد و قرار نيست همه امور، معجزه آسا صورت پذيرد. امام صادق(ع) فرمود:
“لو قد خرج قائمنا(ع) لم يكن الا العلق و العرق و النوم علي السروج؛ قائم ما كه قيام كند، جز عرق ريختن و خواب (از فرط خستگي و مبارزه پي در پي ) بر روي زينها نيست”. قيام امام زمان(ع) زمينه سازي و آمادگي ميطلبد. چنانكه در روايات، عدهاي به عنوان زمينهسازان حكومت مهدي(ع) نامبرده شدهاند: فيُوطِئُون لِلمهديّ يَعني سُلطانه. در روايات ديگر، در توصيف منتظران واقعي آمده است: انّ اهل زمان غيبته و القائلين بامامته والمنتظرين لظهوره افضل من اهل كل زمان… اولئك المخلصون حقّاً و شيعتنا صدقاً و الدُّعاة الي دين الله سرّاً و جهراً[4]. …آنان خستگي ناپذير، در آشكار و نهان ديگران را به دين خدا فرا ميخوانند. اگر اصلاح به صورت كامل مقدور نيست، اصلاح در حد توان، ساقط نشده است. آب دريا را اگر نتوان كشيد/هم به قدر تشنگي بايد چشيد
اين ديدگاه هدف، وسيله را توجيه مي كند. از نظر دين كاملا اشتباه است؛ زيرا همان طور كه حكومت حضرت مهدي(ع) ريشه كن كننده ظلم و جور و برپا كننده عدل است و از قلدري و قساوتْ تهي ميباشد، راه پيدايش اين مقصود نيز بايستي چنين باشد: از ظلم و جور دور، از قساوت و قلدري بركنار و از دروغگويي و رياكاري خالي باشد. قداستْ مجوّز گناه نميشود؛ چرا كه گناه جز گناه نميزايد و با ظلم نميشود عدل به پا كرد و با عقيدة انتقام نميتوان دادگري كرد.
بديهي است كه لازم نيست همه مردم ظالم يا فاسد گردند تا ظلم فراگير به وجود آيد. آري، نگاهي كوتاه و گذرا به جهان نشان ميدهد كه ظلمْ عالم را فرا گرفته است، عدهاي ظالمند و بسياري مظلوم. از طرفي هيچ منافاتي ندارد كه در كنار اين ظلم وجور، دوستان و منتظران آن حضرت با زمينه سازي مثبت و آيندهساز، در انديشه مقدمه چيني براي انقلاب جهاني ايشان باشند.
پس ظلم و فساد به صورت نسبي در جهان شيوع دارد. امام صادق(ع) ميفرمايد: …لاوالله لايأتيكم حتّي يشقي من شقي و يسعد من سعد؛ اين امر فرج تحقق نميپذيرد تا اينكه هر يك از شقي و سعيد به نهايت كار خود برسند.
پس سخن در اين است كه گروه سعادتمند و شقاوتمند هر كدام بايد به نهايت كار خود برسند. از سوي ديگر، بديهي است كه آيات و روايات ما را به مبارزه با ظلم و ستم فرا خواندهاند. پيامبر گرامي اسلام فرمودهاند: يكون في آخر الزمان قوم يعملون المعاصي و يقولون انّ الله قد قدرها عليهم، الرادّ عليهم كشاهر سيفه في سبيل الله؛ در آخرالزمان، گروهي معصيت ميكنند و ميگويند: خدا براي آنان چنين مقدّر كرده است. كسي كه اينها را رد كند مانند كسي است كه در راه خدا شمشير كشيده است.
در مورد بطلان هر عَلَمي قبل از ظهور گفتني است كه اين روايات مانند احاديث ديگر لازم است بر قرآن، سنّت و عقل عرضه گردند تا مواردي مانند حكومت، تخصيص، تخصّص و ورود و راههاي ديگرِ جمع، اِعمال شود. حتي در روايات آمده است كه اگر روايتي مخالف صريح قرآن بود، بايستي كنار نهاده شود.
به هر حال آنچه آيات و روايات و عقل ما را به آن رهنمون ميشوند، بطلان همه قيامها، فعاليتها و جريانهاي قبل از ظهور نيست، بلكه منظور از بطلان قيام و عَلَم در روايات، بطلان قيامي است كه به نام حضرت مهدي(ع) صورت گيرد ـ چنان كه قيام زيد و امثال آن در روايات معتبر، تأييد شدهاند.
