كيست اين توفان كه آسايش ندارد خنجرش
هياهوى قيامت
كيست اين توفان كه آسايش ندارد خنجرش
جز هياهوى قيامت نيست نام ديگرش
بال اگر بگشايد آنى آسمان گم مىشود
جبرئيلى سر برون مىآورد از هر پرش
آفرينش وامدار اوست عرش و فرش نيز
واى اگر خورشيد را روزى براند از درش
او مىآيد، آسمان از شوق، آتش مىشود
دانههاى كهكشان اسپندهاى مجمرش
عليرضا قزوه