جمال عشق پیدا می شود وقتی تو می آیی

0

جمال عشق پیدا می شود وقتی تو می آیی

 

جمال عشق پیدا می شود وقتی تو می آیی

بساط عیش برپا می شود وقتی تو می آیی

نه تنها خاطر دلها شود آشفته از زلفت

چه غوغایی به دنیا می شود وقتی تو می آیی

در اینجا معنی بودن،معمایی است،اما خوب

معمایم چه معنا می شود وقتی تو می آیی

منم مجنون بی لیلا،در این شهر غریب ،اما

تمام شهر لیلا می شود وقتی تو می آیی

وبی تو زشت می ماند،به چشمم هر چه می آید

وزشتیها چه زیبا می شود وقتی تو می آیی

وبی تو گر چه مردابی عفن آلود می مانم

دلم همرنگ دریا می شود وقتی تو می آیی

دل من تنگ تر از غنچه ی باغ دهان توست

که با مهر رخت وا می شود وقتی تو می آیی

اگر چه تک درخت پیر پائیز گذر گاهم

بهار من شکوفا می شود وقتی تو می آیی

تمام آرزوهایم به پایت خاک شد،اما

سراپایم تمنا می شود وقتی تو می آیی

و حتی خواستم با تو نگویم راز دل، اما

دریغا مشت من وا می شود وقتی تو می آیی

 

Loading

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!