– خاستگاه برداشت های انحرافی از مقوله انتظار فرج چیست و این اعتقاد چه پیامدهایی را در پی دارد؟
قانع بودن به وضع موجود و عدم كوشش براي تحقق وضعي برتر، عقب ماندگي توده، تسلّط بيگانگان و زبوني در مقابل آنها نبودن استقلال و آزادي، نااميدي و پذيرش شكست در حوزه فرد و اجتماع، ناتواني دولت و نابساماني كشور، فراگير شدن ستم و انفعال و بي تحرّكي در مقابل ظلم، قبول ذلّت و بدبختي در حوزه فرد و اجتماع و تنبلي و بيمسئوليتي از پیامدهای رواج این اعتقاد است.
همچنین این آسیب حركت و قيام امام زمان(ع) را مشکل می سازد چرا كه هر چه فساد و تباهي بيشتر شود، كار امام(ع) در مبارزه سختتر و طولاني ميگردد و بسياري از آيات و روايات مانند امر به معروف و نهي از منكر، سياست داخلي و خارجي، چگونگي برخورد با كفار و مشركان، ديه، حدود، دفاع از محرومان عالم و… تعطیل می شود.
منشأ برداشتهاي انحرافي از كوته فكري و عدم بصيرت كافي نسبت به دين، انحرافات اخلاقي، انحرافات سياسي و توهم اينكه امام زمان(ع) كارها را به وسيله اكراه و اجبار يا فقط از طريق معجزه انجام ميدهد؛ پس نياز به مقدمات و زمينهسازي نيست، است. همچنین از جمله ریشه های ایجاد این آسیب نیز می توان به توهم اينكه غير از امام زمان(ع) هيچ كس نميتواند همه فسادها و تباهيها را به صورت كامل بر چيند و تمامي خيرها و صلاحها را در همه ابعاد و زمنيهها حاكم سازد؛ پس كاري از ديگران بر نميآيد، اشاره کرد.
عدم فهم صحيح روايتهايي كه ظلم و جور آخرالزمان را مطرح ميكنند و اين اشتباه كه پس بايستي، يا كاري به فساد و تباهي نداشت و در قبال آن، موضعِ بي طرفي اتخاذ كرد يا حتي ديگران را به گناه فرا خواند از دیگر دلایل ایجاد این تفکر است.
علم و بصيرت در دين، در مقابل كج انديشيها و برداشتهاي غلط، تقوا در مقابل هوي و هوس، علم و بصيرت در حوزه سياست و اجتماع براي تشخيص دوستان و دشمنان و روشن شدن عملكرد سياست بازان، تبيين و روشنگري انديشمندان و علما در حوزه مسائل ديني و سياسي و اجتماعي، پيروي از علماي راستين كه مصداق نايبان عام امام زمانند و به حاشيه راندن تفكرات متحجرانه و جمودگرا از راهکارهای زیربنایی رفع این آسیب است.
– در مقابل ديدگاههاي مطرح شده درباره انتظار فرج نگرش ديگري هم وجود دارد كه انتظار را به معناي فراهم آوردن زمينههاي ظهور، ظلمستيزي به مقدار توان و آمادگي براي ظهور حضرت ميداند. شیعیان در مقابل اين اعتقاد و نگرش چه وظیفه ای دارند؟
در این دیدگاه فرد بايستي عالم را براي آمدن حضرت مهيا كند و نه تنها امر به معروف و نهي از منكر نمايد، بلكه بايد به دنبال تشكيل حكومت صالح و حفظ و حراست از كيان اسلامي نيز باشد.
حضرت امام(ره) در اين باره ميفرمايد: “البته پركردن دنيا از عدالت، اين را ما نميتوانيم بكنيم. اگر ميتوانستيم ميكرديم. اما چون نميتوانيم بايد ايشان بيايند. الان عالم پر از ظلم است، اگر ما بتوانيم جلوي ظلم را بگيريم، تكليفمان است. ضرورت اسلام و قرآن [است] و… بايد چنين كنيم. اما چون نميتوانيم بايد او بيايد. اما بايد فراهم كنيم كار را .
فراهم كردن اسباب اين است كه كار را نزديك كنيم. كاري كنيم كه عالم مهيا شود براي آمدن حضرت”. “اينهايي كه ميگويند هر عَلَمي بلند شود و هر حكومتي، خيال كردند كه هر حكومتي باشد. اين برخلاف انتظار فرج است. اينها نميفهمند چه ميگويند. اين حرفها را به اينها تزريق كردند، امّا خودشان نميدانند دارند چه ميگويند. نبودن حكومت، يعني اينكه همه مردم به جان هم بريزند. بكشند هم را، بزنند هم را، از بين ببرند، برخلاف نص آيات الهي رفتار كنند. ما اگر فرض كنيم دويست تا روايت هم در اين باب داشتند، همه را به ديوار ميزديم. براي اينكه برخلاف آيات قرآن است. اگر هر روايتي بيايد كه نهي از منكر نبايد كرد، اين را بايد به ديوار زد. اين گونه روايات قابل عمل نيست.”
از سويي سخن آيات و روايات درباره امر به معروف و نهي از منكر، حدود، ديات، دفاع، جهاد،كمك به محرومان ، چگونگي برخورد با ظلم و عدم تسليم در برابر ستم و ديگر مواردي كه دين مورد تأكيد قرار داده، ما را به انتظار مثبت رهنمون ميشود. از سوي ديگر، پيامبر درون يعني عقل، نيز تكليف ما را كاملاً مشخص کرده است: آيا ميشود همة احكام و دستورهاي الهي در دوران غيبت تا زمان ظهور، تعطيل و بدون متولي و مجري بماند؟ بديهي است كسي بايستي عهدهدار و حافظ شريعت الهي بوده و پناهگاه ايتام آل محمد(ص) باشد. بايستي به قدر توان كوشيد و زمينه را فراهم كرد و عالم را براي آمدن حضرت مهيا کرد: “فيوطئون للمهديّ يعني سلطانه”.
برنامه امام زمان(ع) بسيار عالي، امّا دشوار است؛ زيرا بايد تمام جهان را اصلاح كند. از سوي ديگر، از روايات استفاده ميشود كه امام زمان(ع) و يارانش به وسيلة جنگ و جهاد بر كفر و مادّيگري و بيدادگري غلبه ميكنند و به واسطه نيروي جنگي، سپاه دشمن و طرفداران بيديني و ستم را مغلوب ميسازند.
وظيفه مسلمانان اين است كه در اصلاح خود بكوشند و به اخلاق اسلامي آراسته گردند. وظايف فردي و احكام و دستورهاي قرآن را عمل كنند. دستورهاي اجتماعي اسلام را استخراج و بين خود به طور كامل اجرا كنند تا نتايج درخشان آن را عملاً در پيش جهانيان مجسم سازند. منتظر مصلح، خود بايستي صالح باشد و كار بزرگ امام زمان(ع) انتظاري گسترده ميطلبد و برنامه ريزيهاي كلان و جهاني انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور تهيه شود.
– افراط و تفريط در ارایه چهره مهر و قهر از امام عصر(عج) و ارایه چهره خشن از حضرت را یکی از آسیب های مهدویت معرفی کردید. در مقابل این آسیب چه دیدگاه هایی وجود دارد؟
برخي هر گونه مبارزه و مجاهدت را از حضرت نفي ميكنند و صرفا به دنبال حل معجزه آساي امورند و مهرباني حضرت را به معناي عدم اجراي هر گونه كيفري ميدانند. اين تفكر انحرافي در زمان خود اهلبيت نيز وجود داشت: معمر بن خلاد ميگويد: نزد امام رضا(ع) سخن از حضرت قائم(ع) مطرح شد. حضرت فرمودند: “… لو قد خرج قائمنا(ع) لم يكن الا العلق و العرق و النوم علي السّروج؛ شما امروز سبكبالتر از آن زمانيد. قائم كه قيام كند، جز عرق ريختن و خواب (از فرط خستگي و مجاهدتهاي پي در پي) روي زينها نيست”
عدم آمادگي و كوشش براي زمينهسازي ظهور و اميد كاذب كه بسياري از افراد را در انجام وظايف سست ميكند، از پیامدهای این آسیب است. خاستگاه این آسیب را نیز می توان در معجزه آسا پنداشتن همه امور، عدم درك عميق مهرباني حضرت كه با حكمت توأم است و عدم نگاه جامع به دين دانست. علم و بصيرت در دين، بررسي آيات و روايات و سيره اهلبيت از راهکارهای درمان و مبارزه با این آسیب است.
برای روشن شدن مسئله امداد غيبي و جايگاه آن در قيام، بررسي رابطه حكمت و محبت، كه حكيم، مهربانياش هم از حكمت او سرچشمه ميگيرد و حكمت هيچگاه نميپذيرد بر گرگ صفتان كه خويي جز وحشيگري و جنايت ندارند و هيچ موعظهاي در آنها اثر ندارد و به هيچ صراطي مستقيم نيستند ـ ترحم شود نیز از جمله راهکارهای مبارزه با این آسیب است.
دیدگاه دیگر ارایه چهرهاي خشن و وحشت آفرين است كه توأم با قتل و خونريزي است. اين مطلب با روح آيات و رسالت پيامبران و اوصيا: سازگاري ندارد. ايجاد دلزدگي و نفرت نسبت به امام، ترس و خوف از حضرت و عدم پذيرش امام به عنوان پدري مهربان و نااميدي از انجام اعمال صالح به جهت ترس از عدم پذيرش توسط امام، با اين تصور كه اكثريت كشته می شوند و حضرت اعمال او را نيز نمی پذیرد، از پیامدهای رواج این دیدگاه است. نفرت و خشونت و يأس، باعث عدم انگيزه براي درك و حتي تأمل درباره حضرت و راه و مرام او مي شود. همچنین عدم بصيرت كافي و نگاه جامع به دين و عدم بررسي دلالي و سندي روايات منشا پیدایش این آسیب است.
همچنین با بررسي روايات روشن مي شود كه بسياري از مطالب ارایه شده درباره قتلهاي آغازين، جوي خون، كشته شدن دو سوم مردم و …دچار اشكالات بسيار از ناحيه سند و دلالت هستند. لازم است مطالب این حوزه توسط اندیشمندان روشنگري شود که جنگ تنها با كساني است كه جز زبان زور چيزي نميفهمند، نه عموم مردم كه با جان و دل سراغ حضرت ميآيند. مردم باید درک کنند حضرت با مردم مهربان، بلكه مهربانترين افراد است.
در روايتي، امام رضا(ع) در بيان صفات امام معصوم فرمود: «يكون اعلم الناس و احكم الناس و اتقي الناس و احلم الناس و اشجع الناس و اسخي الناس… و يكون اولي بالناس منهم بانفسهم و اشفق عليهم من آبائهم و امهاتهم و…؛ امام، سرآمد مردم در دانش، قضاوت و حكمت، پرهيزكاري، حلم، شجاعت و سخاوت است… او نسبت به مردم از خودشان سزاوارتر و از پدر و مادرشان دلسوزتر است و… ». وظيفه يك عالم ـ چنانكه روايات ميگويند ايجاد تعادل در خوف و رجا است، نه اينكه دچار افراط و تفريط شده و مخاطبان خويش را به ورطه افراط و تفريط افكند.
– مراد از طرح مباحث غیر ضروری به عنوان یکی از آسیب های حوزه مهدویت چیست؟
يكي ديگر از انحرافات در مقوله مهدويت، پرداختن به مباحثي است كه هيچ ثمرهاي ندارد. معرفت امام، وظيفه ما نسبت به امام، تبيين و ترسيم استراتژي آينده و ارائه آن براي زمينه سازي و فراهم آوردن شرايط ظهور و … مسايلي است كه پرداختن به آن اهميت فراواني دارد.
پيامدهای پرداختن به مباحث غیر ضروری در حوزه مهدویت بازماندن از مباحث مهم، كاربردي و ضروري و بستر سازي براي ورود خرافات و سخنان بي دليل و غير مستند كه در نتيجه، سوداگران براي مطرح كردن خويش يا فريفتن مردم از بازار گرم اين مباحث بهره ميجويند، است.
این آسیب از عدم تشخيص وظيفه ديني، هواي نفس كه در عوامفريبي بروز مييابد، توهم و خيالپردازي كه زمينه داستان سراييهايي چون جزيره خضرا و… است و عدم بررسي سندي و دلالي روايات و عدم تبيين و روشنگري انديشمندان و عالمان ديني منشا می گیرد.
علم و بصيرت در دين، روشنگري توسط انديشمندان در موضوعات مرتبط با مهدويت، حساسيت علما نسبت به عوامفريبان و ورود خرافات به ساحت دين و مقولههاي ديني نظير مهدويت و تقوا در مقابل هواي نفس و عوامفريبي می تواند در درمان و حذف این آسیب مهم باشد.
ادامه دارد…
نشريه الکترونيک ساعت صفر